دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا

باربد مروزی کیست


باربد مروزی کیست

تاریخ ملت ترکمن از نظر اسطوره ای دارای وقایع جالب وروایات و حماسه های حیرت انگیز ی است که توجه انسان را به خود جلب می کند تمامِ وقایعی که در روایات و حماسه های ترکمن ها درج شده اند, فلسفه ی خاص خودرا دارند

موسیقی نوای روح و دل هرشنونده ای است. مصّوت های هماهنگ و روح انگیزی که از انواع وسایل و حتّی از گلوی انسان ها بیرون می جهد و هارمونی دل نوازی از آن شکل می گیرد و به گوش شنونده می رسد. اما آیا به قدمت تاریخی آن فکر شده است؟ البتّه روایات مختلفی در این باره نقل شده است که در این کوتاه سخن نمی گنجد. تا آن جا که می دانیم این صنعت بدیع در دوره هایی از تاریخ ارزش معنوی خودرا بازیافته و در دوره هایی هم به سکوت واداشته شده است. چنان چه در زمان سلسله ی ساسانیان برای این صنعت ارزش خاصّی قا یل شده بودند. درروایات می آید :« نکیسا به آواز او حیران و سرگردان می شـد.» " نظامی"

سرچشمه ی صنایع موسیقی خلق ترکمن از کدام دوره شروع می شود؟ آیا از دوره ای شروع می شود که عنوان «ترکمن» شکل گرفته است یا این که به نظر دگماتیستی و چشم بسته ی کسانی « اساس آن از ویران باغشئ یا قره دألی گؤکلنگ باید باشـد.» نه. از نظر ماموسیقی مردم ترکمن پیش تر از آن عصر به وجود آمده است . دلیلش نقل و قول آکادمیک "نامدار یاکوبُوفسکی" است که می گوید: " نام خلق فراتراز خود خلق است ؛( خلق اؤز آدئندان اولئ دئر.)" در آن صورت درباره ی تاریخ موسیقی این خلق چه چیزهامی دانیم و کدام برجستگان را می شناسیم؟ آیا در باره ی آنها اطلاعات داریم؟ مسلّماًاگر لازم باشد و تحقیق شودمی توان در این زمینه آگاهی یافت. البتّه نسبت به این موضوع باید کنجکاو بود وآن را پی گیری کرد. در جستجوی تاریخ صنایع موسیقی خلق ترکمن شخصیّتی را که باید شناخت باربد یا فهلاباد (فهلبُد) مـروزی است.

در ماه آوریل سال ۱۹۹۰ میلادی در بین روزهای ۲۳-۳۰م در شهر دوشنـبه به مناسبت هزاروچهارصدمین سالگرد باربد مروزی سیمپوزیومی با عنوان «باربد و آداب و رسوم آسیای نزدیک و میانه، تاریخ و عصر حاضر» برگزار گردیدکه در آن به غیر از دانشمندان اتّحاد جماهیر شوروی شخصیّت های قریب به ۳۰ کشـور از سراسر جهان شرکت نمودند. در میان آنها کسانی چون " پروفسور د. کریستینسین"، مدیر کلّ شورای موسیقی خلق ها در یونسکو،از ایران "محمّـد رجـبی"، "ساسان سیپانتا"، "مهری باقـری"، پروفسور دانشگاه دهلی "آقای عبیدی"، از لیبی "پروفسور حسن العربی" از لهسـتان "سن. ژرانسکایا- کومینه ک وس چاکانوفسکایا"، از آمریکا "گ. پاوِرِس" Пауерс و "یوزِرُف پاخوبچیک" که همگی دانشمندان و صاحب نظران برجسته ی علوم مربوطه بوده اند در این سیمپوزیوم حضور و سخنرانی داشته اند.

برگزاری باشکوه این جشن که خلاّقیّت را در معیار انترناسیونالیستی ارج می نهد خود خالی از هیجان نبوده است. موضوع اصلی آن بررسی این پرسش بود که "باربد مروزی کیست؟" و چه کرده است؟ در این میان به افکار و اندیشه های بعضی از دانشمندان و ادیبان قرون وسطی می پردازیم تا ببینیم که آنـها چه می گویند:

در آثار فردوسی به چنین جملاتی برخورد می کنیم:

« او به سرکیس می گوید : " ای که تو بی عمل و فرتوت، اگر تو کدو باشی، باربد شربت آن است ".»

در قرن XI "شریف مجامینی گرگانی" چنین می گوید: « ساسانیان هم از اقوام و خویشان سامانیان هستند و عـود رودکی میراث سـاز باربد است.»

"آرتور کریستین سن" در سال های ۱۹۴۵-۱۸۷۵ "کوپِن گاگِن" درباره ی باربد چنین می گوید :

" باربد جزو کسانی است که با خلّاقیّت و ابتکارات خود در عصر ساسانیان باعث شکوفایی بی نظیر در صنایع موسیقی گردیده و در این مورد این مطلب قابل ذکر است که برای عرب هایی که دین اسلام را به همراه آوردند نیز اساس خدمات شایانی بوده است. تأثیر خلّاقیّت های هنری او را در مقبولیّت دین اسلام برای تمامی خلق های مشرق زمین تا عصر کنونی نمی توان به هیچ وجه انکار نمود.".

" پروفسور ت. س. وئـرزگو" Вырзго یکی دیگر از دانشمندان اهل تاشکند در باره ی باربد چنین می گوید: " خسرو دوم بعد از مدّتی جنگ بر دشمن خود پیروز می شود و قصر خودرا باز می ستاند. پادشاه این پیروزی را مدیون باربد می داند .گویا او درآن هنگام استاد مقتدر زمانه بوده است . نباید فراموش کرد که باربد هنگامی که به این سرزمین آمده بود نه تنها آلات موسیقی خودرا به همراه خود داشته، بلکه مکتب موسیقی زادگاه خویش را نیز همراه خود آورده است.".

بنا به قول محققان تاریخ،باربد که همان فهلاباد یا فهلبد مروزی است، در اواخر سلسله ی شاهان ساسانی در دوره ی پادشاهی خسرو دوم فیروز ( پرویز) در سال های ۶۲۸- ۵۱۸ میلادی می زیسته است. او متولّد مرو قدیم ( ماری) بود و در همان جا دوره ی جوانی خودرا سپری نمود و در حدود۲۵ تا ۳۰ سالگی یعنی بین سال های ۶۰۰-۵۹۰ م. به خدمت خسرو پرویز دوم یکی از پادشاهان سلسله ی ساسانیان که پایتخت آنها در کناره ی رودی قرار داشت و تیسفون ( سلوکیّه) نامیده می شد،درآمد . این شهر در اطراف بغداد کنونی واقع بوده است. او درآن جا به عنوان نوازنده ی مخصوص شاهان ساسانی ارج و منزلت خاصّی داشته است. با توّجه به اطلاعاتی که آثار فردوسی و الـجهیز از دوره ی ساسانیان به دست ما می دهد، هنگامی که در سال ۶۲۸ میلادی لشکر اعراب ساسانیان را شکست می دهد و خسرو دوم نابود می شود، باربد زنده بوده است. در هنگام تاراج کاخ تیسفون که آن را با خاک یکسان می کنند، باربد به سرزمین آبا و اجدادی خود، مرو باز می گردد. به روایت "ابن ابو رَ بّـیع ابوالفرّخ الاصفهـانی": "سـرنوشت باربد به طور تراژیک خاتمه می یابد. هنگامی که در یک عروسی شرکت کرده بود، به او زهر خورانیده می شود". در ادبیّات کلاسیک، درباره ی این که چه کسی به این عمل ناجوان مردانه دست زده است ، روایات قابل تأمّلی وجود دارد. در آثار فردوسی از شخصی به نام "سارکاش "یاد شده است. همچنین در آثار "ابو منصور صئول بیده" شخصی به نام "سرکیس" و در جاهای دیگر به نام "رُبوست" آمده است.

در صفحه ی ۱۶کتاب « حماسه ی باربد و آداب و رسوم فرهنگی» چاپ شهرستان دوشنبه، سال ۱۹۸۹ ، چنین آمده است:" در کاخ کسری مطرب خیلی خوش صدا و زیبارویی به نام فهلـبُد و نوازنده ای به نام رُبوست وجود داشت. همان رُبوست هم بالاخره به فهلـبُد زهر داد واو را کشت.".

در باره ی تبحر و استادی باربد مروزی ، منظومه ی "خسرو و شیرین" اثر معروف نظامی گنجوی اطلاعـات ذی قیمتی به دست ما می دهد که در آن به چنین جملاتی بر می خوریم :" او (باربد) تارهای دستگاه سی تار را کوک نمود و در مایه ی« زرافغاند» سازی نواخت که تمامی سیمای دشت و صحرا از رنگ چـمن سبزه زار گشت! ". در جای دیگر چنین آمده است:

" سر داد عجایب غزلی به ترکیب سـاز او، نکیسا سرگشته و حیران شد به آواز او .

همچنین آمده است که :

" گر چنان خـوش لـفظ بسراید باربد، کـس رقیبی نبـاشـد در رَجّ ِ او ."

چنان که در سطرهای بالا مشاهده می کنیم، نظامی گنجوی برای مهارت و استادی باربد مروزی ارزش بسیاری قایل بوده است. ترانه ها و آهنگ هایی که به باربد نسبت می دهند و تا به امروز در تفکرات خلق باقی مانده است عبارتند از : « آرایش خورشید یا تاج آفتاب»،« کاخ اورنج»،« باغ شیرین»،« تخت با سعادت»،« سلوک روح و روان»،« بازی کاووس»،« جام جمشید»؛ که هرکدام تبیین کننده ی صنایع بدیع آن دوران از روزگار بشریّت است. به همین دلیل لازم است نوازندگی با آلات موسیقی ،خلق آثار فوق العادّه و بی رقیب بودن باربد مروزی را خاطر نشان سازیم. به قول محقق تاریخ "ب. اشتاین پرسه" نکیسا که در این سطور به نام او برخورد می کنیم با توجّه به تحقیقات او ارمنی الاصل بوده است. همچنین به قول "م. برکِشلی" او یونانی الاصل است. باز در جای دیگر بنا به نقل مورّخ قرن XIXدوره ی قاجارّیه "رضاقلی خان هدایت" او اهل مرو بوده است .

محقق وآکادمسین ایرانشناس "ب. غفوراف" می نویسد: " لازم به تذکر و یادآوری است که در دوره ی سلسله ی هخامنشیان، ایران را از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نه خلق های کنونی ایران بلکه تمامی اقالیم یعنی از ورای قفقاز گرفته تا خلق های آسیای مرکزی بویژه بخش هایی از تمدّن های موجود در صحاری شمال و آسیا مانند ترکستان اداره می کرده اند . [ تاریخ فرهنگی – اجتماعی دولت ایران، م. ۱۹۷۱ – ص.۵]".

در این راستا وجود چنین حوادث تاریخی را در باره ی موسیقی نمی توان انکار کرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.