چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
آیا سینما می تواند چراغ راه زنان باشد
سهم زنان درسینمای ایران آنقدر زیاد شده که بیشتر داستانهای متفاوت و پرمخاطب سینمای ایران درباره زنان و یا برای آنان است. درست مثل زمانیکه فیلمهای سینمایی ما یا برای کودکان بود یا درباره آنان و آنقدر این موج تندوتیز حرکت کرد که سینمای کودک و نوجوان را به نابودی کشاند.
البته ما امیدواریم حضور زنان در سینمای ایران، سالهای سال تداوم یابد تا شاید در خلال همین فیلمها کشف شود که زنان در جامعه و خانواده چه نقشی دارند، هرچند مدتی است فریاد واویلای برخی مردان، مردسالار بلند شده که آی مردان به خود آیید که اگر دیر بجنبید، زنان صندلیهای اشتغال، مدیریت، دانشگاه، صنعت و... را به تصرف خود میآورند و برای مردان جایگاهی نخواهد ماند.
میگویند سینما آینه زمانه است با پذیرش این تئوری آیا میتوان با نگاهی به نقش زنان در فیلمهای سینمایی پی برد که جایگاه زنان در جامعه کجاست. البته بانگاهی به فیلمهایی که امسال اکران شده، فقط میتوان زنان را از نگاه مردان بررسی کرد، چون تا کنون فیلمی که کارگردان زنی آن را نوشته یا کارگردانی کرده باشد اکران نشده است.
شاید بهتر باشد از فیلم به همین سادگی شروع کنیم که ابتدای سال اکران شد. طاهره شخصیت اصلی فیلم زنی یکبعدی بود که از خانه داری خسته شده بود.سازندگان به همین سادگی از ساخت این فیلم خشنود شدند، چون با اکران آن به این نکته پی بردند که مابهازای طاهره در جامعه زیاد است، اما این فیلم بجز همذاتپنداری برخی از مخاطبان رهاورد دیگری نداشت.
طاهره به گفته بسیاری از زنانی که شاغل یا سرپرست خانوار هستند، شخصیتی منفعل بود که برای نجات خود از کلیشهها هیچ کاری نمیکرد و منتظر بود تا مرد فقط نیمنگاهی به او داشته باشد و از لحاظ عاطفی به او توجه کند بنابراین طاهره نمیتواند برای زن ایرانی که برای همسان کردن خود با جامعهای که هر روز راهکارهای جدیدی برای زندگی ارائه میدهد و نیازمند پیروی از زنان فعال است، شخصیت قابلتوجهی باشد. میتوان فیلم به همین سادگی را دید، باشخصیت طاهره همدل شد و بعد از بیرون آمدن از سینما او را فراموش کرد.
شاید بهتر باشد از کنار برخی فیلمها مثل انعکاس و حس پنهان در این نوشته بگذریم چون این فیلمها هرچند گوشهای از واقعیت را نشان میدهند، اما با بیدار کردن حس بدبینی زنان و مردان نسبت به یکدیگر، فضای مسالمتآمیزی راکه بیشتر خانوادهها در آن به سر میبرند، بهم میریزد.
هرچند شاید کارگردانان این فیلمها از خواندن این جملات عصبانی شوند و بگویند ما میخواهیم وجه روشنگری را از سینما بگیریم، اما به عقیده نگارنده یک زن هوشمند و مقتدر هیچگاه نخواهد گذاشت خیانت به زندگی شخصی و خانوادگیاش راه یابد.
فیلمهای همیشه پای یک زن در میان است، فرزند خاک و دیوار بر پرده سینماها هستند؛ ۳ فیلمی که با محوریت زنان ساخته شده و کارگردانان هر سه فیلم بر این باورند که نگاهی متفاوت به زنان و نوع زیستن آنان در جامعه امروزی دارند و هر کدام از این شخصیتها میتوانند به عنوان قهرمانی سمپاتیک برای زنان چراغ راه باشند اما آیا واقعیت چنین است؟
کمال تبریزی معتقد است خداوند در خلقت زن و مرد استثنا قایل شده و برتریهایی به زنان داده که مردان نمیتوانند آنها را تجربه کنند. او پس ازساخت فیلم همیشه پای یک زن در میان است اظهارنظرهایی درباره دفاع از زنان کرده که اگر مقدار کمی از آنها را در فیلمش میگنجاند مسلما فیلم همیشه پای یک زن در میان است فیلمی ستایشبرانگیز درباره زنان میشد، زنانی که اگر حقوق خود را بشناسند خیلی موفقتر میتوانند زندگی کنند اما با دیدن فیلم همیشه پای یک زن در میان است،بیننده بایک پازل روبهرو میشود که هر قطعهاش رنگی دارد و هیچکدام از آنها ربطی به خصایص خوب زنان ندارد.
بجرات میتوان گفت همیشه پای یک زن درمیان است یک فیلم ضدزن است که نشان میدهد زنان در ادامه راه شیطان، برای پیشبرد اهداف خود و ذلیل کردن یک مرد نقشههای شومی میکشند و برای رسیدن به این هدف خود از همنوعان خود هم کمک میگیرند. تبریزی با فرع قرار دادن مشکلات یک زن جوان و مطلقه در فیلم، از آن برای حفظ وجه روشنفکری خود بهره برده و از وجه انتقامجویی زن جوان از مردش گیشه خوبی برای فیلم همیشه پای یک زن در میان است فراهم کرده است.
نگاه مردانه فیلم باعث شده زنان پس از دیدن فیلم بر سر دوراهی قرار بگیرند که بالاخره آدمهای خوبی هستند یا انسانهایی سودجو هستند که میتوانند براحتی مردان را بیچاره کنند. جنگی که تبریزی درفیلم خود بین مردان و زنان راه انداخته فقط میتواند باسخنان خود او که در روزنامهها و خبرگزاریها منتشر میشود، آرام گیرد.
وقتی فیلم دیوار را میبینی به این نتیجه میرسی که محمدعلی طالبی این فیلم را با این قصد ساخته که داد دل دختران جوان را از کسانی که نمیگذارند آنها مثل مردان زندگی کنند، بگیرد. اما زن با مرد تفاوت دارد و مشکل اساسی در زندگی زنان وقتی به وجود میآید که آنها تصمیم میگیرند مثل مردان زندگی کنند، نه مثل زنان موفق.
دیوار میگوید درآمد خوب چیز خیلی خوبی است و باعث میشود آدمها راحتتر زندگی کنند و به آنچه میخواهند برسند این خواسته معقولی است که همه آن را میپذیرند اما با دیدن فیلم، میتوان به این نکته هم پی برد که دختر جوان و کوشای فیلم دیوار در سطح میماند و آنقدر به هیجانات خود ادامه میدهد که موفق میشود گیشه پر و پیمانی برای تهیهکننده فیلم رقم بزند، اما با کمی بررسی میتوان گفت شخصیت اصلی فیلم دیوار قهرمانی است که فقط برای پرده سینما ساخته شده است.
قهرمانان فیلم فرزند خاک همگی زن هستند، اما زنانی که مخاطب از ابتدا تکلیفش با آنها روشن است و میداند آنها استثناهایی هستند که در جامعه ما وجود دارند و قرار نیست کسان دیگری مثل آنها باشند یا آنها بتوانند برای دیگران چراغ راهی باشند.
زنان فیلم فرزند خاک در یکجا ننشستهاند تا دیگران برای آنها کاری بکنند. آنها به راه میافتند تا به هدف خود برسند. آنها در برابر مردان گارد دفاعی ندارند، قصد انتقامجویی از آنها را هم ندارند و عشق و تداوم زندگی را هرچند بسیار سخت باشد باور دارند. حرکت، عشق، فداکاری، صداقت، ایمان و ادامه دادن مسیر هستی، چراغ راه آنهاست.
طاهره آشیانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست