سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

چگونه بدانیم متکبریم یا نه


چگونه بدانیم متکبریم یا نه

افرادی متکبرند, اما خودشان خبر ندارند و به این ویژگی و خصلتی که دارند آگاه نیستند

افرادی متکبرند، اما خودشان خبر ندارند و به این ویژگی و خصلتی که دارند آگاه نیستند. حتی از خود ما نیز گاهی رفتارهای متکبرانه سر می‌زند و خودمان به آن واقف نیستیم و نمی‌دانیم این یعنی تکبر؛ بنابراین برای روشن شدن علامت و نشانه‌های تکبر چند مورد را ذکر می‌کنیم. ۱) هنگام بحث و گفت‌وگو با افراد، اگر طرف مقابل سخن حق بگوید و حق با او باشد، اگر نتوانستید حق را به او بدهید و به اشتباه خود اعتراف کنید که حق با طرف مقابل است؛ معلوم می‌شود که شما متکبر هستید. ۲) در محافل و مجالس فرد باید در صدر مجلس بنشیند و بهترین مکان باید به او اختصاص پیدا کند و همچنین هنگام راه رفتن او باید پیشقدم باشد و جلوی همگان راه برود و از راه رفتن عقب تر از بقیه افراد ابا دارد. چه بسا اگر راه رفتن مقدم بر همه امکان نداشته باشد کمی عقب‌تر راه می‌رود تا میان او و باقی افراد فاصله ایجاد شود و این نتیجه کبر است. ۳) در سلام کردن منتظر است دیگران به او سلام دهند پس اگر فرد از دیگران توقع سلام داشته باشد متکبر خواهدبود. ۴) اگر فقیر و بی‌نوایی او را به مهمانی دعوت کند نمی‌پذیرد یا اینکه برای رفع حاجت دوستان و خویشاوندان و نیازمندان به کوچه و بازار نخواهد آمد و برای تهیه ضروریات زندگی مثل نان و سبزی و... از اینکه خود به خرید رفته و آن را به خانه آورد ابا دارد. ۵) کبر در پوشاک و طرز لباس پوشیدن نیز خود را نشان می‌دهد. اگر فردی در پوشیدن لباس نفیس و جامه‌های فاخر حریص باشد و آن را شرافت و بزرگی بداند متکبر خواهد بود. البته باید اضافه کرد نشانه‌های کبر منحصر به این موارد نیست، بلکه آثار و نشانه‌های دیگری نیز دارد.

راه معالجه تکبر

برای معالجه کبر دو راه وجود دارد: یکی معالجه نظری و دیگری معالجه عملی. حضرت علی (ع) برای معالجه می‌فرمایند: اگر با مقام و قدرتی که داری دچار تکبر یا خود بزرگ‌بینی شدی به بزرگی حکومت پروردگار که برتر از حکومت تو است بنگر، که تو را از آن سرکشی نجات می‌دهد و تند روی تو را فرو می‌نشاند و عقل و اندیشه‌ات را به جایگاه اصلی باز می‌گرداند.(نهج‌البلاغه، نامه ۵۳) حضرت اشاره دارند هر چقدر تو بزرگ و پر منزلت باشی خداوند از تو بزرگتر و منزلتش از تو بیشتر است و تو در برابر آن خوار و ذلیلی، به اندازه‌ای که به تصور نیاید. پشه‌ای خواب و آرام را از تو می‌گیرد، حرکت موش و سوسکی تو را از جا می‌کند، لحظه‌ای گرسنگی تو را از پای در می‌آورد و در شب تاریک از سایه خود می‌ترسی تو را چه به کبر و غرور؟! حضرت امیر می‌فرمایند: «فرزند آدم را با فخرفروشی چه کار؟ او که در آغاز نطفه‌ای گندیده و در پایان مرداری بدبو است، نه می‌تواند روزی خویش را فراهم کند و نه مرگ را از خود دور نماید.» (نهج‌البلاغه، حکمت ۱۲۶) انسان با معرفت و شناخت جایگاه خویش و نقص و کمبودهای واقعی‌اش تکبر را از یاد خواهد برد. علاوه بر معالجه نظری که از طریق علم و معرفت می‌باشد، معالجه عملی نیز نیاز است و آن این است که از کارها و اعمالی که از نشانه‌های کبر برشمردیم دست کشیده و خلاف آن را انجام دهد و به خاطر خدا فروتنی داشته و به اعمالی که متواضعین به آن متصف هستند عمل شود تا کبر آرام آرام از دل رخت بربندد و جای خود را به تواضع و فروتنی بدهد.