سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

نماز فارسی


نماز فارسی

یكی از ما به عادت محصلین دستش را بالا گرفت و داوطلب پاسخ به حضرت آیت الله ارباب شد جناب ایشان با لبخند فرمودند كه خوب شد كه طرف مباحثه ما یك نفر است, زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمی آمدم

فقیه فقید، عالم ربّانی و عارف صمدانی، آیت ‏الله العظمی حاج‏ آقا رحیم ارباب، فرزانه ای صاحب دل از خطه عالم خیز اصفهان بود.ایشان در کنار جامعیت علمی در علوم عقلی و نقلی، متخلق به اخلاق اسلامی و مهذب به تهذیب نفسانی و آراسته به کمالات روحی و خصایل نیکوی انسانی بود. پس از گذشت سی و اندی سال از عروج ملکوتی وی هنوز هم یاد و خاطره ایشان در ذهن و زبان مردم جاری است.

یكی از ما به عادت محصلین دستش را بالا گرفت و داوطلب پاسخ به حضرت آیت‏ الله ارباب شد. جناب ایشان با لبخند فرمودند كه خوب شد كه طرف مباحثه ما یك نفر است، زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمی‏آمدم.

دكتر محمد جواد شریعت، که هر از گاهی توفیق درک حضور وی را داشته است از آن روزها برای ما چنین روایت می کند:

«سال یكهزار و سیصد و سی و دو شمسی بود، من و عده‏ ای از جوانان پرشور آن روزگار پس از تبادل ‏نظر و بحث و مشاجره به این نتیجه رسیده بودیم كه چه دلیلی دارد كه ما نماز را به عربی بخوانیم؟ چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟ و عاقبت تصمیم گرفتیم كه نماز را به فارسی بخوانیم و همین‏كار را هم كردیم. والدین ما كم‏كم از این موضوع آگاهی یافتند و به فكر چاره افتادند. آنها پس از تبادل‏ نظر با یكدیگر تصمیم گرفتند كه اول خودشان با نصیحت، ما را از این كار باز دارند و اگر مؤثر نبود راه دیگری برگزینند، چون پند دادن آنها مؤثر نیفتاد روزی ما را به نزد یكی از روحانیون آن زمان بردند و آن فرد روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز می‏خوانیم به طرز اهانت‏ آمیزی، ما را كافر و نجس خواند. و این عمل او ما را در كارمان راسخ ‏تر و مصرتر ساخت.

عاقبت یكی از پدران، آنها را یعنی والدین دیگر افراد را به این فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آیت‏ الله حاج ‏آقا رحیم ارباب ببرند و این فكر مورد تأیید قرار گرفت و روزی آنها نزد حضرت ایشان می‏روند و موضوع را با ایشان درمیان می‏گذارند و ایشان دستور می‏دهند كه در وقت معینی ما را به خدمت آقای ارباب راهنمائی كنند.در روز موعود، ما را كه تقریباً پانزده نفر می‏شدیم، به محضر مبارك ایشان بردند. در همان لحظه اول چهره نورانی و لبان خندان ایشان ما را مجذوب خود ساخت و آن بزرگمرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم كه اكنون با شخصیتی استثنایی مواجه هستیم.

ایشان در آغاز دستور پذیرایی از همه ما را صادر فرمودند، سپس رو به والدین ما كردند و فرمودند شما كه نماز را به فارسی نمی‏خوانید فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتی آنها رفتند حضرت آیت‏ الله ارباب رو به ما كردند و فرمودند بهتر است شما یكی‏یكی خودتان را به من معرفی كنید و هر كدام بگوئید كه در چه سطح تحصیلی هستید و در چه رشته‏ ای درس می‏خوانید. پس از آن كه امر ایشان را اطاعت كردیم، به تناسب رشته و كلاس هر كدام از ما پرسشهای علمی طرح كردند و از درس هایی از قبیل جبر و مثلثات و فیزیك و شیمی و علوم طبیعی مسائلی پرسیدند كه پاسخ اغلب آنها از عهده درس های نیم‏ بندی كه ما خوانده بودیم خارج بود، اما هر یك از ما از عهده پاسخ پرسشهای ایشان برنمی‏آمد، با اظهار لطف حضرت ارباب مواجه می‏شد كه با لحن پدرانه‏ ای پاسخ درست آن پرسشها را خودشان می‏فرمودند. اكنون ما می‏فهمیم كه ایشان با طرح این سئوالات قصد داشتند ما را خلع سلاح كنند و به ما بفهمانند كه آن دروس جدیدی را كه شما می‏خوانید من بهترش را می‏دانم ولی به آنها مغرور نشده‏ام.

حاج آقا رحیم ارباب در کنار جامعیت علمی در علوم عقلی و نقلی، متخلق به اخلاق اسلامی و مهذب به تهذیب نفسانی و آراسته به کمالات روحی و خصایل نیکوی انسانی بود. پس از گذشت سی و اندی سال از عروج ملکوتی وی هنوز هم یاد و خاطره ایشان در ذهن و زبان مردم جاری است.

پس از اینكه همه ما را خلع سلاح كردند به موضوع اصلی پرداختند و فرمودند: والدین شما نگران شده‏اند كه شما نمازتان را به فارسی می‏خوانید، آنها نمی‏دانند كه من كسانی را می‏شناسم كه، نعوذبالله، اصلاً نماز نمی‏خوانند. شما جوانان پاك اعتقادی هستید كه هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من در جوانی می‏خواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم اما مشكلاتی پیش آمد كه نتوانستم به این خواسته جامه عمل بپوشم، اكنون شما به خواسته دوران جوانی من لباس عمل پوشانیده‏ اید، آفرین به همت شما. اما من در آن روزگار به اولین مشكلی كه برخوردم ترجمه صحیح سوره حمد بود كه لابد شما آن مشكل را حل كرده‏اید. اكنون یك نفر از شما كه از دیگران بیشر مسلط است به من جواب دهد كه «بسم ‏الله الرحمن الرحیم» را چگونه ترجمه كرده است. یكی از ما به عادت محصلین دستش را بالا گرفت و داوطلب پاسخ به حضرت آیت‏ الله ارباب شد. جناب ایشان با لبخند فرمودند كه خوب شد كه طرف مباحثه ما یك نفر است، زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمی‏آمدم. بعد رو به آن جوان كردند و فرمودند: خوب بفرمائید كه بسم‏ الله را چگونه ترجمه كرده‏اید؟ آن جوان گفت «بسم‏ الله الرحمن الرحیم» را طبق عادت جاری ترجمه كرده‏ایم: به نام خداوند بخشنده مهربان.

حاج آقا ارباب با لبخندی فرمودند: گمان نكنم كه ترجمه درست بسم‏ الله چنین باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به ‏نام» عیبی ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نیست زیرا اسم عَلَم (=خاص) است برای خدا و اسم عَلَم را نمی‏توان ترجمه كرد. مثلاً اگر اسم كسی «حسن» باشد نمی‏توان به او گفت «زیبا». درست است كه ترجمه «حسن» زیباست اما اگر به آقای حسن بگوئیم آقای زیبا حتماً خوشش نمی‏آید. كلمه الله اسم خاص است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق می‏كنند، همان‏گونه كه یهود خدای متعال را «یهوه» و زردشتیان «اهورامزدا» می‏گویند. بنابراین نمی‏توان «الله» را ترجمه كرد، بلكه باید همان لفظ جلاله را به كار برد.

خوب بگویید ببینم «رحمن» را چگونه ترجمه كرده‏ اید؟

رفیق ما پاسخ داد كه رحمن را بخشنده معنی كرده‏ایم. حضرت ارباب فرمودند: این ترجمه بد نیست ولی كامل هم نیست زیرا رحمن یكی از صفات خداست كه شمول رحمت و بخشندگی او را می‏رساند و این شمول در كلمه بخشنده نیست، یعنی در حقیقت رحمن یعنی خدائی كه در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر كافر رحم می‏كند و همه را در كنف لطف و بخشندگی خود قرار می‏دهد از جمله آن كه نعمت رزق و سلامت جسم و امثال آن عطا می‏فرماید. در هر حال ترجمه بخشنده برای رحمن در حد كمال ترجمه نیست. خوب، رحیم را چطور ترجمه كرده‏ اید؟ رفیق ما جواب داد كه رحیم را به «مهربان» ترجمه كرده ‏ایم.

كلمه الله اسم خاص است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق می‏كنند، همان‏گونه كه یهود خدای متعال را «یهوه» و زردشتیان «اهورامزدا» می‏گویند. بنابراین نمی‏توان «الله» را ترجمه كرد، بلكه باید همان لفظ جلاله را به كار برد.

حضرت آیت‏ الله ارباب فرمودند: اگر مقصودتان از رحیم من بودم (چون نام مبارك ایشان رحیم بود) بدم نمی‏آمد كه اسم مرا به «مهربان» برگردانید؛ اما چون رحیم كلمه‏ ای قرآنی و نام پروردگار است باید آن را غلط معنی نكنیم. باز هم اگر آن را به «بخشاینده» ترجمه كرده بودید راهی به دهی می‏برد، زیرا رحیم یعنی خدایی كه در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو می‏كند و صفت «بخشایندگی» تا حدودی این معنی را می‏رساند. بنابر آنچه گفته شد معلوم شد كه آنچه در ترجمه «بسم ‏الله» آورده‏اید بد نیست ولی كامل نیست و از جهتی نیز در آن اشتباهاتی هست، و من هم در دوران جوانی كه چنین قصدی را داشتم به همین مشكلات برخورد كردم و از خواندن نماز به فارسی منصرف شدم، تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود اگر به بقیه آیات بپردازیم موضوع خیلی غامض‏تر از این خواهد شد.

در اینجا، همگی شرمنده و منفعل و شكست‏ خورده قول ‏دادیم كه دیگر نمازمان را به فارسی نخوانیم و نمازهای گذشته را نیز اعاده كنیم.

منبع:

به نقل از دكتر محمدجواد شریعت، یادنامه حاج‏ آقا رحیم ارباب، ص ۱۰، با اندکی تلخیص.