پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مهارت های تحمل مرگ عزیزان
مرگ جزء جداییناپذیر زندگی بشر است؛ اما چه باید کرد تا سنگینی غم آن کاهش یابد؟ از عوامل مهمیکه سلامت روان آدمیرا به مخاطره میاندازد، فشارهای روانی است که پدیدههای گوناگونی سبب آن میشود. یکی از این پدیدهها، مرگ است.از سنتهای عمومینظام آفرینش، مرگ و مفارقت روح از بدن است که در متون دینی به آن تصریح شده است. در قرآن آمده است: «کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ»(آلعمران: ۱۸۵)؛ هرکسی مرگ را میچشد.براساس بینش الهی، مرگ پایان زندگی بشر نیست، بلکه پلی به سوی جهان ابدی است. به تصریح متون دینی، آدمیدر مسیر سعادت فطری، در حال حرکت است: «یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ» (انشقاق: ۶). حال چه نوع مهارتهایی را باید کسب کند تا سختیها، بخصوص فقدان عزیزان، او را دچار افسردگی نکند و از مسیر مطلوب فطری باز ندارد؟
● مفهومشناسی
واژه مهارت کاربرد فراوانی در کارهای روزمره و نیز در علوم و فنون دارد؛ مثل مهارت رانندگی، مهارت انجام دادن معامله و خرید و فروش، مهارت حاضرجوابی و مهارتهایی که روانشناسان بر آنها تأکید دارند؛ همچون مهارت دوستیابی، مهارت همسرداری و مهارت تعلیم و تربیت کودک.واژه مهارت در قرآن به کار نرفته، ولی در لغتنامه فارسی به معنای زیرکی در کار، استادی و زبردستی آمده است. گویا مهارت تحمل فقدان در اصطلاح عبارت است از کسب آگاهیها و تواناییهایی که در پرتو شناخت صحیح و اخلاق و رفتار عالی به دست میآید و به آدمیقدرت میدهد تا در برابر فقدان و مرگ عزیزان سر تسلیم فرود آورد و فشارهای روحی حاصل از آن را کاهش دهد.
● معادباوری
در باب معاد و زندگی پس از مرگ، دو نوع جهانبینی وجود دارد: بر پایه یکی، پس از مرگ همه چیز تمام میشود؛ اما بر پایه دیگری، انسان پس از مرگ برای همیشه باقی میماند. فلسفه دین و ارسال رسل این است که انسان متقاعد شود زندگی دنیا اصلی نیست، بلکه مقدمهای است برای سرای دیگر.( محمّدتقی مصباح، پندهای امام صادق علیهالسلام به رهجویان صادق، ص ۲۳۰)راز اصرار قرآن بر آگاهیبخشی به وقوع معاد و فلسفه آن این است که نوع بینش آدمیدر رفتارش اثرگذار است؛ چون شناخت، منشأ رفتار و احساسات آدمیاست.نمونه قرآنی بر تأثیر شناخت و باور در رفتار آدمی، ایمان آوردن ساحران فرعون، به خداوند است.
حداقل رهیافت آیات سوره «طه» این است که عامل اصلی تغییر عقیده و رفتار آنان در برابر تهدید فرعون، شناخت و باور بوده است. آنان چون به فنون و رموز سحر آگاه بودند ، به روشنی دریافتند که عمل حضرت موسی علیهالسلام سحر و جادو نیست، بلکه معجزه الهی است. قرآن کریم نقش باور آنها بر تحمل تهدیدات و شکنجهها را به زیبایی ترسیم کرده است: «إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَمَا أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَیْرٌ وَأَبْقَی» (طه: ۷۳)؛ گفتند: سوگند به آن کس که ما را آفریده، هرگز تو را بر دلایل روشنی که برای ما آمده مقدّم نخواهیم داشت، هر حکمیمیخواهی بکن، تو تنها در این زندگی دنیا میتوانی حکم کنی. از این آیه و آیات ۷۴ و ۷۵ همین سوره برمیآید عاملی که توانست سختیها و شکنجههای فرعون را برای آنان قابل تحمل کند معادباوری بود. به لحاظ کارکرد و نقش معادباوری در تحمل سختیها و مصائب و همچنین تعدیل غرایز و افکار، خداوند در آیاتی:اولاً زندگی واقعی و دارالقرار را آخرت معرفی کرده است: «وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دَارُ الْقَرَارِ» (غافر: ۳۹)؛و آخرت سرای همیشگی است. «وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ.» (عنکبوت: ۶۴).کلمه «لهو» به معنای هر کار بیهودهای است که انسان را از کار مهم و مفیدش باز بدارد و به خودش مشغول سازد. بنابراین یکی از مصادیق لهو، زندگی مادی دنیاست؛ چون آدمی را با زرق و برق و آرایشِ فانی و فریبنده خود از زندگی باقی و همیشگی بازمیدارد و به خود مشغول و سرگرم میکند و کلمه «لعب» به معنای کارهای پشت سرهمیاست که با نظامیمعین و در عین حال بیهوده و بیفایده انجاممیشود. (سید محمّدحسین طباطبایی، همان، ج ۱۶، ص ۲۳۷)به نظر میرسد، توصیف زندگی دنیا به وصف لهو و لعب و توصیف سرای آخرت به وصف «لهی الحیوان» برای ایجاد باورمندی بشر به وجود سرای واپسین است.
ثانیاً محل پاداش کامل را به سرای آخرت موکول کرده است: «وَاتَّقُواْ یَوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ» (بقره: ۲۸۱)؛ و از روزی بپرهیزید و بترسید که در آن، شما را به سوی خدا بازمیگردانند، سپس به هرکس آنچه انجام داده، به طورکامل بازپس داده میشود و به آنان ستم نخواهدشد. ثالثاً برای تحریک آدمیو باورمندی به زندگی آخرت، آن را به خیر و بهتربودن برای کسانی که هویت انسانی خویش را حفظ نمودهاند توصیف کرده است و از عذاب آن جهان به سختتر بودن و باقی و پایدار بودن گزارش داده است تا آدمیبفهمد حوادث زندگی پوچ و بیهدف نیست:«قُلْ مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ وَالآخِرَةُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَی» (نساء: ۷۷)؛ بگو: سرمایه زندگی دنیا ناچیز است و سرای آخرت برای کسی که پرهیزگار باشد، بهتر است. «وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَی» (طه: ۱۲۷)؛( نیز ر.ک: اعلی: ۱۷؛ یوسف: ۵۷؛ نحل: ۳۰) و عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است.رابطه معادباوری با تحمل فقدان، آن است که معادباوری نقش انکارناپذیری در تحمل مصائب دارد. چون شخص باورمند به معاد، سرای آخرت را ابدی میداند و همین عقیده، تحمل سختی در زندگی موقتی را در برابر رسیدن به راحتی همیشگی آسان میکند. وانگهی بخشی از معادباوری آن است که راز حوادث دنیا و پاداش تحمل آن حوادث در آخرت آشکار میشود و روشن است آنچه آدمیرا در برابر حوادث زندگی دنیا بیمه میکند، باور به وجود سرای ابدی، پاداش اخروی و بهتر بودن زندگی اخروی است.
● درک حضور و معیت خداوند
خداوند متعال در آیات متعددی همراهی خویش را به انسانها اعلام نموده است تا آنان خود را از قلمرو حمایتی خدا خارج ندانند و به مدد این شناخت بر مشکلات فائق آیند.در قرآن آمده است که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای آرام کردن همراه خویش در غار از این مهارت شناختی بهره گرفته است: «إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا» (توبه: ۴۰)؛ آن هنگام که او به همراه خود میگفت، غم مخور، خدا با ماست.خداوند سبحان برای زدودن غم روحی پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مسیر تبلیغ رسالت، او را به همراهی خویش نوید میدهد: «وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلاَ تَکُ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّالَّذِینَ هُم مُحْسِنُونَ» (نحل: ۱۲۷ ۱۲۸)؛ صبر کن و صبر تو فقط برای خدا و به توفیق خدا باشد و به سبب کارهای آنها اندوهگین و دلسرد مشو و از توطئههای آنان در تنگنا قرار مگیر. خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کردهاند و کسانی که نیکوکارند.همچنین خداوند حضرت نوح را، که تحت شدیدترین فشارهای قومش بود، مأمور به ساختن کشتی میکند و اصلِ مقابله با سختیها را به او آموزش داده، میفرماید: «وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا» (هود: ۳۷)؛ و اکنون در برابر دیدگان و طبق وحی ما، کشتی را بساز. جمله «باعیننا» (در برابر دیدگان ما) چنان قوت قلبی به نوح بخشید که فشار استهزای دشمنان، کمترین خللی در اراده نیرومند او ایجاد نکرد.( ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ج ۱، ص ۳۳ ).از اصل قرآنیِ «همراهی خداوند با بندگان در همه حال» و ذکر مصادیق قرآنی برای آرامسازی و تحمل مشکلات بر پایه درک همراهی خداوند در سختیها برمیآید که یکی از مهارتهای ارائه شده در قرآن برای تحمل فقدان، درک حضور و همراهی خداوند به هنگام مرگ عزیزان است.
زیرا چنین بینشی انسان را در قلمرو حمایتی خداوند قرار داده، همین نوع بینش توان تحمل او را در مرگ عزیزان افزایش میدهد.با بهرهگیری از همین مهارت شناختی، که همه امور در برابر دیدگاه خداوند انجام میگیرد، تحمل فقدان بر امام حسین علیهالسلام آسان بود. آمده است: هنگامیکه شیرخواره ایشان در آغوش آن حضرت بود و حرمله لعنة اللّه علیه تیری افکند و گلوی او را درید، امام خون او را به کف دست گرفت و به آسمان افکند و بعد از بیان جملاتی فرمود: «هَوْنٌ عَلَی ما نزل بی أنَّهُ بِعَینِ اللّه»؛ (گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم علیهالسلام، فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیهالسلام، ترجمه علی مویدی، ص ۵۲۹) هر مصیبتی را که بر من فرود آمده، این آسان میکند که در محضر خداست.آری اگر انسان این گونه به خداوند شناخت داشته باشد، یعنی او را در خوشایند و ناخوشایند زندگی، همراه خویش ببیند و بداند همه امور در برابر دیدگان او انجام میشود، توان تحمل فقدان در او تقویت میشود؛ چرا که ناظر دیدن خدا به هنگام فقدان (مرگ عزیزان) آدمیرا به مصلحت و حکمت فقدان عزیزان رهنمون میسازد. مجاهده در راه خدا آکنده از سختیهایی است که انسان مومن باید آنها را با جان و دل بخرد. آنچه شدائد را بر انسان مومن آسان میکند، پاداشهایی است که خداوند به مومنان وعده داده است.
لذا به لحاظ کارکرد پاداش در تحمل شدائد، خداوند بیدرنگ پس از مجاهدت در راه خدا با گونههای مختلف آن، از پاداش سخن به میان آورده است. در خصوص پاداش تحمل فقدان (مرگ عزیزان) فرموده است: «وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُصِیبَةٌ» (بقره: ۱۵۵ ۱۵۶)؛و بشارت ده به استقامتکنندگان؛ آنان که هرگاه مصیبتی به آنها رسد.این آیه به بشر گوشزد مینماید که تحمل مرگ عزیز، دربردارنده پاداش و اجر است. بشر با باور به این اعلام و شناخت از طرف خدا، توانش برای تحمل فقدان افزایش مییابد. عاملی که آدمیرا در مصیبت بیتاب میکند ، باور نداشتن به پاداشِ تحمل مصیبت است. در روایتی از امام صادق علیهالسلام بشارت صابران، به بهشت و مغفرت الهی شمرده شده است: ( سیدهاشم بحرانی، همان، ج ۱، ص ۳۶۵).معصومان علیهمالسلام هم برای کاهش فشارهای روانی سختیها این اصل را به همگان آموزش میدادند. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «لو تَعْلَمونَ ما ذُخِرَ لکم، ما حَزِنْتُم علی ما زوِی عنکم»؛(حسامالدین متقی هندی، کنزالعمال، ج ۶، ص ۶۱۴) اگر آنچه را برای شما ذخیره شد، میشناختید، بر آنچه از شما گرفته شده غمگین نمیشدید.
زهرا اجلال