یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

درباره جوایز ادبی تفاوت و کثرت


درباره جوایز ادبی تفاوت و کثرت

هنوز عمر جوایز ادبی [در ایران] به ۱۰ سال نرسیده که دولت دارد چراغ‌شان را خاموش می‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد که برای پرسش در مورد آنها، ظاهرا کمی دیر است! به علاوه پرسشی است افقی. …

هنوز عمر جوایز ادبی [در ایران] به ۱۰ سال نرسیده که دولت دارد چراغ‌شان را خاموش می‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد که برای پرسش در مورد آنها، ظاهرا کمی دیر است! به علاوه پرسشی است افقی. پرسش افقی اساسا عوامل بازدارنده در عرصه عمومی را نادیده می‌گیرد و کاستی‌ها را مطلقا به مردم نسبت می‌‌دهد. تفاوت جوایز ادبی با یکدیگر، امری بالقوه است که تولید آثار متنوع به آن فعلیت می‌بخشد. بدیهی است که اگر مولفه‌های ساختاری آثار ادبی، تفاوت کیفی و چشمگیر با هم نداشته‌باشند، نهایتا نهادهای جایزه‌ دهنده نمی‌توانند خود را از یکدیگر متمایز کنند. به عنوان مثال، اینکه چند نهاد در یک سال به رمانی مثل «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» جایزه می‌دهند، نشان می‌دهد که در آن سال، تفاوت‌های کیفی بین رمان‌ها به چشم داوران نهادهای مختلف نیامده یا به عبارت بهتر، تنوع تولید ادبی در آن سال ناچیز بوده است. تاکید می‌کنم «تنوع ادبی» در آن سال؛ وگرنه می‌توان فهرست بلندبالایی از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه دو دهه‌اخیر تهیه کرد که متضمن قابلیت‌های کثرت‌گرایانه و متفاوت باشد. اینکه ممکن است نهادی به رغم اساسنامه یا سیاست ادعایی خود در عمل سررشته را گم کند، بیانگر فاصله خواست‌های نظری و تجربه عملی است.

تجربه عملی که معمولا ایده آل‌ها را در خود ادغام می‌کند در غیاب آثار متفاوت، مرکز مشترکی به وجود می‌آورد که تمایزها را تقلیل می‌دهد. بدیهی است اگر تفاوت‌های نهادهای جایزه‌ دهنده با یکدیگر قابل اعتنا نباشد، موجودیت آنها با علامت سوال مواجه می‌شود که پاسخش را نیز در خود دارد. مقابله فهرست آثار برگزیده در جوایز مختلف، تفاوت‌ها را نیز آشکار می‌کند. به این شرط که پیش‌فرض عدم تفاوت مورد بازبینی قرار گیرد. طرح نهادهای مدنی و به تبع آن، نهادهای ادبی و خود ادبیات به منزله نهاد در کشور ما نوپاست. قطع‌ نظر از موانع بیرونی ادبی که اسباب ایستایی‌اند، نگاه موشکافانه به خود در همه زمینه‌ها از جمله ادبیات، تازه آغاز شده‌است. پس تا درونی شدن تفاوت‌ها که فرق بین تفاوت و تفرقه را تعریف کند و وضعیت خاص خود را بنیان نهد، فعلا شناخت تفاوت‌های ادبی، مقدم بر نهادهای جایزه دهنده قوام نیافته است؛ یا بهتر است بگویم دومی ادامه اولی است. این ارزشیابی شاید ما را به دو نتیجه مهم برساند:

۱) این که یک‌سال، ظرف زمانی مناسبی برای اعطای جوایز نیست چرا که در صورت افت کیفیت، نهادهای جایزه‌ دهنده ناچارند که بین بد و بدتر دست به انتخاب بزنند که تداوم چنین وضعیتی به رشد آثار متوسط خواهد انجامید.

۲) اینکه درخواهیم یافت که تعدد نهادهای جایزه دهنده بیش از تکثر آثار تولید شده، آن هم در مدت کوتاه یک‌ساله است.