پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

عاقبت‌بخیری بابک حمیدیان


عاقبت‌بخیری بابک حمیدیان

«ایرج» منفی‌ترین شخصیت سریال «حیرانی» دیشب در آخرین قسمت این سریال عاقبت بخیر شد. چه خوب هم شد که ایرج تصمیم گرفت تغییر مسیر بدهد و بعد از فراهم کردن کلی فراز و نشیب برای داستان، …

«ایرج» منفی‌ترین شخصیت سریال «حیرانی» دیشب در آخرین قسمت این سریال عاقبت بخیر شد. چه خوب هم شد که ایرج تصمیم گرفت تغییر مسیر بدهد و بعد از فراهم کردن کلی فراز و نشیب برای داستان، آدم سر به راهی شود. اگر این‌طور نمی‌شد، علاقه‌مندان به بابک حمیدیان بازیگر نقش ایرج، چهره‌ای منفی از او در ذهنشان حک می‌شد؛ ذهنیتی که اصلا دوست داشتنی نیست.

حمیدیان برای بازی در نقش ایرج به اصل فاصله‌گذاری در بازی کاملا وفادار بود. او که بازیگری را روی صحنه تئاتر آموخته است، می‌داند که چگونه باید مقابل دوربین نقشش را اجرا کند.چگونه اعتماد مخاطب را جلب و در ادامه او را غافلگیر کند.می‌داند که چگونه باید بازی کند که مخاطب در عین‌حال که به او و عشقش به عاطفه حق می‌دهد از او دلزده هم شود.عشق ایرج را کور کرده بود و حمیدیان می‌دانست که چگونه باید این کوری را نشان دهد. چهره او در حیرانی سرد و سنگی بود و حتی لبخندی که همیشه بر لب داشت نمی‌توانست سردی را از او بگیرد. همه اینها نشان می‌دهد که حمیدیان اصول بازیگری را می‌شناسد و حضور او در سریال‌های تلویزیونی را باید غنیمت شمرد.

حمیدیان یکشنبه شب در یکی از اپیزودهای مجموعه «یک لحظه دیرتر» هم حضور داشت.آنجا هم عالی بازی کرده بود.مردی از خودگذشته که باید در لایه‌های درونی شخصیتش این خصلت را نشان می‌داد.

حمیدیان با بازی در فیلم قدمگاه ساخته محمدمهدی عسگرپور بین مردم به شهرت رسید. او در این فیلم معناگرا نقش جوانی را بازی می‌کرد که متولی امامزاده روستا بود. زندگی پدر و مادر این جوان در هاله‌ای از ابهام بود و همین ابهام شخصیت او را معنا می‌بخشید. بابک حمیدیان با قدمگاه به سینما راه یافت و بعد از آن در تلویزیون هم نقش‌های زیادی را به عهده گرفت. او در فیلم‌هایی مانند ریسمان باز، بی‌پولی، خاک آشنا، طبل بزرگ زیر پای چپ و... بهترین بازی‌های خود را به نمایش گذاشت. از دیگر بازی‌های خوب او می‌توان به نقش او در سریال «به کجا چنین شتابان» اشاره کرد. او با کارهای تلویزیونی‌اش ثابت می‌کند که سینما یا تلویزیون برایش فرقی نمی‌کند و نقش و چگونگی پردازش آن برایش اهمیت دارد. برای او بازی در تله‌فیلمی مانند «شیفت شب» همانقدر اهمیت دارد که بازی در فیلمی مانند ریسمان باز؛ چون در هر دو کار شخصیت‌ها چند بعدی هستند و مخاطب به مرور با لایه‌های درونی شخصیت آشنا می‌شود.