چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نقش زن در اسلام


نقش زن در اسلام

مسلمانان بر خلاف رویکرد سایر مذاهب بزرگ نسبت به غیرمومنین, یهودی ها و مسیحیان را به عنوان «اهل کتاب» می پذیرند

مسلمانان بر خلاف رویکرد سایر مذاهب بزرگ نسبت به غیرمومنین، یهودی‌ها و مسیحیان را به عنوان «اهل کتاب» می‌پذیرند. اینگونه است که تروریست‌های جهانی مسلمان، از جمله اسامه بن‌لادن، جهالت خیره‌کننده‌ای از اسلام نشان داده‌اند. آنان پیغام اسلام را تحریف می‌کنند و در عین حال با نام مذهب مردم را به راه تروریسم جذب می‌کنند. بن‌لادن مدعی است: «دشمنی بین ما و یهودیان به مدت‌ها قبل باز می‌گردد و ریشه‌دار است. شکی نیست که جنگ بین ما غیرقابل اجتناب است.» این اظهار نظر مغایر با ۱۳۰۰ سال همزیستی مسالمت‌آمیز مسلمانان و یهودیان به‌خصوص در خاورمیانه و اسپانیا است. در واقع روابط بین این دو جامعه تاریخا بسیار خوب بوده است. در واقع وقتی یهودیان اسپانیا در عصر تفتیش عقاید تبعید شدند، آنانی که فرار کردند تقریبا بلااستثنا تصمیم به اقامت در کشورهای مسلمان گرفتند چراکه می‌دانستند در آنجا از آنها استقبال می‌شود و پذیرفته می‌شوند و همین هم شد. همین گونه تعصب، مغایر با آموزه‌های پیامبر و اصول اسلام، را اخیرا از سوی انجم چادری، از روحانیون تندروی بریتانیا، در مصاحبه‌ای با استفن ساکور در شبکه بی‌بی‌سی شاهد بودیم. از گفته‌های معروف چادری این بود که: «وقتی می‌گوییم «مردم معصوم» منظورمان مسلمانان است و اما نامسلمانان... آنها اسلام را نپذیرفته‌اند و تا جایی که به ما مربوط می‌شود این جنایتی علیه خدا است.» او سپس ادامه داد: «باید به خاطر الله متنفر بود و دوست داشت... من باید از هر چه که اسلام نیست متنفر باشم.» گفته‌های او متناقض با پیام‌های اسلامی است که تمام مومنان به یک خدا را «مسلمان» می‌داند و قدوسیت تمام متون مذهبی اصلی در یهودیت، مسیحیت و اسلام را می‌پذیرد. با این همه، این سوءتعبیرهای تنفرآمیز توجه رسانه‌ها را جلب می‌کند و اینگونه به بخشی از تحریف وسیع اسلام بدل می‌شود.

اخیرا در تلویزیون آمریکا دیدیم که آن کولتر، کارشناس راست‌گرا، گفت یهودیان باید «تکمیل» شوند و تکمیل شدن یعنی مسیحی شدن و با این حرف جنجال بسیاری آفرید. او بارها مسیحیان را «یهودیان تکمیل‌شده» خواند. در متون مقدس و آموزه‌های اسلام شاهد هیچ مفهوم مشابهی از اختصاصی بودن مذهب نیستیم. در اسلام تمام مذاهب تک‌خدایی راه‌هایی به رستگاری هستند. در اسلام مسلمانان، یهودیان، مسیحیان و تمام کسانی که به خدای واحد معتقدند توسط خدا و بر اساس اعمال انسانی خود در زمین مورد قضاوت می‌گیرند و نه بر اساس مذهب مشخصی که به تعالیمش عمل می‌کنند.

من در خانه‌ای مملو از برابری جنسیتی بزرگ شدم. والدین من همان انتظاری را از دو دختر خود داشتند که از دو پسر خود. مسوولیت‌ها و وظایف ما یکسان بود. و مهم‌تر از همه فرصت‌ها و موقعیت‌هایمان هم یکسان بود. هر چهار نفر ما- دو پسر، دو دختر- بهترین تحصیلات ممکن را دریافت کردند و نه تنها اجازه یافتند که ازشان انتظار می‌رفت در بهترین دانشگاه‌های جهان راه یابند و به یک اندازه سخت درس بخوانند. هر چهار نفر ما با این باور بزرگ شدیم که وظیفه داریم هر آنچه را در اختیار ما گذاشته شده در حق جامعه جبران کنیم: با خدمت به مردم، با خدمت به جامعه. ما را تشویق کردند که حرفه‌هایمان را دنبال کنیم و به‌خصوص حرفه‌هایی که به نفع مردم باشد. بهمان آموختند که هیچ وقت محدودیت‌های مصنوعی بر قابلیت‌هایمان در زندگی را نپذیریم.

برابری فرزندان دختر و پسر بی‌شک هنجارخانواده من بود. سر شاه نواز بوتو، پدربزرگ من و ذوالفقار علی بوتو، پدرم، مصرانه می‌خواستند دختران‌شان درس بخوانند و این مغایر با قرن‌ها سنت سندی (و سنت سایر جوامع مسلمان) بود. در خانواده بوتو، پسر و دختر مساوی بودند. و وقتی زمان آن رسید که جایگاه و میراث پدرم ادامه یابد و حزب مردم پاکستان رهبری شود، من به عنوان فرزند ارشد پدرم رهبر مبارزه برای دموکراسی شدم. هیچ یک از هواداران پدر من بر پایه جنسیت با من مخالفت نکرد. این برابری جنسیتی در اسلام است که من با آن بزرگ شدم. همین برابری جنسیتی است که به پسر و دو دختر من به ارث رسیده. و من می‌دانم که این برابری جنسیتی مشخصا در اسلام آمده و مورد حمایت اسلام است.

برای درک نقش زن در اسلام باید کتاب مقدس مسلمانان را در چارچوب مشخص آن مطالعه کنیم. قرآن در دوره‌ای از تاریخ آمد که زنان تقریبا در تمام جوامع نابرابر به حساب می‌آمدند و اغلب چیزی بیش از برده دانسته نمی‌شدند، به‌خصوص در شبه‌جزیره عربستان. بعضی نوزادان دختر را زنده زنده به خاک می‌سپردند. به ما آموختند که اسلام طرفدار آزادی انسانیت از عصر بت‌پرستی و تاریکی بود. اسلام کشتن دختران را ممنوع کرد و به زنان حق طلاق، حضانت فرزند، نفقه، و ارث داد آن هم بسیار پیش از اینکه جوامع غربی این اصول را بپذیرند. اسلام بر اهمیت تحصیلات و دانش و شفقت و نگهداری از ضعفا و فقرا و بینوایان تاکید کرد. پیام اسلام بدین‌سان به نفع حقوق زنان است. اما با گذشت زمان ارزش‌های قبیله‌ای دوباره حاکم شد. شرایط اجتماعی در خاورمیانه، آفریقا و آسیا در قرون وسطی رو به زوال گذاشت و در جوامع اسلامی منجر به عقبگرد در برابری جنسیتی شد که امروز شاهد آن هستیم. اعمالی همچون پوشش برقه، انزوای زنان در خانه، ختنه زنان و منع تحصیلات زنان همه از سنت‌های قبیله‌ای مختلف می‌آید که پایه‌ای در اسلام ندارند. سنت‌گرایان در مسائل جنسیتی در واقع رویزیونیست‌های اجتماعی هستند. آنها زن را با مرد (شوهر و پدر) تعریف می‌کنند و عامدانه تفسیرهایی خشک‌ از قانون ارائه می‌دهند تا زنان را از آموزه‌های ضروری قرآن محروم کنند. به بیان دیگر، اثر سیاسی تبعیض جنسیتی نه تنها تبعیض اجتماعی علیه زنان و دختران که محدود ساختن ضروریات تکثرگرای قرآن است. در نتیجه «تا زمانی که شریعت شروع به شکل گرفتن کرد انواع تفکرات پیشااسلامی و غیراسلامی مثلا از جوامع غیرعربی همچون تمدن‌های هلنی و ساسانی بر تفکر علمای اسلام اثر گذاشته بود.» (شریعه قانون اسلامی است و شامل تفاسیری از قرآن و درس‌هایی از زندگی پیامبر (سنت) می‌شود. اینها مدام ساخته و پرداخته می‌شوند و در نتیجه شریعه پویا است و مدام تغییر می‌کند).

پس باید پیغام اسلام را بسته به موقعیت کنونی تفسیر کرد. باید به اصول نگاه کنیم و ببینیم آنها در میان تکامل جامعه و عروج چالش‌های جدید ما را چگونه در عمل راهنمایی می‌کنند. تقریبا تمام قطعات قرآن از نظر فکری محرک هستند. مسلمانان تشویق شده‌اند که منطق خود را به‌کار برند، مشورت کنند و بر سر کاربست اصول قرآنی به اجماع برسند؛ تقریبا تمام این اصول همگانی، وسیع و قابل انعطاف هستند و مباحثه، تفسیر و انعطاف می‌طلبند.

آنچه خواندید بخشی از آخرین کتاب بی‌نظیر بوتو، سیاستمدار فقید پاکستانی با عنوان «آشتی: اسلام، دموکراسی و غرب» است که در روزهای زوج هفته در صفحه کتاب اندیشه کارگزاران منتشر می‌شود. ترجمه‌های قرآن این بخش از الهی قمشه‌ای است.

بی‌نظیر بوتو / ترجمه‌: آرش عزیزی