سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

سجده, نماد اطاعت از خداوند


سجده, نماد اطاعت از خداوند

شاید نهایت و اوج خضوع و خشوع انسانی را بتوان در شکل نمادین و تحقق خارجی آن در افتادن به خاک و پیشانی بر آن مالیدن دانست همان گونه که امور قلبی و باطنی و معنوی در قالب کلمات نمادین, خود را نشان می دهد و در شکل خارجی و تحقق عینی آن به اشکال خاصی که در اصطلاح به آن نماد می گویند آشکار می شود

در مقاله حاضر نویسنده با تبیین واژه لغوی و اصطلاحی سجده از آن به عنوان نماد اطاعت و خضوع در برابر خداوند یاد کرده و اهمیت آن را از نظر قرآن بازگو نموده است که با هم آن را از نظر می گذرانیم.

● سجده نماد خضوع

شاید نهایت و اوج خضوع و خشوع انسانی را بتوان در شکل نمادین و تحقق خارجی آن در افتادن به خاک و پیشانی بر آن مالیدن دانست. همان گونه که امور قلبی و باطنی و معنوی در قالب کلمات نمادین، خود را نشان می دهد و در شکل خارجی و تحقق عینی آن به اشکال خاصی که در اصطلاح به آن نماد می گویند آشکار می شود.

انسان برای بیان بسیاری از امور معنوی و غیرمادی از ابزارها و نمادهای مادی سود می برد. مسئله عشق و محبت، حالتی عاطفی و احساسی است که واژگان و حالت های مادی به هر شکل و صورتی، نمی تواند بازتاب آن باشد. از این رو این مطلب از اموری است که یدرک و لا یوصف؛ درک و فهم می شود ولی قابل توصیف نیست.

انسان برای توصیف چشیدنی و درکی و شهودی که به حیطه علم حصولی و توضیح و گزارش توصیفی و بیانی وارد نمی شود، از روش نمادها بهره می گیرد. این روش پیشینه تاریخی دارد و شاید برای نخستین بار خداوند در آموزه های وحیانی خویش از آن سود جسته باشد. این گونه است که در همه آموزه های وحیانی می توان نمونه های بسیاری را از آن یافت. در آیات قرآنی از امور معنوی و فرامادی به شکل بیان های نمادی و تمثیل، گزارش و توصیف شده است. درباره فرشتگان سخن از بال های چهار و شش و یا کم تر و بیش تر می شود.در توصیف بهشت و حقایق آن نیز در بسیاری از آیات به این روش عمل شده است.

بطور مثال ما انسان ها برای بیان مسئله عشق که امری معنوی و فرامادی است که از واژه عشقه استفاده می کنیم. عشقه نام گیاهی است که در زبان فارسی آن را پیچک می گویند. پیچک گیاهی است که نیازمند چیزی است تا بدان سوار شود و خود را بر آن استوار سازد. قرآن گیاهان را به دو دسته تقسیم می کند و برخی را که همانند پیچک هستند گیاهان نیازمند عرش می نامد. پیچک از آن دسته گیاهانی است که افزون بر عرش و داربست، چنان به داربست و عرش خود می چسبد و او را فرا می گیرد که از خود اصل و عرش چیزی دیده نمی شود. برخی از پیچک ها افزون بر چیرگی بر اصل و عرش خود، از آن تغذیه می کنند و از شیره آن می مکند و نوعی پیچک های انگلی به شمار می آیند. این گونه است که عرش و اصل خویش را به نابودی و نیستی می کشانند.

عشق نیز این گونه است. از این رو برای بیان یک معنای غیرمادی از عشقه و پیچک که امری مادی است بهره گرفته شده است. در این حالت گیاه پیچک و عشقه به عنوان نماد استفاده می شود تا مفهوم معنوی و غیرمحسوس به طریقی انتقال یابد. گاه چنان این نماد تکرار می شود که معنای حقیقی و محسوس آن به فراموشی سپرده می شود و تنها مفهومی که از آن به ذهن خطور می کند معنای مجازی آن است.

● مفهوم واحد برای نماز و سجده

انسان برای بیان مفهوم نهایت خضوع و خشوع در برابر کسی، از نماد به خاک افتادن استفاده می کند. در گذشته واژه نمازگزاردن در زبان فارسی به معنای این بوده که شخص، خود را به خاک اندازد و در برابر دیگری پیشانی به خاک بمالد تا این گونه اطاعت و فرمانبری خویش را نشان دهد.

کسانی که در برابر شاه قرار می گرفتند نماز می گزاردند تا به این وسیله نماد اطاعت و فرمانبری خویش را بازگو کنند و نهایت خضوع و خشوع خویش را نشان دهند.

واژه نماز در ادبیات کهن پارسی بیشتر به معنای سجده کردن در برابر شاهان به کار می رفته است و می گفتند که بر شاه نماز گزارد یعنی برای بیان وفاداری و اطاعت و فرمانبری و نهایت خضوع و خشوع در برابر وی به خاک افتاد و پیشانی بر آن مالید. در حقیقت واژه سجده و نماز به یک معنا و مفهوم در ادبیات کهن فارسی و عربی بوده است.

● سجده در آیات قرآن

قرآن این واژه را در دو معنای حقیقی و اصطلاحی آن به کار برده است. سجده هم در معنای لغوی آن که عبارت است از بیان نهایت خضوع و خشوع با افتادن به خاک و پیشانی بر آن مالیدن، به کار رفته است و هم در معنای اصطلاحی خاص آن.

خداوند در توضیح رفتار برادران یوسف هنگام دیدار با حضرت یوسف(ع) می فرماید: و رفع ابویه علی العرش و خروا له سجدا؛ یوسف، پدرومادرش را بر تخت نشانید و در آن بالا جای داد و برادرانش برای او نماز گزاردند و به سجده افتادند. (یوسف آیه۱۰۰)

در این آیه مراد همان نهایت خضوع و خشوع و پذیرش بزرگی و عظمت یوسف و فرمانبرداری از وی است که به شکل نمازگزاردن خودنمایی می کند و سجده به معنای لغوی آن به کار می رود.

در برخی دیگر از آیات قرآنی نیز همین معنا به کار می رود. در حقیقت سجده کردن و پیشانی به خاک مالیدن در یک فرایندی به معنای پذیرش و اطاعت و فرمانبرداری به کار می رود و هرگونه اطاعت و فرمانبرداری را با این واژه بیان می کنند. از این رو در بیان اطاعت و فرمانبرداری زمین و موجودات هستی از خداوند، از واژه سجده استفاده می شود تا نهایت فرمانبرداری و اطاعت آنان بازگو شود. قرآن می فرماید: والله یسجد من فی السموات و الارض طوعا او کرها؛ و برای خدا همه موجودات آسمان ها و زمین به اختیار و اجبار سجده می کنند. (الرعد آیه ۱۵ و همچنین نحل آیه ۴۹ و حج آیه۱۸) و یا می فرماید: والنجم والشجر یسجدان؛ بوته ها و درختان سجده می کنند. (رحمان آیه۶)

به نظر می رسد که سجده فرشتگان از این دست باشد که آنان در حوزه تکوین، اقرار به پذیرش اطاعت و فرمانبرداری حضرت آدم(ع) به عنوان خلیفه الهی می کنند و خداوند از این پذیرش تکوینی و تشریعی (اختیاری) ایشان به واژه سجده یاد می کند که بیانگر نهایت خضوع و خشوع و پذیرش اطاعت و فرمانبرداری است. (الحجر آیه۳۰ و ص آیه۷۳ و بقره آیه ۳۴ و اعراف آیه۷ و آیات دیگر)

● کاربرد اصطلاحی سجده

کاربرد اصطلاحی آن نیز در آیات بسیاری به چشم می خورد. این واژه در آیات قرآن به معنای عمل خاصی به کار رفته است که بیانگر نهایت خضوع و خشوع و اطاعت از خداوند است. هرچند که در نظر ظاهری، هر دو عمل یگانه و هم شکل است ولی از نظر مفهوم و محتوا تفاوت هایی را دارا می باشد. به بیان دیگر بیع و ربا هرچند که از نظر شکلی همانند هستند ولی از نظر مفهومی تفاوت هایی دارند که موجب شده است که از نظر اسلام یکی حلال و دیگری حرام و حتی به عنوان اعلان جنگ با خدا تفسیر و تعبیر شود.

سجده برای خداوند دارای آداب و رسوم خاصی نیست. آنچه ماهیت و مفهوم آن را تغییر می دهد نیت است. از این رو گفته اند: الاعمال بالنیات، اعمال با نیت و قصد، تفسیر و معنا می شوند.

از آن جایی که سجده بیانگر اوج خضوع و خشوع انسان در برابر خداوند یکتا و نمادی عینی و ملموس از پذیرش فرمانبرداری و اطاعت از او است و لذا در آیات قرآنی بسیار مورد توجه و تاکید قرار گرفته است و از مردم خواسته شده تا همواره با سجده در برابر خداونداطاعت و فرمانبرداری خود را اعلان کنند.

سجده انسان در برابر خداوند نماد آشکاری از اطاعت خداوند و نوعی تولای الهی و تبری از دشمنی متکبر و مستکبر به نام ابلیس است؛ زیرا ابلیس از سجده انسان بسیار عصبانی می گردد.

● ابلیس، نماد تمرد

برخی از ابلیس دوستان و یا ناآگاهان بر این باورند که توحید محض ابلیس، موجب شده است تا بر انسان سجده نکند؛ زیرا سجده به انسان به معنای نوعی شرک بوده و ابلیس حاضر نبوده جز برای خداوند سجده کند. در حالی که این تحلیل نادرست و غلط است. ابلیس از فرمان الهی سرپیچی کرد در حالی که اطاعت و فرمانبرداری آن است که هر چه مولا فرمان داد بی درنگ اطاعت شود. مسئله دیگر آن که این سجده به معنای پذیرش خلافت الهی آدم است نه به معنای پذیرش ربوبیت و اولوهیت آدمی تا با توحید منافات داشته باشد. دیگر آن که سجده برای انسان نیست چنان که سجده بر خاک کردن به این معنا نیست که آدمی خاک را خدا کرده و یا تربت مقدسی را اصالت بخشیده است بلکه نمادی از پذیرش اطاعت و فرمانبرداری ازخداوند است که به این شکل نمود می یابد. چهارم آن که سجده برای و یا بر او فرق دارد. هدف در سجده بر پایه نیت تغییر می کند. بر خاک سجده می شود تا نمادی از پذیرش اطاعت و سجده برای خدا باشد. بنابراین هدف در سجده خداوند است و منظور اوست که به این راه و روش نشان داده می شود.

قرآن از ابلیس پس از سرپیچی او دو تعبیر زیبا آورده که بیانگر آن است که اصولا ابلیس از همان آغاز، اهل توحید نبوده و هرگز به معنای واقعی آن سجده نکرده است. ازاین رو می فرماید: او از کافران بود. (بقره آیه ۳۴) به این معنا که او از قبل نسبت به خداوند کافر بود و در این آزمون تنها آن کفر نهان خویش را آشکار کرده است.

در آیه ۱۱ سوره اعراف نیز می فرماید: فسجدوا الا ابلیس لم یکن من الساجدین؛ همگان سجده کردند جز ابلیس که از سجده کنندگان نبود. در این آیه به این نکته ظریف توجه داده شده که وی اصولا اهل اطاعت و فرمانبرداری و سجده نبوده است.

به هر حال می توان گفت که کارکرد اصلی و اساسی سجده همان اطاعت و فرمانبرداری محض و نهایت خشوع و خضوع داشتن نسبت به خداوند است. از این رو آیات قرآنی بر سجده برای خداوند بسیار تأکید کرده و سجده گزاران را انسان هایی برشمرده است که به تعالی و مقامات رسیده اند. بهشتیان کسانی هستند که در سیما و چهره شان آثار سجده نمایان است. این آثار جز اطاعت و فرمانبرداری از فرمان ها و احکام الهی نبوده است.

سبحان پورمنصوری



همچنین مشاهده کنید