جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

بحران ارز , سکه و اقتصاد فرمایشی


بحران ارز , سکه و اقتصاد فرمایشی

بحران جهانی بدهیهای خارجی از یکطرف و تدقیق در ریشه های این فساد بیانگر فریبکاری و کلاهبرداری عظیم بانکی در همه جهان میباشد

بحران جهانی بدهیهای خارجی از یکطرف و تدقیق در ریشه های این فساد بیانگر فریبکاری و کلاهبرداری عظیم بانکی در همه جهان میباشد که جنبش اعتراضی ۹۹ درصدی در امریکا و انگلستان و سایر کشورهای اروپائی و جنبش های اجتماعی و سیاسی در خاور میانه در واقع بررسی مستند این پدیده و رابطه آن با بحران ارز و سکه در ایران وظیفه اجتماعی کسانی است که پای بند مسئولیتهای اجتماعی هستند.

خوشبختانه یا بدبختانه اقتصاد برخلاف سیاست که می‌تواند هر روز به رنگی دیگر درآید دو مولفه اساسی بیشتر ندارد یا نظام کنترلی دولت بر آن سوار شده و یا بازار خودبخودی و یا به اصطلاح خودمکانیزم است. فردریک هایک اقتصاددان افراطی راست زمانی گفته بود که «فقط رفتارهای فردی اراده گرایانه می‌توانند درست یا نادرست ارزیابی شوند» برعکس هایک و دارودسته آلن‌گرین‌اسپن مشهور به "ابله فرزانه" که مقررات‌زادیی را عامل پیشرفت جامعه می‌دانست و با همین تئوری نظام بانکی امریکا را به ورشکستگی سوق داد، دیرزمانی پیش اقتصاددان فرزانه‌ای در سالهای ۱۸۸۰ گفته بود اقتصاد متشکل از عملکردهایی است که گروهی صاحبان سرمایه براساس آن رفتارهای خود را نسبت به دیگران (جامعه کار و تولید) از طریق بهره‌وری فعال مایشائی، ایجاد فشار کاری زایدالوصف، اخراج نیروی کار و ایجاد فرهنگ رقابتی خاص به منظور حداکثر سود، تنظیم می‌کنند.

همین صاحبان سرمایه‌ای که در مواقع سودبری تنها به "منافع فردی خود فکر می‌کنند" و در هنگام سقوط و ورشکستگی "دم از مسئولیت اجتماعی مردم در یاری رسانیدن به ورشکستگان از طریق پرداخت بیشتر مالیات و وام بدون بهره دولت به آنان می‌زنند" اما بحران پولی و مالی که اولین اثرات چشمی آن در نیمه دوم سال ۲۰۰۷ هویدا شد بنیاد ایدئولوژیک سرمایه داری آزاد قهار قانون گریز غیرقابل نظارت را زیر سوال برد به طوری که وال استریت ژورنال ناچار به اعتراف شد که بزرگ مرد اقتصادی درست گفته بود که بدون نظارت و کنترل جمعی و حسابدهی نمی‌توان ابزارها و مکانیزم اقتصاد سرمایه داری را به حال خود رها کرد!! عقلای اقتصادی نیک آگاه هستند که رشد اقتصادی قادر به کاهش فقر و نابرابری و افزایش همبستگی اجتماعی نیست زیرا رشد اقتصادی در چارچوب سرمایه داری الزاما همراه با نابرابری اجتماعی است بطوریکه ازیکطرف این رشد مولد ثروت و از طرف دیگر چون نابرابری ها را افزایش میدهد و نیازهای کاذب را دامن میزند به همان اندازه هم مخرب است.

حکایت آنکه از دهه هشتاد میلادی علی رغم رشد اقتصادی قابل ملاحظه ای که در سراسر جهان پدید آمده نابرابری ها نیز به مرز انفجار رسیده و نسبت فاصله بین ٢٠٪ بالای ثروتمند ترین و ٢٠٪ پایین فقیرترین های مردم جهان از یک به ٣٠ در سالهای ١٩٦٠ به یک به ٨٠ در حال حاضررسیده که این موضوع اثبات میکند گذار به یک نظام سنتی بر انباشت سرمایه، منجر به از هم پاشیدگی مکانیسم تقسیم ارزشهای تولید شده خواهد شد.

عنوان فایل
بحران ارز ، سکه و اقتصاد فرمایشی application/msword
article.doc
112 KB
دانلود

غلامحسین دوانی