دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مشاوره با کودک راهی برای شکوفایی استعدادها
انسان از ابتدای کودکی تا رسیدن به سن پیری، پیوسته به نقشها و روابط تازهای در زندگی خود وارد میشود و نقشهای قبلی را رها میکند یا تغییر میدهد.
گاهی برخورد با نقشهای جدید مشکلاتی را برای فرد ایجاد کرده و رشد و پیشرفت او را کند یا متوقف میکند. مشاوره از دیدی روانشناسانه به سادهسازی و تسهیل رشد شخصیت افراد کمک میکند و بین نقشهای مختلف مانند نقش فرزند خانه و شاگرد مدرسه پل میزند. این پلزدن به این صورت خواهد بود که به فرد کمک میکند تا مجموعهای از رفتارهای مناسب را کسب کند و بتواند با تقاضاها و انتظارهای نقش جدید سازگار شود، در واقع مشاوره را میتوان فرآیندی قلمداد کرد که به صورت یک رابطه ۲ نفری بروز میکند. در این رابطه، فرد مشکلاتی را که از آنها رنج میبرد و شخصا قادر به حل آنها نبوده است، مطرح میکند و مشاور با توجه به تجربه علمی و صلاحیت حرفهای خود به او کمک میکند تا به حل مشکلاتش بپردازد.
در مورد مشاوره و راهنمایی کودک، مشاور از طریق راهنمایی و مشاوره به کودک کمک میکند تا خود و محیط را بشناسد، تصمیمگیری درست را بیاموزد، از امکانات و فرصتها بهتر استفاده کند و تغییرات مطلوبی در رفتارش به وجود آورد. در حقیقت راهنمایی و مشاوره کودک نیازهای کودکان را به نحو مناسب برآورده میسازد و آنان را در حل مشکلاتشان یاری میکند. در این مسیر باید به کودکان احترام گذاشته شود و با تاکید بر نقاط قوت، نقاط منفی آنان اصلاح شود.
● هدف از مشاوره کودک
در مشاوره کودک که یکی از فنون و خدمات راهنمایی است، اولویت بر درمان مشکلات است، در واقع پیشگیری نهتنها بر درمان تقدم دارد، بلکه بااهمیتتر، سادهتر، ارزانتر و عملیتر نیز خواهد بود. تقریبا تمام مشاوران معتقدند که مشاوره باید به ایجاد تغییرات مناسب در رفتار کودک به منظور تامین زندگی مفیدتر و رضایتبخشتر و خلاقتر بینجامد. افزایش خودشناسی، بهبود و تسریع رشد همهجانبه، یادگیری شیوههای صحیح تصمیمگیری و حل مساله ارضای نیازها به طور مناسب، استفاده بهتر از امکانات و منابع جامعه، افزایش احساس مسوولیت در قبال خود و جامعه، برقراری رابطه مطلوب با اطرافیان، افزایش احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس و تغییر در نگرشها و رفتارهای نامطلوب از دیگر اهداف مشاوره کودک محسوب میشود. میتوان گفت هدف از مشاوره کودک، نخست تغییر در رفتار کودک است. به طوری که بتواند یک زندگی مفید و هماهنگ با تقاضاهای جامعه داشته باشد. دوم تامین بهداشت روانی مناسب است، به طوری که کودک بتواند با خود و دیگران مسوولانه زندگی کند و رفتارش مستقل و منسجم باشد، سوم این که کودک به حل مشکلاتش موفق شود و بتواند در آینده با بررسی صحیح مشکلات، تصمیمات مناسبی در زمینههای گوناگون بگیرد.
مشاوره با کودک باید به تغییر رفتار نامناسب و حل مشکل او بینجامد. این روشهای تغییر رفتار به ۴ دسته تقسیم میشود که شامل:
روشهای افزایش رفتارهای مطلوب، روشهای ایجاد رفتارهای مطلوب جدید، روشهای نگهداری رفتارهای مطلوب و روشهای کاهش و حذف رفتارهای نامطلوب میشود.
مشاور برای تغییر رفتار کودک باید برنامه دقیقی تهیه و اجرا کند. برای تغییر رفتار ابتدا باید اهداف و وضعیت کنونی و همچنین عواقب مربوط به رفتار معین شود. سپس روشهای مناسب برای تغییر رفتار نامطلوب انتخاب شود. در واقع ابتدا باید شناخت رفتاری که قرار است تغییر داده شود اقدام گردد و سپس رفتاری که مورد انتظار است بصراحت تعریف و مشخص شود.
● ویژگیهای مشاور خوب
همساز یا همخوان باشد: به این معنا که معمولا کودکان افرادی را که همساز و متجانس نیستند و سعی دارند نقش بازی کنند را به خوبی تشخیص میدهند پس مشاور کودک باید از نظر فردی انسجام یافته، پایدار، صادق، سازگار و باثبات باشد.
▪ با کودک درون خود در تماس باشد: دستیافتن به کودک درون به معنای بچگانه رفتارکردن یا بازگشت به دوران کودکی نیست، بلکه به معنای تماس برقرارکردن با بخشی از شخصیتمان است که بسادگی با دنیای کودک هماهنگی دارد. اگر میخواهیم با مراجعان کودک خود به گونهای موثر ارتباط برقرار کنیم باید بتوانیم با کودک درون خود در تماس باشیم تا به دنیای کودک وارد شده و بتوانیم احساسات و تصورات وی را درک کرده و به گونهای موفقیتآمیز با کودک ارتباط برقرار کنیم.
▪ پذیرا باشد: اگر بخواهیم کودکان را تشویق کنیم که به کاوش در جنبههای خصوصی و احتمالا ابعاد پنهانی و سایهدار وجود خویش بپردازند، در این صورت لازم است که به عنوان مشاور، در پذیرندهترین شکل ممکن رفتار کنیم، به طوری که مراجعان کودک ما اجازه یابند بدون قید و بند، همان باشند که هستند. در حالت پذیرندگی، هیچگونه تایید یا عدم تاییدی را از خود نشان نمیدهیم. چرا که انجام این دو کار (تایید و عدم تایید) بر رفتار کودک تاثیر خواهد گذاشت. به طور طبیعی، پذیرا بودن ما به عنوان مشاور موجب اعتماد کودک خواهد شد اگرچه این پذیرابودن بویژه در مورد کودکی که ناسازگارانه رفتار میکند کار سادهای نیست، اما یکی از صفات یک مشاور میباشد.
▪ عدم وابستگی عاطفی: اکثر اوقات، کودکانی که مورد مشاوره قرار میگیرند با مسائل عاطفی مواجهند، بنابراین چنانچه مشاوری خود را درگیر مساله کودک بنماید احتمال دارد که تحت تاثیر این مسائل طوری اندوهگین شود که کودک به آسانی متوجه شده و دردی مضاعف را تجربه کند. مشاور نهتنها باید از ابراز درماندگی عاطفی پرهیز کند، بلکه لازم است از نشاندادن واکنشهای هیجانی شدید نیز اجتناب نماید.
نکته: مشاور هنگام کار با کودکان سعی میکند محیط امنی را فراهم کند تا کودک هنگام در میانگذاردن افکار و احساسات خصوصیاش احساس امنیت کند
البته در اینجا منظور از این که مشاور باید از نظر عاطفی مستقل باشد، به این معنا نیست که او باید بیحال، بیروح و غیراجتماعی باشد. بلکه منظور تعادل عاطفی است تا کودک نیز با مشاور احساس راحتی نماید. مشاور باید برای کودک به منزله تسهیلکنندهای آرام و باثباتی جلوه نماید که به هنگام نیاز قادر به مشارکت بوده و همواره توانایی گوشدادن، پذیرفتن و درک او را دارد.
● چگونگی رابطه کودک و مشاور
رابطه کودک و مشاور باید خصوصی باشد: برای ایجاد اعتماد، مشاور باید رابطه مطلوبی با کودک برقرار کرده و آن را حفظ نماید. این رابطه باید جوی کاملا خصوصی داشته باشد تا با مداخله افراد دیگری نظیر والدین، خواهران و برادران لطمه نبیند.
اگر کودک فکر کند که دیدگاههای مشاور در مورد او تحت تاثیر والدین یا دیگر نزدیکان قرار گرفته است، در این صورت چنین رابطهای سودمند نخواهد بود. بنابراین لازم است که رابطه کودک ـ مشاور کاملا خصوصی باشد. به موازات این که آگاهی کودک از خصوصیبودن رابطه بیشتر میشود و شناخت مشاور از مشکلات او وسعت مییابد، اعتماد کودک نیز افزایش پیدا میکند. تقویت اعتماد کودک به این بستگی دارد که بداند ترسها، اضطرابها و افکار منفیاش با والدین و اعضای خانوادهاش در میان گذاشته نخواهد شد.
▪ رابطه کودک ـ مشاور باید مبتنی بر احساس امنیت باشد: مشاور باید محیط سادهای را فراهم کند که در آن، کودک برای انجام عمل و تسلط یافتن بر احساسات خویش احساس آزادی و امنیت کند. کودک باید در مورد افشاگریها احساس امنیت کند و اطمینان خاطر داشته باشد که انجام این کار عواقب و پیامدهایی را که ممکن است از نظر عاطفی زیانبخش یا آسیبزا باشند به دنبال نخواهد داشت.
▪ رابطه کودک ـ مشاور باید اصیل و واقعی باشد: این رابطه باید صادقانه و بیریا باشد. چنین رابطهای نمیتواند سطحی باشد. رابطه اصیل به کودک امکان میدهد که از بازیکردن نقش کسی که به واقع نیست دست بردارد و او را قادر میسازد تا خود درونیاش را آشکار سازد. این وضع باعث پیدایش سطحی عمیق از اعتماد و تفاهم میشود. اصیل بودن سبب میشود که رابطه میان کودک و مشاور جدیتر شود و این به دلیل اهمیت مسائل مورد بحث و شدت هیجانات دخیل در آنها و قویبودن عواطفی است که در آن دخالت دارد.
▪ رابطه کودک ـ مشاور باید محرمانه باشد: مشاور هنگام کار با کودکان سعی میکند محیط امنی را فراهم کند تا کودک هنگام در میانگذاردن افکار و احساسات خصوصیاش، احساس امنیت کند. کودک گاهی اوقات اطلاعاتی را با مشاور در میان میگذارد (مثلا مواردی که از کودک سوءاستفاده جنسی شده است)، افشای بدون ملاحظه این اطلاعات توسط مشاور و بیتوجهی به تاثیر این افشاگری بر کودک سبب میشود که کودک فکر کند که به او خیانت شده است. پس لازم است مشاور نسبت به مشکلی که کودک در مورد افشاگری اطلاعات مهم و حساس دارد، ظرافت و حساسیت لازم را به خرج دهد تا پیامدهای منفی افشاگریهای کودک بخصوص در مواردی که احتمال تنبیه یا بدرفتاری با کودک وجوددارد به حداقل برسد.
▪ رابطه کودک ـ مشاور نباید ناراحتکننده باشد: هنگام کار با کودکان، مشاور باید به گونهای با کودک ارتباط برقرار کند که برای وی ناراحتکننده نباشد. برخی مشاوران بر این عقیدهاند که سوال کردن از کودک و کنجکاوی درباره خانوادهاش در روند کار مشاور تاثیر مثبتی دارد. این کار باید با احتیاط انجام شود، در غیر این صورت مزاحم و ناراحتکننده است. گاهی کودک زمانی که احساس کند از طرف مشاور تحت فشار قرار گرفته، سکوت خواهد کرد یا به رفتار انحرافی دست خواهد زد.
▪ رابطه کودک ـ مشاور باید هدفمند باشد: زمانی که کودک دلایل ملاقات با مشاور را به وضوح درک کند و به طور دقیق بداند که چرا به ملاقات یک مشاور میآید، آن گاه رابطه کودک و مشاور هدفمند شده و کودک با اشتیاق و اطمینان بیشتری وارد فرآیند درمان میشود.
برخی والدین در دادن توضیحات لازم به کودکان خود (درباره چرایی ملاقات با یک مشاور) بسیار دقیق و محتاط هستند و با شیوههایی مثبت و مفید به آنها میگویند که قرار است به ملاقات یک مشاور بروند. این در حالی است که برخی دیگر از والدین به این اندازه ماهر نبوده و با کودکان خود در اینباره طوری صحبت میکنند که خود باعث ایجاد مانع میشود.
میتوان گفت کودکان در روند رشد و زندگی روزمره با مشکلاتی مواجه میشوند که اگر به موقع برطرف نشود در دورههای بعد حاد و شدید خواهد شد. به دلیل این که عواطف و رفتار و احساسات کودکان در این دوران انعطافپذیرتر است هرگونه اقدام پیشگیرانه و درمانی باعث رشد یک شخصیت سالم و متعادل در سالهای آتی میشود. بنابراین مشاور با کمک والدین و مربیان میتواند کودک را در رفع مشکلات و ایجاد رفتارهای مناسب یاری دهد.
معصومه اسدی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران غزه آمریکا شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی
فضای مجازی هواشناسی قتل شهرداری تهران تهران شورای شهر تهران سیلاب سامانه بارشی سلامت سازمان هواشناسی آموزش و پرورش باران
خودرو بانک مرکزی بنزین قیمت دلار بازار خودرو قیمت طلا قیمت خودرو دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان
مهاجرت تلویزیون نمایشگاه کتاب سینمای ایران صدا و سیما دفاع مقدس مسعود اسکویی موسیقی سریال مهران غفوریان
معماری
اسرائیل رژیم صهیونیستی حماس فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا نوار غزه جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس لیگ برتر انگلیس لیگ برتر جواد نکونام رئال مادرید سپاهان بارسلونا بازی باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس مهدی طارمی
باتری اپل گوگل اینستاگرام آیفون مایکروسافت ناسا عکاسی سامسونگ
ویتامین چای کاهش وزن توت فرنگی سیگار فشار خون کبد چرب