جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خرده جنایت های زن و شوهری


خرده جنایت های زن و شوهری

نگاهی به ۵ فیلم به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر

۱- نخستین فیلمی که در روز اول جشنواره در برج میلاد به نمایش درآمد فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو ساخته روح‌الله حجازی بود. فیلمی پرحاشیه که سال گذشته برای حضور در جشنواره مشکل ممیزی پیدا کرد و با روی کار آمدن معاونت سینمایی جدید توانست به جشنواره راه پیدا کند. زندگی مشترک به لحاظ مضمونی در راستای انبوه آثاری قرار می‌گیرد که طی سال‌های اخیر با مضمون خیانت و پنهانکاری ساخته شده اما رویکرد روح‌الله حجازی بیشتر متوجه تقابل زندگی سنتی و زندگی مدرن است. مشکل اصلی فیلم از جایی آغاز می‌شود که عمده آثاری از این دست با آن مواجهند یعنی بلاتکلیفی فیلمساز در موضع‌گیری صریح و ترس از تعبیرهای احتمالی یعنی کارگردان و نویسنده تنها به کنار هم قرار دادن دو سبک زندگی اکتفا کرده‌اند. تا جاهایی از فیلم به نظر می‌رسد که قرار است زوج تازه وارد روی زندگی زوج سنتی قصه که ابدا هم سنتی نیستند تاثیر داشته باشند و زندگی آنها را به چالش بکشند اما این مهم که می‌توانست برگ برنده فیلم باشد نیمه کاره رها می‌شود و طبعا اثری هم روی مخاطب ندارد. مشکل بعدی فیلم به ایده‌های معمولی و کاملا آشکار آن برمی‌گردد و از ورود فیلم به جایگاه یک اثر هنری جلوگیری می‌کند. تنها قرار دادن یک تسبیح در دستان یک مرد، نمی‌تواند شخصیت مذهبی و سنتی بسازد. شخصیت‌ها پر از تناقضند و تحولی هم در آنها صورت نمی‌گیرد. برای همین است که تنها نکته جذاب فیلم در مزه‌‌پرانی‌های حمید فرخ نژاد و پیمان قاسم‌خانی خلاصه می‌شود.

۲- عاشق‌ها ایستاده می‌میرند دومین فیلم جشنواره و کار اول فیلمساز جوانش است. فیلمی به غایت آماتوری که سوالی بزرگ را پدید می‌آورد. اینکه باید باور کنیم که چنین فیلم ضعیفی که به هیچ‌وجه در سطح مهم‌ترین جشنواره فیلم کشور است از بین حدود ۹۰ فیلم گزینش شده است. نکته‌یی که باورش می‌تواند برای آینده سینمای ایران ناامید‌کننده باشد.

۳-گنجشکک اشی‌مشی سومین فیلمی بود که در برج میلاد نمایش داده شد. فیلمی اپیزودیک به کارگردانی آقایان غلامرضا رمضانی، وحید نیکخواه آزاد و مسعود کرامتی. اپیزود سر و شکل موجهی دارد و تا حدودی امیدوار‌کننده است اما اپیزود دوم با آن شخصیت‌های تک بعدی و ایده‌های کهنه‌اش و حضور بی‌ربط یکی از شخصیت‌های اپیزود اول که کارکردی شبیه آکسسوار صحنه دارد، عملا تیر خلاص را بر پیکره اثر شلیک می‌کند. اپیزود سوم هم اپیزودی است فاقد هرگونه ایده تازه و کاملا تکراری. با موضوعی که نمونه خوبش را می‌توان در فیلم شهرزیبای فرهادی مشاهده کرد. در کل می‌توان گفت که هر سه اپیزود غیر از رویکرد پرداخت به مسائل کودکان و نوجوانان هیچ حلقه اتصالی ندارند و حضور یکی از شخصیت‌های اپیزود اول در اپیزود دوم شوخی زشتی است که کارگردان با مخاطبانش می‌کند.

۴- اما مهم‌ترین فیلمی که در روز اول جشنواره به نمایش درآمد فیلم بیگانه ساخته بهرام توکلی بود. توکلی که چند سال قبل با اقتباس از نمایشنامه باغ وحش شیشه‌ای، فیلم خوب و اثرگذار اینجا بدون من را ساخته بود، امسال هم برداشتی آزاد از نمایشنامه دیگر تنسی ویلیامز یعنی اتوبوسی به نام هوس انجام داده است. بیگانه واجد تمام خصوصیات آثار قبلی توکلی است. با این تفاوت که دیگر از آن روایت‌های ذهنی خبری نیست و تمام اینها جایش را به روایتی خطی و آدم‌هایی به‌شدت واقعی داده است. حالا اینکه توکلی تا چه حد به نمایشنامه ویلیامز وفادار مانده بحثی است که شاید بیشتر مناسب زمان اکران عمومی آن باشد اما تا همین جا هم بیگانه بهترین فیلم روز اول جشنواره و یکی از آثار خوب فیلمسازش است. توکلی با همین تعداد فیلم کمی که ساخته نشان می‌دهد تکلیفش با دنیایی که قصد خلقش را دارد معلوم است و این مهم را به راحتی می‌شود از سر و شکل منسجم بیگانه دید.

۵- سیزده هومن سیدی، آخرین فیلم روز اول، نسبت به آفریقا، فیلم اول سیدی، گامی رو به جلو است. سیدی با دستمایه قرار دادن اختلاف یک زوج و تاثیر آن بر زندگی فرزند نوجوان‌شان اثری جسورانه و به دور از رویکردهای معمول آموزشی این‌گونه آثار ساخته است اما متاسفانه علاقه سیدی به فرم‌های خاص و گرافیک ویژه قاب‌هایش، همانند آفریقا تا حدی به یکدستی فرمی اثر لطمه زده و کاش سیدی بتواند به این میزان شیفتگی‌اش نسبت به همین فرم‌ها، انسجام بیشتری ببخشد. سیدی می‌تواند در سال‌های آینده به یکی از فیلمسازان معتبر و صاحب سبک سینمای ایران بدل شود.

بهمن شیر محمد