جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
سکولاریسم, دولت مدرن و فرایند تضعیف خانواده
خانواده بهعنوان هسته اولیه تشکیل دهنده اجتماع، نقش محوری سامان هنجاریهای اجتماعی را دارد. دولتها نیز میتوانند با پیشبرد جامعه به سوی تشکیل خانوادههایی با بنیان مستحکم آینده خویش را تضمین کنند و یا با بیاعتنایی به این هسته ارزشمند نسل پیش روی خود را با مرگ تدریجی روبرو سازند.
سکولاریسم از مفهوم مصادره، یعنی مصادره اموال کلیسا به نفع دولت، اولین بار در بستر کاتولیسم فرانسوی رخ داد. این پدیده توسط یکی از خشنترین جنگجویان تاریخ بشری یعنی ناپلئون آغاز شد و البته به همین برخورد شدید با کلیسا ختم نشد و به جنگهای وحشتناک جهانی اول و دوم و جنگهای منطقهای پس از آن دو منتهی شد.
قرن بیستم که قرن سکولاریسم بودخشنترین قرن بشری نام گرفت و میلیونها کشته و زخمی بر جای نهاد و خانواده، زندگی بشری و محیط زیست سخت مورد تجاوز واقع شدند.
سوسیالیسم نیز اگرچه به جامعهگرایی معنا میشود. ولی جامعهگرایی خود، در دولت گرایی تجلی پیدا میکند چرا که دولت نماینده جامعهای است که سوسیالیسم را تجلی میبخشد. پس اگر کاتولیسم در فرانسه حاکم است سوسیالیسم هم در فرانسه ریشه پیدا میکند و چون این مصادره در فرانسه رخ داده است، روشنفکری هم که ریشه آن چپ و سوسیالیسم میباشد نیز در فرانسه تجلی یافته است و بقیه روشنفکران سایر کشورها حتی آلمان و اندیشههای هگلی چپ نیز از فرانسه اقتباس کردهاند.
اگر فلسفه هگل را توضیح و تفسیر مصادره مذهب به سکولاریسم و مصادره کلیسا به دولت تعریف کنیم بیراهه نرفتهایم چرا که فلسفه هگل زاییده انقلاب فرانسه است که یک نوع حسرت در آلمانیهای روشنفکر به وجود آورده بود. بخصوص اگر حمله ناپلئون به آلمان و تسخیر آلمان را در نظر بگیریم و حسرت هگل را در هنگام رژه ارتش ناپلئونی در خیابانهای آلمان از نوشتههایش استخراج کنیم میبینیم که این حسرت در نهایت به فلسفه دولت گرایی مقدس هگلی تبدیل شد تا بتواند این پیروزی را تفسیر کند (رجوع شود به نوشتههای هگل.) بنابراین با تعریف سکولاریسم به دولتگرایی، به خوبی خط سکولاریسم در مصادره اموال کلیسا و نیز خدمات آموزشی- بهداشتی و سایر کارکردهای دولت روشن میشود و دولتگرایی یعنی یک نوع استبدادگرایی سکولاریستی که در قالب ناپلئون در فرانسه، هیتلر در آلمان، آتاتورک در ترکیه و رضاخان در ایران به وجود آمد.
البته که این استبداد در نتیجه معرفت سکولاریستی به وجود میآید. سکولاریسم همه مفاهیم مذهب را برای تولید مفاهیم خود مصادره کرد و این مصادره از بیمعنا سازی این مفاهیم آغاز شد؛ مانند بیمعنا سازی مفهوم کلیسا (که تا قبل از این واسطه میان انسان و خدا بود، ابتدا باید در محضر پدر کلیسا اقرار میشد و سپس در محضر خود خداوند و معرفتی خارج از کلیسا در دسترس نبود) و تبدیل آن به دولت، بیمعنا سازی انسان کامل و تبدیل آن به مستبدان بزرگ مانند ناپلئون و هیتلر، بیمعنا سازی فطرت و تبدیل آن به جهانی سازی سرمایهداری و بیمعنا سازی جهان شمولی دینی و تبدیل آن به مبانی سوسیالیستی. سکولاریسم جهان را کوچک و کوتاه و تنگ و باریک میکند تا بتواند آن را در چارچوب معرفتی خود بگنجاند.در مرحله بعد این جهانشناسی به یک نوع تعین گرایی معرفتی و پس از آن به یک نوع تعین گرایی ساختاری مبدل میشود که به همان معنا سکولاریزه کردن و استاندارد سازی معرفتی و ساختاری بود و ریشه در دولت گرایی سکولاریسم دارد.
حال اگر تاریخ غرب امروز را با تفاسیر فوق، سکولاریسم یا انتقال قدرت و مالکیت از کلیسا به دولت سیاسی بدانیم بایستی از دیدگاه اجتماعی انتقال کارکردهای خانواده به دولت را نیز بعد دیگری از تاریخ غرب جدید معرفی کنیم. در واقع این دو جریان کلان دو بعد بیرونی و درونی تمدن غرب جدید را تشکیل میدهند که هنوز نیز با وجود شکستهای فراوان بر آن تاکید میشود.
مذهب با خانواده و هویت مربوط به آن سخت در ارتباط است. مذهب چه برای تاسیس و چه برای استقرار خانواده تدابیر فراوانی دارد. هنگامی که کلیسا در غرب دچار فزاینده سکولاریزه شود خانواده نیز پشتوانه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود را از دست میدهد. به همین جهت ریشه فزایند فروپاشی خانواده در غرب را باید در سکولاریسم جستجو کرد و تا زمانی که سکولاریسم بر تمدن غرب حکومت میکند میبایست فروپاشی خانواده را نیز امری مستمر دانست.
یکی از نتایج استیلای فرهنگ سکولاریستی، پدیده عقلانیت ابزاری است. عقلانیت ابزاری غرب هدف را مهم میشمرد و نسبت به همه چیز دید ابزاری دارد. به موجودات عالم دید سفید (ابزار) و دید سیاه (غیر ابزار) دارد؛ هرچه ابزار باشد در لیست سفید و هر چه ابزار نباشد در لیست سیاه قرار میگیرد پس اخلاق تابع ابزار است و هدف توجیه کننده وسیله است. کشتار صد میلیونی قرن بیستم که حامیترین واقعه تاریخ بشر بوده است نیز با همین نگرش به وجود آمده است.
این عقلانیت براساس عقل غیر احساسی بنا میشود و در این جریان خانواده که بر عقل احساسی بنا شده است و با عقلانیت ابزاری غیر اخلاقی سر سازگاری ندارد به شدت تضعیف میشود.
خانواده یک موجود اصیل است و مظهر زندگی و حیات یک جامعه. حیات یک جامعه همان حیات خانوادههاست. پس خانواده دو تفکر سکولار کارکرد ضد یا ضد کارکرد دارد. از جانب دیگر دولت برای اینکه بتواند زندگی اجتماعی را عمیقا عقلانی کند و احساس را از زندگی اجتماعی حذف کند دست به تضعیف خانوادهها از طرق مختلف میزند تا کارایی اجتماعی جامعه را بالا ببرد. آموزش و حقوق دو محوری هستند که دولت به وسیله آنها خانواده را تضعیف میکند.
سکولار، آموزش را از کارکرد خانوادهای آن خارج میکند و آن را به سازمانهای آموزشی دولتی میسپارد این روند از روز به دنیا آمدن نوزاد در قالب فرزندداری آغاز میشود و کمی بعد به مهدهای کودک میرسد و تا آخرین مراحل آموزشی که بالاترین تخصصهای دانشگاهی باشد ادامه پیدا میکند.
از طرف دیگر رسانههای دولتی و خصوصی تحت نظارت دولت شروع به آموزش عمومی ضد خانواده میکنند. با پیوند این فرایندها در آخر امر عنصر ارتباط از درون خانواده رخت بر میبندد و به بیرون از خانه هدایت میشود.
از نظر حقوقی نیز قوانین طوری تصویب میشود که خانوادهها نسلی بعد از نسل از هم پاشیده شوند و همه چیز به نفع فرد و جامعه تمام شود. در جوامع سکولار، دولت میتواند بنا بر قانون زوجین را برخلاف نظر مرد و یا حتی برخلاف نظر زن از همدیگر جدا کند. زن را به جایی ببرد که هیچ کس از آن اطلاعی نداشته باشد، حکم به جدایی فرزند از والدین کند و در نهایت فرزند را تحت تکفل دولت در بیاورد.
دولت رقیب تند و تیز تشکیل خانواده است. از طرفی با سخت کردن شرایط زندگی مشترک و دیر کرد ازدواج و از طرف دیگر با رواج بازار فحشا و روابط جنسی در غیر قالب ازدواج میکوشد تا حد ممکن تشکیل خانواده را به تاخیر بیندازد.
اگر هم خانواده تشکیل شده باشد سعی میکند آن را تضعیف کند. آزادسازی روابط جنسی خارج از خانواده در قالب قانون، تحرک جغرافیایی شغلی زن و مرد و وضع حقوقی که نظم خانواده را مختل میکند (البته به نام دفاع از حقوق زن یا فرزند) همگی از اقداماتی هستند که دولتهای سکولار برای تضعیف بنیان خانوادهها در دستور اجرایی خود قرار میدهند.
با تاکید دولت مدرن بر نسل جوان نیاز جنسی این رده و برطرف کردن آن در اولویت برنامهها قرار میگیرد. دوستهای غیر همجنس بهعنوان نشانی از سلامت روح جوان تلقی میشود. در این جریان نسل میان سال و یا حتی سالخوردگان نیز در روند تاکیدی دولت، ادای نسل جوان را درمیآورند و هر کدام سعی بر گرفتن مصاحب غیر همجنس و یا رابطهای با فاحشهها خواهند داشت و این رفتار در جامعه با نگاه نشاط زندگی و طراوت روحی نگریسته میشود و کمکم به هنجاری اجتماعی بدل میگردد.
در واقع تیشه دولت مدرن به خانواده به دولت چپ و سوسیالیسم کمونیستی باز میگردد. چپها مالکیت خصوصی را تابعی از خانواده میدانند و برای رسیدن به جامعه سوسیالیستی و کمونیستی هرگونه مالکیت خصوصی میبایستی نابود شود. بنابراین نابودی مالکیت خصوصی نیز تابعی از نابودی خانواده گشت و نابودی خانواده و اشتراک جنسی در صدر اهداف چپها قرار گرفت.
در طول تاریخ همواره چپها حمال راستها بودهاند. پس سرمایهداری این مفهوم و این فرایند را به نفع خود مصادره کرد و دولت مدرن راست خود را با توجه به تضعیف خانواده قوی و برجسته نمود.
بنابراین میتوان گفت تاریخ خانواده در غرب بدین ترتیب بوده است:
خانواده گسترده به خانواده هستهای به خانواده هستهای، خانواده بدون فرزند، خانواده بدون فرزند به خانواده تک والدینی با فرزند و آخرین شکل آن خانواده همجنس بازی که همه و همه نشانگر تائید و تاکید ضدیت دولت مدرن با بنیان خانواده است.
مکانیسم عملی دولت مدرن برای نابودی خانواده در وهله اول هر چه کوچکتر ساختن آن است و این هدف را با گران ساختن خانه و ازدواج صورت میدهد. همین گران سازی مخارج خانواده، خانودههای تشکیل شده را به اشرافیگری سوق میدهد و هر یک را درصدد پیشی بر دیگری سوق میدهد که این روند به تدریج موجب مضمحل شدن خانوادهها میشود.
تشویق فکری و عملی مردم به مهاجرت از روستاها به شهرها، فروش تراکم و کوچک سازی خانهها و آپارتمانهای شهری، گران کردن فرزندداری در مورد همسرانی که هر دوی آنها شاغلاند و سپس تسهیل روند قانونی طلاق همگی اقداماتی هستند که دولتهای مدرن برای سست کردن نهاد خانواده بر آن اصرار میورزند.
بنابراین روند اجرایی نابودکردن خانواده در جوامع پیشرفته را با ۲ شکل میتوان پیگیری کرد:
۱) آموزش جنسی از اوایل بلوغ و تشویق به روابط جنسی از همان اوان در قالب دوستی و با عنوان سلامت روانی.
۲) آزادی جنسی در سطح خانوادهها، اجتماع و رسانهها در قالب فیلمهای محرک، کتابهای سکسی و لباسهای زننده و ترویج فرهنگ برهنگی
سید رضا علوی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست