سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

تربیت حسین(ع) جغرافیای دلدادگی


تربیت حسین(ع) جغرافیای دلدادگی

آنگاه که به کربلا نزدیک می شویم، هرم عطش طف جان ها را کباب می کند. اگر در سطحی نگری های عوام باقی بمانیم. حسین(ع) را به درستی درک نخواهیم کرد. پنجره رو به حسین(ع) بصیرت می دهد بصیرت به …

آنگاه که به کربلا نزدیک می شویم، هرم عطش طف جان ها را کباب می کند. اگر در سطحی نگری های عوام باقی بمانیم. حسین(ع) را به درستی درک نخواهیم کرد. پنجره رو به حسین(ع) بصیرت می دهد بصیرت به جهان، بصیرت به آینده، بصیرت به زندگی و این بصیرت جز غوطه ور شدن در مواجی اقیانوس حسین(ع) امکان ندارد. برای حسین(ع) صفاتی ممتاز است که در جریان زندگی بشر هیچ گاه اتفاق نیفتاده است. اگرچه پیامبر(ص) قله کرامت انسانی است. امام حسین(ع) نیز در صفاتی از مجموعه داشته های بشر، بلندترین نقطه است. خلقت حسین ممتاز است. نورحسین خیره کننده است. سایه بان حسین پناهگاه اول و آخر انسان است. نام حسین از پنج گانه هستی است. ولادت حسین بی نظیر است. شهادت حسین یگانه است، تربت حسین شفادهنده است.

و حسین تنها حسین است، که بشریت در طول تاریخ یکبار او را تجربه کرده است و چه سخت تجربه ای....

تمام لحظات کربلا محشر کبرایی است که انسان تا ابد هیچ گاه آن را نخواهد دید. عظمت آن روز، چون عظمت محشر است، چرا که فاطمه(س) می خواست حسین(ع) را در روز عاشورا بنگرد خطاب رسید: «محشر نگاه کن» و چون محشر در مقابل دیدگان فاطمه(س) گشوده شد. حسین(ع) را دید ایستاده بدون سر توان دیدن آن همه عظمت فقط در چشمانی هویدا می شود که محشر را دریابند.

تربت حسین(ع) خاک نیست. جغرافیایی است از دلدادگی ها، بستری است از تمام مهربانی ها، آبرفتی است از تشنگی های انسان، سطحی است به وسعت ابدیت، تربت حسین(ع) از لحظه تولد تا لحظه مرگ گذر زمان را برای دلهای عاشق هموار می کند و این گونه است که شیعیان او پس از این همه سال هنوز شفای دردهایشان را از تربت حسین(ع) می جویند. غبار قبر فرزند فاطمه آنچنان است که بی اختیار هر دل عاشقی را به سمت خویش می کشد و دل شیدایی نیست که حسین(ع) را دوست نداشته باشد و با بوییدن تربت پاکش بارانی نشود. این همان نقطه اوج است که انسان برای همیشه گمشده خود را در آن می یابد.

خاک کربلا همان ذرات داغداری است که شانه هایش تاب تحمل بزرگترین داغ را داشته است. داغی که شاید تنها زمین کربلا را یارای پذیرفتن آن بوده است. داغی که اگر بر خاراترین خاک فرود می آمد چیزی در عالم هستی از آن باقی نمی گذاشت و کربلا وسیع ترین، عمیق ترین و صبورترین خاکی است که خدا برای پرواز بهترین بنده خود فراهم کرده است. این خاک در برابر عظمت حسین(ع) و وسعت سینه سالار شهیدان، ذره ای محدود، متراکم و در دسترس. امام حسین(ع) عصاره خلقت است، چکیده تمام آنچه خدا مقام خلیفه الهی اش را به او سپرده، نمونه کامل تمام حالات انسانی، کربلا لحظه به لحظه حکایت انسان هایی است که در طول قرن ها آمده اند و رفته اند.

حسین(ع) از صبح روز دهم تا غروب هم گریه کرد، هم صبر کرد، هم مضطرب بود، هم با وقار قدم برمی داشت هم نورانی بود، هم نگران خیمه ها بود، هم خاک و خون آلود بود، هم می جنگید، هم تیمار می کرد، هم مهربان بود، هم خشمناک بود و هم کشته شد، که کشته شدن او نیز در تاریخ بشر بی نظیر است. اگر کسی یافت شود که با این کیفیت به دیدار معبود شتافته باشد تنها و تنها حسین(ع) است حسین خود منظومه شمسی پهناوری است که دست یافتن به او در ثانیه، لحظه، سال و قرن نمی گنجد و یارانش نیز هر کدام کهکشانی وسیع، بی انتها و عمیق اند.