شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

عرفان سرخ پوستی


عرفان سرخ پوستی

وقتی به ژرفای آموزشهای دون خوان نفوذ می كنیم, به نقطه ای خواهیم رسید كه تا آن جا كه مربوط به عالم عادی و ملموس ماست, فرقی بین راست و دروغ و خوب و بد نیست و اگر به آن آموزشها یقین كنیم, همه اساس اندیشه های مادی و علمی ما فرو می ریزد و

آن چه امروز عرفان سرخ پوستی نام گرفته است، ناظر به آموزشهایی است كه كارلوس كاستاندا از پیر سرخ پوستی به نام (دون خوان) فرا گرفته و در یازده كتاب نگاشته و نشر داده است. تمامی این كتابها به فارسی ترجمه شده است و خواننده بسیار هم داشته و دارد، تا آن جا كه گاهی از عرفان سرخ پوستی به عنوان یكی از جریانهای فرهنگی كشور یاد می شود.

خواننده آثار كاستاندا، به خوبی می داند كه جمع و سامان دهی آموزه های نظری و عملی مكتب دون خوان، بسی دشوار است و این كاری است كه در این نوشتار هرچند با كاستی بسیار، انجام گرفته است. پژوهش حاضر، كه از حجم یك مقاله فراتر رفته، در چهار بخش و یك پیوست، سامان گرفته است.

● بخش اول : كلیات

ـ مدخل: كارلوس كاستاندا، دانشجوی دكترای رشته مردم شناسی دانشگاه لوس آنجلس بود. در سال ۱۹۶۰ به مكزیك سفر می كند تا برای رساله دكترای خویش، آگاهی هایی درباره گیاهان توهم زا و روانگردان فراهم آورد. از قضا در ایستگاه اتوبوس در ایزونا، توسط دوستش با پیر سرخ پوستی به نام (دون خوان ماتیوس) كه به ظاهر در مورد این داروها، چیزهایی می دانست و آگاهی هایی داشت، آشنا می شود. دون خوان او را به خانه اش دعوت می كند و او می پذیرد. چند ماه بعد برای دیدار وی به مكزیك باز می گردد. دوستی ژرف و استواری بین آن دو پدیدار می شود و كاستاندا به شدت جذب شخصیت و تعالیم دون خوان می گردد.

در سال ۱۹۶۱ دون خوان آشكار می سازد كه صاحب معرفتی نهانی و یك ساحر است و بدین ترتیب، كاستاندا از آرزوی خود در گردآوری اطلاعات، درباره گیاهان روانگردان، كم كم، دست می كشد و شاگردی دون خوان را می پذیرد تا با اسرار ساحری آشنا گردد. دوران آموزش او، ده سال به درازا می انجامد كه به سه دوره جدای از هم تقسیم می گردد. در این مدت كاستاندا با ساحران دیگری چون دون خنارو و فلوریندا نیز آشنا می گردد.

آن چه در یازده كتاب كاستاندا می خوانیم، گزارشی است از آموزه های دون خوان و شرح تجربه هایی كه در دوران شاگردی اش داشته است.

آثار كاستاندا به ترتیب نشر به زبان اصلی عبارتند از:

۱) تعلیمات دون خوان (۱۹۶۸).

۲) حقیقتی دیگر (۱۹۷۱).

۳) سفر به دیگر سو (۱۹۷۲).

۴) افسانه های قدرت (۱۹۷۴).

۵) حلقه قدرت (۱۹۷۷).

۶) هدیه عقاب (۱۹۸۱).

۷) آتشی از درون (۱۹۸۱).

۸) قدرت سكوت.

۹) هنر خواب بینی.

۱۰) چرخ زمان.

۱۱) حركات جادویی.

تاریخ نشر به زبان اصلی در ترجمه چهار كتاب اخیر ذكر نشده است.

این سلسله كتابها، یك مجموعه اند كه برای درك آیین ساحری و عرفان سرخ پوستی مطالعه آنها لازم است: اما هر یك از آنها را بدون در نظر گرفتن تقدم و تأخر آن نیز می توان خواند و بهره برد: چرا كه كاستاندا آموزشهای خود را به ترتیب زمان آن در كتابهایش بیان نكرده است، بلكه هر كتابش به تمام دوران آموزش او نظر دارد. ویژگی این كتابها در گونه نگاهی است كه به آموزشها دارد.

▪ بررسی زندگی و آثار كاستاندا

اصل و نسب كاستاندا، همچون كتابهایش در هاله ای از ابهام فرو رفته است. او خود گفته است: زادگاهش برزیل بوده و در سال ۱۹۳۵ به دنیا آمده است: اما مجله تایم در سال ۱۹۷۳ فاش ساخت كه او متولد ۱۹۲۵ در پروست و اسناد مربوط به مهاجرت وی به ایالات متحده امریكا، گواه بر آن بود.

او خود مدعی است كه پدرش استاد ادبیات بوده است، اما همسرش پدر او را ساعت ساز و زرگر معرفی كرده است.

او خود گفته است: علاقه ای به آیینها و مكتبهای رازورانه ندارد، اما زن پیشین وی مدعی است كه رازوری تنها موضوعی بود كه با یكدیگر درباره اش گفت وگو می كردیم. بسیاری از خرده گیران و انتقادگران آثار كاستاندا، این موردها را شاهدی بر دروغ پردازی كاستاندا گرفته اند و دلیلی بر واقعی نبودن كتابهای وی. تا آن جا كه نسبت به وجود مرشدی به نام دون خوان، شك برده و كتابهای او را حاصل توهم و قدرت خیال پردازی كاستاندا به شمار آورده اند.

اما باورمندان به وی خلاف گویی كاستاندا را در شرح گذشته خویش بر اصلی استوار می دانند كه در آموزه های دون خوان وجود دارد كه از آن تعبیر به (نفی گذشته شخصی) می شود. بر پایه این اصل، زندگی خواستار معرفت، باید اسرارآمیز و در فضایی مه آلود، شناور باشد و دیگران از اسرار زندگی سالك و وضع حال و گذشته او بی خبر باشند. آگاهی دیگران از زندگی سالك، سبب می شود كه همگنان، آشنایان، هم وطنان رفتار و سلوكی ویژه از او، چشم داشته باشند و او ناگزیر می شود برابر چشمداشت آنان رفتار كند. این امر سبب خواهد شد كه سالك همچنان در دام دنیایی كه دون خوان آن را توصیفی و غیر واقعی می نامد، گرفتار ماند و از رسیدن به حقیقت باز ایستد و این همان چیزی است كه كاستاندا به سختی از آن هراس دارد.

عقیده كاستاندا، حفظ هویت خود و دلسرد كردن انبوه كنجكاوانی بود كه از هرسو برای آگاهی از دون خوان و جهان بینی جادویی او، به او سر می زدند. او حتی از دوستان نزدیك خود فاصله گرفت. او كه در ژانویه ۱۹۶۰ با خانم مارگارت رانیان كاستاندا ازدواج كرده بود، در ژوئن ۱۹۶۰ از او جدا شد و در دسامبر ۱۹۷۳ او را طلاق داد. وی در پاسخ پرسشهای همسرش می گوید:

(وقتی می پرسی زندگی ام را با دادن آماری به تو تأیید كنم، مثل آن است كه از علم برای معتبر ساختن ساحری استفاده كنم. این امر خصلت جادویی آن را می رباید و از همه ما مسافت نما می سازد.)۱

افزون بر این، وقتی به ژرفای آموزشهای دون خوان نفوذ می كنیم، به نقطه ای خواهیم رسید كه تا آن جا كه مربوط به عالم عادی و ملموس ماست، فرقی بین راست و دروغ و خوب و بد نیست و اگر به آن آموزشها یقین كنیم، همه اساس اندیشه های مادی و علمی ما فرو می ریزد و حتی روشن ترین اصول علمی زیر سوٌال می رود، زیرا همه اینها مربوط به دنیای غیر واقعی است كه دستاورد توصیف و تفسیر هم تیره ها و نتیجه گفت وگوی درونی و كاركرد ذهن ماست.

(این دنیایی كه مشاهده می كنیم توهمی بیش نیست. دنیا برای ما با توصیفی ایجاد شده است كه از روز اول برایمان نقل كرده اند.)۲

در جای دیگر اقرار می كند: بر راست بودن سخنان خود پایندان نیست و ممكن است با پژوهشها و بررسیهای مردم شناسان سازگار نباشد: زیرا با سیستم دیگری از شناخت می نویسد.۳

با وجود این، آن چه قطعی است این است كه كاستاندا در سال ۱۹۷۳ درجه دكترای مردم شناسی از دانشگاه كالیفرنیا گرفته و رساله دكترای او هم كه پذیرفته شد، به خاطر ضبط، سامان دادن و به رشته كشیدن مصاحبه هایی بود كه او در سالهای ۱۹۶۰ـ۱۹۷۱ با پیرمرد سرخ پوستی به نام دون خوان داشته است. این مصاحبه ها دستمایه كتابهای اولیه او بود كه پس از انتشار، میلیونها نسخه از آنها در زمانی كوتاه در سرتاسر جهان به فروش رفت و جنجال فراوانی آفرید.

این كتابها، سبكی واقع گرایانه دارند. نویسنده، پیش درآمدِ هر بحثی را با ذكر یك تاریخ آغاز می كند. افزون بر این، پیش از آن كه خواننده در مورد كرامتهای كسان و رفتار شگفت انگیز و حیرت افزا چون و چرا كند، خود نویسنده محاجّه خود را با دون خوان و شك و تردید منطقی خود را در پی آن، یادآور می شود. دلیلهایی كه نویسنده می آورد، همان دلیلهایی است كه خواننده ممكن است به آن استناد بجوید تا آن كرامتها را مردود شمارد.

با این وصف، بسیاری، سخنان و ابرازنظرهای او را زاییده خیال پردازی و پنداربافیهای نویسنده دانسته اند: زیرا از نگاهی منطقی، نوشته های او چنان ناسازگار با عقل به نظر می رسد و از دنیای مدرن و متمدن به دور است كه كم تر خواننده ای می تواند درستی و سنددار بودن همه آنها را باور كند: بویژه موردهایی كه اشاره به رفتارهای شگفت انگیز ساحران می كند. گفتنی است كه كاستاندا حتی یك بار درباره نوشته هایش به دادگاه فراخوانده شد.

دنیس تیم (Dennis Timm) در دفاع از كاستاندا می نویسد:

(به نظر می رسد توسط منطق، چه صوری و چه جدلی، (واقعیت دیگر) دون خوان به سختی آزموده شود، زیرا خواست آن منطق درست به سویی معطوف است كه دوگونگیها را حلّ و فصل كند. در این جا (از دیدگاه دون خوان) بحث بر سر این مطلب است كه حلّ نشدنی را تا جایی كه امكان دارد دست نخورده باقی بگذاریم.)۴

واقعیت آن است كه با ابزار منطق و عقل، فهم آموزه های دون خوان كه مدعی دركی شهودی است، به شدت دشوار است و برای ذهن غربی كه ناآشنا با معارف شهودی و دیدن حقایق از راه دل است، فهم دنیای دون خوان بسیار دشوارتر.

از سوی دیگر، به دلیل این كه هر مكتب عرفانی، از اصطلاحات و زبان خاصی برخوردار است و كلید فهم آن بستگی به درك زبان و فضای كلی حاكم بر آن است، برای ما شرقیها نیز داوری در این باب خالی از دشواری نیست.

نكته سوم این كه، سخن اصلی دون خوان، كه دیگر سخنان او حول آن می چرخد خالی از نوعی توجیه منطقی نیست. دون خوان، بر این نظر است: دنیایی كه ما در آن زندگی می كنیم برای شخص عادی بسیار واقعی و برای یك ساحر درون بین غیر واقعی است. استدلال دون خوان این است كه از آغاز تولد، هركسی بی آن كه خود او بداند، برای ما نقش معلم را بازی می كند و دنیا را چنان كه خود و دیگران می بینند برای ما شرح می دهد. از این روی ما نیز دنیا را همان گونه می بینیم كه همه مردم دنیا می بینند.۵

ذهن ما نیز در گفت وگوی درونی، این دنیای توهمی را پاسداری و باز تولید می كند. اما در عوض مرد معرفت (Man of Knowledge) دنیا را بدون واسطه توصیف و تفسیر می بیند. او ذهن خود و گفت وگوی درونی خویش را خاموش ساخته و از راه دل، حقیقت را، چنانكه هست و نه آن جور كه می نماید، می بیند.

ولی با وجود این، در كتابهای كاستاندا، بسیار است سخنان واهی و نادرستی كه نه تنها با منطق و عقل سلیم ناسازگار است، بلكه با خواست درك شهودی نیز سازواری ندارد و حمل این قضیه ها و گزاره ها بر وجه صحیح، ناممكن می نماید و یا دست كم، تلاش و زحمت بسیار می خواهد: از باب مثال، او حقیقت انسانها را به سان تخم مرغ نورانی می بیند. دون خوان اراده اش را رشته نور ستبری می نامد كه از شكمش خارج شده است. دون خوان اراده اش را دور شمع اتومبیل می پیچد و مانع روشن شدن ماشین می گردد.

او در جایی آنچنان به آسمان می جهد كه از درختان فراتر می رود و….

بر این اساس، اگر با نگاه بدبینانه نگوییم كه این یادداشتها، دستاورد خیال پردازی و آفریده ذهن كاستانداست. دست كم این احتمال را باید بپذیریم كه آمیخته ای از خیال پردازی و پنداربافی آموزشهای واقعی باشد. او خود در یكی از كتابهایش اقرار می كند كه در هنگام نگارش كتابها، هرگز به یادداشتهای خود مراجعه نكرده است و آنها را با سیستم دیگری از شناخت نوشته است!۶

به هر حال چه كتابهای كاستاندا، راستین و دارای وجود خارجی باشند، یا خیال پردازانه و آفریده قوه خیال چنان پر كشش و پر مایه نوشته شده اند كه سرآغاز دگرگونی ژرف در ادبیات فلسفی و عرفانی به حساب می آیند. در اروپا و آمریكا نیز او را فیلسوف می پندارند و كتابهایش را در قفسه كتابهای فلسفی می توان یافت.۷

كاستاندا در اردیبهشت ماه ۱۳۷۷ درگذشت. او همان گونه مُرد كه زیست: اسرارآمیز و آرام. جسد وی پس از سوزانده شدن به مكزیك برده شد.۸

خواننده محترم برای آگاهی بیش تر از زندگی و ویژگیهای كاستاندا می تواند به كتاب سفر جادویی با كارلوس كاستاندا، نوشته همسر پیشین او، خانم مارگارت رانیان كاستاندا مراجعه كند. نویسنده در این كتاب همچنین درباره مخالفان و خرده گیران و انتقادكنندگان كاستاندا به بحث پرداخته است.

▪ سخنی درباره دون خوان

شماری در وجود خارجی و راستین دون خوان، به گمان افتاده و آن را ساخته و پرداخته خیال كاستاندا دانسته اند. از این گمانها و دو دلیها كه بگذریم، گویا تنها راهی كه برای آگاهی از زندگی دون خوان پیش روی داریم، گفته های كاستانداست كه این گفته ها نیز، بیش تر آموزشهای دون خوان است و آگاهی و دانستنیهای اندكی از زندگی وی را دربر دارد.

برابر ادعای او، دون خوان ماتیوس، سرخ پوستی بود كه در (یوما) قرار گرفته در آریزونای مكزیك، به دنیا آمد. پدرش در جنگ بین قوم یاكی و مكزیكیها كشته شد و دون خوان را كه بچه ای ده ساله بود، خویشاوندانش بزرگ كردند. در بیست وپنج سالگی به استاد ساحری به نام خولیان (Julian) برخورد و با او آشنا شد. خولیان او را دعوت به مكتب ساحرانی كرد كه ادعا داشتند بیست وپنج نسل دوام آورده است.

خولیان سرخ پوست نبود: بلكه پسر یكی از مهاجران اروپایی در مكزیك بود.

خولیان خود در سفری از استاد ساحری به نام الیاس ایّوآ (Elias Ulloa) اثر پذیرفته و دانش و معرفت ساحری را از او آموخته بود. دون خوان پس از این، در حلقه گروهی از ساحران درآمد كه مركب از شماری زن و مرد بودند و در آن، كم كم، نقش (ناوال) را به دست آورد. (ناوال) لقبی است كه ساحران به استادان و مرشدان مهتر مكتب ساحری می دهند. در این روزگار، دیدار و آشنایی كاستاندا با دون خوان آغاز می گردد و كاستاندا افزون بر بهره گیری از آموزشها و تجربه های ساحری دون خوان، توسط او با ساحران دیگر حلقه آشنا می گردد و در این میان از دون خنارو و فلوریندا، ماتیوس بیش ترین اثر را می پذیرد و حتی پس از مرگ دون خوان، آموزش خود را نزد فلوریندا ادامه می دهد.۹

دون خوان، همسر و فرزندانی داشته و از گزارشها و حكایتهای كاستاندا برمی آید كه پسر دون خوان به دانش ساحری پدر، سخت بی علاقه بوده است.

نویسنده: حسین واعظی نیا

پی نوشتها:

۱. سفر جادویی با كارلوس كاستاندا، ماركارت رانیان كاستاندا، مهدی كندری/۳۴، میترا، تهران ۱۳۷۷.

۲. كاستاندا و آموزشهای دوخوان/۲۴.

۳. هدیه عقاب، كارلوس كاستاندا، مهران كندری و مسعود كاظمی، مقدمه، فردوس، تهران، ۱۳۶۸.

۴. همان/۱۳.

۵. سفر به دیگرسو، كارلوس كاستاندا، دل آرا قهرمان/۳، میترا، تهران، ۱۳۷۵.

۶. چرخ زمان، كارلوس كاستاندا، مهران كندری/۳۰، میترا، تهران، ۱۳۷۷.

۷. دومین حلقه قدرت، كارلوس كاستاندا، مهران كندری و مسعود كاظمی/۱، فردوس، تهران، ۱۳۶۲.

۸. حركات جادویی، كارلوس كاستاندا، مهران كندری/۲، میترا، تهران، ۱۳۷۷.

۹. چرخ زمان/۱۷۶.

۱۰. دین و اسطوره در آمریكای وسطی، مهران كندری/۱۱ـ۱۲، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۲.

۱۱. قدرت سكوت، كارلوس كاستاندا، مهران كندری، میترا، تهران، ۱۳۷۷.

۱۲. سفر جادویی با كارلوس كاستاندا/۹.

۱۳. قدرت سكوت، كارلوس كاستاندا، مهران كندری/۱۳.

۱۴. هنر خواب بینی، كارلوس كاستاندا، فرزاد همدانی، نشر سیمرغ، تهران، ۱۳۷۳.

۱۵. برداشتی از هنر خواب بینی/۱۴: قدرت سكوت/۱۴.

۱۶. قدرت سكوت/۱۴.

۱۷. چرخ زمان/۲۶۷.

۱۸. همان/۲۶۲.

۱۹. آتشی از درون، كارلوس كاستاندا، ادیب صالحی/۱۹، شباویز، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۴.

۲۰. هدیه عقاب: چرخ زمان/۱۹۵.

۲۱. چرخ زمان/۱۹۶.

۲۲.همان/۱۲۵.

۲۳. آتشی از درون/۶۱.

۲۴. چرخ زمان/۲۶.

۲۵.همان/۲۶.

۲۶. سفر به دیگرسو/۲۸۳.

۲۷.چرخ زمان/۲۰۷.

۲۸.همان/۲۰۸.

۲۹.همان/۵۵.

۳۰.همان/۱۲۴.

۳۱.همان/۸۶.

۳۲. آتشی از درون/۵۴.

۳۳. چرخ زمان/۲۳۲.

۳۴.حركات جادویی/۱۳.

۳۵.چرخ زمان/۲۴.

۳۶.همان/۴۶.

۳۷.واقعیت دیگر/۱۶۰.

۳۸. تعلیمات دون خوان، كارلوس كاستاندا، حسین نیّر/۷۴، فردوسی، تهران، ۱۳۷۴.

۳۹. هنر خواب بینی/۷۴.

۴۰.همان/۲۰.

۴۱. سفر جادویی، پیشگفتار.

۴۲. آتشی از درون/۳۱.

۴۳.همان/۳۳.

۴۴.چرخ زمان/۱۷۶.

۴۵. آتشی از درون.

۴۶.چرخ زمان/۳۸.

۴۷.همان/۲۸.

۴۸.همان/۱۹۱.

۴۹.آتشی از درون/۵۴.

۵۰.چرخ زمان/۶۴، به نقل از حقیقتی دیگر.

۵۱.همان، به نقل از افسانه های قدرت/۱۱۷.

۵۲.آموزشهای دون خوان/۱۱۱.

۵۳.چرخ زمان/۶۵.

۵۴. آموزشهای دون خوان/۹۹.

۵۵.آتشی از درون/۴۹.

۵۶.قدرت سكوت/۱۳.

۵۷.چرخ زمان/۴۰.

۵۸. حقیقتی دیگر/۴۶.

۵۹.همان/۴۷.

۶۰. تعلیمات دون خوان/۱۱۳.

۶۱.چرخ زمان/۴۰.

۶۲. حقیقتی دیگر/۴۸.

۶۳.همان/۲۶۰.

۶۴.همان/۲۶۱.

۶۵. آتشی از درون، كارلوس كاستاندا، مهران كندری/۹۱.

۶۶. هنر خواب بینی/۱۸۱.

۶۷.همان/۶۷.

۶۸.چرخ زمان/۴۰.

۶۹. تعلیمات دون خوان/۷۶.

۷۰. قدرت سكوت/۱۳.

۷۱.چرخ زمان/۳۴.

۷۲. سفر جادویی با كاستاندا/۲۱۰.

۷۳.چرخ زمان/۱۶۲.

۷۴.سفر به دیگرسو/۴۹ـ۵۰.

۷۵.چرخ زمان/۶۲.

۷۶.همان/۹۹.

۷۷.همان/۸۲، به نقل از سفر به دیگرسو.

۷۸.همان/۱۵۳، به نقل از افسانه های قدرت.

۷۹.كاستاندا و آموزشهای دون خوان، لوتار. ار. لوتكه. مهران كندری، ۱۲، میترا، تهران، ۱۳۷۵: چرخ زمان/۱۰۰.

۸۰.كاستاندا و آموزشهای دون خوان/۱۳.

۸۱.آتشی از درون/۸۳.

۸۲.همان/۸۲.

۸۳.چرخ زمان/۹۲، ۹۴.

۸۴.همان/۹۵، ۱۳۳، به نقل از افسانه های قدرت و حقیقت دیگر.

۸۵.همان/۱۱۳.

۸۶. ارض ملكوت، هنری كربن، دهشیری/۴۱.

۸۷.چرخ زمان/۸۹،به نقل از سفر به دیگرسو: كاستاندا و آموزشهای دون خوان/۱۲۷.

۸۸.همان.

۸۹.كاستاندا و آموزشهای دون خوان/۱۰۱.

۹۰.همان/۶۱.

۹۱.همان/۶۲.

۹۲.چرخ زمان/۴۷، به نقل از حقیقت دیگر.

۹۳.همان/۴۸.

۹۴.كاستاندا و آموزشهای دون خوان/۷۸: چرخ زمان/۸۱، به نقل از سفر به دیگرسو.

۹۵.سفر به دیگرسو/۳۰۰.

۹۶.همان/۳۱ـ۴۰.

۹۷. اسرار التوحید، محمد بن منور، تصحیح و تعلیق محمدرضا شفیعی كدكنی/۱۶۵، آگاه، تهران، ۱۳۶۶.

۹۸.بودیسم، راهول، قاسم خاتمی/۸۳.

۹۹. چپق مقدس، اپس براون، علی پاشایی/۱۱۰، چاپ اول، ۱۳۵۵.

۱۰۰.كاستاندا و آموزشهای دون خوان/۱۳۳.

۱۰۱.همان/۱۳۵.

۱۰۲.همان/۷۰.

۱۰۳.همان/۷۴.

۱۰۴.همان.

۱۰۵. حركات جادویی/۳۵ـ۳۶.

۱۰۶. هنر خواب بینی/۳۴.

۱۰۷.همان.

۱۰۸.كاستاندا و آموزشهای دون خوان/۱۲۸.

۱۰۹.همان/۱۲۴.

۱۱۰.چرخ زمان/۳۸.

۱۱۱. سفر به دیگرسو/۷.

۱۱۲. انسان و سمبل هایش، كارل گوستاویونك، ابوطالب صارمی/۱۷.

۱۱۳. عرفان و فلسفه، استیس، بهاءالدین خرمشاهی/۱۹، ۶۵، سروش، تهران، ۱۳۶۱.

۱۱۴. انسان و سمبل هایش.

۱۱۵.تعلیمات دون خوان/۲۱۹.

۱۱۶.همان/۲۲۰.

۱۱۷.همان/۷۷.

۱۱۸.همان.

۱۱۹. جهان مذهبی (ادیان در جهان امروز) هیأت مؤلفان، عبدالرحیم گواهی، ج۱/۷۴، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

۱۲۰.تعلیمات دون خوان/۱۳.

۱۲۱.همان/۷۳.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 8 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.