سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

صناعات خمس و مبادی استدلال


صناعات خمس و مبادی استدلال

شایان توجه است که مواد به کار رفته در استدلال از دو حال خارج نیست یا نیاز به اثبات دارد و یا نیازی به آن ندارد

● اهداف کلّی

اهداف کلّی درس شانزدهم این است که دانش پژوه :

۱) جایگاه صناعات خمس را در منطق بشناسد ؛

۲) با مواد و مقدمات استدلال آشنا شود .

● اهداف رفتاری

دانش پژوه محترم ، انتظار می رود پس از فراگیری این درس بتوانید :

۱) ضرورت صناعات خمس را توضیح دهید ؛

۲) قضایای یقینی و انواع آن را تعریف کنید ؛

۳) مظنونات را با ذکر مثال بیان کنید ؛

۴) دو معنا برای مشهورات ذکر کنید. منظور از مشهورات در صناعات کدام است ؟

۵) وهمیات را با ذکر مثال بیان کنید ؛

۶) مسلّمات را تعریف و برای اقسام آن مثالی ذکر کنید ؛

۷) مقبولات را با ذکر مثال تعریف کنید ؛

۸) مشبّهات را بیان کنید و علت رواج آنها را در اندیشه ها توضیح دهید ؛

۹) مخیّلات را با ذکر مثال تعریف کنید .

● صناعات خمس

دانستیم که برای کشف مجهول از طریق فکر، دست کم دو شرط اساسی وجود دارد :

۱) انتخاب معلومات مناسب و صحیح ؛

۲) تنظیم و صورت بندی درست آنها .

فقدان هر یک از این دو شرط ، مانع رسیدن به حقیقت خواهد بود . اگر ذهن در جریان تفکر دچار خطا شود، منشأ آن دست کم نبود یکی از دو شرط مذکور است . بنابر این، اگر منطق معیار سنجش خطایِ اندیشه است، باید قواعد عام اندیشه را در هر دو نوع خطا بیان کند . با این وصف، درستی یک استدلال بر دو رکن استوار است : ماده و صورت .

موضوع صناعات خمس، بررسی استدلال به جهت مواد آن است و مراد از ماده استدلال ، نوع قضایایی است که نتیجه استدلال بر آنها مبتنی است .

● مبادی و مقدمات استدلال

مواد به کار رفته در استدلال بر اساس استقرا هشت قسم است : یقینیّات ، مظنونات ، مشهورات ، وهمیّات ، مسلّمات ، مقبولات ، مشبّهات و مخیّلات .

شایان توجه است که مواد به کار رفته در استدلال از دو حال خارج نیست : یا نیاز به اثبات دارد و یا نیازی به آن ندارد . حال اگر ماده ای در هر یک از هشت دسته فوق محتاج اثبات و بیان نباشد، مبدأ و اگر نیازمند استدلال باشد، فقط ماده نامیده می شود . روشن است که تمام دانش های بشری ناگزیر باید به مبادی منتهی شود ؛ زیرا در غیر این صورت، دستیابی به علم هرگز ممکن نخواهد شد .(۲۶)

۱) یقینیات

یقین نزد منطقیون در دو معنا به کار می رود :

الف) تصدیق جازم، اعم از این که مطابق واقع باشد یا نباشد، بر اساس تحقیق باشد یا تقلید باشد یا نباشد( یقین به معنای اعم ) ؛

ب) تصدیق جازم مطابق واقع که بر اساس تحقیق باشد ( یقین به معنای اخص ) .

تصدیقات یقینی خود به اعتباری بر دو قسمند : ضروری و نظری .

تصدیقِ یقینیِ بدیهی ( ضروری ) ، تصدیقی است که بدون هر گونه تلاش فکری به دست آمده و تصدیقِ یقینیِ نظری ، تصدیقی است که از راه فکر و با استفاده از تصدیقات بدیهی حاصل آمده است . تصدیقات یقینی ضروری در منطق اصول یقینیّات خوانده می شوند و مبنای همه دانش های یقینی بشرند .

اصول یقینیات بر اساس استقرا شش قسمند :

الف) اوّلیات

قضایایی که در آنها صرفِ تصوّر طرفین - موضوع ، محمول و یا مقدّم و تالی - و نسبت بین آن دو برای تصدیق کافی است و نیازمند اثبات نیستند ، اولیات خوانده می شوند ؛ مانند اجتماع نقیضین محال است ، کل بزرگ تر از جزء خود است . اگر قضیه ای اوّلی باشد ، امّا تصدیق نشده باشد از آن روست که طرفین آن به درستی تصوّر نشده است .

ب) مشاهَدات ( محسوسات )

قضایایی هستند که صرف تصور طرفین و نسبت بین آن برای تصدیق کفایت نمی کند بلکه انسان علاوه بر این، از حسّ بیرونی (حواس ظاهری) و یا از حسّ درونی در تصدیق به این قضایا کمک می گیرد ؛ مانند آسمان آبی است ، اکنون بسیار خرسندم . به قضایایی که با حسّ ظاهر ادراک می شوند حسیات و به قضایایی که با حسّ باطن درک می شوند وجدانیّات نیز می گویند .

ج) مجرّبات

قضایایی هستند که علاوه بر تصور طرفین و نسبت بین آن محتاج به تکرار مشاهده و تشکیل قیاس خفی هستند . مثلاً هر گاه به طور مکرر ملاحظه شود که فلزات مختلف بر اثر حرارت منبسط می شوند و این رخداد ( انبساط ) با این مقدمه : هر گاه امری به گونه ای واحد تکرار شود مستند به سببی معیّن است و نیز این مقدمه که هر گاه علت موجود باشد، معلول نیز موجود است مقرون شود، نتیجه خواهیم گرفت که فلزات بر اثر حرارت منبسط می شوند . (۲۷)

د) حدسیّات

گاه انسان از راه قوه حدس بر قضیه ای وقوف یافته و آن را تصدیق می کند . چنین قضیه ای حدسیه نام دارد ؛ مانند تصدیق به این که نور ماه از آفتاب است . ذهن در این مورد با ملاحظه این که متناسب با تغییر محل ماه و آفتاب و دوری و نزدیکی آن ها، قسمت روشن ماه تغییر می یابد و نیز پس از ملاحظه خسوف ، ناگهان متوجه می شود که نور ماه مستفاد از خورشید است .

در میان صاحب نظران در باره تعریف و ماهیت حدس اختلاف نظر وجود دارد : برخی آن را فکر سریع و بعضی دیگر آن را درجه ای از الهام غیبی دانسته اند .

ه ) متواترات

وقتی به سبب گزارش افراد بسیاری که تبانی آنها بر دروغ و اتفاق آنها در فهم غلط واقعه عادتاً امکان پذیر نباشد، قضیه ای تصدیق شود آن قضیه را متواتر می نامند ؛ مانند گلستان از سعدی است ، اقیانوس منجمد شمالی در قطب شمال است .

و) فطریات

فطریات قضایایی اند که تصدیق آنها علاوه بر تصور طرفین و نسبت بین آن ، به امر دیگری نیز نیازمند است . در فطریات هیچ گاه استدلال هنگام تصور طرفین از ذهن جدا نیست ؛ مانند عدد چهار زوج است . روشن است که صرف تصور عدد و زوج موجب چنین تصدیقی نمی شود بلکه این تصدیق نیازمند استدلالی است که در ذهن حضور دارد ؛ مثل عدد چهار بر دو قسمت مساوی قابل تقسیم است. هر عددی که بر دو قسمت مساوی قابل تقسیم باشد زوج است. پس عدد چهار زوج است . بنابراین، می توان گفت : فطریات قضایایی اند که قیاس آنها با خودشان همراه است .

۲) مظنونات

مظنونات ، یعنی قضایایی که ذهن آنها را می پذیرد ، اما نه با تصدیق ثابت جازم ، بلکه همواره امکان نقیض آن نیز به ذهن می آید ، ولی ذهن آن را بر نقیضش رجحان می دهد ؛ مانند هر کس شبانه در کوی آمد و شد دارد ، قصدی سوء دارد .

ظن معانی متعددی دارد که عبارتند از : الف) باور غیر جازم ؛ ب) آنچه یکی از سه خصلت یقین معتبر(۲۸) در باب برهان را نداشته باشد ؛ مثل ظن صرف ، قول جازم غیر مطابق ، قول جازم مطابقِ غیر ثابت ؛ ج) تصدیق مطابق غیر ثابت .

مراد از ظن در صناعات خمس ، باور غیر جازم است ؛ یعنی تصدیقی که خلاف آن محال نیست .

۳) مشهورات

مشهورات در دو معنا به کار می رود :

الف) مشهورات به معنای اعمّ . مراد از آن قضایایی است که مورد قبول و اعتقادِ همه یا بیشتر مردم یا اعتقاد بسیاری از دانشمندان یک علم است ، هرچند سبب چنین قبولی یقینی بودن آن باشد. مانند تسلسل محال است ، کل از جزء خود بزرگ تر است . مشهورات به معنای اعم ، یقینیات شش گانه را نیز شامل می شود .

ب) مشهورات به معنای اخصّ ( مشهورات صرف ) عبارت است از : باورهایی که عموم مردم به دلیل گرایش های روانی ، عواطف درونی و اموری از این قبیل آن را قبول دارند . رواج چنین عقیده ای از آن جهت که این قضایا حاکی از حقیقتی در عالم واقع باشد نیست . در صناعات خمس، منظور از مشهورات قضایایی است که تصدیق آنها جز از طریق شهرت حاصل نمی شود . ( مشهورات صرف )

نکته مهم : قضیه مشهور لزوماً صادق نیست . چه بسا قضیه ای باطل بین قوم و یا طایفه ای شهرت پیدا کند .

۴) وهمیّات

وهمیات عبارتند از : قضایای کاذبی که قوه وهم برخلاف عقل آنها را صادق و بدیهی می شمارد و موجب اعتقاد به آنها می شود ؛ مثل مرده ترس آور است ، هر موجودی مکان دارد .

قوه وهم دو نوع حکم دارد :

الف) حکم در امور حسی ؛ مثل یک جسم ممکن نیست در دو مکان باشد .

ب) حکم در امور عقلی ؛ مثل هر چه قابل اشاره نباشد موجود نیست .

چنین احکامی همواره نادرست است ، امّا به دلیل غلبه وهم پذیرفته می شود . بنابراین، وقتی احکام عقل مبتنی بر محسوسات و موافق آن باشد ، وهم آن را می پذیرد ؛ و حکم صادر از سوی آن نیز صادق خواهد بود. مثل یک جسم ممکن نیست در دو مکان باشد . اما وقتی که عقل به حقیقتی خلاف حس می رسد ، وهم از قبول آن سر باز می زند و به قضیه ای کاذب حکم می کند. مثل هر چه قابل اشاره نباشد موجود نیست . به این ترتیب، روشن می شود که منظور از وهمیات در صناعات خمس ، دسته دوم ( حکم وهم در امور عقلی ) است .

۵) مسلّمات

مسلّمات عبارتند از : قضایایی که مورد قبول مخاطبند و در جریانِ بحث به منظور ملزم کردنِ مخاطب به قبول نتیجه مورد نظر به کار می روند .

قضایای مسلّم بر سه قسمند :

الف) مسلّم نزد همگان ؛ مثل یقینیات ؛

ب) مسلّم نزد گروهی خاص ؛ مثل تسلسل محال است ( نزد فیلسوفان و متکلّمان ) ؛

ج) مسلّم نزد فردی خاص .

گاهی مسلّمات به قضایایی گفته می شود که مبتدی در ابتدای آموختن به جهت سهولت یادگیری یک علم باید مسلّم بشمارد تا پس از آن و در جای مناسبِ خود ، درستی آن برای وی اثبات گردد . مسلّمات به این معنا از قلمرو صناعات خمس بیرون است .

۶) مقبولات

مقبولات عبارتند از : قضایایی که افراد مورد وثوق اجتماع ، مانند رهبران دینی و فکری بیان داشته اند و به همین جهت مردم بدون هر گونه استدلالی آن را می پذیرند . کلمات قصار و مثل ها از جمله مقبولاتند ؛ مثل حسود سیادت نمی یابد ، از محبت خارها گل می شود .

۷) مشبّهات

مشبّهات عبارتند از : قضایای کاذبِ صادق نما که بر دو قسمند :

الف) قضایای کاذب شبیه به یقینیات و بدیهیات ؛ مثل انسان شیر می خورد ( در حالی که مراد از شیر ، حیوانِ درنده باشد ) ؛

ب) قضایای کاذب شبیه به مشهورات ؛ مثل خداوند نور است ( در حالی که مقصود از نور ، نور محسوس باشد ) .

بنابر آنچه ذکر شد، می توان نتیجه گرفت که اگر چه در مشبّهات اشتباهی وجود دارد امّا به وجهی حق و به وجهی باطل است و همین دو گانگی باعث رواج آنها نزد عقول و اندیشه ها می شود .

۸) مخیِّلات

مخیلات عبارتند از قضایایی که قوه خیال را تحریک کرده و موجب انقباض و انبساطِ روحی در انسان ها می شوند . تشبیهاتِ بدیع ، مبالغه های لطیف و اغراق های ظریف همه از این دسته اند ؛ مثل صبح انعکاس لبخند توست ، حنجره ها روزه سکوت گرفتند .

در خاتمه بحث مبادی استدلال توجّه به این نکته حایز اهمیت است که گاه یک قضیه صلاحیت دارد به اعتبارات مختلف عناوین متعددی را بپذیرد، مانند قضیّه کل از جزء خود بزرگ تر است که از یقینیّات - اولیّات - است به اعتباری از مشهورات و به جهتی دیگر حتی می تواند از مسلّمات به شمار آید.

● چکیده

۱) موضوع صناعات خمس بررسیِ استدلال از جهت مواد آن است . منظور از ماده استدلال نوع قضایایی است که نتیجه استدلال بر آنها مبتنی است .

۲) مواد به کار رفته در استدلال هشت قسم است : یقینیات ، مظنونات ، مشهورات ، وهمیات ، مسلّمات ، مقبولات ، مشبّهات و مخیِّلات .

۳) اگر ماده استدلال نیازمند اثبات نباشد مبدأ و در صورت نیازمندی تنها ماده نامیده می شود .

۴) قضایای یقینی اگر مسبوق به اثبات از راه فکر با قضایای یقینی پیشین باشند نظری و اگر به قضیه ای پیشین مبتنی نباشند ضروری ( بدیهی ) هستند .

۵) قضایای یقینی عبارتند از : اوّلیات ، مشاهَدات ( محسوسات ) ، مجرَّبات ، حدسیات ، متواترات و فطریات .

۶) مقصود از مظنون در باب صناعات خمس، باور غیرجازم است .

۷) مشهور در دو معنای اعم و اخص به کار می رود و مراد از مشهور در این مبحث، مشهور به معنای اخص است که مشهورات صرف نیز نامیده شده اند .

۸) قضیه مشهور لزوماً صادق نیست و چه بسا در عین شهرت باطل نیز هست .

۹) قوه وهم دو نوع حکم دارد : حکم در امور حسی و حکم در امور عقلی . منظور از وهمیات در صناعات خمس حکم وهم در امور عقلی است .

۱۰) مسلّمات سه دسته اند که عبارتند از : مسلّمات نزد همگان ، مسلّمات نزد گروهی خاص ، و مسلّمات نزد فرد خاص .

۱۱) کلمات قصار و ضرب المثل ها از جمله مقبولاتند .

۱۲) قضایای مشبَّهه دو گونه اند : الف) قضایای کاذبی که شبیه به یقینیات و بدیهیاتند ؛ ب) قضایای کاذبی که شبیه به مشهوراتند .

۱۳) تشبیهات بدیع ، مبالغه های لطیف و اغراق های ظریف از جمله مخیِّلاتند .