چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

تکنیک های آرامش بخشی برای کودکان معلول


تکنیک های آرامش بخشی برای کودکان معلول

معلولیت شرایط پیچیده و گاه بسیار دشواری را پیش روی خانواده, معلول و اجتماع قرار می دهد و این مثلث را درگیر سوالاتی می کند که پاسخ هر کدام نیازمند تحقیقات میدانی با ضریب دقت بسیار بالاست

معلولیت شرایط پیچیده و گاه بسیار دشواری را پیش‌‌روی خانواده، معلول و اجتماع قرار می‌دهد و این مثلث را درگیر سوالاتی می‌کند که پاسخ هر کدام نیازمند تحقیقات میدانی با ضریب دقت بسیار بالاست.

اینکه در کشور ما معلولیت به عنوان یک مساله اجتماعی توان ذهنی پژوهشگران اجتماعی را به خود مشغول کرده، اتفاق مبارکی است اما به نظر می‌آید توجه، مطالعه و دقت در تجربه ۵۰ ساله اخیر کشورهای دیگر به خصوص کشورهای جهان سوم (در حال توسعه) که به سوی توسعه پایدار حرکت می‌کنند، می‌تواند بخشی از نیاز جامعه جوان ما را پاسخ دهد و نشان دهد در آن سوی دنیا، پژوهشگران نسبت به مسایل چگونه نگاه می کنند.

این گزارش نشان می‌دهد جامعه آمیخته با سنتِ آلبانی در همین اروپای نزدیک به کشور ما چگونه به آرامش‌بخشی معلولان نگاه کرده‌اند.

و اما نکته بعد، دوراز پیکن محقق و نویسنده پس از سال‌ها چگونه می‌اندیشد؟

ردپای او را در گزارشی که در مجله «مستقل» چاپ شده است پیدا کردم. این مجله برای افراد مسن و معلولان چاپ می‌شود. او اکنون تنها به آرامش بخشیدن به معلولان نمی‌اندیشد بلکه به سهم اجتماعی معلولان می‌اندیشد و تلاش دارد گروه‌های جوان‌تری از معلولان (۱۵ تا ۲۵ سال) را در رسیدن به سهم اجتماعی‌شان یاری دهد.

● تکنیک های آرامش‌بخشی برای کودکان معلول

یوگا، تمرین‌های حرکتی، راهنمایی‌های درباره تخیلات ذهنی و فانتزی است که با همراهی موسیقی ارایه می‌شود و پس از آن دم و بازدم افراد معلول کنترل می‌شود.

تکنیک‌هایی مثل یوگا یا تمرین‌های حرکتی دیگر که به معلولان ارائه می‌شود، نیازمند دقت، توجه و مطالعه بیشتر است تا به تاثیر آن در دوستی بین اعضا درچنین تجربه‌هایی، ایمان بیاورید.

گروه تحقیق به چهار برنامه اصلی توجه دارد:

- آرامش بخشی تدریجی عضلات

- بازخوردهای زیستی

- یوگا

- آرامش ذهنی (شامل راهنمایی‌های تخیلی، تصویری و تفکر عمیق است)

توصیف‌ این تکنیک‌ها و تاثیرات آنها هدف این نوشتار است.

گروه‌های مختلفی از کودکان معلولان مورد مطالعه قرار گرفتند تا تنش و اضطراب آنها کاسته شود.کودکان معلول، اغلب حد بالایی از اضطراب را تجربه می‌کنند، برخی از این فشارها ناشی از مشکلات فیزیولوژیکی آنهاست و برخی دیگر به دلیل اضطراب‌های مضاعفی است که ممکن است به خاطر نتایج برخوردهای اجتماعی و آموزشی باشد.

مداواهای آرامش‌بخشی، به عنوان یک متد پایدار و موثر و مناسب برای کاهش گرفتگی عضلانی و ارتقای تغییرات رفتاری در کودکان ناتوان، توجهات را به خود جلب کرده است.

براساس سنجش‌های صورت گرفته توسط براد در سال ۱۹۷۸ گیرلروامایز در سال ۱۹۸۱ و لوپین، براد و دور، در سال ۱۹۷۶، بسیاری از تکنیک‌های گوناگون آرامش‌بخشی با موفقیت روبه‌رو شدند. بسیاری از انواع مداواهای آرامش‌بخشی همچنان اجرا می‌شود.

مانند:

- افزایش گسترده توجه، (امایز، لوفردووهامت ۱۹۸۲)

- بهبود بخشیدن به دست نوشته‌ها، آرتروسینولدس ۱۹۸۸

- بهبود مهارتهای آکادمیها، آرترورراسل ۱۹۸۰

- کاهش دادن نتایج منفی، ریورا و امایز ۱۹۸۰

- بهبود بخشیدن روابط، سیلر و رن شاو ۱۹۷۸

- حذف عوارض جسمانی- روانی، براد، لوپین ۱۹۷۵

برنامه‌هایی که جهت تکنیک‌های آرامش بخشی عضلانی معرفی می‌شوند شامل این موارد هستند؛ ایده‌های جدید، یوگا تمرین‌های حرکتی، راهنمایی‌های تخیلی و نمایش، پرورش توجه ذهن ، پیشنهاد موسیقی و کنترل تنفس، آرامش بخشیدن به خود یا آموزش و تربیت خودجوش و آموزش بازخوردهای زیستی است.

این تکنیک‌ها از دو جهت با موفقیت کامل روبه‌رو هستند.

- ایجاد استقلال

- آمیختگی تکنیک‌ها

در روش‌های سنتی، رفتارهای هدایت‌گری بستگی به عوامل بیرونی دارد مانند: داروها (مواد اعتیادآور)، افزودنی‌ها، ملاقات درمانگران و تاثیر تغییرات.

آرامش درمانی در تربیت رفتارهای “خود قانون مداری” که اجازه می‌دهند بچه‌ها به شکل مستقیم خود و رفتارشان را کنترل کنند موثر است. امایز در ۱۹۸۰ به این نتیجه رسید که خویشتن داری یا خودکنترلی از اساسی‌ترین مزایای آموزش است.

این تحقیقات چهار تکنیک اصلی را که با کودکان معلول کار می‌شود نشان می‌دهند:

▪ آرامش بخشی‌های پیشرفته عضلانی مثل: بازخوردهای زیستی و یوگا.

▪ آرامش بخشی ذهنی که شامل راهنمایی‌های تخیلی، نمایش و ذهن‌پروری است. به استثنای بازخوردهای زیستی، بیشتر تکنیک‌های آموزش

▪ آرامش‌بخشی تا دراز مدت، نتایج‌شان به معلم منتقل نمی‌شود و به ساختار عالی و فرمول‌بندی شده احتیاج ندارند.

● مراحل آرامش‌بخشی ماهیچه‌ای

بیشتر برنامه‌های آرامش‌بخشی امروزه در آمریکا استفاده می‌شود و حاصل تلاش‌های ژاکبسن است که بین سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ به خوبی فعالیت کرده است. ژاکبسن از پیشروان و گسترش‌دهندگان عرضه مراحل تمرین‌های آرامش بخشی ماهیچه‌ای است.

این تمرین‌ها در چالش‌های سیستماتیک مورد بررسی کارشناسان این گروه قرار گرفت.در نتیجه برنامه آرامش‌بخشی ماهیچه‌ای با افزایش توجه آگاهانی مثل هیات‌های مدارس قرار گرفت.

در ۱۹۸۰ با تلاش‌های براک برگ دریافتند که کسالت در تضاد با‌ آرامش بخشی است. بررسی‌های شدید از برنامه مبتلایان ماهیچه‌ای حذف شدند، در نتیجه احساس آرامش عمیق شد. تاثیرات مراحل آرامش‌بخشی ماهیچه‌ای بر کودکان معلول، بر روی هفت کودک مطالعه و بررسی شد. در برنامه آرامش‌بخشی با اولین و دومین گروه از دانش‌آموزان معلول و والدین‌شان، در مایز، لافوردوهامت در ۱۹۸۲ دریافتند که کودکان بزرگتر توجه بیشتری به بازخورد فعالیت‌شان دادند و بعد از انجام دادن بخشی از برنامه آنها آرام‌تر می‌شدند. در نتیجه اولین جلسه برنامه آرامش‌بخشی بین اولیای مدرسه و والدین و دانش‌آموزان، روابط دوستانه‌ای ایجاد شد.

کارتر وسین لودس در ۱۹۷۴ مواردی از انواع مراحل آرامش‌بخشی را برای کاهش دادن فشارهای عضلانی بر کودکانی که آسیب‌های کوچک مغذی دیده بودند، استفاده کردند. این برنامه‌ها، کیفیت نوشتن بچه‌ها را بالا برد. همچنین افزایش سرعت در نوشتن، در کاهش گرفتگی عضلانی و نوشتن های اجباری موثر بود.

داستان‌ها نیز آرامش‌بخشی را تقویت کرده بودند.

در سال نوارهایی از تمرین‌های آرامش‌دهنده و فانتزی‌های تصویری ۱۹۷۶ با موضوع آسیب‌های کوچک مغزی، تهیه کردند.

در نتیجه روابط دوستانه را در بین دانش‌آموزان و نیز رفتارهای عمومی آنها را از خانه تا مدرسه بهبود بخشیدند.

مطالعات بیشتر محققین مانند مین و جانسون در سال ۱۹۷۸ و بران استین و بارک اوک ۱۹۷۳ موفقیت استفاده از نوارها را در توضیح ساختارها نشان می‌دهد.

اگرچه، آنها با ضبط ساختارها به موفقیت‌های کوچکی رسیدند اما گزارش کردند که در مراحل آموزشی، آرامش‌بخشی عالی بوده است و نوارهای آموزشی در حذف کردن فشارهای عضلانی موثر بوده‌اند.