رهبرانی كه باید سرزنش شوند

شهروندان لبنانی با هر عقیده شخصی ای, چندان نمی توانند برای بن بست كنونی كه توسط زیاده خواهی و غرور مشترك رهبران هر دو دسته سیاسی ایجاد شده, مسوول شناخته شوند با این حال , نویسندگان گزارش بنیاد صلح و مجله سیاست خارجی می گویند كه «یك رهبر موثر می تواند كشور را از لبه تیغ سالم به در برد»

شماری از مطالعات و گزارش‌های مستقلی كه امسال درباره لبنان تدوین شده، تصویری نگران‌كننده از اوضاع این كشور را كه به طور روزافزون در برابر نگاه ناظران خارجی به مكانی مخاطره‌آمیز تبدیل شده، ترسیم كرده است.

یكی از آخرین این گزارش‌ها محصول پیمایش مشتركی است كه توسط تحلیلگران مجله سیاست خارجی و بنیاد صلح انجام گرفت و لبنان را در میان كشورهایی طبقه‌بندی كرد كه در برابر كشمكش و فروپاشی آسیب‌پذیر است.

بر اساس طبقه‌بندی این گزارش، لبنان از نقطه هشدار به نقطه خطر رسیده است. عراق، سودان و سومالی در این طبقه‌بندی در مرحله هشدار قرار دارند.

چه كسی باید در برابر این واقعیت كه لبنان دیگربار در مسیر حركت به سوی ویرانی قرار دارد، سرزنش شود؟ تردیدی نیست كه باید نقش جنگ سال ۲۰۰۶ اسرائیل علیه لبنان در افزایش بی‌ثباتی این كشور در نظر گرفته شود؟

در واقع همانگونه كه نویسندگان این گزارش یادآوری كرده‌اند، وقایعی چون بلایای طبیعی یا فاجعه‌های دست‌ساخته انسان می‌تواند به مرگ یك كشور بینجامد.

با این حال آنها افزوده‌اند كه از میان همه عواملی كه می‌تواند موجب شكست كشوری شود، هیچ‌یك به اندازه ضعف رهبری آن كشور تاثیرگذار و در واقع مخرب نیست.

بر این اساس، هر یك از اعضای طبقه سیاسی لبنان را می‌توان برای ایجاد شرایطی كه این كشور را در مسیر فروپاشی قرار داده، سرزنش كرد. درست است كه جنگ اسرائیل مشكلاتی را رقم زده،‌ اما رهبران لبنان آن دشواری‌ها را درهم آمیخته و به فاجعه‌ای برای مردم لبنان بدل كرده‌اند.

این موضوع هم درباره رهبران ائتلاف حاكم صادق است كه گوش خود را در برابر صدای لبنانیانی كه مشروعیت آنها را زیر سوال برده‌اند، می‌بندند و هم درباره رهبران اپوزیسیون كه فكر كرده‌اند حق دارند دستور كار خود را به همه شهروندان لبنان تحمیل كنند. رهبران هر دو طرف سیاسی در ایفای نقش مجزا و نادیده گرفتن دیگران به اشتباه افتاده‌اند.

اشتباهات در رهبری، سهمی بزرگ در وضعیت نگران‌كننده كنونی لبنان داشته و این شهروندان لبنانی هستند كه باید بهای شكست‌های چندباره طبقه سیاسی را بپردازند. این شهروندان هستند كه در تجارت سرمایه‌هایشان را می‌بازند، مشاغلشان در خطر است و دیگر توان پرداخت وام‌ها یا هزینه مدارس كودكانشان را ندارند.

شهروندان لبنانی با هر عقیده شخصی‌ای، چندان نمی‌توانند برای بن‌بست كنونی كه توسط زیاده‌خواهی و غرور مشترك رهبران هر دو دسته سیاسی ایجاد شده، مسوول شناخته شوند.

با این حال‌، نویسندگان گزارش بنیاد صلح و مجله سیاست خارجی می‌گویند كه «یك رهبر موثر می‌تواند كشور را از لبه تیغ سالم به در برد».

مسلم است نسل بعدی تار‌یخدانان به تماشای بن‌بست كنونی لبنان خواهند نشست و وضعیت این كشور را در لحظه‌ای حیاتی مورد ارزیابی قرار خواهند داد و توانایی واقعی رهبری طبقه سیاسی لبنان را خواهند آزمود، بنابراین اگر رهبران لبنانی از خود حس مسوولیت و توانایی نشان ندهند، احتمالا تاریخدانان خواهند نوشت كه آنها در این لحظه تاریخی به طرز فاحشی شكست خوردند.

ترجمه: اندیشه شمسی

دیلی استار