پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

سرنوشت گاز, این سرمایه ملی


سرنوشت گاز, این سرمایه ملی

وجود منابع گاز و ارزان بودن قیمت آن در کشور, در کنار سیاست های غلط مدیریت انتقال و مصرف انرژی به بخش های مختلف کشور موجبات رشد فزاینده شدت مصرف گاز طبیعی در کشور, آن هم در بخش هایی نظیر مصرف خانگی و تجارت را موجب شده است که نسبت به بخش های تولید برق, صنایع انرژی بر و تبدیلا ت گازی باارزش افزوده و اشتغال زایی بالا , از اثرگذاری به مراتب کمتری در توسعه اقتصادی کشور برخوردارند

آمارها بیانگر آن است که گاز مصرفی در ساختمان های ایرانی ۶ برابر ساختمان های اروپایی است و تامین انرژی کشور (که در حال حاضر با اختصاص سهم بالا به گاز طبیعی دنبال می گردد) بدون در نظر گرفتن منافع ملی و ملا حظات مدیریت بهینه انرژی در کشور نه تنها انتخابی صحیح نبوده بلکه با رشد و توسعه اقتصاد ملی و منافع کشور نیز در تضاد و تناقض است. از این رو می بایست برنامه های انتقال حامل های انرژی و تامین انرژی مورد نیاز مناطق مختلف کشور مورد بازنگری و ارزیابی مجدد قرار گرفته و سیاست پردازی و تصمیم گیری ها در این زمینه بهبود یابد.

وجود منابع گاز و ارزان بودن قیمت آن در کشور، در کنار سیاست های غلط مدیریت انتقال و مصرف انرژی به بخش های مختلف کشور موجبات رشد فزاینده شدت مصرف گاز طبیعی در کشور، آن هم در بخش هایی نظیر مصرف خانگی و تجارت را موجب شده است که نسبت به بخش های تولید برق، صنایع انرژی بر و تبدیلا ت گازی باارزش افزوده و اشتغال زایی بالا ، از اثرگذاری به مراتب کمتری در توسعه اقتصادی کشور برخوردارند.

در جهان امروز تامین انرژی از طریق حامل های متنوع چون نفت، گاز (به صورت های مختلفی نظیر LNG، CNG، LPG، خط لوله، هیدرات و غیره)، فراورده های حاصل از نفت و گاز، برق و انرژی های تجدیدپذیر صورت می گیرد و تامین انرژی در کشوری مانند ایران با جغرافیایی گسترده و شرایط فیزیکی متفاوت نظیر تنوع ارتفاعات، آب و هوا، مسائل اجتماعی و مباحثی از این دست، در کنار بحث توجه به توسعه استان ها و عدالت محوری، نیازمند برنامه ریزی دقیق و علمی است.

براساس آمارهای موجود، میزان شدت مصرف انرژی در کشور ۷۱ برابر ژاپن، ۴ برابر کانادا و ۲ برابر چین است و اگر این روند رشد مصرف انرژی در کشور ادامه یابد و مدیریت صحیحی در خصوص توزیع و مصرف انرژی در کشور صورت نپذیرد در آینده نزدیک با بحران روبه رو خواهیم گردید.

لزوم تغییر در سیاست های مدیریت انرژی (تولید، توزیع و مصرف) در کشور بیش از حد تصور ضروری به نظر می رسد چرا که هم اکنون در ساختمان های کشور ۴۰ درصد انرژی الکتریکی و ۳۵ درصد انرژی گاز مصرف می شود و از سوی دیگر نه تنها توسعه بلکه ادامه زندگی نیز نیازمند انرژی است.

طبق پیش بینی های کارشناسان با ادامه روند فعلی، بدون در نظر گرفتن مصارف جدید نظیر صادرات به هند و پاکستان و افزایش نیاز تزریق گاز به ذخایر نفتی و همچنین بی توجهی کامل کشور به مقوله تبدیلات گازی و صنایع انرژی بر، طی سه یا چهار سال آینده تولید به ۵۵۲ میلیون متر مکعب و مصرف به ۷۴۴ میلیون متر مکعب خواهد رسید. بدین معنا که کشور ما در آینده ای نزدیک با سالانه ۱۹۲ میلیون متر مکعب کسری گاز روبه رو خواهد بود و کمبود گاز طبیعی برای تزریق به میادین نفتی (بحثی که هم اکنون نیز با آن روبه رو هستیم) دستیابی به تولید ۷ میلیون بشکه در روز در سال های آتی را نه تنها غیرواقعی می نماید، بلکه احتمال کاهش بهره برداری و تولید از مخازن نفتی را نیز قوت می بخشد.

میزان تولید گاز طبیعی در ایران در سال ۲۰۰۷ با افزایش ۳ درصدی نسبت به سال قبل از آن به ۱۱۱/۹ میلیارد متر مکعب رسید و با توجه به سهم ایران در تولید جهانی گاز در سال ۲۰۰۷ که ۳/۸ درصد بوده است، موجبات ارتقای ایران طی سه سال گذشته به چهارمین کشور بزرگ تولید کننده گاز را فراهم آورده است. از سوی دیگر میزان مصرف گاز طبیعی ایران براساس گزارش بریتیش پترولیوم درسال ۲۰۰۷ تنها به میزان ۱۰۰ میلیون متر مکعب کمتر از تولید این محصول گزارش شده است و با رشد ۲/۹ درصدی نسبت به سال قبل از آن به ۱۱۱/۸ میلیارد متر مکعب رسیده است.

در واقع ایران با سهم ۳/۸ درصد از کل مصرف جهانی سومین مصرف کننده گاز طبیعی پس از آمریکا با سهم ۲۲/۶ درصد و روسیه با ۱۵ درصد است که سوالا ت زیادی را در ذهن می پروراند!

همین مصرف بالا و آهنگ رشد روز افزون آن موجب شده تا نه تنها در فصول سرد سال گاز مورد نیاز برای تزریق به مخازن به مصارف خانگی اختصاص یافته وکشور را با زیان ملی مواجه سازد، بلکه فرصت های پیش روی دومین دارنده منابع گاز جهان را که طبق آخرین آمار سال ۲۰۰۷ حجم ذخایر گاز طبیعی اکتشافی در آن به ۲۷/۸ تریلیون متر مکعب می رسد، در حوزه صادرات گاز و توسعه صنایع وابسته به گاز طبیعی با چالش روبرو ساخته و منجر به تضییع فرصت های پیش رو در این صنعت گردد.

مسوولین اجرایی سیاست های کنترلی مصرف انرژی در کشور می بایست با الگوگیری و مشاهده چگونگی مصرف درکشورهایی که از این نعمت و سرمایه ملی برخوردار نیستند و با فرهنگ سازی از تضییع و به هدر رفتن این سرمایه ملی جلوگیری به عمل آورده و موضوع را برای آحاد جامعه و خود شفاف تر و روشن تر نمایند چرا که در آینده نه چندان دور افسوس این روزها دردی را از دردهای ما نخواهد کاست.

نویسنده : پیمان جنوبی