شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

فیلمی در رده پرفروش ها


فیلمی در رده پرفروش ها

نگاهی به ملک سلیمان

فروش یک و نیم میلیاردی فیلم "ملک سلیمان" ساخته شهریار بحرانی، با بهای متوسط بلیط سه هزار تومان به معنی پانصد هزار مخاطب است که برای تماشای آن به سالن سینما وارد شده اند و این یک موفقیت برای فیلمی با مضمون مذهبی- تاریخی است. معنی دیگر این توفیق می تواند این باشد، سینما از این توانایی برخوردار است که در هر ژانری مخاطبان خاص خود را جذب نماید، چه در این زمان که تمامی رسانه های رسمی پر از مضامین مذهبی است و چه درسال ۱۳۴۵ که مستند "خانه خدا" به کارگردانی ابوالقاسم رضایی و جلال مقدم ساخته و اکران می شود.

آن چه از تبلیغات و در پی آن انتظار مخاطبان برمی آید این است که این فیلم در دو زمینه ی موضوع و ساختار مانند جلوه های ویژه صوتی و تصویری، نوآوری های قابل توجهی نموده است "ملک سلیمان" با هزینه پنج و نیم میلیارد تومان یا بیشتر، از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ ساخته شده است، فیلمساز محترم هزینه ی جلوه های ویژه موسیقی متن و صداگذاری بصورت دالبی، که در خارج از ایران انجام شده است را کمتر از نیم میلیارد تومان (پانصد هزار دلار) برآورد می کند.

"ملک سلیمان" را در رده فیلم های فاخر دسته بندی می کنند، منظور از فیلم فاخر چیست؟ این سوال از نظر نگارنده با توجه به دیدگاه های موجود دست کم دو جواب غیرقابل جمع دارد، اول اینکه انتخاب قالب و شکلی پر هزینه برای بازگویی نوعی از عقاید دینی، سیاسی و اجتماعی است و بیشتر مصرف داخلی دارد که می توان با هزینه های کمتر هم آن را واگویه کرد، دوم ساخت اثری که باید افتخار دینی، ملی یا هنر فیلم سازی، داخل یا خارج از مرزها باشد. بدین ترتیب "ملک سلیمان" را در کدام یک از این دو دسته فیلم ها می توان جای داد؟

اگر تاریخ ایران را به دو دوره قبل و بعد از اسلام تقسیم کنیم، در هر دو بازه داستان های اساطیری، حماسی، مذهبی و تاریخی متعددی را مشاهده می کنیم که می تواند سوژه های خوبی برای ساخت انواع فیلم ها، از جمله فیلم های فاخر باشد. سلیمان نبی (ع) یکی از بهترین مواردی است که به واسطه داستان ها و روایات فراوانی که از ایشان نقل شده است، می تواند موضوع خوبی برای فیلم سازی باشد. قدرت های ماورایی سلیمان مانند درک زبان جن و دیو و حیوانات و فرمانروایی بر آنان و سرزمین های گسترده تحت امر، طی الارض و قالیچه منصوب به وی که هر کدام از سویی می تواند موضوع یک فیلم جذاب در مقابل فیلمهای اساطیری، تخیلی، رویایی سینمای هالیوودی یا بالیودی باشد و از سویی دیگر پایگاه مقبول در بین مذاهب یهود و نصاری و اسلام، می توانست بازار فروش و حضور سینمای ایران را در اکثر نقاط جهان فراهم آورد. اما متاسفانه همان دیدگاه اول نسبت به فیلم فاخر برد آن را به کشورهای محدودی تقلیل داده است.

شاید یک مثال بتواند خواننده محترم را به مفهوم فیلم فاخر از نظر نگارنده نزدیک تر کند و آن فیلمی جز "محمد رسول الله" نیست. با گذشت بیش از سه دهه از ساخت این فیلم، مسلمانان در هر کجای دنیا با تماشای این فیلم احساس غرور و افتخار می کنند. به نظر می رسد آن چه که این فیلم را فاخر و ماندگار کرده است تنها ساختار خوب در تمامی جهات یا موضوع فیلم که شخصیت بزرگ پیامبر اسلام (ص) و یا چگونگی گسترش اسلام می باشد نیست بلکه مهم تر از همه دیدگاه بدون جهت گیری های خاص وتکیه بر نقاط مشترک و مورد قبول عامه مسلمانان است. از ابتدا تا انتهای این اثر حضور پیامبر(ص) قابل درک است اما هرگز تصویر یا شمایلی را از ایشان ملاحظه نمی کنید و این مهم با انتخاب زوایای دوربین(POV) و کارگردانی موثر بدست آمده است و از یک موضوع اختلافی پرهیز شده است. اکثریت با نسبت بالای اهل تسنن، باعث نشده است که مقام والای حضرت علی (ع) و احساسات وعلایق شیعیان نادیده گرفته شود و با نشان دادن تنها اینسرتی از ذوالفقار در این فیلم ایشان، هم شان رسول الله قرار داده شده است و باز هم از اختلافی دیگر پرهیز شده است.

در حقیقت نیت مجلس محترم که چنین اعتباری را از اموال عمومی برای ساختن فیلم های فاخر در نظر گرفته اند، رفع تکلیف یا ساختن فیلمی به ظاهر با شکوه یا خدای نا کرده فربه کردن قشر خاصی از سینماگران نبوده است. ساختن فیلم فاخر، لوازم فیلم سازی فاخر را طلب می کند که متکی به دو عنصر اساسی است، یکی امکانات نرم افزاری و سخت افزاری فیلم سازی و دیگر عامل انسانی یعنی تمامی عوامل خلاق سینمایی است. مطمئن باشید دلسوزان سینما یا حتی آنها که نگاه ابزاری به سینما دارند اگر زمینه های عنصر اول را فراهم آورند و عرصه را برای بروز استعدادها به صورت فراگیر آماده کنند، عنصر دوم به سرعت خود را آشکار خواهد کرد.

برای مثال اگر اعتبار همین فیلم " ملک سلیمان" برای یکی از زیر ساخت های نرم افزاری، یعنی فیلمنامه نویسی طی همین مدت در نظر گرفته می شد چه اتفاقی روی می داد؟ اگر درخواست فیلمنامه با بهای رویایی ۶۰ میلیون تومان به فراخوان گذاشته شده بود اکنون دست کم ۱۰۰ فیلمنامه در اختیار قرار داشت و اگر حتی ۵ فیلمنامه توسط یک فرد نوشته می شد، ۲۰ فیلمنامه نویس حرفه ای پرورش یافته بود و در کنار آن صدها داوطلب مستعد فیلمنامه نویسی که می دانستند از این طریق می توانند زندگی خوبی را برای خود و خانواده ۰شان فراهم نمایند صف می کشیدند. متولیان محترم که قریب به اتفاق مدارج بالای دانشگاهی را گذرانده اند با تامین اعتباری مناسب در قالب چند پروژه دانشگاهی و استفاده از استعدادها و نوابغ خودمان می توانند مشکل فن آوری های نرم افزاری و سخت افزاری سینمای دیجیتال را برای همیشه حل نمایند و از فرار مغزها نیز جلوگیری کنند.

فیلمساز پر فروش ترین فیلم دنیا با در دست داشتن فیلمنامه کامل، ۱۰ سال منتظر تکمیل فن آوری های دیجیتال هالیوود می شود آنگاه آن اثر را می سازد. اکنون که بازگشت سرمایه به منظور دستیابی به فن آوری دیجیتال مورد توجه نیست، ای کاش موضوعاتی غیر از سلیمان نبی برای تجربه انتخاب می گردید تا با گذشت پنج الی ده سال شرایط برای ساختن فیلمی واقعا فاخر آماده می شد و این سوژه نیز سوخت نمی شد.

در هر صورت با آزمون و خطاهایی این چنین، بدون آماده کردن زیرساخت ها حتی اگر در سال، ۱۰ فیلم ده میلیاردی یا بیشتر هم ساخته شود، جز سوزاندن سوژه های موجود چیزی حاصل نخواهد شد.

نویسنده : زهره نبی زاده

کارشناس ارشد سینما