پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

شهریه ها هر سال گران تر می شود


بیش از 20 سال از تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی می گذرد, مجموعه ای كه در ابتدا با در اختیار گرفتن چند ساختمان قدیمی در چند شهر مهم با حداقل تعداد دانشجو كار خود را آغاز كرد و شهریه ثابت آن در سال 62, تنها هزار تومان بود امروزه با بیش از 240 واحد دانشگاهی در سراسر كشور و با بیش از 1 میلیون دانشجو و شهریه ثابت در سال 83 به طور متوسط 200 هزار تومان این هزینه ثابت است, هزینه هر واحد درسی به طور مجزا محاسبه می شود كه با افزودن آن به شهریه ثابت به رقمی بیش از 300 هزار تومان می رسد به گسترده ترین مجموعه دانشگاهی كشور مبدل شده است اوجگیری دانشگاه آزاد در دوران سازندگی و همزمان با ریاست جمهوری رئیس هیات امنای این دانشگاه آغاز ودر شهرهای زیادی دانشگاه آزاد به عنوان سمبل شهر تشكیل شد به طوری كه هنگام ورود به خیلی از شهرها این تابلو را مشاهده می كنید خوش آمدید, دانشگاه آزاد اسلامی واحد

در طنزها نیز این نكته بارها شنیده یا نوشته می شد كه اول در هر جایی دانشگاه آزاد تاسیس می شود و بعد نوبت برپایی شهر و هزاران نمونه دیگر. جالب اینكه هنوز بیش از 60 درصد درآمد دانشگاه، صرف عملیات عمرانی می شود.اما برای اطلاع از میزان هزینه ای كه كل دانشجویان این دانشگاه می پردازند، یك ضرب كوچك لازم است. اگر تعداد دانشجویان را حداقل 1 میلیون نفر و شهریه متوسط ثابت را همان 200 هزار تومان در نظر بگیریم، آنگاه به عدد 000/000/000/200 تومان و ساده تر 200 میلیارد تومان در هر ترم می رسیم!این روزها تعداد زیادی دانشجو با در اختیار داشتن برگه سه قسمتی واریز پول بانك ملی، در محل نام صاحب حساب، نام دانشگاه آزاد را می نویسند و راهی جز این كار ندارند چون تنها 18 درصد داوطلبان در دانشگاه های دولتی پذیرفته شده اند و مابقی به رغم نداشتن بنیه قوی اقتصادی، برای رهایی از عواملی مثل سربازی، دوباره خوانی برای كنكور و فرار از سركوفت اطرافیان و... باید این گزینه را انتخاب كنند.اگرچه دانشگاه آزاد این حسن را دارد كه داوطلب، رشته و محل تحصیلش را خودش انتخاب می كند در حالیكه در دانشگاه های دولتی این رشته ها هستند كه دانشجو را انتخاب می كنند.

امسال اما شهریه ثابت اكثر رشته ها به بالای 200 هزار تومان رسیده و هر واحد نظری هم 5300 تومان، هر واحد عملی هم با توجه به تخصصی و عمومی بودن و نوع آن بین 15 هزار تا 25 هزار تومان متغیر است و باید این نكته را متذكر شد: به رغم اینكه درصد تورم اسمی در كشور حدود 15 درصد است، تورم در این دانشگاه 30 درصد است و این یعنی اینكه ورودی سال 83، هزینه ای 2 برابر ورودی سال 80 می پردازد. البته هزینه دانشگاه آزاد هنوز از شهریه خیلی از مدارس غیرانتفاعی كمتر است. اگر بچه مدرسه ای داشته باشید و به این مدارس در مقطع دبیرستان سرزده باشید، می دانید از چه چیزی صحبت می كنیم. البته وزارت آموزش و پرورش شهریه ای را هر سال اعلام می كند ولی تفاوت شهریه های این مدارس با شهریه قانونی خیلی زیاد است و دیگر شهریه یك میلیونی، رقمی عادی برای این مدرسه ها شده. شهریه پیش دانشگاهی كه دیگر هیچ. شهریه دانشگاه آزاد در مقایسه با این مدارس چندان زیاد نیست. چون شهریه ثابت 2 ترم به علاوه هزینه واحدها را كه در نظر بگیریم، چیزی می شود در حدود 600 هزار تومان در هر سال. البته حواستان باشد این رقم ها برای رشته های غیرپزشكی است وگرنه در رشته های پزشكی شهریه ها و هزینه واحدها خیلی بیشتر است.مساله اصلی اینجاست كه رفتن به دانشگاه آزاد هم دیگر جزئی از هزینه خانوار شده است. در جامعه ای كه حتی دیگر لیسانس هم ارزشی ندارد، رفتن به دانشگاه به بخشی از زندگی روزمره جوان ها تبدیل شده. دیگر اضطراب و فشار كنكور برای آنها عادی است. آنها یعنی هم خود دانش آموزان و هم پدر و مادرها؛ پدر و مادری كه دعا می كند حداقل فرزندش در دانشگاه دولتی قبول شود تا هم جلوی فامیل بتواند قیافه بگیرد و هم زیر بار شهریه سنگین دانشگاه آزاد نرود. ولی با این حال تنها تعداد كمی در رشته های مورد علاقه شان در دانشگاه دولتی قبول می شوند و یك پدر با حقوق نه چندان زیاد می ماند و انتخاب بین دانشگاه رفتن یا نرفتن فرزندش. انتخاب پدر و مادرها هم معمولا اولی است و نتیجه این انتخاب اضافه شدن یك هزینه سنگین دیگر برای چهار، پنج سال به هزینه خانواده. خانواده ای كه تا الان هم هزینه زیادی را برای تحصیل فرزندش پرداخت كرده است، از پول روپوش و مداد گلی و دفتر نقاشی و سرویس و خورد و خوراك دبستان بگیرید تا شهریه های مدارس راهنمایی و دبیرستان غیرانتفاعی و بعد هم هزینه های جناب كنكور و آموزشگاه و تست و معلم خصوصی. این همه پول خرج می شود تا دوباره به دو راهی دانشگاه برسند و چهار، پنج سال دیگر پول خرج كردن. آدم دوست هم ندارد به آخرش نگاه كند. آخرش یعنی بعد از چهار، پنج سال و بعد این 16 و 17 سال درس خواندن.شاید زمانی دانشگاه آزاد رفتن مخصوص خانواده های پولدار بود. ولی این روزها این قضیه هم از بین رفته و خانواده های متوسط و متوسط رو به پایین هم بچه هایشان را به این دانشگاه می فرستند. یعنی همان هایی كه پدر خانواده یك كارمند ساده است یا یك راننده تاكسی یا یك بازنشسته ای كه در این سن پنجاه، شصت سالگی هم باید دوباره به فكر هزینه تحصیل بچه خودش باشد. خیلی دیگر از دانشجوهای دانشگاه آزاد هم هستند كه خانواده هایشان قادر به تامین این هزینه ها نبودند و خودشان دست به كار شدند. یعنی هم كار می كنند و هم درس می خوانند و...

این حرف ها كه تمامی ندارند. الان پای درد دل هر پدر و مادر دانشجوی دانشگاه آزاددار! بنشینی، سفره دلش بازمی شود. به هر حال فیش های سه قسمتی بانك ملی پر می شود و كلاس ها تشكیل می شود یا نمی شود و درس ها به زور یا بی زور پاس می شود و پروژه ها از روی هم كپی می شود و مدرك ها صادر می شود و از قابی آویزان و خیابان هایی كه آماده اند برای متر شدن.