جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

تهران خیلی خوب است


تهران خیلی خوب است

به روایت مسافران خارجی

از زمانی که تهران قدیم به عنوان پایتخت سرزمین پارس شناخته شد، بیگانگان و فرستادگان کشورهای مختلف نیز در خاطرات خود از این شهر کوچک بسیار یاد کرده‌اند که ذکر چند نمونه از آنها خالی از لطف نیست.

«پیترو دلاواله»، سیاح معروف ایتالیایی که به هنگام سلطنت شاه‌عباس صفوی به ایران آمده بود و دیداری از تهران داشت درباره این شهر نوشته است: «تهران از کاشان بزرگ‌تر ولی جمعیت‌اش کمتر است. یک ثلث از زمین داخل حصار خانه‌ها و دو ثلث دیگر آن شامل باغات می‌شود. در همه کوچه‌ها، درخت چنار غرس کرده‌اند و قطر بعضی از چنارها به قدری است که چهار نفر دستشان را به هم بدهند با دشواری می‌توانند آن را بغل کنند.»

«ارنست ژوبر» فرانسوی، فرستاده ناپلئون بناپارت به دربار فتحعلی‌شاه قاجار که در سال ۱۲۲۱ هـ.ق در تهران اقامت داشته پیرامون برج و باروی تهران در آن دوره نوشته است: «ساختمان‌ها و برج‌های تهران مانند اصفهان زینت‌بخش نیست، این شهر در زمان طولانی‌ که من در آنجا می‌زیستم چندان پیشرفتی نداشت و جمیعت‌اش بیش از ۳۰هزار نفر نبود.»

ژنرال گاردان، مامور دیگر ناپلئون که به دربار فتحعلی‌شاه قاجار در ایران اقامت داشته سفرنامه‌ای از خود برجای گذاشته که پیرامون شهر تهران است: «هیچ نقشه جنگی در تهران موجود نیست. فقط دور هر قصبه‌ای حصاری است از گل و دارای برج‌های مرتفع آجری کنگره‌دار و گرد شهر تهران نیز خندق کنده شده است.»

«ژاک موریه»، نایب‌سفیر سفارت انگلیس در زمان فتحعلی‌شاه در سال ۱۲۲۲ هـ.ش در سفرنامه خویش اشاراتی به دارالخلافه کرده که قابل ذکر است: «هوای تهران به جهت نزدیکی آن به کوه البرز و دریای خزر مختلف و متفاوت است و در تابستان نهایت سازگاری را دارد. زمین شهر پست و دارای رطوبت و شوره‌زار است. آب تهران نیز تعریفی ندارد و اتباع سفارت‌ها غالبا به امراض مختلفه مبتلا شده‌اند.»

در سال ۱۲۳۹ هـ.ش، در لندن کتابی دربردارنده اطلاعات جالبی پیرامون تهران به قلم «ویلیام اوزلی» انتشار یافت. اوزلی که به مدت دو سال در ایران اقامت داشت سفرنامه‌های دیگر را مورد نگرش قرار داد. براساس نوشته او تهران آن دوره دارای شش دروازه، ۳۰ مسجد و مدرسه و یکصد باب حمام بوده است که جمعیت آن حدود ۴۰ تا ۶۰ هزار نفر تخمین زده شده است.

«کرپرتر» نیز که هفت سال بعد از اوزلی به ایران آمده بود پیرامون تهران نوشته است: «نیم قرن پیش، تهران به سختی شهری دارای اهمیت کافی بود که پایتخت دولتی گردید. تهران در مرکز نواحی شمال شرقی عراق عجم قرار دارد. تهران تا مدت‌های طولانی به صورت نقطه‌ای مبهم و تاریک مانده بود تا آنکه ورق برگشت و آغامحمدخان قاجار به عنوان نخستین پادشاه قاجار، تهران را به اقامتگاه سلطنتی برگزید. چشمه‌های متعددی از ارتفاعات کوه‌های البرز مجاور جاری می‌شد و در آغاز شروع گرما زمین پست اطراف شهر را اشباع کرده و بخار و رطوبت به بالا می‌فرستد و هوا را در آن فصل ناسالم می‌سازد. تهران با خندقی عظیم که برج‌ها و دیوارهای گلی با مساحتی برابر ۸۰۰۰ یارد را در بر دارد با چهار دروازه احاطه شده است. دروازه جنوب به اصفهان می‌رود، دروازه شمال‌غرب به تبریز و دو دروازه دیگر به سوی تپه‌های آن جهات بازمی‌گردد. من نمی‌توانستم جمعیت شهر را در طول اقامت خود دقیق متوجه شوم اما حدس می‌زنم بین ۶۰ و ۷۰ نفر می‌باشد.»

یکی دیگر از سیاحان خارجی و معروفی که در زمان سلطنت قاجاریه در دوره ناصری پا به ایران گذاشت «مارسل دیولافوا» فرانسوی به همراه همسرش بود که مشاهداتش را در پاریس به چاپ رساند: «در تهران در تمام خانه‌ها بسته است و به قدری کوچه‌ها پر گل و آب است که با زحمت می‌شود از آنها عبور کرد، وقتی به خرابه‌های شهر ری رسیدیم در باغ باصفایی توقف کردیم سپس وارد دروازه تهران شدیم که در بالای آن کاشی‌های نقاشی شده با رنگ‌های جلف و زننده جنگ‌های رستم زال را با دیوان شاخدار و دم‌دار نشان می‌دادند.»

در زمان استبداد محمدعلی شاه به وسیله یکی از اتباع روسیه به نام «مادام وولفسن» کتابی با عنوان «ایرانیان در گذشته و حال» به زبان روسی انتشار یافت که حاوی مطالبی پیرامون تهران البته به صورت غلو و اغراق‌آمیز است: «اگر بر حسب تصادف وارد تهران شوید از مشاهده منظره کنونی پایتخت شاهنشاهی ایران به حیرت خواهید افتاد با اینکه مسافر تقریبا نصف تهران را عبور کرده تازه از سورچی می‌پرسد پس کی به تهران می‌رسیم؟ پس از اینکه از یک سلسله دالان‌های پهن و باریک و دراز و کوتاه بدون سقف را طی کردید، وارد یک میدان نسبتا وسیع می‌شوید. این میدان توپخانه و میدان اصلی و عمده شهر تهران است. بهترین قسمت تهران، محله اروپاییان است.

یکی از دو خیابان شمال شرقی که وارد میدان توپخانه می‌شود به این نام مشهور است. در این خیابان غالبا اروپایی‌ها منزل دارند چرا که سفارتخانه‌ها در آنجا واقع شده است. عمارت زیبای بانک استقراضی روس و باغ سبز و خرم آن تقریبا اواسط خیابان مذکور واقع شده است.»«ویلیام جالکسن» آمریکایی که به هنگام سلطنت مظفرالدین‌شاه مدتی در تهران اقامت داشته برخلاف سایر نویسندگان خارجی که به تشریح نقاط ضعف تهران پرداخته‌اند، زیبایی‌های تهران را مورد نگرش قرار داده و نوشته است: «اصفهان متوسط است، شیراز زیباست، اما تهران خیلی خوب است از تلگرافخانه کاملا مجهز و پستخانه گرفته تا بانک عظیم شاهنشاهی و مغازه‌هایی که دارای جنس اروپایی‌اند.»اما مساجد، مناره‌ها، شترها، کاروانسراها و بازارهای مملو از مردانی که با هم نزاع می‌کنند و زن‌ها چادر به سر و با رسومی قدیمی، مشخصاتی است که به شرق تعلق دارد و تهران را مانند هر پایتخت دیگری در شرق، شرقی می‌نمایانند. تهران مساحت و ظاهر کنونی خود را تا حدودی مرهون ناصرالدین‌شاه است که پس از اولین بازدیدش از اروپا با اشتیاقی مخصوص اوقات خود را به توسعه و زیبا ساختن مقر فرماندهی خویش اختصاص داد.»

فرزانه نیکروح متین