چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

والدین و فرزندان در کلام امام سجاد ـ علیه السلام ـ


والدین و فرزندان در کلام امام سجاد ـ علیه السلام ـ

چهارمین امام شیعیان, علی بن الحسین, ملقب به «زین العابدین» و «سجاد», بنابر قول مشهور در سال ۳۸ هجری متولد شده اند ۱

چهارمین امام شیعیان، علی بن الحسین، ملقب به «زین العابدین» و «سجاد»، بنابر قول مشهور در سال ۳۸ هجری متولد شده‌اند[۱]. ایشان در زندگی سراسر نورشان، به هدایت گری مردم از راه های مختلف پرداختند و وظایف انسان ها را در دنیا به آنها آموختند.

تعالیم امام سجاد در کتب مختلفی گرد آوری شده است؛ مانند رساله حقوق، صحیفه سجادیه، تحف العقول.

از رهنمودهای ایشان، توصیه هایی برای رابطه خانوادگی والدین با فرزندان است. این نوشتار در پی آن است که به برخی از کلمات حضرت در این باره اشاره کند. به امید این که بتوانیم در این باره وظایف خود را بشناسیم و به آن عمل کنیم.

▪ حقوق والدین :

وقتی انسان متوجه زحمات پدر و مادر می شود که روزی خود، پدر یا مادر شود. مادر، فرزند را در دوران حاملگی به سختی حمل می کند و زحمت های فراوانی را متحمل می شود تا فرزندش رشد نماید. پدر در کنار مادر تلاش زیادی در این راه دارد. فطرت انسان، اقتضا دارد که در مقابل این همه زحمت، تشکر لازم را به جا آورد؛ هر چند انسان نمی تواند حق این زحمات را ادا نماید. امام زین العابدین در بیان حق مادر و پدر بر فرزند چنین می فرمایند:

« فَحَقُّ أُمِّکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْکَ حَیْثُ لَا یَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَطْعَمَتْکَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِهَا مَا لَا یُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَنَّهَا وَقَتْکَ بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ یَدِهَا وَ رِجْلِهَا وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِیعِ جَوَارِحِهَا مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِکَ فَرِحَةً مُوَابِلَةً مُحْتَمِلَةً لِمَا فِیهِ مَکْرُوهُهَا وَ أَلَمُهَا وَ ثِقْلُهَا وَ غَمُّهَا حَتَّی دَفَعَتْهَا عَنْکَ یَدُ الْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْکَ إِلَی الْأَرْضِ فَرَضِیَتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِیَ وَ تَکْسُوَکَ وَ تَعْرَی وَ تُرْوِیَکَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّکَ وَ تَضْحَی وَ تُنَعِّمَکَ بِبُؤْسِهَا وَ تُلَذِّذَکَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِهَا وَ کَانَ بَطْنُهَا لَکَ وِعَاءً وَ حَجْرُهَا لَکَ حِوَاءً وَ ثَدْیُهَا لَکَ سِقَاءً وَ نَفْسُهَا لَکَ وِقَاءً تُبَاشِرُ حَرَّ الدُّنْیَا وَ بَرْدَهَا لَکَ وَ دُونَکَ فَتَشْکُرُهَا عَلَی قَدْرِ ذَلِکَ وَ لَا تَقْدِرُ عَلَیْهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفِیقِهِ .

وَ أَمَّا حَقُّ أَبِیکَ فَتَعْلَمُ أَنَّهُ أَصْلُکَ وَ أَنَّکَ فَرْعُهُ وَ أَنَّکَ لَوْلَاهُ لَمْ تَکُنْ فَمَهْمَا رَأَیْتَ فِی نَفْسِکَ مِمَّا یُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاکَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَیْکَ فِیهِ وَ احْمَدِ اللَّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلَی قَدْرِ ذَلِکَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[۲]

پس حقّ مادرت این است که بدانی او تو را در جایی حمل کرده است که هیچ کس فردی دیگر را در آنجا حمل نمی‏کند و از میوه دل خود چیزی به تو خورانده است که هیچ کس به دیگری نمی خوراند. و با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست و تمام جوارحش تو را حفاظت نموده و از تو نگهداری کرده و از این کارش هم خرّم و شاد بوده و در عین حال مراقب بوده و در ایّام بارداری هر ناگواری و درد و سنگینی و غم و اندوهی را به جان خریده و تحمّل نمود، تا آن موقعی که دست قدرت الهی تو را از او فارغ ساخت و بر پهنه زمین آورد. مادر دلخوش بوده تو را سیر کند و خود گرسنه مانَد. تو را بپوشاند و خود برهنه باشد و تو را سیراب کند و خود تشنه مانَد. بر تو سایه افکند و خود در آفتاب به سر بَرد. سختی کشد و تو را به ناز پرورد. بیدار مانَد و تو را به خواب نوشین کند. اندرون او ظرف وجود تو بوده. دامنش آرامگاه، پستانش مشک آب و جانش سپر بلایت؛ گرم و سرد جهان را به خاطر تو به جان خریده؛ تو باید به همین اندازه از او تشکر کنی، و این حق‏شناسی را جز به یاری و توفیق خدا نتوانی.

حق پدر این است که بدانی او ریشه است و تو شاخه، و اگر نبود، نبودی؛ پس هر گاه در وجود خود چیزی خوشایند دیدی بدان، این نعمت را از او داری. به اندازه حقی که بر تو دارد از او سپاسگزاری و قدردانی کن و لا قوة الا باللَّه.»

از نکاتی که امام علی بن حسین ـ علیه السلام ـ به انسان ها آموزش می دهند دعای فرزند بر والدین است. ایشان در دعای ۲۴ صحیفه سجادیه، دعای برای پدر و مادر را چنین آموزش می دهند:

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ، وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ، وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ رَحْمَتِکَ وَ بَرَکَاتِکَ وَ سَلَامِکَ. وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَیَّ بِالْکَرَامَةِ لَدَیْکَ، وَ الصَّلَاةِ مِنْکَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.( بار خدایا، بر محمد بنده‏ات و پیامبرت و خاندان پاک او درود بفرست و برترین صلوات و رحمت و برکات و سلام خود را، خاص آنان گردان. ای خداوند، پدر و مادر مرا نیز به کرامت و رحمت خود مخصوص گردان، ای مهربان‏ترین مهربانان.)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِی عِلْمَ مَا یَجِبُ لَهُمَا عَلَیَّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِی عِلْمَ ذَلِکَ کُلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تُلْهِمُنِی مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِی لِلنُّفُوذِ فِیمَا تُبَصِّرُنِی مِنْ عِلْمِهِ حَتَّی لَا یَفُوتَنِی اسْتِعْمَالُ شَیْ‏ءٍ عَلَّمْتَنِیهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْکَانِی عَنِ الْحَفُوفِ فِیمَا أَلْهَمْتَنِیهِ (بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و وظیفه‏ام را نسبت به پدر و مادرم به من الهام کن و همه دانش خدمتگزاری به آن دو را به من بیاموز و مرا به گزاردن و عمل کردن به آنچه به من الهام کرده‏ای برگمار و توفیق ده تا آنچه را که از علم به من ارزانی داشته‏ای به کار بندم؛ تا چیزی از آنچه مرا آموخته‏ای فرو نگذارم و پیکرم، از آنچه مرا به آن الهام کرده‏ای مانده نگردد.)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ کَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَی الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ. اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَهَابُهُمَا هَیْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِی لِوَالِدَیَّ وَ بِرِّی بِهِمَا أَقَرَّ لِعَیْنِی مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِی مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّی أُوثِرَ عَلَی هَوَایَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَی رِضَایَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَکْثِرَ بِرَّهُمَا بِی وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّی بِهِمَا وَ إِنْ کَثُرَ. (بار خدایا، درود بر محمد و خاندانش فرست؛ همچنان که ما را به وجود او شرافت بخشیدی، و درود بر محمد و خاندانش بفرست؛ همچنان که به برکت وجود او برای ما بر دیگر مردم حقی واجب گردانیدی. بار خدایا، چنان کن که هیبت پدر و مادرم در دل من،مانند هیبت پادشاهی سخت مهیب باشد ، و آن سان که مادری مهربان به فرزند خود نیکی و مهربانی کند به آن دو نیکی و مهربانی نمایم. خداوندا، فرمانبرداری از پدر و مادر و نیکی و مهربانی مرا در حق ایشان برای من شادی بخش‏تر گردان از به خواب رفتن بی‏خوابی کشیدگان و آب سرد نوشیدن جگر سوختگان؛ تا میل و خواهش ایشان را بر میل و خواهش خویش برتری نَهَم و خشنودیشان را بر خشنودی خود پیش دارم. خداوندا، چنان کن که نیکی و مهربانی آن دو را در حق خود بسیار شمرم هر چند اندک بود و نیکی و مهربانی خود را در حق آن دو اندک شمرم هر چند بسیار بود.)

اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کَلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکَتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیْهِمَا قَلْبِی، وَ صَیِّرْنِی بِهِمَا رَفِیقاً، وَ عَلَیْهِمَا شَفِیقاً. (خداوندا، صدایم را در محضر آنان ملایم کن، و گفتارم را بر آنان خوشایند فرما، و خویم را نسبت به آنان نرم کن، و قلبم را بر آنها مهربان ساز، و مرا نسبت به هر دو خوشرفتار و دلسوز قرار ده.)

اللَّهُمَّ اشْکُرْ لَهُمَا تَرْبِیَتِی، وَ أَثِبْهُمَا عَلَی تَکْرِمَتِی، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّی فِی صِغَرِی.( خداوندا، آن دو را پاداش ده که مرا پرورده‏اند و از ثواب بهره‏مند گردان که مرا گرامی داشته‏اند، و حق ایشان نگه‏دار که مرا در خردی محافظت کرده‏اند.)

اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّی مِنْ أَذًی، أَوْ خَلَصَ إِلَیْهِمَا عَنِّی مِنْ مَکْرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِی لَهُمَا مِنْ حَقٍّ فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّاً فِی دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِیَادَةً فِی حَسَنَاتِهِمَا، یَا مُبَدِّلَ السَّیِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ. (بار خدایا، هر آزار که از من به آن دو رسیده و هر ناپسند که از من در حق آن دو سر زده و هر حقی از آن دو که من ضایع کرده‏ام، همه را سبب کاستن از گناهانشان و علوّ درجاتشان و افزونی حسناتشان قرار ده؛ ای خداوندی که سیئات را به چند برابر حسنات بدل می‏فرمایی.)

اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّیَا عَلَیَّ فِیهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَیَّ فِیهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَیَّعَاهُ لِی مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِی عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَیْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِی وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّی لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَی نَفْسِی، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِی بِرِّی، وَ لَا أَکْرَهُ مَا تَوَلَّیَاهُ مِنْ أَمْرِی یَا رَبِّ فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَیَّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَیَّ، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَیَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِیَهُمَا عَلَی مِثْلٍ، أَیْنَ إِذاً- یَا إِلَهِی- طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِیَتِی! وَ أَیْنَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِی حِرَاسَتِی! وَ أَیْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَی أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَیَّ! هَیْهَاتَ مَا یَسْتَوْفِیَانِ مِنِّی حَقَّهُمَا، وَ لَا أُدْرِکُ مَا یَجِبُ عَلَیَّ لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِیفَةَ خِدْمَتِهِمَا(خداوندا، هر تعدّی که در گفتار و هر تجاوز که در رفتار بر من روا داشته‏اند و هر حقی که از من تباه کرده‏اند و هر قصور که در وظایف خود نسبت به من ورزیده‏اند، همه را به ایشان بخشیدم و به احسان ارزانی داشتم. از تو خواهم که بار عواقب آن از دوش آن دو برداری، که مرا به آن دو ادعایی نیست و نمی‏گویم که در نیکی و مهربانی با من دستخوش مسامحه گشته‏اند و از آنچه بر من روا داشته‏اند ملول نیستم. ای پروردگار من، حق ایشان بر من واجب تر است و احسانشان در حق من دیرینه‏تر و نعمتشان بیش از آن است که من بخواهم به عدالت قصاص کنم یا به مثل، مقابله نمایم. ای خداوند، اگر چنین کنم، پس آن همه سال ها که در پرورش من سر کردند و آن همه رنج که در نگهداری من بر خود هموار ساختند و آن همه سختی که به جان خریدند تا من در آسایش باشم، چه خواهد شد؟ نه! هرگز آن دو، نتوانند همه حقی را که بر گردن من دارند به تمامی استیفا کنند و من نمی‏توانم حقوقی را که از آنها بر عهده دارم تدارک نمایم و هرگز نتوانم حق خدمتشان را به جای آورم.)

فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنِّی یَا خَیْرَ مَنِ اسْتُعِینَ بِهِ، وَ وَفِّقْنِی یَا أَهْدَی مَنْ رُغِبَ إِلَیْهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ یَوْمَ تُجْزی‏ کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ.( پس درود بر محمد و خاندانش فرست و مرا یاری ده ـ ای بهتر از هر کس دیگر که از او یاری خواهند ـ و توفیقم ده ـ ای راه نماینده‏ترین کسان که بدو روی می‏نهند ـ و مرا در روزی که هر کس در برابر عملش جزا داده می‏شود و بر کس ستم نرود، در شمار آن گروه که پدر و مادر را نافرمانی کرده‏اند قرار مده.)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ، وَ اخْصُصْ أَبَوَیَّ بِأَفْضَلِ مَا خَصَصْتَ بِهِ آبَاءَ عِبَادِکَ الْمُؤْمِنِینَ وَ أُمَّهَاتِهِمْ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.( بار خدایا، بر محمد و آل او و ذریّه او درود بفرست و پدر و مادر مرا به برترین موهبت هایی که خاص پدران و مادران بندگان مومن خود گردانیده‏ای، مخصوص گردان. ای مهربان‏ترین مهربانان.)

اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَهُمَا فِی أَدْبَارِ صَلَوَاتِی، وَ فِی إِنًی مِنْ آنَاءِ لَیْلِی، وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی.( خداوندا، پس از هر نماز من و در هر وقت دیگر از اوقات شب و در هر ساعت از ساعات روز، پدر و مادرم را از یاد من، نَبَر.)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِی بِدُعَائِی لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِی مَغْفِرَةً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِی لَهُمَا رِضًی عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْکَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ. اللَّهُمَّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُکَ لَهُمَا فَشَفِّعْهُمَا فِیَّ، وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُکَ لِی فَشَفِّعْنِی فِیهِمَا حَتَّی نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِکَ فِی دَارِ کَرَامَتِکَ وَ مَحَلِّ مَغْفِرَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ، إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ، وَ الْمَنِّ الْقَدِیمِ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.( بار خدایا، درود بر محمد و خاندانش فرست و مرا به سبب دعایی که در حق ایشان می‏کنم بیامرز و آنان را به خاطر خوبی هایی که در حق من داشته‏اند مشمول آمرزش حتمی خود قرار ده و به شفاعت من از ایشان خشنود شو و نیک خشنود شو. و آنان را با کرامت به جای های امن و آسایش [بهشت] برسان. خداوندا، والدینم را را شفیع من گردان اگر آن دو را پیش از من بخشیدی، و اگر من را پیش از ایشان آمرزیدی، مرا شفیع ایشان قرار بده؛ تا من و پدرم و مادرم در سایه لطف و رأفت تو، در سرای کرامت و جایگاه مغفرت و رحمت تو، همنشین هم گردیم؛ زیرا که تو صاحب فضل بزرگ و منّت دیرین هستی و تو مهربان ترین مهربانانی.)»[۳]

▪ حقوق فرزندان:

از طرفی فرزند بر والدین حقوقی دارد. امام سجاد ـ علیه السلام ـ درباره حق فرزند بر پدر می فرمایند:« وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِکَ فَتَعْلَمُ أَنَّهُ مِنْکَ وَ مُضَافٌ إِلَیْکَ فِی عَاجِلِ الدُّنْیَا بِخَیْرِهِ وَ شَرِّهِ وَ أَنَّکَ مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَی رَبِّهِ وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَی طَاعَتِهِ فِیکَ وَ فِی نَفْسِهِ فَمُثَابٌ عَلَی ذَلِکَ وَ مُعَاقَبٌ فَاعْمَلْ فِی أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَیِّنِ بِحُسْنِ أَثَرِهِ عَلَیْهِ فِی عَاجِلِ الدُّنْیَا الْمُعَذِّرِ إِلَی رَبِّهِ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ بِحُسْنِ الْقِیَامِ عَلَیْهِ وَ الْأَخْذِ لَهُ مِنْهُ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه‏»

« حق فرزند تو این است که بدانی جزئی از وجود تو است و در دنیا با هر خیر و شری که دارد به تو منسوب است. در حُسن تربیت، راهنمائی به خدا، و کمک به او در اطاعت از تو، و ایجاد روح فرمان برداری در او، مسئول می باشی و در این باره پاداش یا کیفر داری؛ پس با وی چنان رفتار کن که در دنیا آثار نیک تربیتت زیب و زیور (و مایه سرفرازی) تو باشد، و (در آخرت) بر اثر انجام وظیفه در پیشگاه خدا معذور باشی، و لا قوة الا باللَّه.»[۴]

▪ در دعای ۲۵ صحیفه سجادیه برای فرزندان چنین دعایی می کردند:

« اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَیَّ بِبَقَاءِ وُلْدِی وَ بِإِصْلَاحِهِمْ لِی و بِإِمْتَاعِی بِهِمْ.( ای خداوند، بر من احسان کن و فرزندانم را برایم باقی گذار و شایستگی شان بخش و مرا از ایشان بهره‏مند گردان.)

إِلَهِی امْدُدْ لِی فِی أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ لِی فِی آجَالِهِمْ، وَ رَبِّ لِی صَغِیرَهُمْ، وَ قَوِّ لِی ضَعِیفَهُمْ، وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ، وَ عَافِهِمْ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ فِی جَوَارِحِهِمْ وَ فِی کُلِّ مَا عُنِیتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ، وَ أَدْرِرْ لِی وَ عَلَی یَدِی أَرْزَاقَهُمْ. وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِیَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ لَکَ، وَ لِأَوْلِیَائِکَ مُحِبِّینَ مُنَاصِحِینَ، وَ لِجَمِیعِ أَعْدَائِکَ مُعَانِدِینَ وَ مُبْغِضِینَ، آمِینَ.( ای خداوند، برای من، عمرشان دراز نمای و بر زندگانیشان بیفزای. خردسالشان را پرورش ده. ناتوانشان را قوت ببخش. تنشان و دینشان و اخلاقشان را به سلامت دار. در جانشان و جسمشان و در هر کار از کارهایشان که روی در من دارد، عافیت بخش و وظیفه روزی ایشان، برای من و بر دست من پیوسته گردان. ای خداوند، فرزندان مرا همه نیکان و پرهیزگاران و بینایان قرار ده و چنان کن که فرمان های تو را گوش دهند و اطاعت کنند و آنان را نسبت به اولیاء خود، محبّ و خیر خواه ، و نسبت به دشمنانت، دشمن و کینه توز قرار ده ، الهی دعایم را اجابت فرما.)

اللَّهُمَّ اشْدُدْ بِهِمْ عَضُدِی، وَ أَقِمْ بِهِمْ أَوَدِی، وَ کَثِّرْ بِهِمْ عَدَدِی، وَ زَیِّنْ بِهِمْ مَحْضَرِی، وَ أَحْیِ بِهِمْ ذِکْرِی، وَ اکْفِنِی بِهِمْ فِی غَیْبَتِی، وَ أَعِنِّی بِهِمْ عَلَی حَاجَتِی، وَ اجْعَلْهُمْ لِی مُحِبِّینَ، وَ عَلَیَّ حَدِبِینَ مُقْبِلِینَ مُسْتَقِیمِینَ لِی، مُطِیعِینَ، غَیْرَ عَاصِینَ وَ لَا عَاقِّینَ وَ لَا مُخَالِفِینَ وَ لَا خَاطِئِینَ.( بار خدایا، بازوی من به نیروی فرزندانم توانا گردان و به آنان، نابسامانی هایم را به سامان آور و به وسیله ایشان، شمار یاران مرا فزونی ده و مجلس من به وجود ایشان بیارای و نام من به ایشان زنده بدار و در نبودم به وسیله آنان، کارم را کفایت کن و به وسیله ایشان یاریم ده که بر حاجت خود دست یابم و چنان کن که فرزندانم، دوستدار من باشند و بر من مهر بورزند. روی دلشان با من باشد و در یاری من پایدار باشند. فرمان برداران من باشند؛ نه عصیان گران و نه عاقّ شدگان و نه مخالفان و نه خطاکاران.)

وَ أَعِنِّی عَلَی تَرْبِیَتِهِمْ وَ تَأْدِیبِهِمْ، وَ بِرِّهِمْ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ مَعَهُمْ أَوْلَاداً ذُکُوراً، وَ اجْعَلْ ذَلِکَ خَیْراً لِی، وَ اجْعَلْهُمْ لِی عَوْناً عَلَی مَا سَأَلْتُکَ. وَ أَعِذْنِی وَ ذُرِّیَّتِی مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ... .( بار خدایا، مرا در تربیت و تأدیب و نیکی و مهربانی در حق ایشان یاری فرما و با عنایت خود علاوه بر آنان بر من فرزندان ذکور دیگر نیز عطا فرما و در این کار برایم خیر قرار ده و آنان را بر آنچه از تو می‏خواهم یار و یاور قرار بده. خداوندا، مرا و نسل مرا از شیطان رجیم در پناه خود دار... .)»[۵]

● سفارش‌های امام به فرزندانشان

طبق نقل شیخ مفید در کتاب «ارشاد» امام سجاد دارای پانزده فرزند بودند: یازده پسر و چهار دختر.

(۱) محمد (۲) عبد اللَّه، (۳) حسن (۴) حسین (۵) زید (۶) عمر (۷) حسین اصغر (۸) عبد الرحمن (۹) سلیمان (۱۰) علی (۱۱) خدیجه (۱۲) محمد اصغر (۱۳) فاطمه (۱۴) علیه (۱۵) ام کلثوم‏.[۶]

در کتب روایی برخی از توصیه های اخلاقی و اجتماعی امام زین العابدین به فرزندانشان ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:

۱) ایشان به یکی از فرزندانش فرمود: «یا بُنَیَّ انْظُرْ خَمْسَةً فَلَا تُصَاحِبْهُمْ وَ لَا تُحَادِثْهُمْ وَ لَا تُرَافِقْهُمْ فِی طَرِیقٍ. فَقَالَ: یَا أَبَةِ مَنْ هُمْ ؟ قَالَ: إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْکَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرَابِ یُقَرِّبُ لَکَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ لَکَ الْقَرِیبَ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفَاسِقِ فَإِنَّهُ بَایَعَکَ بِأُکْلَةٍ أَوْ أَقَلَّ مِنْ ذَلِکَ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْبَخِیلِ فَإِنَّهُ یَخْذُلُکَ فِی مَالِهِ أَحْوَجَ مَا تَکُونُ إِلَیْهِ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرُّکَ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّی وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِی کِتَابِ اللَّه‏.»[۷]

پسر جان، با پنج کس همنشینی نکن و به گفتگو ننشین و در راه همراهشان نرو.

عرض کرد: پدر جان، آنها چه کسانی هستند؟

فرمود:

مبادا با دروغگو همنشین شوی؛ زیرا او همچون سرابی است که دور را در نظرت نزدیک و نزدیک را برایت دور جلوه می‏دهد.

از همنشینی فاسق و گنهکار بپرهیز؛ چرا که او، تو را به یک لقمه یا کمتر از آن بفروشد.

مبادا با شخص بخیل همنشین شوی؛ چرا که او مال خود را در سخت‏ترین نیازمندی هایت از تو دریغ می‏دارد.

بپرهیز از همنشین شدن با أحمق؛ زیرا که او در عین این که قصد سود رساندت را دارد [بواسطه حماقتش‏] به تو زیان می زند.

و مبادا با آن کس که از خویشانش بریده رفاقت کنی؛ زیرا من، او را در قرآن، ملعون یافتم.

۲) امام باقر ـ‌ علیه السلام ـ می فرمایند: وقتی زمان از دنیا رفتن پدرم علی بن حسین ـ علیه السلام ـ رسید مرا به سینه خود چسباند و فرمود:

«یا بنی اوصیک بما أوصانی به أبی حین حضرته الوفاة و مما ذکر أن أباه أوصاه به : یا بنی اصبر علی الحق وإن کان مرّا .» [۸]

پسرم! تو را وصیتی می کنم که پدرم هنگام وفات به من نمود از جمله سفارشی که فرمود این بود که: پسرم! بر حق، صبر نما و آن را تحمل کن و به حق تسلیم شو گرچه برای تو تلخ و ناگوار باشد.

در روایت دیگر این توصیه هم نقل شده است:

«یا بنی إیاک و ظلم من لا یجد علیک ناصرا إلا الله.»[۹]

پسر جان! بپرهیز از ستم به کسی که جز خدا یاری ندارد.

مجتبی صداقت

[۱] .جعفریان، رسول؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه،‌ ۲۵۵؛ انتشارات انصاریان، قم، سوم، ۱۳۷۹ش.

[۲] . ابن شعبه حرانی؛ تحف العقول عن آل الرسول ،ص۲۶۳؛(با استفاده از ترجمه های : بهراد جعفری؛ احمد جنتی) جامعه مدرسین، قم، دوم، ۱۴۰۴ ق. همچنین نگاه کنید به: الخصال، ج۲، ص۵۶۸ و امالی الصدوق، ص۳۷۱.

[۳] . الصحیفة السجادیة،ص۱۱۴- ۱۱۸؛ (با استفاده از ترجمه های : عبدالمحمد آیتی ؛ محسن غرویان ـ عبدالجواد ابراهیمی) الهادی ، قم، اول، ۱۴۱۸ ق.

[۴] . تحف العقول، ص۲۶۳.

[۵] . صحیفه سجادیه،ص۱۲۰.

[۶] . شیخ مفید،محمد بن محمد بن نعمان‏؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۵۷؛ کنگره شیخ مفید، قم، اول، ۱۴۱۳ق.

[۷] . تحف العقول، ص۲۷۹.

[۸] . محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی‏؛ الکافی،ج۲، ص۹۱، اسلامیه، تهران، دوم، ۱۳۶۲ش.

[۹] . محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی‏ ، شیخ صدوق؛ أمالی الصدوق، ص۱۸۲؛ اعلمی، بیروت، پنجم، ۱۴۰۰ق.



همچنین مشاهده کنید