سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

سرفصل گمشده


سرفصل گمشده

خانواده سالم، رؤیایی است که همه ما آن را در ذهن پرورانده و آرزوی رسیدن به آن را داریم، اما واقعاً بهترین راه تحقق این رؤیا چیست؟
بیشتر افراد تصور می کنند خانواده و داشتن کانون …

خانواده سالم، رؤیایی است که همه ما آن را در ذهن پرورانده و آرزوی رسیدن به آن را داریم، اما واقعاً بهترین راه تحقق این رؤیا چیست؟

بیشتر افراد تصور می کنند خانواده و داشتن کانون محبتی سالم از نقطه ازدواج شروع می شود، اما کارشناسان تأکید می کنند که نطفه خانواده سالم از دوران کودکی هر فرد شکل می گیرد. چرا که در اصل این پدر و مادرها هستند که افراد را برای زندگی سالم آماده می کنند و مسلماً برای رسیدن به این خانواده سالم باید سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و روحی افراد خانواده را تأمین کرد. این مهم حتماً نیازمند پیش نیازهای مختلفی است. برخی صاحبنظران خانواده سالم را ترکیبی از آگاهی ها و اعتقادات دینی و فرهنگی به همراه اطلاعات و مهارت های علمی، پزشکی و جسمی موردنیاز تعریف می کنند و البته واضح است که رسیدن به این الگو با برنامه ریزی جامع و مبسوط چندان مشکل نخواهد بود. اما تاکنون الگوی جامعی که تعریف دقیقی از معیارهای خانوده سالم ارائه کرده باشد، نداشته ایم.

دکتر «حسین ملک افضلی»، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت وگو با «ایران» با اشاره به این که باید فهرست پیش نیازهای خانواده سالم را تهیه و وظایف را به ۳ گروه تقسیم کرد، می گوید: «در بخش اول باید وظایف متعلق به پدر و مادرها را تهیه و ارائه کرد، سپس باید اقدام های لازم برای تغییر محتوای کتاب های درسی و شیوه آموزش را در آموزش و پرورش فراهم کرد و در بخش آخر به وظایف مهم صدا و سیما و رسانه های جمعی برای حرکتی هماهنگ و همسو پرداخت». وی پیش نیازهای اصلی تحقق خانواده سالم را دارای ابعادی روانی، جسمی و رفتاری می داند و خاطرنشان می کند: «برای داشتن خانواده ای سالم در بعد جسمانی باید از ابتدای کودکی به سلامتی، رشد و تغذیه توجه داشت. بخصوص درباره دختران توجه به تغذیه ضروری است. اگر تغذیه دوران کودکی آنها مطلوب نباشد، در دوران بارداری، حاملگی، زایمان، شیردهی و سالمندی دچار مشکلات فراوان می شوند. بسیاری از مشکلات هنگام زایمان آنها به دلیل فقر غذایی دوران کودکی یا کم خونی است. به علاوه در حوزه مسائل اجتماعی نیز دختران و پسران باید قبل از ازدواج از سواد و آگاهی لازم برای تشکیل خانواده و پذیرش مسئولیت در خانواده برخوردار شوند، چرا که ازدواج ناآگاهانه خانواده را دچار خسارات جبران ناپذیری می کند .»

وی با تأکید بر این که خانواده ها، آموزش و پرورش و صدا و سیما باید با روش های مناسب و متناسب با فرهنگ و اعتقادات جامعه، اطلاعات و مهارت های موردنیاز جوانان در این زمینه را به آنها بدهند، می گوید: «گاهی با جوانانی برخورد می کنیم که در هنگام ازدواج حتی کمترین آگاهی از مسائل زناشویی خود ندارند چه برسد به مهارت های تنظیم خانواده و مسائل رفتاری درون خانواده. در سنین نوجوانی است که باید به جوانان تفهیم کرد ازدواج شراکت مساوی ۲ نفر برای تشکیل زندگی با رعایت عدالت و احترام متقابل است، نه این که مرد در خانواده به عنوان فرد برتر و زن عبد و فرمانبر باشد. این آموزش ها بویژه برای پسران درخصوص آشنا شدن آنها با مسئولیت خود در قبال همسر و پدر بودن بسیار ضروری است».

وی با بیان این که در سنین نوجوانی همچنین باید پسران از رفتارهای پرخطر و مضر برای آینده خانواده به صورت جدی پرهیز کنند، می گوید: «طبیعی است در هنگام تشکیل خانواده نیز افراد باید آگاهانه و آزادانه همسر خود را انتخاب کنند و از تجربه و راهنمایی بزرگترها نیز برخوردار شوند. مسلماً این راهنمایی ها نباید موجب سلب آزادی بخصوص برای دختران شود. پس از تشکیل خانواده نیز باید برنامه ریزی مناسبی درخصوص زمان، تعداد و فاصله حاملگی ها به نحوی که سلامت مادر و کودک تأمین شود، صورت بگیرد .»

ملک افضلی توضیح می دهد: «در این زمینه باید حاملگی های قبل از ۲۰ سالگی، بعد از ۳۵ سالگی و به فاصله کمتر از ۳ سال مورد توجه قرار گیرد و با رعایت این نکات خانواده می تواند ۳ یا ۴ فرزند داشته باشد. این امر در کنترل رشد جمعیت نیز مؤثر خواهد بود یعنی ضمن تأمین سلامت خانواده، کنترل جمعیت نیز صورت گرفته است. استفاده از تنظیم خانواده به عنوان تأمین کننده سلامت مادر و کودک می تواند بسیار مطلوب تر باشد.» به گفته وی هم اکنون برای تأمین خانواده سالم در جامعه با مشکلات بسیاری روبه رو هستیم چرا که اساساً به تربیت جوانان با این هدف که بتوانند فردی متعادل، همکار و هماهنگ در خانواده باشند توجه نداریم. در واقع بیشتر دغدغه کنکور و اشتغال جوانان را داریم تا توجه به مسائل تربیتی آنها.

ملک افضلی با بیان این که به جز آموزش های رسمی در مدرسه، آموزش زندگی به جوانان نمی دهیم، اظهار می کند: «گاهی جوانان اطلاعات موردنیاز خود در این موارد را از طرق دیگری کسب می کنند که این سبب گمراهی آنها می شود. البته جبران این نقص در مشاوره های قبل از ازدواج نیز با مشکلات بسیاری روبه رو است .»

وی با تأکید بر این که تدوین الگویی جامع برای داشتن خانواده سالم ضروری و نیازمند برنامه ۲۰ ساله دقیقی است، می گوید: «برای این منظور باید والدین، مدرسه و وسایل ارتباط جمعی با یکدیگر هماهنگ شوند و شاید از این طریق پس از ۲۰ سال آثار نسل جدیدی را ببینیم که با مسئولیت های خود رشد کرده و از مهارت های لازم برخوردارند».

ملک افضلی اتخاذ تصمیم برای تدوین الگوی خانواده سالم را اورژانسی می داند و تصریح می کند: «شاید شورای عالی انقلاب فرهنگی با توجه به مسئولیتی که دارد بتواند چنین موضوعی را مطرح و راهکارهای موردنیاز در این زمینه را با توجه به نظر علما، متخصصان و آگاهان این حوزه اتخاذ کند .»

درصد خانواده های سالم ، کم است

دکتر سیدحسن حسینی، جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز خانواده را از نظر جامعه شناسان ، گروه و نهاد اجتماعی متشکل از ۲ نفر و بیشتر می داند و می گوید: «در مجموع خانواده به زن و مردی اطلاق می شود که با هم روابط زناشویی دارند یا ۲ نفری که با هم روابط سببی و نسبی دارند و براین اساس نهاد مذکور وظایف و مسئولیت هایی نسبت به اعضای خود برعهده دارد که از جمله آنها می توان به وظایف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و جنسی اشاره کرد .»

وی می افزاید: «هرگاه اعضای خانواده به هر دلیل نتوانند وظایف خود را به نحو احسن اجرا کنند، هر یک از اعضای خانواده احساس خوشایندی نسبت به با هم بودن نداشته باشند و رابطه عاطفی آنها تضعیف شده باشد، آن خانواده، ناسالم تلقی می شود. همچنین اگر مرد در خانواده نتواند وظایف اقتصادی خود را نسبت به سایر اعضا انجام دهد یا خانواده ای در روابط خود با سایر افراد و گروه های جامعه مشکل داشته باشد، نمی توان به آن خانواده سالم گفت .»

حسینی با اظهار تأسف نسبت به این که امروز درصد بسیار کمی از خانواده های ما سالم هستند توضیح می دهد: «به عنوان مثال در روابط اقتصادی خانواده های کنونی، شاهد بیکاری هستیم و تعدادی از مردان بیکار ازدواج نکرده و نمی توانند وظایف خود را انجام دهند. از سویی ممکن است فردی ازدواج نکرده، در سن اشتغال بیکار باشد و هزینه های او را خانواده تأمین کند. همین خانواده نیز ناسالم محسوب می شود، چرا که درآمد خانوار صرف هزینه فردی می شود که توان تأمین خود را ندارد .» به گفته وی اغلب افراد شاغل نیز به علت نابرابری سطح دستمزدها و هزینه های روزمره ناچار به اضافه کاری اند یا چند شغل دارند. در نتیجه از حضور فیزیکی و معنوی آنها در خانواده کاسته می شود. در این صورت، در درازمدت شاهد کاهش فاصله فکری و عاطفی فرزندان و والدین و زن و شوهر خواهیم بود. این وضع جدای از شرایط اقتصادی در سایر حوزه ها نیز وجود دارد.

وی تأکید می کند: «باید شرایط بیرونی خانواده ها بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا آنها از هرگونه خطر مصون بمانند بنابراین قبل از ارائه الگو برای خانواده باید برای کل جامعه الگویی ارائه کرد تا به خانواده ای سالم دست یافت. البته در این زمینه سازمان های مددکاری اجتماعی کمک بسیار بزرگی خواهند بود. البته این سازمان ها در کشور چندان گسترش نیافته اند.»