جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اراده هسته ای


در شرایطی كه هر دو طرف بر موضع خود پافشاری می كنند امریكائی ها برای آنكه ابتكار عمل را از دست اروپائی ها خارج كنند , می كوشند از طریق سیاست اعمال فشار و كارشكنی به اروپائی ها ثابت كنند آنها قادر به حل و فصل مشكلات بین المللی و منطقه ای نیستند به همین دلیل امریكا باید مانند تجربه بوسنی ۱۹۹۵ و كوزوو ۱۹۹۹ وارد میدان بشود تا مشكل هسته ای ایران نیز حل و فصل گردد

مقدمه:

مذاكرات هسته ای ایران با اتحادیه اروپا به دلایل متعدد به بن بست رسیده است. عوامل متعددی در به نتیجه نرسیدن این مذاكرات تكرای و طولانی دخیل هستند كه مهم ترین عامل آن كارشكنی ها و فشارهای دولت امریكا است. به احتمال زیاد مذاكرات دوم خردادماه آینده نیز به نتیجه دلخواهی دست نخواهد یافت. بنابراین باید بدنبال پاسخ این سئوال مهم بود كه برای برون رفت از شرایط دشوار كنونی چه باید كرد .

در این مقاله، نگارنده سعی كرده است پاسخ روشنی برای این سئوال ارائه كند.

تحلیل وضعیت كنونی

از یك طرف ایران بر حق مشروع خود مبنی بر غنی سازی اورانیوم تاكید دارد و از طرف دیگر اروپائی ها می گویند اگرچه ایران براساس معاهده NPT حق دارد به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد، اما تهران برای آنكه بتواند اعتماد مجامع جهانی را در مورد تمایل نداشتن ایران برای ساخت بمب هسته ای جلب كند ، باید توقف كامل چرخه سوخت هسته ای را بپذیرد تا زمینه برای همكاری همه جانبه بین المللی با ایران آماده شود. در شرایطی كه هر دو طرف بر موضع خود پافشاری می كنند امریكائی ها برای آنكه ابتكار عمل را از دست اروپائی ها خارج كنند ، می كوشند از طریق سیاست اعمال فشار و كارشكنی به اروپائی ها ثابت كنند آنها قادر به حل و فصل مشكلات بین المللی و منطقه ای نیستند . به همین دلیل امریكا باید مانند تجربه بوسنی ۱۹۹۵ و كوزوو ۱۹۹۹ وارد میدان بشود تا مشكل هسته ای ایران نیز حل و فصل گردد.

با آگاهی ایران و نمایندگان سه كشور اروپائی از این بازی امریكا و اثرات سوء اتخاذ چنین سیاستی، هر دو طرف سعی دارند در عین حفظ مواضع قبلی خود تا حدودی انعطاف نشان دهند كه رشته های بافته شده بطور كامل از هم گسسته نشود. در چنین موقعیتی است كه هر دو طرف می كوشند از موضع گیری كه نتیجه آن برای طرف مقابل عبور از خط قرمز تلقی می شود، اجتناب كنند. اما این روند نمی تواند بصورت نامحدود ادامه داشته باشد .در اینجا از سه احتمال موجود یكی رخ خواهد داد.

۱- ایران كلیه شرایط اروپا را كه در نهایت به توقف كامل غنی سازی می انجامد ،بپذیرد كه تحقق این احتمال تقریبا نزدیك به صفر است . چرا كه ایران بارها اعلام كرده است از حق مشروع خود به واسطه كارشكنی قدرتی كه خود از اسرائیل اتمی جانبداری می كند، نخواهد گذشت.

۲- اروپا به صورت مشروط غنی سازی اورانیوم در ایران را از تاریخ مشخصی به بعد پس از گرفتن تضمین های لازم در مورد نساختن بمب هسته ای توسط ایران ، قبول كند . این حالت اگرچه راه حل میانه ای برای حل اختلاف های موجود است اما به نظر نمی رسد امریكا اجازه دهد اروپا به چنین توافق مهمی با ایران دست یابد. ضمن آنكه حتی اگر فشار امریكا هم نبود اروپائی ها ترجیح می دهند برای گرفتن امتیاز بیشتر از ایران، این كشور را با ترساندن از ارجاع پرونده به شورای امنیت، به انعطاف پذیری بیشتر مجبور كنند.

۳- مقاومت ایران در برابر اروپا و ازسرگیری غنی سازی به همراه پایان دادن به مذاكرت یكطرفه و در نهایت ارجاع پرونده به شورای امنیت. در این صورت دو فرض قابل پیش بینی است:

الف: صدور قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت

در این فرض ایران باید خود را برای رودروئی تحمیلی دیگری آماده سازد.

ب: وتوی قطعنامه پیشنهادی از سوی چین یا روسیه

در این حالت امریكا و اروپا یا از در صالحه با ایران وارد می شوند و یا شاهد مداخله مستقیم آنها و دور زدن شورای امنیت سازمان ملل خواهیم بود.

پیشنهادهای اجرائی

تحقق هركدام از احتمالاتی كه مطرح شد راهكار های متناسب با خود را طلب می كند اما با در نظر گرفتن روند مذاكرات و امتیاز های یكطرفه ای كه تاكنون ایران داده ، روشن است كه اكنون نوبت اروپا است تا حسن نیت خود را ثا بت كند .با این وجود چند اقدام ا ساسی می تواند برای خارج شدن از موقعیت دشوار كنونی در فرض تحقق هر كدام از احتمالات مطرح شده كار ساز باشد.

۱- برای آنكه در مذاكرات هسته ای موفق باشیم باید به اروپا و امریكا نشان دهیم ایران برای رسیدن به هدف خود از پشتیبانی اكثریت قریب به اتفاق مردم برخوردار است. این مهم بدست نمی آید مگر آنكه اولا مردم به سرنوشت ساز بودن این گفتگوها كاملا آگاه باشند و ثانیا موضوع از حالت تبلیغاتی و شور آفرینی به ایجاد شعور ملی و اراده جمعی، تبدیل گردد. در واقع در این مرحله ایران نیاز به اراده ای هسته ای دارد كه بتواند انرژی متراكم شده در توده های مردم را به گونه ای آزاد سازد كه نه همچون بمب هسته ای، مخرب روند گفتگو های سازنده باشد، بلكه مانندانرژی صلح آمیز هسته ای، تحرك جدیدی را در موتور از نفس افتاده گفتگوهای بی حاصل چند ماه اخیر، ایجاد نماید.

۲- برگزاری سمینارهای علمی و استفاده از نظرات و دیدگاههای كارشناسان و كمك گرفتن از همكاری صاحب نظرانی كه تاكنون دیدگاههای آنها چندان جدی گرفته نشده است.

۳-تقویت تیم مذاكره كننده می تواند فضای جدیدی را برای ایران بوجود آورد. باتوجه به آنكه شیوه ها و طریقه پیش بردن بحث از سوی اعضای تیم مذاكره كننده تقریبا برای طرف مقابل شناخته شده است، وارد كردن افراد جدید و تشكیل تیمی منسجم و قدرتمند تر می تواند شرایط را به نفع ایران تغییر دهد.

۴- باتوجه به آنكه اهمیت موضوع دستیابی ایران به غنی سازی اورانیوم بطور قطع كمتر از تحولات افغانستان و عراق برای آمریكا نیست،آمریكا می تواند همچنان كه در مورد تحولات این دو كشور در چارچوب سازمان ملل در مذاكراتی چند جانبه با شركت چند كشور و ازجمله با ایران وارد شد، ساز و كارهای جدیدی را برای مذاكره مستقیم یا غیر مستقیم با ایران در چارچوب حل و فصل موضوع در قالب جدیدی دنبال كند. بدون شك این تحول موجب تحركی جدید در روند كند مذاكرات خواهد شد.البته ورود امریكا به روند گفتگوها به هیچ وجه به معنای عادی سازی مناسبات دو كشور نیست. تنها ملاحظه ای كه در این میان اهمیت دارد كارشكنی های امریكا در روند گفتگوها خواهد بود كه در فرض تحقق آن در مذاكرات رو در رو كار شكنی امریكا بیشتر علنی خواهد شد.

۵- ایران بصورت هم زمان می تواند تلاش جدیدی را در چارچوب كشورهای غیر متعهد عضو شورای حكام آژانس بین المللی هسته ای آغاز كند. موضع این كشورها به همراه روسیه و چین كه دو عضو دارای حق وتو در شورای امنیت هستند برای ایجاد توازن جدید كار ساز خواهد بود.

۶- اعزام هیاتهای دیپلماتیك به سایر كشورها بویژه كشور های عضو كنفرانس اسلامی و تشریح مواضع ایران در موقعیت كنونی موجب ایجاد جو مساعدی برای آنكه اگر موضوع به شورای امنیت كشیده شد ایران اقدام های لازم را برای توجیه سایر كشورها از پیش انجام داده باشد.

جمع بندی بحث

ایران در مقطع كنونی نیاز به تحول جدیدی در مسیر مذاكرات دارد كه در صورت بی نتیجه ماندن مذاكرات هفته اول خرداد باید در پیش بگیرد. ادامه روند كنونی بدون شك موجب از دست رفتن فرصتها می شود. بازی سیاسی كه اروپائی ها در پیش گرفتند می تواند با مذاكرات مستقیم و یا غیر مستقیم بصورت كنفرانسی از كشورهای تاثیرگذار در پرونده هسته ای ایران با امریكا وارد مرحله جدیدی شود. در این كنفرانس شش جانبه بجای سه كشور اروپائی تنها رئیس دوره ای اتحادیه اروپا به همراه روسیه، چین، امریكا و یك كشور به نمایندگی از سوی كشورهای غیر متعهد و مالزی نیز به عنوان ریاست دوره ای سازمان كنفرانس اسلامی نیز مشاركت داشته نتایج بهتری حاصل خواهد شد ضمن آنكه لازم است ایران نیز تغییرات كمی و كیفی در تركیب تیم مذاكره كننده خود متناسب با تحولات جدید بوجود آورد.