سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

تخریب یا سازندگی


تخریب یا سازندگی

تشویق

آیا تا کنون به روشهای تشویقی خود در مورد کودکانتان اندیشیده اید؟ آیا نتایج تشویق فرزندانتان را مورد بررسی قرار داده اید؟ تشویق به عنوان عامل تقویت رفتار، یکی از اصول روانشناسی تربیتی است ولی آیا معنای دقیق و صحیح تشویق را می دانیم؟

بسیاری اوقات برای ما پیش آمده که بعد از انجام عملی خوب و درست مورد توجه و تایید دیگران قرار گرفته ایم. دوران کودکیتان را به خاطر آورید، زمانی که برای نخستین بار کیف مدرسه خود را مرتب و آماده کردید، یا زمانی که موفق به انجام کاری شخصی مثل شستن جورابتان شدید، پدر و مادر با تحسین خود، ما و عمل ما را مورد تایید قرار داده اند و این عمل آنها در کنار خوشحالی و خرسندی که از موفقیت در انجام کار به ما دست داده خود انگیزه ای شده است برای تکرار آن رفتار.

احساس شادی و خوشحالی که از انجام خوب و درست یک رفتار یا عمل جدید به انسان دست می دهد، انگیزه ای قوی ایجاد می کند برای تکرار آن رفتار. احساس توانایی ، موفقیت و اعتماد به نفس از درون ،ما را تحریک به انجام رفتارهای گوناگون می کند که به این عوامل، عوامل درونی می گویند؛ یعنی عواملی که از درون ما را تشویق به انجام رفتار یا عملی می کند. زمانی که در پی انجام رفتاری جایزه ای دریافت کرده ایم، لباسی یا عروسکی گرفته ایم، مورد تشویق عوامل بیرونی قرار گرفتیم. عوامل بیرونی، عواملی هستد که خارج از وجود شخص قرار دارند و بر تکرار آن عمل تاثیر می گذارند.

نکته مهمی که درتشویق کردن همواره باید مد نظر قرار داد این است که هدف از تشویق ایجاد انگیزه برای حرکت دوباره است. اگر ایجاد انگیزه از طریق عوامل بیرونی تشویق انجام شود، احتمال شرطی شدن رفتارها پدیدمی آید و هدفهای فرعی جای هدف های اصلی را می گیرند و در برخی مواقع حتی بعد از مدتی تاثیر خود را از دست داده و تبدیل به امری یکنواخت و تکراری می شوند و رفتارها کیفیت تصنعی می یابند. تکیه بر عوامل بیرونی تشویق مثل جایزه دادن، نمره بیست دادن، کارت آفرین و غیره ارزش درونی و سازنده کار کودک و دانش آموز را از بین می برد و او را از اهداف اصلی انجام عمل یا رفتار دور می کند و علاوه بر این تاثیرات منفی دیگری نیز در شخصیت کودک باقی می گذارد.

مثلا زمانی که دانش آموزی را به عنوان شاگر اول معرفی و مورد تشویق قرار می دهیم، دانش آموز دچار احساس غرور و خودخواهی می شود، نوعی خودپسندی کاذب در او به وجود می آید و خود را فردی متمایز از دیگران می پندارد و از پیشرفت دیگران در هراس است تا مبادا از موقعیت خود تنزل کند و اگر زمانی دانش آموز دیگری از او پیشی بگیرد، دچار آشفتگی خاطر و افسردگی و شاید کینه و نفرت نسبت به همکلاس خود شود و اینجا است که با استفاده از این روش، دانش آموز را عملا از هدف اصلی که آموختن و دانش اندوزی است دور کرده ایم و لذت آگاهی و دانستن را از او سلب کردیم. عوامل بیرونی تشویق در جای خود مفید و موثراست و فضایی متنوع و جذاب برای کودک به وجود می آورد ولی به حدی که ما را از اهداف اصلی دور نسازد. در استفاده از روش های مشوق بیرونی باید با دقت و حساسیت زیاد عمل کرد تا از آثار سو آن فرزندان خود را مصون نگه داریم.

در مقابل، عوامل تشویق درونی عوامل موثر و پایداری هستند که همواره و در هر شرایطی می توانند به بهترین صورت محرک رفتارهای درست و پسندیده باشند. توجه به انگیزه های درونی فرزندانمان، آنان را در مسیر سالمی قرار می دهد و سبب می شود که انجام کارهای درست را نه به انگیزه گرفتن پاداش و جایزه که به علت شوق انگیز بودن خود عمل صحیح انجام دهند.

رفتارهایی مانند منظم بودن، رعایت ادب و احترام، خوشرویی و مهربانی، انجام صحیح و به موقع تکالیف درسی و این قبیل رفتارها به اندازه کافی شوق انگیز هستد که فرزندان ما را به تداوم و کوشش مجدد در انجام آنها تحریک کنند، به شرط اینکه با مشوق های بیرونی مثل پاداش و جایزه رفتار او را شرطی ، مکانیکی و قالبی نسازیم. در اینجا توصیه هایی برای ترغیب داریم که امیدواریم کاربرد این روشها بتواند شما را در تشویق صحیح و ایجاد انگیزه های درونی و پایدار فرزندانتان یاری دهد:

از دادن هرگونه جایزه خودداری کنید و از عوامل بیرونی تشویق تنها برای ایجاد عادات و رفتارهای پسندیده استفاده کنید. مثلا اهدای کتاب، تماشای یک موزه، گردش در طبیعت و کوهنوردی به همراه اعضای خانواده، علاوه بر جنبه تشویقی، عادت به مطالعه، آشنایی با طبیعت و چگونگی رفتار در طبیعت را به کودکتان می آموزد.

از انتخاب معیار و ملاک های «بهترین» برای سنجش کودک خودداری کنید چرا که در این صورت آزادی و اختیار فرزندتان را از او سلب کرده و عملا جلوی خلاقیت و رفتارهای آگاهانه و اختیاری او را گرفته اید و با محدود کردن حوزه عمل کودک، در چارچوب و قالبی که شما به عنوان بهترن مشخص کرده اید او را دچار فشار روانی و استرس ناشی از خطا و اشتباه و نرسیدن به رفتار آرمانی مد نظر شما کرده اید.

از مقایسه کودک با دیگر همسالانش به شدت بپرهیزید و هر کودکی را تنها بر اساس استعدادها و توانایی ها و عملکرد خودش بسنجید. نقاط ضعف و قوت فرزندتان را شناسایی کنید و با تکیه بر توانایی ها و با آرامش و در طول زمان بر روی ضعف های کودکتان کارکنید.

بعد از مدتی خواهید دید با از بین رفتن ضعف ها، احساس رضایت و توانمندی، انگیزه ای دوباره به فرزندتان می بخشد.

در نظر داشته باشید که رفتارهایی مثل درست کار کردن، خوب درس خواندن و غیره وظیفه است، کاری که بالاتر از حد وظیفه و در جهت منافع عمومی تر انجام شود، لایق تحسین می باشد و این موضوعی است که به مرور می توانید به کودک خود بیاموزید.

در ازای عمل خوب کودکتان به او مسئولیت جدید بسپارید، آب دادن و رسیدگی به گلدان های خانه، تنظیم دکوراسیون منزل، چیدن سفره غذا و بعضا تنظیم یک میهمانی یا گردش دسته جمعی را به عهده او بگذارید، کودکان از اینکه اعتماد والدین خود رابه دست آورند احساس خرسندی می کنند و از فضای همکاری و صمیمی میان اعضای خانواده لذت می برند.

http://leilarabei.blogfa.com

لیلا ربیعی