سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

معرفی بخش اقتصادی دائرهٔ المعارف لیدن هلند


معرفی بخش اقتصادی دائرهٔ المعارف لیدن هلند

با گسترش ارتباطات و آشنایی مردم مغرب زمین با فرهنگ و اعتقادات مشرق زمین, گرایش چشمگیری به مطالعهٔ منابع دین اسلام به ویژه قرآن, در میان تحصیل كردگان مشاهده, و در این جهت, با اهداف و اغراض گوناگون و در مواردی مغرضانه, ترجمه ها و تفسیرهایی از قرآن و متون دینی اسلام ارائه می شود

با گسترش‌ ارتباطات‌ و آشنایی‌ مردم‌ مغرب‌زمین‌ با فرهنگ‌ و اعتقادات‌ مشرق‌ زمین، گرایش‌ چشمگیری‌ به‌ مطالعهٔ‌ منابع‌ دین‌ اسلام‌ به‌ ویژه‌ قرآن، در میان‌ تحصیل‌كردگان‌ مشاهده، و در این‌ جهت، با اهداف‌ و اغراض‌ گوناگون‌ و در مواردی‌ مغرضانه، ترجمه‌ها و تفسیرهایی‌ از قرآن‌ و متون‌ دینی‌ اسلام‌ ارائه‌ می‌شود. متن‌ زیر ترجمهٔ‌ «اقتصاد در قرآن» دائرهٔ‌ المعارف‌ قرآنی‌ لیدن‌ هلند است‌ كه‌ در آن، معارف‌ اقتصادی‌ قرآن‌ به‌ صورت‌ چكیده‌ ارائه‌ شده‌ است. افزون‌ بر دسته‌بندی‌ گزارش‌ گونه‌ای‌ از مفاهیم‌ قرآنی‌ كه‌ فی‌نفسه‌ ارزش‌ دارد، محققان‌ و خوانندگان‌ مجله‌ را با كم‌ و كیف‌ نشر معارف‌ قرآن‌ در مجموعه‌های‌ مذكور آشنا می‌سازد.

اقتصاد، علمی‌ است‌ كه‌ در خصوص‌ تولید و توزیع‌ منابع‌ ماد‌ی‌ جامعه‌ مطالعه‌ می‌كند. در قرآن، اقتصاد در قالب‌ احكام، مقررات‌ و دستورالعمل‌های‌ حقوق‌ اسلامی‌ بیان‌ شده‌ است؛ به‌ طوری‌ كه‌ این‌ احكام‌ و مقررات، در اكتساب‌ و تنظیم‌ منابع‌ ماد‌ی‌ و ثروت، بر رفتار شخص‌ و جامعه، حكم‌فرما است؛ از این‌ رو می‌بینیم‌ موضوعاتی‌ نظیر مالیات‌ بر درآمد، نقش‌ اقتصادی‌ دولت، بازارها، قیمت‌ها و مدیریت‌ اقتصادی‌ اهل‌ خانه‌ كه‌ پیش‌ از دوران‌ معاصر در كتاب‌های‌ دانشمندان‌ مسلمان‌ نوشته‌ شده،۱ به‌ طور كلی‌ موضوعات‌ اقتصادی‌ را قسمتی‌ از ادبیات‌ حقوقی‌ اسلام‌ (فقه) می‌داند. در آغاز قرن‌ بیستم‌ نیز بسیاری‌ از دانشمندان‌ مسلمان‌ كوشیدند تا نظام‌ اقتصادی‌ اسلام‌ را در قالب‌ مقرراتی‌ كه‌ هم‌ متكی‌ به‌ دستورالعمل‌های‌ مندرج‌ در متون‌ شرعی‌ (قرآن‌ و حدیث) و هم‌ مبتنی‌ بر ماحصل‌ تجربهٔ‌ تاریخی‌ مسلمانان‌ باشد، ارائه‌ دهند؛ البته‌ باید توجه‌ داشت‌ - چنان‌ كه‌ پیش‌تر ذكر شد - قرآن‌ طرحی‌ جامع‌ و كلی‌ برای‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام‌ ارائه‌ نكرده‌ است؛ بلكه‌ متضمن‌ یك‌ سلسله‌ ارزش‌ها، دستور العمل‌ها و مقرراتی‌ است‌ كه‌ به‌ صورت‌ پایه‌های‌ ایجاد نظام‌ها و تأسیسات‌ مناسب‌ برای‌ جامعهٔ‌ مسلمانان‌ عمل‌ می‌كنند؛۲ از این‌ رو قرآن‌ ارزش‌های‌ مثبت‌ فراوانی‌ همچون‌ عدالت، میانه‌ روی، امانتداری‌ و مهربانی‌ با محرومان‌ و ارزش‌های‌ منفی‌ بسیاری‌ نظیر بی‌عدالتی، حرص، اسراف، خست‌ و احتكار را برای‌ این‌ منظور ذكر كرده‌ و به‌ همین‌ ترتیب، فعالیت‌های‌ ممنوع‌ اقتصادی‌ مثل‌ ربا،۳ مصرف‌ نامشروع‌ اموال‌ و قمار را مشخص، و بر مشروع‌ بودن‌ برخی‌ فعالیت‌های‌ دیگر همچون‌ تجارت‌ تأكید كرده‌ است.

به‌ طور كلی‌ می‌توان‌ پنج‌ حوزهٔ‌ مشخص‌ از اصول‌ رفتار اقتصادی‌ را در قرآن‌ یافت‌ كه‌ به‌ ترتیب‌ عبارتند از:

۱. عدالت‌ و مسؤ‌ولیت‌ اجتماعی؛

۲. اكتساب‌ ثروت؛

۳. تنظیم‌ ثروت؛

۴. حمایت‌ از محرومان؛

۵. تنظیم‌ معاملات‌ از طریق‌ عقود.

۱. عدالت‌ و مسؤ‌ولیت‌ اجتماعی‌

طبق‌ قرآن، عدالت‌ (عدل) باید در همهٔ‌ شؤ‌ون‌ زندگی‌ انسان‌ و از جمله‌ اقتصاد، رعایت‌ شود۴ و از اشخاصی‌ كه‌ به‌ نوعی‌ با امور اقتصادی‌ سر و كار دارند، قرآن‌ می‌خواهد كه‌ منصفانه، به‌ درستی، صادقانه‌ و با روح‌ تعاون‌ رفتار كنند. جهت‌ ورود آزادانه‌ و عاری‌ از اجبار به‌ قراردادها، باید وصفی‌ منصفانه‌ از كالای‌ مورد معامله‌ به‌ عمل‌ آید و هنگام‌ مبادلهٔ‌ اجناس، از استاندارد دقیق‌ مقیاس‌ها و موازین‌ مورد استفاده‌ اطمینان‌ حاصل‌ شود.۵ در عقودی‌ چون‌ بیع، شرأ و اجاره‌ هم‌ كه‌ به‌ نوعی‌ متضمن‌ مفهوم‌ مبادله‌ هستند، باید عدالت‌ و تساوی‌ در مبادله‌ یعنی‌ عدالت‌ بین‌ آن‌ چه‌ تسلیم‌ می‌شود و آن‌ چه‌ به‌ دست‌ می‌آید، احراز شود؛ بدین‌ سبب‌ به‌ نظر می‌رسد اعمالی‌ كه‌ در معامله‌ به‌ بی‌عدالتی‌ فاحش‌ منتهی‌ می‌شود، حرام‌ یا مكروه‌ است.۶

بی‌عدالتی‌ (ظلم) و استبداد (بغی، طغیان، عدوان) موضوعات‌ مشخصی‌ در قرآن‌ بوده‌ و با شدیدترین‌ عبارات‌ از آن‌ها منع‌ شده‌ است. آنانی‌ هم‌ كه‌ مرتكب‌ بی‌عدالتی‌ می‌شوند، به‌ توبه‌ دعوت، و به‌ آنان‌ اخطار می‌شود كه‌ مجازات‌ سختی‌ در آخرت‌ در انتظارشان‌ خواهد بود۷ و ۸ و حتی‌ در این‌ دنیا نیز رنج‌ خواهند كشید.۹ همچنین‌ در قرآن، بسیاری‌ از اعمال‌ حرام‌ همچون‌ دغلكاری، فریب، تدلیس، تقلب‌ و سرقت‌ در تجارت‌ و امور مالی، اعمال‌ غیر عادلانه‌ و ناروا معرفی‌ شده‌اند.

قرآن‌ از جامعه‌ خواسته‌ است‌ تا از بقای‌ عدالت‌ در خود اطمینان‌ یافته، از بی‌عدالتی‌ بپرهیزد؛ یعنی‌ آن‌ گاه‌ كه‌ هنجارها و قواعد قرآنی‌ نقض‌ می‌شود، قرآن‌ از جامعه‌ و مردم، چه‌ فردی‌ و چه‌ گروهی، می‌خواهد كه‌ همچون‌ گذشته‌ بر عودت‌ هنجارهای‌ مقبول‌ نظاره‌ كنند. این‌ مسؤ‌ولیت‌ از طریق‌ رهنمود قرآنی‌ «امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر» عملی‌ می‌شود و قرآن‌ به‌ آن، تحت‌ عنوان‌ ضرورتی‌ جهت‌ همبستگی‌ اجتماعی‌ می‌نگرد.۱۰ اطمینان‌ از وجود عدالت‌ در حوزهٔ‌ رفتارها و فعالیت‌های‌ اقتصادی، طبق‌ قرآن، وقتی‌ حاصل‌ خواهد شد كه‌ فرمان‌های‌ اخلاقی‌ و قانونی‌ مقرر در قرآن۱۱ و هنجارهای‌ رفتاری‌ واصله‌ از پیامبر۱۲۹ در عمل‌ به‌ كار بسته‌ شود.

۲. اكتساب‌ ثروت‌

بشر، چنان‌ كه‌ در قرآن‌ آمده، ذاتاً‌ به‌ ثروت‌ و منفعت‌ ماد‌ی‌ علاقه‌مند و مشتاق‌ است؛ با وجود این، باید توجه‌ داشت‌ كه‌ قاعده‌مند كردن‌ چنین‌ اشتیاقی‌ با مد‌ نظر قرار دادن‌ ارزش‌های‌ روحی‌ و اخلاقی، به‌ تعادل‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ خواهد انجامید؛ بدین‌ سبب‌ قرآن‌ نه‌ تنها علاقه‌ به‌ آسودگی‌ و تشریفات‌ ماد‌ی۱۳ و داشتن‌ زندگانی‌ راحت‌ را ناپسند نمی‌شمارد، بلكه‌ آن‌ها را یكی‌ از لذ‌ات‌ این‌ جهان‌ برشمرده۱۴ و مسلمانان‌ را برای‌ جست‌وجو و كسب‌ آن‌ها، حتی‌ در طول‌ حج۱۵ تشویق‌ كرده‌ است. حتی‌ قرآن‌ به‌ پیامبر۹ اجازه‌ داده‌ كه‌ از طول‌ نماز بكاهد تا مبادا فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ مختل‌ شود.۱۶

قرآن‌ بارها تأكید كرده‌ كه‌ همهٔ‌ اشیا در جهان، از آنِ‌ خدا است‌ كه‌ آفریدگار است۱۷ و هر گونه‌ مالكیت‌ انسانی، امانی‌ شمرده‌ می‌شود؛۱۸ پس‌ ثروتی‌ هم‌ كه‌ به‌ شخص‌ ارزانی‌ شده‌ بركت‌ بوده۱۹ و از سوی‌ خداوند به‌ امانت‌ نهاده‌ شده‌ است؛۲۰ اما با وجود این‌ كه‌ تمام‌ اشیا از آنِ‌ خداوند است، قرآن‌ از افراد می‌خواهد كه‌ در سهم‌ بردن‌ از این‌ ثروت‌ بكوشند؛ اما در عین‌ حال، توجه‌ داشته‌ باشند كه‌ كوششی‌ فعالیت‌ سودمند تلقی‌ می‌شود كه‌ قواعد و رهنمودهای‌ مقرر قرآنی‌ در آن‌ رعایت‌ شده‌ باشد. در این‌ صورت‌ خواهد بود كه‌ ماحصل‌ مالكیت‌ خصوصی‌ هم‌ یك‌ حق‌ شمرده‌ شده، باید مورد حمایت‌ قرار گیرد.۲۱ با وجود این، در برابر تمام‌ این‌ها، جامعه‌ هم‌ حقوقی‌ چند بر مال‌ شخص‌ دارد؛ چه، مالكیت‌ خصوصی‌ نامحدود، تعهدات‌ اجتماعی‌ را زایل‌ می‌كند و از نظر قرآن‌ باید در اكتساب‌ ثروت‌ بین‌ منافع‌ و حقوق‌ شخص‌ و نیازهای‌ جامعه‌ كه‌ كنار هم‌ حركت‌ می‌كنند، تعادل‌ برقرار باشد. این‌ امر از ویژگی‌های‌ اساسی‌ یك‌ چشم‌انداز سالم‌ اقتصادی‌ از نظر قرآن‌ است.

در قرآن، راه‌های‌ گوناگونی‌ جهت‌ اكتساب‌ ثروت‌ ذكر شده‌ كه‌ به‌ نظر می‌رسد مهم‌ترین‌ آن‌ها كه‌ نُمود بیش‌تری‌ دارد، كار كردن‌ (عمل) و تحصیل‌ درآمد (كسب) است. این‌ امر نشان‌ می‌دهد كه‌ تلاش‌ و مشاركت‌ هدفمند برای‌ رسیدن‌ به‌ رفاه، آن‌ هم‌ از طریق‌ روش‌های‌ گوناگون‌ همچون‌ تجارت۲۲ و حتی‌ جهاد (كسب‌ غنیمت)،۲۳ تكلیف‌ است؛ اما در عوض، تنبلی‌ و اتكا به‌ دیگران، با اخلاق‌ كار در قرآن‌ منافات‌ دارد. قرآن‌ از تكد‌ی‌گری‌ جز در موارد نیاز، به‌ شدت‌ منع‌ كرده‌ و نیز برخی‌ كارها و مشاغل‌ همچون‌ فحشا،۲۴ رقص‌ و هنرهای‌ شهوت‌انگیز،۲۵ تولید و تجارت‌ شراب‌ و مسكرات۲۶ و قمار۲۷ در قرآن‌ ممنوع‌ اعلام‌ شده‌اند. با وجود این، قرآن‌ نه‌ تنها هر كار مشروعی‌ را خوب‌ و مجاز می‌داند،۲۸ بلكه‌ نوعی‌ عبادت‌ نیز می‌شمارد.۲۹

۳. توزیع‌ و تنظیم‌ ثروت‌

از نظر قرآن، تجمع‌ ثروت‌ در دست‌ عده‌ای‌ خاص‌ به‌ عدم‌ تعادل‌ اجتماعی‌ می‌انجامد كه‌ نتیجهٔ‌ آن، فساد سوء استفاده‌ از قدرت‌ اقتصادی‌ و بی‌عدالتی‌ در برابر اشخاص‌ ضعیف‌ و به‌ حاشیه‌ رانده‌ شده‌ اجتماع‌ خواهد بود؛ بدین‌ جهت، از عمده‌ ویژگی‌های‌ دیدگاه‌ قرآن‌ به‌ مسألهٔ‌ توزیع‌ ثروت، الزام‌ اشخاص‌ برخوردار از رفاهٔ‌ ماد‌ی‌ به‌ دادن‌ سهمی‌ از ثروتشان‌ به‌ طور مرتب‌ به‌ طبقات‌ خاصی‌ از مردم، در برخی‌ زمان‌ها و برخی‌ موقعیت‌های‌ خاص‌ است.

قرآن‌ بارها به‌ مؤ‌منان‌ امر كرده‌ كه‌ از اموال‌ خود به‌ فقیران‌ و نیازمندان،۳۰ والدین‌ و خویشاوندان۳۱ خویش‌ ببخشند. قرآن‌ چنین‌ بخششی‌ را دارای‌ پاداش‌ فراوان‌ دانسته۳۲ و آن‌ را با اعتقاد۳۳ افراد مرتبط‌ كرده‌ و آنانی‌ را كه‌ كریم‌ و بخشنده‌ نیستند، به‌ عذابی‌ سخت‌ انذار می‌دهد.۳۴ از این‌ عدالت‌ توزیعی‌ در قرآن‌ با واژهٔ‌ احسان‌ یاد شده‌ است.

در بارهٔ‌ زكات‌ و صدقات‌ هم‌ هر چند قرآن‌ آن‌ها را در بدو امر اختیاری‌ می‌داند، بعدها احكام‌ صادره‌ از پیامبر، زكات‌ را اجباری‌ (و به‌ صورت‌ حقی‌ برای‌ دریافت‌ كنندهٔ‌ آن) می‌كند؛ ولی‌ صدقات‌ را همچنان‌ ارادی‌ (و نشانه‌ای‌ از كرامت‌ و خوش‌ قلبی‌ فرد بخشنده) می‌شمارد؛ از این‌ رو، دستور قرآن‌ برای‌ بخشش‌ به‌ طور معمول‌ با اجرای‌ نماز توأم‌ است. از دیگر موارد مهم‌ در توزیع‌ و اكتساب‌ ثروت‌ در قرآن، بیان‌ مقررات‌ دربارهٔ‌ ارث‌ است‌ به‌ این‌ معنا كه‌ چه‌ میزان‌ مال‌ پس‌ از مرگ‌ كسی‌ به‌ دیگری‌ به‌ ارث‌ می‌رسد.۳۵ چه، توزیع‌ اجباری‌ تركه‌ میان‌ اعضای‌ خانواده، توزیع‌ ثروت‌ در جامعه‌ را تقویت‌ كرده‌ و با این‌ اندیشهٔ‌ قرآن‌ كه‌ مال‌ را امانتی‌ در دست‌ افراد می‌داند، منطبق‌ است؛ اما در عین‌ حال، سنت، به‌ مالك‌ مال‌ اجازه‌ داده‌ كه‌ به‌ خواست‌ خود، یك‌ سوم‌ از اموالش‌ را (به‌ طور مثال‌ برای‌ اهداف‌ خیر) وصیت‌ كند.۳۶ این‌ امر نیز موردی‌ دیگر از هدف‌ قرآن‌ در حفظ‌ همبستگی‌ اجتماعی‌ با جلوگیری‌ از تمركز ثروت‌ در دست‌ عده‌ای‌ خاص‌ است.

از نظر قرآن، اكتساب‌ مال‌ به‌ این‌ معنا نیست‌ كه‌ مالك، حق‌ انحصاری‌ بر اموال‌ خویش‌ دارد و هر گونه‌ كه‌ بخواهد می‌تواند در آن‌ تصرف‌ كند؛ بلكه‌ ثروت‌ باید مدام‌ در حال‌ گردش‌ بوده، منصفانه‌ تقسیم‌ شود.۳۷ خست، مورد انتقاد بوده‌ است۳۸ و میانه‌روی‌ و اعتدال‌ تشویق‌ شده‌اند.۳۹ نیز احتكار ثروت‌ ممنوع‌ است‌ و آنان‌ كه‌ سرپیچی‌ كنند، به‌ آتش‌ جهنم‌ انذار می‌شوند.۴۰ اسراف‌ مال‌ نیز ممنوع، و جامعه‌ نیز به‌ مراقبت‌ از اشخاصی‌ مكلف‌ است‌ كه‌ در معرض‌ آسیب‌ رساندن‌ به‌ خود و اموالشان‌ هستند (سفیهان) تا نگذارد آن‌ها مال‌ خود را تلف‌ كنند.۴۱

در جایی‌ دیگر از قرآن‌ آمده‌ كه‌ مصرف‌ بیش‌ از نیاز (اسراف) به‌ فساد منتهی‌ می‌شود۴۲ و عذاب‌ شدیدی‌ در پی‌ دارد.۴۳ به‌ همین‌ ترتیب، افراد نباید مال‌ خود را برای‌ كالاها یا اعمال‌ ممنوع‌ مثل‌ روابط‌ جنسی‌ نامشروع، الكل‌ یا هر چیزی‌ كه‌ به‌ فساد جامعه‌ یا آسیب‌ دیگران‌ منتهی‌ می‌شود، صرف‌ كنند.

‌نویسنده: عبدا سیعد

‌ترجمه: مهدی‌ فضلی‌


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید