شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
برای شهرهای کوچک اما زیاد
ما کوچک، اما زیادیم. همه جا هستیم و از هر طرف تهران و مشهد و تبریز و اصفهان و شیراز و رشت و زاهدان و اهواز و بوشهر و بندرعباس و همدان و یزد و کرمان و کرمانشاه و سنندج که عبور کنید به ما میرسید.
در این روزهای آخر تابستان که بازار جمع کردن بار و بندیل مسافرت و چند روزی را از خود گرفتار و دربند کار و گرفتاری دورشدن داغ است، ما زیاد به چشم میآییم.
ما همیشه بودهایم و حالا هم هستیم. ما شهرهای کوچک، سرزمین و شهر مادری ـ پدری بسیاری از آنها هستیم که اینک و سالهاست مقیم شهرهای بزرگ و شهرهای دورهستند. آنها رفتهاند و ما شهرهای کوچک همچنان هستیم. ما شهرهای کوچک، اما این سالها گرفتار شدهایم. شما مردمان رفته از ما شهرهای کوچک، حالا که دوباره برمیگردید اگر خوب چشمهایتان را باز کنید، خواهید دید که گرفتاری و دغدغه و دردسر تنها مال شما و کلانشهرها نیست.
شما مردمان رفته از ما شهرهای کوچک، دلخوشید به اینکه چند روزی را در منزلگاه قدیمی خود نفس بکشید غافل از اینکه ما خود نفسهایمان گاه میگیرد. درد ما شهرهای کوچک، درد جدال با هویت است. ما شهرهای کوچک ـ بسیاری از ما ـ دلتنگیم. ما شهرهای کوچک هم، در بازی چشم و همچشمی شما آدمیان گرفتار شدهایم.
شما دلتان میخواهد شهرهای کوچک و آبا و اجدادی شما، مدرن و با خیابانهای شیک و مد روز شود. شما دلتان میخواهد خیابانهای ما شهرهای کوچک وسعت پیدا کند که بگویید ما هم شهرهایی با خیابانهایی عریض و طویل داریم.
شما دلتان میخواهد در شهرهای کوچکی که دلخوش به همان خیابانهای تنگ اما با صفای قدیمی خود هستند، ماشین بریزید و گرفتار شوید؛ گرفتار در همان خیابانهایی که تا دیروز آن را با پای پیاده طی میکردید و خیلی که بود سوار بر دوچرخههای خود از ما عبور میکردید.
حالا در ما شهرهای کوچک، دوچرخه کم یافت میشود. حالا خانههای نوسازی شده در ما شهرهای کوچک آپارتمانی شده است و از حیاطهای باصفا و سبز خبری نیست.
حالا حیاطهای خانههای ما شهرهای کوچک به بهانه عقبنشینی و تعریض خیابانها و کوچهها از بین رفته و جای خود را به خیابانهای پر از ماشین داده است.
حالا ما شهرهای کوچک بغضی در گلو داریم، که چرا شما اهالی ما شهرهای کوچک هم دلتان شهرهای بزرگ میخواهد.
دلتان میخواهد از ما دل بکنید و در ازای زندگیهای جدیدتر و مثلا مدرنتر ما شهرهای کوچک را به هم بریزید. ما شهرهای کوچک دلمان میگیرد وقتی شما از داشتههای خوب خودتان در ازای یک ماشین و یک آپارتمان دست میکشید.
مردمان کلانشهرها خوب میدانند که خانههای حیاطدار یا به قول آنها خانههای ویلایی چه نعمتی هستند. ما شهرهای کوچک دلمان برای فرزندان خردسالمان میسوزد. آنها هم انگار در آتش چشم و همچشمی مردمان ما شهرهای کوچک با شهرهای بزرگ باید بسوزند و از هوای پاک و خانههای وسیع و حیاطهای درخت دار و سبز دل بکنند.
ما شهرهای کوچک حتی حالا زبان برخی ـ بسیاری ـ از همولایتیهای خودمان را نمیفهمیم. آنها انگار دیگر دلشان نمیخواهد با لهجه آبا و اجدادی خود صحبت کنند.
پدر و مادرهای جوانتر در ما شهرهای کوچک ملغمهای از لهجه آفریدهاند که مثلا به زبان رسمی نزدیک باشد، اما حکایت راه رفتن کلاغ و... شده است.
حیف از اصالت ما شهرهای کوچک، حیف از خیابانها و آداب و رسوم و لهجه و مرام ما شهرهای کوچک که انگار قربانی چشم و همچشمی با شهرهای بزرگ شده است.
حیف. کاش مردمان و مسوولان ما شهرهای کوچک کمی به خود بیایند و در وانفسای طرحهای توسعه ما را به شهرهایی بیهویت تبدیل نکنند.
صولت فروتن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست