جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

رئال گمشده اش را یافت لوكزامبورگو, كپی برزیلی مورینیو


همان طور كه چلسی گمشده خود را در پرتغال یافت رئالی ها نیز اعتقاد دارند آنچه كه به دنبالش بودند در برزیل یافته اند یك مربی كه تیمشان را به یك تیم پیروز تبدیل كند

درست مثل خوزه مورینیو كه با چلسی در انگلیس حكمرانی می كند، لوكزامبورگو نیز با ورود به سانتیاگوبرنابئو سطح انتظارات را از رئال بسیار بالا برده است. اما یك تفاوت بزرگ وجود دارد و آن هم اینكه برعكس مورینیو كه پیوستنش به جمع آبی پوشان لندن كاملاً پیش بینی شده بود خبر استخدام واندرلی لوكزامبورگو توسط پرس تعجب همگان را برانگیخت. پس از تعطیلات كریسمس و هنگامی كه روبرتو كارلوس و رونالدو با سپری كردن تعطیلات خود در برزیل در حال بازگشت به اسپانیا بودند لوكزامبورگو را در فرودگاه سائوپائولو دیدند و از مربی سابقشان در تیم ملی برزیل در مورد تعطیلات می پرسیدند كه پاسخ لوكزامبورگو آنها را شوكه كرد «دارم به مادرید می آیم تا مربی شما شوم.» در طی این دو هفته كه لوكزامبورگو مربیگری رئال را به عهده گرفته تغییرات بسیار زیادی در این تیم ایجاد كرده است. وی چهارمین مربی ای است كه در طی یك سال گذشته مربیگری ستارگان آشفته رئال را برعهده گرفته و خیلی خوب نحوه تمرینات و جو حاكم بر تیم را كاملاً تغییر داده است. حالا كهكشانی ها روزی دو بار تمرین می كنند و غذا را نیز باید در لاس روخلس، كمپ تمرینی رئال در كنار هم صرف كنند و روزهای جمعه نیز در همان كمپ به آماده سازی برای بازی آخر هفته بپردازند. مربی پنجاه و دو ساله رئال می گوید: «بسیاری از بازیكنان این نكته را فراموش كرده اند كه حقوقی را كه دریافت می كنند به خاطر فوتبال بازی كردن است. آنها باید همیشه و هر زمان كه تیم نیاز داشته باشد در خدمت مربی خود باشند.» این سخنان در حالی در اردوی ستارگان تنبل و از خود راضی رئال طنین انداز شد كه برخی از آنها به خصوص رونالدو شهرت زیادی در فرار از تمرینات دارند. البته لوكزامبورگو پیش از این نیز به این نكته آگاهی كامل داشت و پیش بینی كرد كه رونالدو ممكن است در تمرینات طاقت فرسا این تیم كم بیاورد. اگر این اتفاق بیفتد برای نخستین بار نخواهد بود كه این دو بازیكن و مربی با هم اختلاف پیدا می كنند. در سال ۹۹ و زمانی كه لوكزامبورگو مربیگری تیم ملی برزیل را به عهده داشت یك بار بین این دو اختلافی ایجاد شد و آن هنگامی بود كه تیم ملی برزیل برای انجام دو بازی دوستانه راهی استرالیا شد. لوكزامبورگو از رونالدو خواست تا در هر دو بازی حضور داشته باشد اما باشگاه اینتر كه در آن زمان رونالدو برای آن تیم بازی می كرد تنها اجازه حضور در یك بازی را به رونالدو داد. به همین دلیل لوكزامبورگو با بازی ندادن رونالدو در هیچ كدام از این دو بازی او را به شدت آزرده خاطر كرد و روبرتو كارلوس دیگر بازیكن برزیلی رئال كه سابقه بازی تحت هدایت لوكزامبورگو را در تیم ملی برزیل داشته می گوید: «پانزده سال است كه لوكزامبورگو را می شناسم. او همانند پدر من است. فكر می كنم بتواند در رئال دوام بیاورد و قهرمانی های زیادی را نیز با این تیم كسب كند.» البته این مربی برزیلی در سطح باشگاه های اروپایی مربی چندان شناخته شده ای نیست و رئالی ها نیز با توجه به بی تجربه بودن لوكزامبورگو در سطح اروپا بی گدار به آب نزده اند و قراردادی هجده ماهه با لوكزامبورگو امضا كرده اند تا در این مدت بتوانند توانایی هایش را به خوبی ارزیابی كنند. در مقابل لوكزامبورگو به وضعیت تیم جدیدش آگاهی كامل دارد. «رئال اخیراً مربیان زیادی را به خدمت گرفته و سپس اخراجشان كرده است اما من آمده ام كه اینجا بمانم و به یك مربی پیروز تبدیل شوم.» اعتماد به نفس لوكزامبورگو ناخودآگاه هر كسی را به یاد مورینیو می اندازد. مورینیو نیز با همین افكار بود كه به چلسی پیوست و این اعتماد به نفس و خودباوری را به خوبی به بازیكنانش نیز تزریق كرد.

نخستین تجربه لوكزامبورگو روی نیمكت رئال و در دیدار مقابل رئال سوسیه داد تنها هفت دقیقه به طول انجامید. دیداری كه در زمان مربیگری گارسیا رامول آغاز شد و به دلیل تهدید به بمب گذاری در ورزشگاه برنابئو نیمه تمام ماند. هفت دقیقه باقی مانده این بازی به عنوان اولین تجربه لوكزامبورگو برای او خوش یمن بود و مربی برزیلی توانست رئال را با گل رونالدو پیروز از میدان خارج كند و سپس در داربی مادرید مجدداً با درخشش رونالدو و البته بدشانسی حریف اتلتیكو را شكست داده و اوضاع نابسامان رئال را كمی بهبود بخشد. یكی از تغییراتی كه لوكزامبورگو در رئال ایجاد كرد استفاده از مورینتس به جای اوون بود. واندرلی خواستار حضور مورینتس در رئال است اما اخبار رسیده از مادرید حاكی از این است كه پرس قصد دارد تا مورینتس را به لیورپول بفروشد.

لوكزامبورگو كه به خاطر بازگرداندن اشتیاق و سختكوشی به جمع رئالی های تن پرور تمجیدهای بسیاری شنیده، در سال ۱۹۵۲ و در ریودوژانیرو به دنیا آمد. پدرش زمانی كه واندرلی كودك بود تلفظ نام او را از Wanderley به Vanderli تغییر داد و شناسنامه جدیدی برای او گرفت.

پدر همچنین سن واندرلی را سه سال كاهش داد تا برای آغاز دوران حرفه ای اش مشكلی ایجاد نشود. «آنها قصد داشتند تا مرا از تیمشان بیرون كنند اما من با قدرت بازگشتم و با اقتدار در برابر دشمنانم ایستادم، اقتداری كه از درونم نشات می گرفت.» لوكزامبورگو این نكات را از زندگینامه خود به نام «E Campeao» یادآور شد. جو همسر واندرلی نیز همانند خودش فردی بسیار مقتدر و خودرای است. یكی از دوستان واندرلی در این مورد می گوید: «همسر واندرلی یك رئیس به تمام معنا است و حرف او پایان دهنده هر بحثی است.» حاصل زندگی مشترك این دو سه دختر است. البته لوكزامبورگو در زمان بازی همانند زندگی خانوادگی اش چندان خوش شانس نبود. او كه در پست مدافع چپ بازی می كرد در جام جهانی ۸۲ حضور داشت اما در تیم پرستاره برزیل در آن سال ها واندرلی همیشه بازیكن ذخیره بود. اما زمانی كه به دنیای مربیگری وارد شد موفقیت هایش آغاز شد. واندرلی در نخستین گام تیم براگانتینو را در سال ۹۰ در ایالت سائوپائولو به قهرمانی رساند. در عمر سی و سه ساله مسابقات قهرمانی باشگاه های برزیل هیچ مربی ای تاكنون نتوانسته با ركورد قهرمانی های او برابری كند. لوكزامبورگو در سال های ۹۲ و ۹۳ پالمیراس را قهرمان برزیل كرد و سپس در سال های ۹۹ با كورینتیانس، ۲۰۰۳ با كروزیرو و در نهایت در سال ۲۰۰۴ با سانتوس این عنوان را تكرار كرد. در سطح ملی نیز لوكزامبورگو در سال ۹۸ و پس از شكست برزیل در مقابل فرانسه در فینال جام جهانی ۹۸ جایگزین ماریو زاگالو شد. در سال ۹۹ توانست برزیل را قهرمان كوپا آمه ریكا كند اما در نهایت به علت كسب نتایج ضعیف در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ و حذف زودهنگام برزیل از مسابقات المپیك سیدنی از تیم ملی كناره گیری كرد. در طی مدت مربیگری لوكزامبورگو در تیم ملی برزیل در سال ۹۹ تیم ملی برزیل یك دیدار دوستانه با تیم ملی انگلیس در ورزشگاه ویمبلی برگزار كرد كه با نتیجه یك بر یك به پایان رسید. گل تیم ملی انگلیس را در آن دیدار مایكل اوون مهاجم امروز رئال به ثمر رساند. «واندرلی همیشه از تیم ملی انگلیس با احترام خاصی یاد می كند.» این نكته را اینگو اوسترووسكی كارشناس مطبوعاتی برزیلی كه در نگارش كتاب زندگی لوگزامبو او را همراهی می كرده می گوید. پیش از آن و در جریان بازی های جام جهانی ،۹۸ لوكزامبورگو كه به عنوان كارشناس و مفسر با تلویزیون برزیل همكاری می كرد از نحوه بازی دیوید بكام و مایكل اوون در تیم ملی انگلیس تمجید كرده بود و امروز نیز نظر لوكزامبورگو در مورد این دو بازیكن تغییری نكرده است. «بكام و اوون ارزش بسیار زیادی برای مربی امروز رئال دارند اما تصور می كنم آنها از نظر تاكتیكی باید آمادگی بیشتری كسب كنند.» این نكته را جائكی كاروالیو دوست نزدیك لوكزامبورگو می گوید. خود لوكزامبورگو نیز در مورد ستارگان انگلیسی تیمش می گوید: «این دو بازیكن قدرت زیادی دارند، نسبت به گذشته پاس های زمینی بیشتری می دهند و از تكنیك بسیار بالایی برخوردارند.» لوكزامبورگو به عنوان یك مربی كمال گرا و بسیار دقیق شناخته می شود و برای دستیابی به پیروزی هر روشی را می آزماید. یك بار او دو بازیكن تیمش را با وسایل ارتباطی الكترونیكی روانه میدان كرد تا دستورات خود را از طریق این دو بازیكن به تیم انتقال دهد. «قصد من از این كار این بود كه ارتباط خود را با بازیكنانم در داخل زمین حفظ كنم، پس كار چندان بدی انجام ندادم.»

از بسیاری جهات لوكزامبورگو شباهت زیادی به مورینیو دارد. «من یك ستاره هستم و مربی ای به شمار می آیم كه مربیان جوان از من الهام می گیرند.» او برخی اوقات كارهای جالبی نیز انجام می دهد. یك بار قبل از آغاز یك مسابقه فینال لوكزامبورگو به یكی از بازیكنان جوان تیمش یك پوشك بچه داد و گفت: «اگر می ترسی می توانی این نایلون را زیر شورت ورزشی خود بپوشی.» لوكزامبورگو همانند مورینیو افكار بازیكنان را بزرگ ترین دشمن آنها برای تبدیل شدن به یك بازیكن همیشه پیروز می داند. «ترس از شكست، علاقه و اشتیاق به پیروزی را از بین می برد.»

مطمئناً لوكزامبورگو كار دشواری را با ستارگان تنبل و مغرور رئال در پیش دارد. او در مورد چشم انداز فعالیت خود در رئال و بازگرداندن روحیه پیروزی به این تیم می گوید: «اگر ما تمام توجه خود را به تلاش و اشتیاق برای كسب پیروزی و موفقیت معطوف كنیم، ترس و نگرانی جای خود را به شجاعت و شهامت خواهد داد. من به دنیا آمده ام تا پیروز شوم. همیشه خواهان پیروزی و موفقیت هستم و این نكته را به بازیكنانم نیز می گویم. ما پیروز خواهیم شد.»