شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

تئوری اصلاح طلبی از دیدگاه شهید مطهری


تئوری اصلاح طلبی از دیدگاه شهید مطهری

استاد شهید مرتضی مطهری بی گمان از ماندگارترین شخصیت های دینی و ملی در تاریخ کشور ما خواهد بود وی از معدود متفکرانی است که مورد قبول قشرهای متفاوت اجتماعی و طیف های گوناگون فکری است و نظر صائب, نیت خالص و قدرت تئوری پردازی او تحسین و حیرت همگان را برانگیخته است

به نظر می رسد حق این استاد بزرگ شهید مرتضی مطهری آن گونه که شایسته است ، تا به حال ادا نشده و اندیشه های راهبردی و مؤثر وی در زمینه های مختلف علمی و اجتماعی در پس هالهٔ تکریم ها و تجلیل ها مغفول مانده است. این درد جانسوزی است که متولیان امور باید به درمان آن بیندیشند و نگذارند نکوداشت های ظاهری، جامعهٔ ما را از برکات اندیشه های استاد غافل و محروم کند.

در حال حاضر رواج اندیشهٔ »اصلاحات« شعار و خواست اصلی مردم و نظام ماست. درست است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب حضرت آیهٔ الله خامنه ای »اصلاحات از آن واژه هایی است که همیشه پرجاذبه بوده است»[۱] و » همهٔ انسان هایی که از هر فسادی رنج می برند، دلشان با این اشعار می تپد«[۲] و درست است که به گفتهٔ استاد مطهری » در تاریخ اسلام، حرکت ها و جنبش های اصلاحی فراوان می توان یافت که از هیچ تاریخ دیگر کمتر نیست«[۳] و این اصطلاح »یک آهنگ آشنا به گوش مسلمان است«[۴]، اما به هر حال هیچ ‎‎گاه تا این اندازه شاهد فراگیر شدن آن به عنوان «گفتمان اصلی این ملت»[۵] نبوده ایم.

از سوی دیگر، چنانکه می دانیم اصلاحات در گفتمان سیاسی و رایج دنیا دارای مباحث دامنه دار و تعریف های متفاوتی است و این خطر وجود دارد که عدم ارائه تعریفی منطبق با فرهنگ دینی و نیازهای کنونی کشور، راه را برای سوء استفاده از این عطش همگانی هموار کند. به همین جهت است که مقام معظم رهبری پس از بیان این عقیده که »اصلاحات در کشور ما از سر اضطرار … بلکه فریضه است«[۶]، بلافاصله تأکید می کنند که البته »اصلاحات باید تعریف بشود… تا هرکس نتواند به میل خودش اصلاحت را معنی کند… اگر تعریفی از اصلاحات مشخص نشود، الگوهای تحمیلی غلبه خواهد کرد؛ همان اتفاقی که در شوروی افتاد؛ چون نمی دانستند چه کار می خواهند بکنند، لذا به سراغ تقلید ناشیانه اصلاحات در الگوها و مدل های غربی رفتند«[۷] و در آخر نتیجهٔ آن را هم دیدند و دیدیم.

برای ارائهٔ تعریف اصلاحات منطبق با فرهنگ اسلامی، چاره ای جز مراجعه به اندیشمندان و نظریه پردازانی که ضمن آشنایی با معارف دینی، در صداقت و تعهد نیز آزموده شده باشند نداریم و معلوم است که در این میان شهید مطهری از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ استاد عزیزی که امام راحل(ره) آثار او را »بی استثناء« خوب دانستند و فرمودند:» من به دانشجویان و طبقهٔ روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتاب های این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود.«[۸]

مطهری، متفکری است که می توان از او به عنوان یک نظریه پرداز در زمینهٔ اصلاح طلبی دینی نام برد و از آثار مکتوب و غیر مکتوب و از آن مهمتر سیرهٔ عملی و رفتار اجتماعی او، الگوبرداری مطمئنی برای شروع و ادامه روند اصلاحات در کشور بهره مند شد. این الگوپردازی از آن جهت ضروری و سرنوشت ساز است که: اولاً در توان فکری و قدرت نظریه پردازی و ثانیاً در صداقت و خیرخواهی آن شهید عزیز نوعی اجماع فکری و وفاق ملی وجود دارد و البته این نیز بی تأثیر از ریخته شدن خون پاکش در راه اثبات و دفاع از حقانیت عقیده اش نیست.

مفهوم و ضروت اصلاحات

در ادبیات علمی و سیاسی امروز »اصلاحات« معادل » Reform« و در مقابل »انقلاب« »Revoloution« به کار می رود. در »فرهنگ خاص علوم سیاسی«، «انقلاب خواهی به هر نوع اندیشه و نظریه ای که خواهان تغییر اساسی و بنیادی در وضع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و یا فرهنگی جامعه باشد، گفته می شود.«[۹] اما اصلاح طلبی یعنی »باور به اینکه می توان دگرگونی و تغییر در زندگی اجتماعی، سیاسی و یا اقتصادی را از طریق انجام اصلاحات و نه انقلاب و با بهره گیری از روش های مسالمت آمیز و ملایم رقم زد.«[۱۰] بنابراین، اصلاحات به این معنی از نظر اهداف، شیوه ها و ابزار در مقابل انقلاب است. با این حال این واژه در ادبیات دینی و ملی ما، انقلاب را هم بر می گیرد. به همین جهت است که امام حسین علیه السلام نیز انقلاب خونین خود را »اصلاح طلبی در امت جد خود« می نامد؛ »انما خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی«[۱۱]

همچنین مقام معظم رهبری تأکید می کنند که «اگرچه در اصلاحات سیاسی دنیا، انقلاب را در مقابل اصلاح قرار می دهند؛ اما من با آن اصطلاح نمی خواهم حرف بزنم. من اصلاح را با اصطلاح اسلامی مطرح می کنم»[۱۲] که در آن دیدگاه »خود انقلاب بزرگترین اصلاح« به شمار می آید.[۱۳]

مقصود استاد مطهری از اصلاحات نیز بطور دقیق چنین مفهوم سیاسی است و به همین جهت بارها و بارها از اصطلاح «نهضت اصلاحی» نیز استفاده می کند. به هر حال شهید مطهری «اصلاح یعنی سامان بخشیدن» را که «نقطه مقابل افساد است» از ضرورت های مسلم دینی می شمارد و ضمن تأکید بر اصلاحات فردی یا خانوادگی، بحث های مفصل و البته پراکنده ای در مورد »اصلاح اجتماعی« دارد و پرداختن به آن را »حساسیت مثبت و مبارکی« می شمارد. ایشان با اشاره به آیات متعدد قرآن، همهٔ »پیامبران را مصلحان می خواند« و در اصل معتقد است که «اصلاح طلبی یک روحیهٔ اسلامی است. هر مسلمانی به حکم این که مسلمان است خواه ناخواه اصلاح طلب و دست کم طرفدار اصلاح طلبی است زیرا اصلاح طلبی … از ارکان تعلیمات اجتماعی اسلام است.«*

اهداف کلی اصلاحات

به نظر استاد آنچه مهم است؛ تشخیص درست اهداف اصلاحات، آسیب های آن و پرهیز از »افراط گرایی« در این باب است، »زیرا اصلاح‎ اجتماعی یعنی دگرگون ساختن جامعه در جهت مطلوب« و طبیعی است که شناخت »جهت مطلوب« و استمرار حرکت به سوی آن، جوهرهٔ این حرکت ازرشمند است.

شهید مطهری در برداشتی عالمانه و زیبا از خطبه مشهور حضرت علی علیه السلام[۱۴]، »اصلاح طلبی دینی« را در چهار محور خلاصه می کنند:

۱ـ پیرایه زدایی از دین و از میان بردن بدعت ها و در یک کلام »بازگشت به اسلام نخستین«.

۲ـ »تحول بنیادین در اوضاع زندگی خلق خدا« به گونه ای که »نظر هر بیننده را جلب نماید«.

۳ـ بازسازی »روابط اجتماعی انسان ها« تا اینکه »بندگان مظلوم خدا از شر ظالمان امان یابند و دست تطاول ستمگران از سر ستمدیدگان کوتاه شود«

۴ـ دگرگون سازی »نظارت مدنی و اجتماعی جامعه« در سایه برپا داشتن »مقررات تعطیل شده خدا و قانون های نقض شده اسلام«.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.