دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
جلوه های ریحانگی زن
زیباترین و رساترین واژه برای بیان خصلت ویژه زن، «ریحانگی» است. ریحانه یعنی گل لطیف، زیبا، خوشبو و شاداب. امیرمومنان(ع)زن را با این صفت وصف فرموده است: «المَرأَةُ رَیحانَةٌ: زن ریحانه است.» ...
زن و ریحانگی او، جلوههای گوناگونی دارد که در آستانه روز زن بهطور گذرا به آن میپردازیم.
● محوریت در زندگی
وجود زن چنان پُرجاذبه است که شوهر و فرزندان را به سوی خود جذب میکند و آنها را گرد وجود خود میگرداند. هسته مرکزی خانواده، زن است و اجزا و اعضای خانواده، پیرامون او میگردند. زنانی که ظرفیتشان اندک باشد یا تربیت نشده باشند یا ارزش خود را نشناسند، درصدد برمیآیند که از این «محور بودن» سوءاستفاده کنند. در این صورت، محور متزلزل و گردش آن ناموزون و کارخراب میشود. زن که محور خانواده است، باید در ایفای درست این نقش مهم، کوشا باشد و شایستگی خود را به ظهور رساند و شوهر و فرزندانش را بهگونهای موزون، پیرامون خود بگرداند.
● مایه آرامش خانواده
هر قدر مرد مقتدر باشد، زن باعث آرامش او است. همانطور که مرد نیز پناهگاه زن است و زن هر اندازه که توانمند باشد، به این پناهگاه نیاز دارد. آفریدگار حکیم چنین تقدیر کرده و چنین آفریده است که زن، مایه آرامش مرد باشد و مرد، پناهگاه زن. فرزندان نیز از آغاز خلقتشان تا هرچه که برومند شوند، به این مایه آرامش نیاز دارند. جانمایه این خصلت به دست آفریدگار حکیم در سرشت زن نهاده شده و زن باید آن را شکوفا کند و آدابش را نیکو فراگیرد و در عرصه خانواده عرضه کند.
● حرمت نهادن به غیرت شوهر
غیرت، گوهری است ارجمند که خداوند حکیم در وجود مرد نهاده است. مردان با تکیه بر این جانمایه گرانمایه است که از عفت زن پاسداری میکنند و حتی در این راه جان میبازند. فایده غیرت فقط برای مرد نیست، همه اعضای خانواده و جامعه از آن بهره میبرند و بیشترین سهم آن را زن میبرد، حتی بیش از مرد. درست است که حیا و عفت زن گوهری است مانند غیرت مرد که آفریدگار حکیم آن را در وجود او نهاده است اما غیرت مرد در حفاظت از حیا و عفت زن، نقش مهمی دارد. اگر مرد کمغیرت یا بیغیرت شد، زن بهتدریج کمعفت یا بیعفت خواهد شد و آنگاه است که خانواده و جامعه پلید میشوند. از اینروست که ریحانه فرزانه بر حریم غیرت مردش حرمت مینهد و این نعمت ارجمند را برای خود و شوهر و جامعهاش محفوظ میدارد و آن را از آسیب مصون میدارد. چون وجود زن و عفت او برای مرد بسیار ارزشمند است، در نگهداری از آن سخت میکوشد و نه تنها ربودن این در گرانسنگ را برنمیتابد، بلکه نگاههای بد را هم به او تاب نمیآورد. از سختترین و بدترین حالتها برای مرد غیرتمند آن است که به ناموسش بیحرمتی شود. ریحانگان، با درک صحیح این صفت و حالت مرد، نباید کاری کنند که غیرت مرد تحریک شود. اگر فطرت مرد سالم بماند، درباره همسرش انحصارطلب است و حس انحصارطلبیاش چنان نیرومند است که حتی نگاه دیگران به همسرش را برنمیتابد.
● قهرمانسازی در ذهن فرزندان
جایگاه ویژه پدر و مادر در ذهن و دل فرزند، بر همگان آشکار است و جایز نیست هیچکس به این جایگاه صدمهای بزند یا آن را ویران کند. بر همسران واجب است که هر کدام حرمت دیگری را نزد فرزندان عظیم شمارند و آن «جایگاه ویژه» را بالا و بالاتر ببرند تا فرزندان حرمت هر دوی آنها را بزرگ شمارند و به پدر و مادر احترام بگذارند. اکنون سخن با ریحانگان است؛ فرزندان، نیازمند قهرمانی آرمانیاند که او را الگوی خود قرار دهند و در زندگی به وی اقتدا کنند و به او ببالند. بهترین کس برای ایفای نقش این قهرمان آرمانی، پدر است. نقش پدر در این عرصه، بیبدیل است همانگونه که نقش مادر نیز در جایگاه خود، بیبدیل است. ریحانه عارفه آن است که همواره این نقش را برجستهتر و پررنگتر و از کمرنگ یا بیرنگ یا خراب شدن آن پیشگیری کند. رنجش یا دلخوری احتمالی زن از شوهر، هرگز او را از ایفای این وظیفه باز نمیدارد و تخریب شخصیت پدر در ذهن و دل فرزند اصلا در شأن زن نیست.
● صفابخش بوستان خانواده
مدیریت زندگی خانوادگی، به دو عنصر اصلی نیاز دارد؛ عقلانیت و لطافت. هر کدام از این دو عنصر از زندگی حذف شود، چرخ زندگی میلنگد. اگر زن و مرد که مدیران اصلی خانوادهاند، در کنار هم که قرار گیرند، این دو را تامین میکنند. زن با وجود سرشار از عاطفه خود، سهم بیشتری در لطافتبخشی عاطفی خانواده دارد. این از هنرهای زن است زیرا وجود زن، لطیف است. او با حضور خود و با عاطفهاش، خشکی و خشونت را از زندگی میزداید. بوستان زندگی، شادابی خود را از وجود زن میگیرد. از جاهایی که ریحانگی زن به وضوح نمایان میشود، همینجاست. اگرچه زن و مرد هر دو باغبان بوستان زندگی خانوادگیاند اما سهم زن در طراوتبخشی به این بوستان بسیار بیشتر است. مگر گلستان بدون جلوهگری گل و ریحان وجود مییابد؟ گلستان بدون گل و ریحان، گلستان است. زن زیرک، آن است که ریحانگی خود را نیکو دریابد و گلستان خانواده را با گلبرگهای لطیف وجود خود، خرمی بخشد و با عاطفه و ریحانگی که جانمایه آن را خداوند در سرشت او نهاده است، زندگی خانوادگی را همواره لطیف و شاداب نگه دارد.
● کدبانو بودن
زن اگر هزار هنر داشته باشد، اما «کدبانو» نباشد و کدبانویی را نداند، هزار هنرش کمرنگ میشوند. کدبانو یعنی بزرگْبانو و این خصلتی است که جزو ذات زن است و زیبنده وجود او است. از نمادهای پُرجلوه ریحانگی، کدبانو بودن است. زنی که کدبانو نباشد، یکی از خصایص اصلی و دانهدرشت ریحانگی را ندارد یعنی نقص بزرگی دارد. مدیریت داخلی منزل، هنر شوهرداری، مهارت فرزندداری، هنر آشپزی، توانایی رسیدگی به نظافت خانه و تمیز و شاداب نگهداشتن محیط منزل، از نشانههای فرزانگی ریحانگان است. هنرها و توانمندیها و دانشهای زن، هرکدام به جای خود اما هنر کدبانویی جایگاهی ویژه دارد. اگر زن، دانشجو یا دانشمند، هنرجو یا هنرمند، کارآموز یا کارمند، نویسنده و حتی ثروتمند باشد و برای کارهای خانه، خدمتکار داشته باشد، باز هم باید کدبانو باشد. کدبانو بودن فقط به معنای انجام دادن کارهای خانه نیست، این کار را خدمتکار نیز میتواند انجام دهد، کدبانوبودن، هنری و حالتی و لطافتی و ظرافتی روانی و اخلاقی است. اینکه میگویند: «فلانی از هر انگشتش هنری میبارد»، بیشتر منظور هنر کدبانو بودن است. زنان هر اندازه که از جایگاه، ثروت و موقعیت اجتماعی برخوردار باشند، نباید از کدبانویی استعفا دهند و این بخش ارزشمند روانی خود را تعطیل کنند.
● احترام به خویشاوندان همسر
خویشاوندان مرد و زن، از موضوعهای مهم زندگی زوجهاست و تاثیر آن، چه مثبت و چه منفی، در روند زندگی خانوادگی برجسته. ریحانگان عارفه، اقوام همسر را، بهخصوص والدین او را محترم میشمارند و ایشان را عزیز میدارند. تکریم آنها، تکریم همسر است. عزیزداشتن گوشواره، عزیزداشتن گوش است. خویشاوندان همسر را حرمت نهادن، عزیزکردن خود است. کسانی را میشناسیم که عروسشان را بیش از پسرشان دوست دارند پس چرا ریحانه فهیمه، با زیرکی و فرزانگی، خود را در چشم و دل بستگان شوهرش عزیز نکند و نیز از این طریق، بر محبوبیت خود در دل همسرش نیفزاید؟ شرط خردمندی و هوشمندی است که با خوبان خویشاوندان همسرمان به نیکی رفتار کنیم و با بدانشان مدارا. نیکی و مدارا، دو ستون استوار برای ساختار کانون حیات خجسته است.
● حفاظت از شوکت شوهر
اقتدار شوهر و عزت و شوکت او، از جانمایههای گرانسنگ زندگی خانوادگی است. این صفت و حالت، از پایههای زندگی زن و شوهر است. از اینرو ریحانگان باید مردانگی مردشان را پاس بدارند. حرمت او را نگه دارند و آن را پرورش و افزایش دهند که خودشان بیش از همگان به آن نیاز دارند. زن از مرد حقیر خوشش نمیآید. مرد مطلوب زن، مردی است که مقتدر و عزتمند و توانمند باشد بنابراین ریحانگان برای دل خود، برای مصلحت زندگی، برای سرافرازی فرزندان و برای خشنودی همسرشان و رضایت خدا، باید از عزت و شوکت همسرشان محافظت کنند هم در کردار، هم در گفتار، هم نزد او، هم در غیاب او، هم نزد فرزندان. چوب حراجزدن به این سرمایه گرانقدر، زیانی است بیجبران که در شأن هیچ ریحانه فرزانهای نیست و پاسداشت این گوهر ارزشمند، سودی است سرشار که شایسته ریحانگان فرزانه است.
● امیدبخشی و دلبری
امیددادن به شوهر و دلگرمکردن او از هنرهای ریحانه است. مرد در کشاکش دهر، دستخوش تلاطم میشود. امواج پرخروش دریای جامعه، بر گُرده جان او تازیانه میزنند و گهگاه وی را سخت به صخرهها میکوبند، چنانکه گاه نزدیک است استخوانهایش خُرد شوند. گردابهای مهیب مسوولیتهای اجتماعی، او را به فراز میبرند و فرود میآورند، چندان که گاهی سرگیجه میگیرد و از مدار تعادل خارج میشود. آنگاه با تنی خسته و دلی شکسته، کوفته و مجروح، ناامید و حیران، به خانه میآید و خود را با همه وجود در آغوش ریحانه میافکند و به او پناه میبرد. خود را به او میسپارد و از وی یاری میطلبد. در چنین حالتی، ریحانگی زن مرهمی است شفابخش بر زخمهای مرد و پناهگاهی است آرامشبخش برای روح خسته و مجروح او و دلداری و همدمی و امیدبخشی، معجزهای است که مرد را حیاتی نو میبخشد. یکی دیگر از جلوههای هنری ریحانه آن است که چشم و دل همسرش را چنان پر کند که جای خالی برای نفوذ دیگران نماند. ریحانه باید چنان ریحانگی کند که مشام جان همسرش نیازمند بوییدن گلهای دیگر نباشد.
● رازداری
اینکه نزد مردمان معروف شده زن رازدار نیست و نمیتواند اسرار خود، همسر و خانوادهاش را محفوظ بدارد، عمومیت ندارد. یعنی آفرینش زن اینگونه نیست که توان رازداری نداشته باشد. زنان بافضیلت، مانند مردان بافضیلت، «اسرار مگو» را نمیگویند و رازهای محرمانه را محترم میشمارند و زنان بیفضیلت، مانند مردان بیفضیلت، رازهای پنهان را آشکار میکنند و اسرار محرمانه را حرمت نمینهند. خداوند که آفریننده زن و مرد است، فرموده است: «زنان لباس شما مرداناند و شما مردان، لباس زناناید.» یکی از معناهای «لباس»، در این آیه، رازپوشی و حفظ اسرار است. طبیعت زنان چنین است که از مردان، پرسخنترند و طاقت رازنگهداریشان کمتر اما فطرتشان چنین نیست که افشاگر اسرار باشند. بر طبیعت نیز با مراقبت و تمرین میتوان غلبه کرد. بر ریحانگان لازم است رازهای زندگیشان را فاش نکنند و بهخصوص، اسرار همسرشان را نزد هیچکس برملا نکنند حتی نزد نزدیکترین کسان. اسراری که باید محفوظ بمانند، بسیارند؛ اما دو دانهدرشت آنها یکی عیبهای پنهان همسر است و دیگری رازهای درون خانواده. افشای عیبهای پنهان همسر، باعث کسر شأن، شکستن اقتدار و ریختن آبروی او میشود و افشای اسرار درونی خانواده، باعث دخالتهای دیگران و از دست رفتن اختیار زندگی از دست همسران و هر دو زیانبار است. نگاهبانی از حرمت و حریم زندگی و همسر، از وظایف حتمی زن است. البته مرد نیز در این باره وظایفی دارد.
حجتالاسلام علیاکبر مظاهری
مشاور ازدواج و خانواده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست