دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تنفیذ ریاست جمهوری


تنفیذ ریاست جمهوری

بند نهم اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران, امضا و حكم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم از وظایف و اختیارات رهبر می باشد و بر همین اساس این تنفیذ هشت مرتبه توسط امام خمینی ره و آیت الله العظمی خامنه ای صورت گرفته است كه دو مورد آن هم تنفیذ حكم ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای توسط امام خمینی ره بوده است حال كه درایام تنفیذ حكم ریاست جمهوری دكتر محمود احمدی نژاد قرار داریم مروری بر احكام تنفیذ رؤسای جمهور پیشین انقلاب اسلامی خواهیم داشت با تشكر از مؤسسه پژهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری كه ما را در تهیه این مطلب یاری كردند

انتخابات دور سوم ریاست جمهوری به دنبال شهادت محمد علی رجایی رئیس جمهور وقت در تاریخ دهم مهر ۶۰ برگزار شد و در آن انتخابات حضرت آیت الله خامنه ای با علی اكبر پرورش، حسن غفوری فرد و سید رضا زواره ای به رقابت پرداختند و موفق شدند با حدود ۱۶ میلیون رأی یعنی ۴۱و۹۴ درصد از كل آراء به عنوان رئیس جمهور منتخب ملت ایران شناخته شوند. این ۴۱و۹۴ درصد رأی تا به حال بیشترین میزان رأی در خلال انتخابات های ریاست جمهوری متعدد ایران بوده است.حكم تنفیذ ریاست جمهوری آیت الله سید علی خامنه ای در تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۶۰ مصادف با عید سعید قربان با حضور امام خمینی (ره) و جمع زیادی از مسئولین عالی رتبه داده شد.در این مراسم امام خمینی (ره) در پیامشان ضمن اشاره به شهادت محمد علی رجایی به انتخاب شایسته آیت الله خامنه ای اشاره كرده و می فرمایند:

«خداوند بر ما منت نهاد كه افكار عمومی را برای انتخاب رئیس جمهور متعهد و مبارز، در خط مستقیم اسلام و عالم به دین و سیاست هدایت فرمود كه امید است با حسن تدبیر و كمك قوای سه گانه و پشتیبانی ملت بزرگ، مشكلات یكی پس از دیگری رفع و احكام مقدس اسلام به طور دلخواه در سطح كشور اجرا گردد.»

دور دوم ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای

پس از پایان موفقیت آمیز دوره اول ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای مردم ایران اسلامی در چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۲۵ مرداد ماه ۱۳۶۴ بار دیگر ایشان را به عنوان رئیس جمهور منتخب خود برگزیدند. در این انتخابات كه با مشاركت ۵۵ درصدی مردم همراه بود آیت الله خامنه ای با سید محمود مصطفوی كاشانی و حبیب الله عسگراولادی به رقابت پرداختند و با كسب حدود ۸۶ درصد از آراء موفق به كسب اكثریت آراء شدند.

به دنبال برگزاری این انتخابات امام خمینی (ره) در ۱۳ شهریور ماه۱۳۶۴ مصادف با عید سعید غدیرخم حكم ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای را تنفیذ نمودند. ایشان در این حكم با اشاره به آشنایی به مقام تعهد و خدمتگذاری آیت الله خامنه ای چنین می فرمایند كه:

«ملت متعهد، با عزمی والا و قدمی ثابت، .... فردی شریف از سلاله پیامبران را برای خدمت به اسلام و ایران و مسلمانان برگزید و این مسئولیت سنگین را بر عهده كسی گذاشت كه چهار سال در این مقام، صادقانه و با تعهد و روشن بینی به ملت و اسلام و ایران خدمت نمود و این، پس از خدماتی بود كه قبل و بعد از انقلاب انجام داده بود.

«جزاه الله خیرا »

تنفیذ حكم ریاست جمهوری

حجة الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی توسط حضرت آیت الله خامنه ای

چهاردهم خرداد ،۱۳۶۸ امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی به ملكوت اعلی پیوست و امتی را به سوگ خود نشاند. بسیاری از تحلیل گران سیاسی، رحلت امام خمینی (ره) را به منزله خزان انقلاب می پنداشتند اما مجلس خبرگان در همان روز در جلسه ای فوق العاده، حضرت آیت الله خامنه ای را به عنوان رهبر انقلاب اسلامی برگزید.

پس از رحلت امام (ره) انتخابات ریاست جمهوری دوره پنجم در ششم مرداد ماه همان سال برگزار شده و در آن انتخابات دو نامزد مطرح یعنی حجه الاسلام علی اكبر هاشمی رفسنجانی و عباس شیبانی برای انتخابات ریاست جمهوری پا به میدان گذاشتند. كه در آن انتخابات حجِة الاسلام و المسلمین علی اكبر هاشمی رفسنجانی با كسب ۹۱و۶۲ درصد از آراء موفق به كسب اكثریت آراء شد.

حضرت آیت الله سید علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب در حكم تنفیذ اولین دوره ریاست جمهوری حجه الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۱۲ مرداد ۶۸ فرمودند:« خدا را شكر كه اراده و رأی ملت عزیز، بار سنگین امانت و مسئولیت الهی را بر دوش توانای مردی بزرگ از فرزندان اسلام و حواریین امام عظیم الشان، عالمی مجاهد و فقیهی اسلام شناس و سیاستمداری هوشمند و مدیری درد آشنا و دلسوز قرار داد.»معظم له همچنین در سخنرانی مراسم تنفیذ حكم حجة الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی ضمن تاكید بر این نكته كه«فقدان امام (ره) پایان یافتن راه نیست »به ترسیم سیاست های آینده دولت پرداختند و فرمودند:

«علاج مشكلات ما در این است كه سازندگی كشور را در كنار تأمین روحیه ی انقلابی در مردم و حفظ همان صلابت و چهره ی باعظمت و هیبت انقلاب ببینیم. اگر به رفاه عمومی نیندیشیم و به سازندگی كشور فكر نكنیم، مطمئناً نظام جمهوری اسلامی نخواهد توانست الگو و تجربه ی مطلوب را به دنیا ارایه بدهد.اگر در مسایل رفاه زندگی عمومی و ایجاد تسهیلات و رفع مشكلات غرق شویم، به طوری كه جهت گیریهای انقلابی را به دست غفلت بسپریم، به ابهت و هیبت انقلاب ضربه زده ایم و جاذبه ی آن را در دنیا مخدوش كرده ایم و این، مطمئناً به كارایی ما ضربه خواهد زد. بنابراین، این دو در كنار هم مطرحند.

البته، در مسایل داخلی و سازندگی، رفاه و رفع مشكلات و ایجاد سازندگی، تنها هدف نیست. در مسایل داخلی هم، تأمین عدالت اجتماعی و امنیت عمومی و رعایت طبقات ضعیف و محروم، یك ركن اصلی است؛ همچنان كه در سطح حركت عمومی كشور، اخلاق و روحیات اسلامی و برادری و گذشت ایثار و بقیه ی خلقیات حسنه ی اسلامی هم، باید مورد توجه قرار بگیرد.»

تنفیذ حكم دومین دوره ریاست جمهوری حجة الاسلام هاشمی رفسنجانی

انتخابات ششمین دوره ریاست جمهوری نیز در ۲۱ خرداد ماه ۱۳۷۲ برگزار شد. در آن انتخابات كه حجه الاسلام هاشمی رفسنجانی به همراه آقایان احمد توكلی، عبدالله جعفر علی جاسبی و رجبعلی طاهری به رقابت پرداختند، حجةالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی موفق شد با كسب ۶۹‎/۱۰ درصد از كل آراء بار دیگر به عنوان رئیس جمهور منتخب ملت شناخته شود. مراسم تنفیذ حكم ریاست جمهوری ایشان در تاریخ دوازدهم مرداد ۱۳۷۲ برگزار شد. در حكم تنفیذ آمده بود« اینجانب ضمن تبریك به ملت عزیزمان برای این حسن انتخاب و با معرفت به مقام و مرتبت والای شخصیت برجسته و چهره ی منور در نظام جمهوری اسلامی و ركن ركین انقلاب و بازوی توانا و زبان گویای آن جناب آقای هاشمی رفسنجانی (دام علاه) رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب می كنم. »

معظم له همچنین در سخنانی در تشریح برنامه های آنی كشور در روز تنفیذ حكم ریاست جمهوری فرمودند:

« اسلام یك روشی دارد، ممشایی دارد، مسلكی دارد در مسایل اقتصادی جامعه ی اسلامی آن سلك طی می كند، این سیاست كلی اقتصادی كشور است اساس عبارت است از رفاه عمومی، عدالت اجتماعی. البته ممكن است یك نفری با تلاش و استعداد بیشتر، بهره بیشتری برای خودش فراهم بكند، مانعی ندارد؛ اما فقر باید نباشد در جامعه هدف برنامه ریزان باید این باشد. برنامه و بودجه سازمان برنامه و برنامه ریزان كشور با این سیاست كلی و با این اساس باید برنامه ریزی كنند.

در زمینه های فرهنگی هم من عرض كنم این دیگر مخصوص ما نیست، همه ملتهای زنده ی دنیا بر این متفقند كه اگر ملتی اجازه داد كه فرهنگی ملی اش پایمال تهاجم فرهنگهای بیگانه بشود، آن ملت از دست رفته است، پدر درآمده است. ملت غالب آن ملتی است كه فرهنگش غالب است. غلبه ی فرهنگی است كه می تواند غلبه ی اقتصادی و سیاسی و امنیتی و نظامی و همه چیز را هم با خود به دنبال بیاورد.

می بینید كشورهای مقتدر دنیا تلاش می كنند برای این كه زبان خودشان را رایج كنند در دنیا چون زبان، بزرگترین رقم یك ملت و خود كانال عمده ی انتقال فرهنگ یك ملت است لباسشان را آدابشان را دین شان را، عقایدشان را باورهای اجتماعی شان را منتقل كنند. امروز قدرتهای جهانی حتی با زور نظامی می خواهند فرهنگ خودشان را منعكس و منتقل كنند. امریكایی ها را ببینید، یك سبكی از دولت و حكومت و نظام اجتماعی و اقتصادی را آنها قایلند، لشكركشی می كنند این جا و آن جای دنیا كه این جا حكومت نمی كند، خب به شما چه؟ یعنی این طغیان نفوذ نامشروع فرهنگ بیگانه به این جاها هم می رسد البته تحت نامهای موجه مثل حقوق بشر. كسی نیست به امریكایی ها بگوید كه كجای دنیا با سیاهان آن جور عمل می كنند كه شما می كنید؟ كجای دنیا چند صد نفر آدم را توی یك ساختمانی زنده زنده مرد و زن و كودك را می سوزانند و در آتش می زنند. هر جا این جوری بود آن وقت آن جا اعتراض كنید كه حقوق بشر نقض شده است. در امریكا این كارها شد ما در جای دیگر سراغ نداریم این جور كارها را. صهیونیستها كه خشن ترین مردم دنیا هستند با حمایت امریكایی ها دارند حركت می كنند. »


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.