شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مختصری پیرامون زندگی و آثار هانا آرنت
تحقیق و بررسی آرا و نگرش های هانا آرنت، با یک سری چالشهای اساسی روبهرو است. آرنت را نمی توان در یکی از تقسیم بندیهای سیاسی - فلسفی جای داد. او در حالی که از آزادی سخن می گوید، لیبرال نیست و در شرایطی که اصول مدرنیته را مورد نقد قرار می دهد، نمی توان مجموعه انتقادهای او را در یک دیدگاه واحد بررسی کرد. به نظر می رسد این انتقادها به دلیل دلبستگی وی به اجتماعات هلنی در یونان باستان است و گاهی نیز ملهم از دستمایه های اگزیستانسیالیستی است.
آرنت به شدت از توتالیتاریسم و مظاهر آن از جمله استالینیسم انتقاد میکند و در عین حال در دفاع از برخی از مارکسیست ها همچون برتولد برشت نوشته هایی دارد که خشم دیگران از جمله سیدنی هوک را بر می انگیزد. به بیان دیگر، آرنت را نمی توان به سادگی در گرایش های چپ - راست، انقلابی - ارتجاعی یا نظایر آن جای داد و شاید بخشی از جذابیتهای پژوهشی اندیشه آرنت برخاسته از همین وضعیت است.
هانا آرنت در ۱۹۰۶ در هانور آلمان به دنیا آمد. در دانشگاه ماربورگ شاگرد هایدگر و هوسرل بود و در همین زمان بود که درگیر رابطه عاطفی با هایدگر شد در هایدلبرگ با کارل یاسپرس فلسفه خواند. او رساله دکترای خود را به سال ۱۹۲۹ در باب مفهوم صحبت در آثار اگستوس، مکلم مسیحی، نگاشت. آرنت در ۱۹۳۳ و با روی کار آمدن نازیها در آلمان، به دلایل بسیاری از جمله نژاد یهودی خود، ابتدا به پاریس و سپس به آمریکا رفت و از آن به بعد در همین کشور در گفتگوهای دانشگاهی و همچنین مقالات روشنفکرانه، در نشریات، حضور فعال داشت.
اولین اثر آرنت، سرچشمه های توتالیتاریسم "The origion of totalitarianism" بود که به سال ۱۹۵۱ منتشر شد و عملاً از سه بخش مستقل ولی مرتبط با یکدیگر و دارای مفاهیم سیاسی، با نام های آنتی سمیتیسم، امپریالیسم و توتالیتاریسم تشکیل می شود. کتاب بعدی وی، وضع بشر "The human condition" می باشد که دارای برخی از مهم ترین مقوله های اندیشه ای آرنت است، و در سال ۱۹۵۸ به چاپ رسید. از دیگر آثار آرنت می توان به "مابین گذشته و آینده، انقلاب، انسان در زمانه تاریک، خشونت و بحران جمهوری" اشاره کرد. آخرین کتاب آرنت حیات ذهن "The life of the mind" است، که از دو بخش مجزای اندیشه و اراده تشکیل شده است. بخش سوم این کتاب در ابتدا قرار بود عنوان داوری را در شکل سلسله ای از سخنرانی ها در دانشگاه اسکاتلند به خود بگیرد، که مرگ وی در سال ۱۹۷۶ این اجازه را نداد.
نگاهی به مجموعه آثار آرنت نشان می دهد که دل مشغولی های وی تا چه حد گسترده بود. تفکرات گسترده آرنت در پرداختن به بحران ها و مسائل زمانه اش، مشابهت هایی با برخی از منتقدان جامعه امروز از جمله هربرت مارکوزه را دارد. وی همچنین همدوره با متفکر کلاسیک اندیشی مانند لئو استراوس بود که احتمالاً مهم ترین نو افلاطون اندیش معاصر است. آرنت و لئو استراوس، هر دو در نقد مدرنیته، به اندیشه متفکران یونان باستان و حیات اجتماعی آن روزگار توجه داشتند. بسیاری از شارحان آرنت در توصیف اندیشه وی، از اصطلاح غربت و دلتنگی هلنی سود جسته اند. این اصطلاح، بخصوص در کتاب وضع بشر هویداست. وی همچنین ملهم از اندیشه های یاسپرس، نگرش های اگزیستانسیالیستی را در آرای اخلاقی و سیاسی خود دخالت می داد.
کتاب وضع بشر گذشته از برخورداری از ویژگی های هلنی، دارای گرایشهای اگزیستانسیالیستی بوده و همچنین کتاب سرچشمه های توتالیتاریسم نیز از آموزه ها و صبغه اگزیستانسیالیستی برخوردار است. این کتاب های حاوی مفاهیم و مسائلی است که تنها با مطالعه آن می توان به گرایش ها و نظرات سیاسی و فلسفی آرنت پی برد. در اینجا برخی از این مفاهیم توضیح داده می شود.
آرنت در کتاب وضع بشر، نوع خاصی از انسان شناسی را بیان می کند، بر این اساس، وضع بشر به او اجازه سه گونه فعالیت را می دهد. ساده ترین وضعیت را آرنت با اصطلاح labour که می توان آن را به دلیل تمایز از work، تقلا معنی کرد توضیح می دهد. انسان در چنین وضعیتی به تامین معاش و
نیازهای اولیه اساسی خود می پردازد. در این وضعیت، انسان در قید ضرورتی به سر می برد که الزاماً در مقابل آزادی است. انسان در حالی که ناگزیر از تامین معاش و نیازهای اولیه است، نمی تواند در مسائل سیاسی - اجتماعی جامعه اش، همچون فردی انتخابگر شرکت کند.
پس از آن آرنت به مفهوم کار می پردازد، در وضعیت کار، انسان متوجه هنر، ادبیات و فرهنگ می شود ولی وجه مشخصه آن در این است که انسان همچنان در حوزه خصوصی می اندیشد و رفتار می کند. وضعیت کار برتر از وضعیت تقلّاست، ولی همچنان مناسبتی با حیات سیاسی و اجتماعی ندارد؛ در اینجاست که آرنت از مفهوم کنش "Action" برای ترسیم وضع بشر در حیات سیاسی و اجتماعی سود می جوید. از نظر وی، سیاست در جایی شروع می شود که تقلا و کار دیگر مفاهیم غالب محسوب نمی شوند.
آرنت معتقد است که یونانیان، مفهوم جامعه یا امر اجتماعی را نمی دانستند بلکه به آنچه دولت - شهر نامیده می شد توجه داشتند. بنابراین آرنت با توجه به تقسیم بندی ارسطو در حکمت عملی، که خانواده و منزل قبل از جامعه و مفهوم یونانی آن معادل دولت - شهر بود، نتیجه می گیرد که جامعه به مفهوم امروزی آن همان منزل به مفهوم یونانی است.
عبور از منزل به دولت - شهر به معنی گام نهادن به آستانه سیاست است. به نظر آرنت مدرنیته این مفاهیم و وضعیت ها را در هم آمیخته است. قرارگرفتن اقتصاد در امر عمومی، سبب شده که سیاست تبدیل به نوعی روش شود. در مدرنیته، انسان کارورز و جامعه کارورز درنقطه مقابل دولت - شهر یونانی قرار گرفته است. بدین ترتیب، آرنت مدرنیته را مانعی در جهت حل مشکلات زندگی اجتماعی و نیل به آرزوهای انسان می داد. در واقع با مطالعه کتاب ها و نوشته های آرنت می توان به مفاهیمی که وی بیان داشته پی برد.
آیدین تبریزی
منابع:
هوک سیدنی (۱۳۷۱)، ناهمرنگ، ترجمه جمشید شیرازی؛ تهران: انتشارت و آموزش انقلاب اسلامی.
اتینگر، الزبیتا و دیگران (۱۳۷۷)، ترجمه عباس مخبر؛ تهران: نشر مرکز.
فولادوند، عزت الله، خرد در سیاست؛ تهران: طرح نو.
اندیشه های سیاسی در قرن بیستم، دکتر حاتم قادری، تهران: انتشارات سمت، چاپ یازدهم ۱۳۸۹.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست