دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

جستاری نو در فهم خطبه فدک


جستاری نو در فهم خطبه فدک

خطبه فدک حضرت زهرا س یکی از نقاط عطف تاریخ اسلام است که به دلیل شرایط سیاسی و تاریخی جهان اسلام کمتر با دیدگاه و رویکرد علمی مورد بررسی قرار گرفته است

خطبه فدک حضرت زهرا (س) یکی از نقاط عطف تاریخ اسلام است که به دلیل شرایط سیاسی و تاریخی جهان اسلام کمتر با دیدگاه و رویکرد علمی مورد بررسی قرار گرفته است. شاید عواملی چون کوتاه بودن زمان ایراد خطبه و عزم نهاد حکومت در زمان حیات حضرت شان و پس از آن طی قرون متمادی برای خاموش کردن پیام راستین تشیع سبب شده تا این خطبه و مقصود حضرت صدیقه طاهره (س) از ایراد آن تا حد بسیار زیادی مورد غفلت واقع شود. در این مجال می کوشیم از رهیافت جامعه شناسی سیاسی از این خطبه توشه‌ای برگرفته و با تمرکز بر چند واژه کلیدی از منظری دیگر به خطبه فدک و پیام های آن بیندیشیم.

● حمد خداوند و معنای عملی آن

خطبه فدک اینگونه آغاز می شود :

«الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا أَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَلْهَمَ، وَ الثَّنَاءُ بمَا قَدَّمَ مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا، وَ سُبُوغِ آلَاءٍ أَسْدَاهَا، وَ تَمَامِ مِنَنٍ وَالَاهَا»

حمد و ستایش، خدای را بر نعمتهایی که ارزانی داشت و شکر و سپاس، او را بر اندیشه نیکویی که در دل نگاشت و ثنا و تحسین بر آنچه از پیش فرستاد. بر نعمت‌های فراگیر که (بدون خواست کسی) از چشمه لطفش جوشید، و دهش های انبوه و در خور، که بخشید، و بخشش های کامل و بی زوال که در پی می رسد.

این حمد و ثنای الهی اگرچه حسن مطلع خطبه است ، اما در فرازهای آن می توان پیام های توحیدی را جستجو کرد که هم عرفانی است و هم سیاسی. اشاره صدیقه طاهره (س) به نعمت های الهی و از جمله تاکید ایشان بر اندیشه نیکویی که خداوند در دل انسان‌ها نگاشته است، به نوعی مبین این معناست که خداوند به سبب آفرینش انسان و خرد و تعقل در آدمی پدید آورنده احساس و وجدان آدمی نیز هست و از این رو پیدایش جامعه و نظام فرهنگی که می توان آنرا در اشاره حضرت به مواهب بی شمار خداوند نیز دریافت، دلیلی برای حمد خداوند است. اما پیام حضرت در این حمد خداوند، هم ناظر به حمد خداوند در زبان و اندیشه است و البته ناظر به حمد خداوند در عمل.

حمد خداوند در عمل نیز فهم احکام الهی و کنشگری است بر مبنای آنچه عمل صالح شناخته می شود و در بیان ششمین پیشوای تشیع امام جعفر صادق (ع) دین اسلام اینگونه تعریف می‌شود «اسلام نیست مگر ایمان و عمل صالح».

از آن رو که « حمد» خداوند در مفهوم و مصداق مبتنی بر اختیار انسان است، می‌توان از تامل در نخستین فراز خطبه به این نکته وقوف یافت که درک آفرینش انسان و جامعه و تنظیم مناسبات و تعاملات اجتماعی و سیاسی بر پایه اندیشه و معرفت و بازتولید معرفت و علم نیز به یک معنا حمد خداوند است. با توجه به قرینه‌ای دیگر در این فراز یعنی « وَ اسْتَحْمَدَ إِلَی الْخَلَائِقِ بِإِجْزَالِهَا، وَ ثَنَّی بِالنَّدْبِ إِلَی أَمْثَالِهَا» به این معنا که خداوند با فراخواندن خلایق به حمد و ستایش خود نعمت های خود را دو چندان کرد می تواند شاهدی باشد بر اینکه هر عمل و اندیشه ای در مسیر مورد تایید خدای متعال و حمد خدا در عمل به تعبیری فزونی نعمت از جانب حق تعالی نیز هست.

● عدالت و سامان مندی جامعه

در فراز دیگری از خطبه فدک که متمرکز بر مفهوم عدالت است حضرت می فرمایند: « الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ » و عدالت را زمینه سامان مندی اجتماعی تبیین می‌کنند و از آن رو که قسط و عدل محور همه تعالیم مذهبی است ، تلاش برای ایجاد و تثبیت مناسبات عادلانه در همه شئون جامعه نیز که به نوعی تحکیم سرمایه های اجتماعی است می تواند از این منظر جزء مشیت و مقدرات الهی شناخته شود. متفکرشهید استاد مطهری در کتاب عدل الهی خود می نویسد: « در قرآن از توحید گرفته تا معاد ، از نبوت گرفته تا امامت و از آرمان های فردی گرفته تا هدف های اجتماعی همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن ، آنجا که به توحید یا معاد مربوط می شود به نگرش انسان نسبت به هستی و آفرینش شکل خاص می دهد و به عبارت دیگر نوعی «جهان بینی» است. آنجا که به نبوت و تشریع قانون مربوط می‌شود یک مقیاس و معیار قانون‌شناسی است و به عبارت دیگر جای پایی است برای عقل که در ردیف کتاب و سنت قرار گیرد.» از این‌رو می‌توان فهمید که جهت دهی به بینش انسان درباره زندگی دنیوی و اخروی و تاثیر فهم و اجرای عدالت در بعد فردی و اجتماعی نیز جزء هدف گذاری های الهی است که در متن آیات قرآن خطاب به فرد فرد انسان‌ها و اقوام بیان می شود تا فهم عدالت و رفتار عادلانه زمینه گرایش افراد جامعه به تغییر و تحول در تعاملات اجتماعی را فراهم کند. حضرت فاطمه(س) نیز در شرایطی که با رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام خطر انحراف و بد فهمی سیره نبوی توسط انصار و مهاجرین شدت می گرفت، برای برانگیختن خرد و خودآگاهی در میان مسلمانان و از موضع نصیحت خلیفه اول خطبه فدک را ایراد فرمودند تا این خطبه پیام و بلکه رسانه ای باشد برای حفظ حقیقت دعوت رسول اکرم (ص) و این عمل را نه در موضع طلب قدرت، بلکه برای جهت دهی به حرکتی انجام دادند که در ادبیات جامعه شناسی سیاسی و در عصر ما با عنوان « جنبش‌های اجتماعی» مورد بحث قرار می‌گیرد و این حرکت همان تشکل یافتن اصحاب نزدیک پیامبر اسلام و دوستداران اهل بیت ایشان در قالب نهضت تشیع بود. با این یادآوری و همچنین با توجه به شرایط تاریخی ایراد این خطبه می توان ارزش و اهمیت تاکید حضرت بر نقش و اهمیت عدالت در سامان مندی اجتماعی را بهتر درک کرد؛ چه اینکه عدم رعایت عدالت در همه شئون زندگی جمعی از عدالت سیاسی، عدالت اقتصادی و معیشتی، عدالت آموزشی، عدالت صنفی، عدالت قومی و عدالت مذهبی و اعمال تبعیض منشاء همه تعارضات در جوامع بشری بوده است. اما براستی چگونه می‌توان به عدالت دست یافت؟

نظریه‌پردازان علم حقوق ، واژه عدالت را از دو منظر عدالت اخلاقی و عدالت قانونی مورد بحث قرار داده اند. عدالت اخلاقی به معنای رفتار و تصمیم عادلانه از سوی فرد ، جامعه یا حکومت مطرح می‌شود و عدالت قانونی به معنای تدوین و اجرای ضوابطی است که حقوق افراد جامعه را در برابر یکدیگر و در برابر نهاد حکومت حفظ می کند. خودآگاهی فردی و خودآگاهی جمعی بسترساز رفتار عادلانه است و پس از آن ، فهم حق و تکلیف متقابل افراد جامعه تدوین عدالت قانونی را ممکن می‌سازد. از این رو گام نخست و شرط لازم برای عدالت و عدالتخواهی، توانمند سازی فکری افراد جامعه است برای آنکه مصادیق رفتار عادلانه را در زندگی خود بشناسند و پس از آن قانون عادلانه به عنوان شرط کافی برای اجرای عدالت مطرح می شود. مونتسکیو معتقد است « قدرت قانون» مفهوم و میزان آزادی ملت را مشخص می کند و در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه نیز امام علی (ع) قانون عادلانه و تاثیر آن در پویایی و انسجام جامعه را چنین توضیح تبیین می کنند : « قانون به نفع کسی اجرا نمی شود مگر آنکه به ضرر او نیز اجراء شود و به ضرر کسی اجرا نمی شود مگر آنکه به نفع او نیز اجرا شود». این تاملات در فلسفه حقوق تا حدی دلیل اشاره حضرت صدیقه طاهره (س) بر تاثیر عدالت در سامان مندی جامعه را روشن تر می کند.

● آگاهی، مسئولیت و فضیلت

در فراز دیگری از خطبه فدک حضرت صدیقه طاهره‌(س) می فرمایند :

«توفیة و الموازین تغییراً للبخس، وَ النَّهْیَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَةِ ایجابا للعفه ، و التنزه عن اکل مال الیتیم و الاستیثار به اجاره من الظلم ، و النهی عن الزنا تحصنا من المقت، و العدل فی الاحکام ایناسا للرعیه و ترک الجور فی الحکم اثباتا للوعید، و حرم الله الشرک اخلاصا له بالربوبیه. فاتقوا الله حق تقاتع و لاتموتن الا و انتم مسلمون و لا تتولوا مدبرین، و اطیعوا فیما امرکم به و انتهوا عما نهاکم عنه، و اتبعوا العلم و تمسکوا به فانما یخشی الله من عباده العلماء » خداوند پر دادن پیمانه‌ها را برای جلوگیری از کم فروشی و نهی از شرب خمر را برای پاکی از پلیدی و دوری از تهمت ناموسی را برای محفوظ ماندن از لعنت الهی و ترک دزدی را برای پاکدامنی و عفت نفس و حرمت شرک و نخوردن مال یتیم و برنداشتن آن را پناهی از ظلم، و نهی از زنا را حفظ از غضب الهی، و عدالت در احکام را مایه دلگرمی مردم، و ظلم ننمودن در حکم را برای ترس از حق قرار داده، و برای اخلاص در قبول ربوبیت خود شرک را حرام نموده است. پس تقوای الهی را در بالاترین درجه پیشه خود نمایید، و در حالی از این دنیا بروید که مسلمان باشید، و از فرامین خدا روی برنگردانید، و آنچه امر فرموده اطاعت کنید و از آنچه نهی فرموده خودداری کنید و پیرو علم باشید و بدان تمسک کنید که فقط آگاه از خدا می ترسند و احساس مسئولیت می کنند. در این فراز حضرت زهرا (س) با اشاره به اصول اخلاق اسلامی نشانه‌هایی از حکمت الهی را در هدف گذاری های اخلاقی بیان می‌کنند. در اشاره نخست این فراز ، حضرت فرمان الهی در نهی کم فروشی را به مثابه نوعی ترویج فضیلت به جای رذیلت تبیین می کنند و در این بین اشاراتی ظریف نیز به آیات اول تا سوم سوره مطففین - کم فروشان - و نیز آیه ۸۵ سوره اعراف دارند. در آیه ۸۵ سوره اعراف مبنای عدالت در معاملات چنین تبیین می شود « فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ »

پس پیمانه و ترازو را تمام گذارید و اموال مردم را کم ندهید. پیداست که تبیین یک مبنای اخلاقی برای معاملات روزمره و ایجاد تعادل در رفتار انسان‌ها در قرآن کریم در واقع ترسیم الگوی اخلاق فضیلت محور در جامعه است. اساس این رویکرد اخلاقی که درستی یا نادرستی افعال انسان ها را عطف به ماهیت بررسی می‌کند، رسمیت دادن به فهم انسانی است که سبب می‌شود با گرایش آگاهانه و آزادانه انسانها به فضایل اخلاقی، همگرایی جامعه نیز در جهت گیری‌های سیاسی و اجتماعی تحکیم شود.

در ادامه این فراز از خطبه نهی از شرب خمر ، منع فحاشی و هتک حرمت و منع سرقت نیز به عنوان نمونه ها و نمودهای ترویج فضیلت در جامعه اسلامی مورد اشاره حضرت قرار می گیرند و نهایتا نفی شرک و توحید در عبودیت مطرح می شود که همان هدف نهایی همه احکام الهی و دعوت انبیاء است. از آن رو که مخاطب تمامی آیات قرآن افراد و اقوام هستند و تشریع و تبیین احکام الهی نیز در واقع مقدمه رهاسازی انسان و جامعه از آسیب‌های فکری و اجتماعی برای اعتلا و تعالی نفس آدمی است ، می توان گفت که اشاره حضرت زهرا(س) به فلسفه هر یک از احکام و نهایتا به هدف خداوند از تعیین حرمت برای شرک در جهت فراهم کردن بسترهای عبودیت و یکتا پرستی اشاره ای معنادار و در خور تامل است. انسانها در تمامی مناسبات و ارتباطات خود ، همواره با مسائل و مشکلاتی روبرو هستند که با مشغول کردن ذهن و از بین بردن ظرفیت‌های روحی آنها ، تعاملات اجتماعی ایشان را تحت اشعاع قرار می دهد و به نوعی به سمت مراتب شرک سوق می دهد. اگر این آسیب ها با تدبیر و خرد ورزی به درستی مرتفع شوند، مقدمه زیست سالم و آزادانه فرد و پویایی و نشاط جامعه فراهم می شود و این قابل حصول نیست مگر آنکه انسانها تنها در مقابل خداوند سر تعظیم فرود آورده و از همه مظاهر وسوسه انگیزی که انسان را بسوی سقوط اخلاقی می کشاند، فاصله بگیرند. آگاهی از مفهوم «فضیلت» و « رذیلت» است که می تواند مسئولیت فرد را در برابر خود و جامعه مشخص کند و این بنیان اخلاقی است که خداوند در قرآن تبیین می کند.

● معرفی خاندان رسالت

در فراز دیگری از خطبه فدک ، حضرت زهرا (س) با معرفی خود و خاندان نبوت می فرمایند :

«اَیُّهَا النَّاسُ! اِعْلَمُوا اَنّی فاطِمَةُ وَ اَبی‏مُحَمَّدٌ، اَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً، وَ لا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطاً، لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُوفٌ رَحیمٌ.

فَاِنْ تَعْزُوهُ وَتَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ اَبی دُونَ نِسائِکُمْ،وَ اَخَا ابْنِ عَمّی دُونَ رِجالِکُمْ، وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِیُّ اِلَیْهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ. فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعاً بِالنَّذارَةِ، مائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِکین» ای مردم بدانید که من فاطمه ام و پدرم محمد است که صلوات و درود خدا بر او و خاندانش باد. آنچه بیان می‌کنم آغاز و انجامش یکی است و هرگز نقیضی در آن نیست.به نادرستی سخن نمی گویم و در اعمالم راه خطا نمی روم. پیامبری از میان شما برخواست و بسوی تان آمد که از رنج های شما رنج می‌برد ، به هدایت شما علاقه وافر داشت و نسبت به مومنان مهربان و رحیم بود. هرگاه نسبت او را بجویید ، می بینید که او پدر من بوده است نه پدر زنان شما و برادر پسر عموی من بوده است نه برادر مردان شما ، چه پر افتخار بوده است این نسب ! درود خدا بر او و خاندانش باد !

پس او رسالت حق را با بانگی رسا تبلیغ کرد و خلق را از عذاب الهی بیم داد. در این فراز حضرت زهرا (س) با اشاره ای به شرایط بعثت رسول گرامی اسلام ، و همچنین ترسیم سیمایی از اخلاق نبی اکرم که بی تناسب با آیه ۱۲۸ سوره توبه نیست ، به بیان رسالت پیامبر در دعوت انسان ها به اسلام می‌پردازند. در آیه ۱۲۸ سوره توبه می خوانیم :

«لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ »

همانا رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است ، و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان می باشد.

در این آیه آنچه که مورد تاکید خداوند قرار می گیرد، نخست اشاره به پایگاه مردمی پیامبر اکرم و سپس مردم‌گرایی ایشان است و سپس اشاره به رافت و مهربانی پیامبر نسبت به مردم. با در نظر گرفتن شرایط حساسی که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) بر انصار و مهاجرین حاکم شده بود ، می توان فهمید بیان ویژگی‌های پیامبر اکرم (ص) توسط صدیقه طاهره به نوعی اعتراض و روشنگری نسبت به روشی است که اشراف و شیوخ قریش در پیش گرفتند و طی سالها و دوران های بعد نیز سبب شد تا دنیا گرایی و قدرت‌طلبی به‌جای مردم گرایی قرار گرفته و بر دختر پیامبر اسلام بود که این ویژگی‌ها و شاخص‌ها را تبیین کنند و آگاه‌سازی انصار و مهاجرین جز با ایراد خطبه فدک نمی توانست محقق شود.

● مقاومت در عین آرامش

شاید یکی از مهم ترین نکات در خور تامل در خطبه فدک ، نحوه استمداد حضرت صدیقه طاهره (س) از انصار باشد، چنان که حضرت می‌فرمایند: «یا مَعْشَرَ النَّقیبَةِ وَ اَعْضادَ الْمِلَّةِ وَ حَضَنَةَ الْاِسْلامِ! ما هذِهِ الْغَمیزَةُ فی حَقّی وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتی؟ اَما کانَ رَسُولُ‏اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ اَبی یَقُولُ: «اَلْمَرْءُ یُحْفَظُ فی وُلْدِهِ»، سَرْعانَ ما اَحْدَثْتُمْ وَ عَجْلانَ ذا اِهالَةٍ، وَ لَکُمْ طاقَةٌ بِما اُحاوِلُ، وَ قُوَّةٌ عَلی ما اَطْلُبُ وَ اُزاوِلُ ».

ای مردان با نفوذ ، ای بازوان ملت و ای پشتیبانان اسلام، ای کسانی که اسلام در دامن آنها بالندگی یافته است، شما را چه شده در باز گرفتن حق ما سستی روا می دارید ؟ چرا دیده بر هم نهاده اید و از ستمی که بر ما روا می‌شود، غفلت می کنید ؟ مگر نه اینکه به گفته پدرم احترام فرزند، نگه داشتن احترام پدر است ؟!چه زود رنگ عوض کردید ، با آنکه در توان شما هست که در مطالبه حقی که در بازپس گیری آن فریاد می زنم و تلاش می‌کنم، یاری کنید.نحوه خطابه حضرت در این فراز ، اشاره به دو قبیله اوس و خزرج است که هنگام هجرت پیامبر گرامی اسلام به مدینه به حمایت ایشان برخواستند و پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) با توجه به مجموعه شرایط حاکم بر سقیفه ، سکوت پیشه کردند و در برابر انحرافات سیاسی و اقتصادی اشراف قریش انفعال در پیش گرفتند. نوع گزینش جملات حضرت زهرا‌(س) در این خطبه اگرچه بسیار انتقادی و افشاگرانه است ، اما حضرت ایشان انصار را نه به قیام مسلحانه ، بلکه به نوعی الگوی مقاومت در عین آرامش فرا می خوانند که امروزه در مباحث علم سیاست با عنوان « نافرمانی مدنی» تبیین می شود. ایشان در روزهای پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام، بسیار بر مصیبت می گریستند و آنچنان که از گزارشات تاریخی در باب « بکاء» می توان فهمید گریستن حضرت صدیقه و همچنین بیانات ایشان در خطبه فدک در حکم نوعی اعتراض مسالمت آمیز به انحرافات اشراف قریش بوده است. مقاومتی که نه بر پایه ایجاد رعب و وحشت و نه شورش، بلکه بر نمایش و تبیین مظاهر درستی و نادرستی استوار بوده است.

منابع:‌

۱- درس گفتارهای آیت الله میرزا جواد تبریزی

۲- سیری در خطبه فدک، استاد فاطمه طاهایی

(نشر آستان قدس)

نویسنده : پویا رضوانی