جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
موسیقی در زندگی روزمره مصرف میشود تا انتظاری را برآورده سازد
![موسیقی در زندگی روزمره مصرف میشود تا انتظاری را برآورده سازد](/web/imgs/16/33/iwjue1.jpeg)
موسیقی در دنیای امروز، بدل به یک امر هرجایی شده است. به سختی میتوان جایی را سراغ گرفت که در آنجا موسیقی جاری نباشد؛ مهمانیها، عزاداریها، رستورانها، ایستگاههای مترو، تاکسیها، اتاقهای انتظار، آسانسورها، تبلیغات تلویزیونی، سینما و... موسیقی در زندگی روزمره امروزی به عنوان پیش زمینه در پس تمام کنشهای افراد قرار دارد.
موسیقی امروزه از یک امر جدی، تبدیل به یک امر غیرجدی شده است.
در بسیاری از زمانها، ما خیره به کسی نگاه میکنیم ولی هیچ یک از صحبتهای او را نمیشنویم و غور در فکر دیگری هستیم، گویا تا زمانی که آن شخص صحبتهایش را تمام نکند ما از اندیشیدن به امر دیگر در آن «نگاه خیره» رهایی نمیجوییم. یک رابطه دو سویه بین گوینده و اندیشیدن به امر دیگر وجود دارد. نوعی تمرکزدهی در شخص سخنگو نهفته است که شنونده در واقع چیزی نمیشنود، با آنکه به آن گوش میسپارد. موسیقی در دنیای امروز مانند سخنان آن گوینده است که ما غرق در اندیشه و رفتار خود، آن را نمیشنویم. موسیقی در اینجا واسطی است که ما نمیتوانیم آن دیگری بزرگ را از فراسوی آن مشاهده کنیم، دیگری که نظم نوین را ساماندهی میکند.
موسیقی پس زمینه شهر شده است، شهری که با سرعت پرطپش خود دنیای مدرن را معنا میدهد، بنابراین میتوان گفت آنچه شنیده نمیشود موسیقی شهر است، چون امر جدی تلقی نمیشود و تنها یک تسریع کننده برای سایر امور اصلیتر است. در شهر، امور نسبت به هم مرتبهای هستند و در یک فرایند به امر جدی نزدیکتر میشوند و هر یک از امور در راستای تسریع تحقق امر مرتبه بالاتر، معنا مییابند؛ موسیقی جاری میشود تا شما به امر گریستن و غمگین شدن در مراسمهای عزاداری نزدیکتر شوید یا در رستوران نواخته یا پخش میشود تا به امر خوردن نزدیکتر شوید و در سایر فضاها به همین ترتیب...
پس میتوان موسیقی زندگی روزمره را موسیقی «وضعیت مند» دانست، موسیقی که بنا بر وضعیتی که کنشگر در آن قرار دارد برای دستیابی به امری دیگر مصرف میشود، مثلا در یک آسانسور یا اتاق انتظار، موسیقی، زمان را به صورت سلبی به نسیان میسپارد تا به امر دیگری واصل شویم و در وضعیتی دیگر مانند سالنهای ورزشی با ضرب آهنگ سریع شما را به امر بدنی مناسب با معیارهای دیکته شده زیبا شناسانه جامعه نزدیک میکند.
در این بین یک فراوضعیت سومی وجود دارد که آن انتظار «شنونده ناشنوا» است، موسیقی در زندگی روزمره مصرف میشود تا انتظاری را برآورده سازد. انتظار رسیدن، انتظار ملاقات، انتظار خوردن، انتظار آرامش، انتظار بدنی مناسب و... موسیقی تبدیل به انتظاری ناخودآگاه شده است که با امر زمان در ارتباط مستقیم قرار میگیرد. موسیقی ترجمان توقع و زمان در زیست روزمره است، توقع یافتن مطلوب گمشده برای تبدیل شدن به من آرمانی شده فرهنگ حاکم.
انتخابات ریاست جمهوری 1403 انتخابات ریاست جمهوری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم مسعود پزشکیان سعید جلیلی ایران انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ پزشکیان جلیلی انتخابات 1403 سیاست
تهران هواشناسی پلیس راهور شهرداری تهران اربعین پلیس قتل سلامت سازمان هواشناسی وزارت بهداشت حوادث آموزش و پرورش
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار سهام عدالت حقوق بازنشستگان بازنشستگان دولت سیزدهم مسکن دلار بازار خودرو قیمت سکه تورم
محرم الناز شاکردوست تلویزیون بازیگر سینما سینمای ایران تئاتر تخت جمشید کتاب
دانش بنیان ماهواره
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین غزه آمریکا روسیه جو بایدن دونالد ترامپ فرانسه حزب الله لبنان چین لبنان
فوتبال پرسپولیس علیرضا بیرانوند استقلال یورو 2024 باشگاه پرسپولیس سپاهان کریستیانو رونالدو ترکیه نقل و انتقالات لیگ برتر لیگ برتر باشگاه استقلال
خودرو اینترنت سامسونگ اینستاگرام هوش مصنوعی گوگل نمایشگاه الکامپ الکامپ وزیر ارتباطات دوربین
تب دنگی خواب دیابت قهوه میوه سرطان