چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

توفیق ادب


توفیق ادب

ادب؛ در لغت به معانی گوناگونی (روش پسندیده، ظرافت و خوی خوش) آمده است. روش درست و ظریفی که در گفتن، نوشتن و سرودن به کار می‌رود و سخن را لطف و طراوتی خاص می‌بخشد، از همین‌رو ادب نامیده شده است.

ادب؛ در لغت به معانی گوناگونی (روش پسندیده، ظرافت و خوی خوش) آمده است. روش درست و ظریفی که در گفتن، نوشتن و سرودن به کار می‌رود و سخن را لطف و طراوتی خاص می‌بخشد، از همین‌رو ادب نامیده شده است. ادب انسانی، ریشه در عقیده و درون او دارد، ولی ظهور آن، هنگام روبه‌رو شدن با دیگران می‌باشد، زیرا ادب آیینه تمام نمای عقیده و اخلاق اوست. آدمی در برابر دیگران، موظّف به رعایت ادب است و هرچه طرف مقابل از عظمت والاتری برخوردار باشد، رعایت ادب ضرورت بیشتری می‌یابد. پرداختن کامل به این موضوع، تحقیق بسیار مفصلی را می‌طلبد. به همین دلیل، موضوع این نوشته، تعبیرات بی‌ادبانه اسرائیل، درباره ذات مقدس حق است. آن‌گونه که قرآن کریم نقل می‌فرماید، یکی از خصلت‌های بنی اسرائیل این بوده که همواره از خداوند متعال در برابر موسی‌(ع) از واژه ربّک تعبیر می‌کردند.

آنان هنگام هرگونه حاجت و سؤالی به موسی می‌گفتند: به پروردگارت چنین بگو و از «پروردگارت» چنان بخواه و این در حالی است که تمام کوشش انبیا در فرو فکندن حجاب‌های خود ساخته انسان‌ها بین خود و خالق خویش بوده تا نور فطرت در انسان‌ها ظهور و بروز کند. لکن فرزندان اسرائیل را اندیشه در این وادی‌ها نبوده و از موسی(ع) تصوری جز یک رابط میان خود و وجودی صاحب قدرت (پروردگار موسی(ع)) نداشته‌اند. در اکثر تعابیر این قوم، اثری از ادب در برابر خالق و عشق و محبت نسبت به معبود و فرستاده وی دیده نمی‌شود و تقریباً تعابیری نظیر ربنا، اللّهم، ولینا و مانند آن در گفتار آنان وجود ندارد. برای نمونه در داستان بقره عبارت اُدعُ لَنا رَبَّکَ، چندین بار از زبان آنان شنیده می‌شود و درباره کیفیت و رنگ گاو، پرسش‌های بیهوده‌ای را به سوی موسی(ع) سرازیر می‌کنند: «...اُدعُ لَنا رَبَّکَ یبَین لَنا ما هِی ...؛ از خدای خود بخواه که برای ما روشن کند که این(ماده گاو) چگونه (ماده گاوی) باشد؟...» (سوره بقره، آیه۶۸) «...اُدعُ لَنا رَبَّکَ یبَین لَنا ما لَونُها...؛ از پروردگار خود بخواه که برای ما روشن سازد رنگ آن چگونه باشد؟...» (سوره بقره، آیه ۶۹) «قالوا ادع لنا ربک یبین لنا ما هی...؛ پروردگارت را بخوان برای ما روشن ساز که آن چیست؟» (سوره بقره، آیه ۷۰) گفتنی است فرزندان اسرائیل، پس از بحث و جدل فراوان از نو به سؤال اول و نقطه آغاز بحث باز می‌گردند! در سوره مائده آمده است که به این قوم امر می‌شود به سرزمین مقدس وارد شوند تا از نعمت و رفاه و عزت برخوردار گردند.

اما چون در آن سرزمین گروهی ستمگر بودند، ایشان به دلیل زبونی و بی‌نعمتی به موسی(ع) می‌گویند: «... فَاذهَب اَنتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنّا ههُنا قاعِدونَ؛ ...تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همین‌جا نشسته‌ایم.» (سوره مائده، آیه ۲۴) همین سخن، ایشان را دچار سر گردانی چهل ساله و به تعبیری همیشگی می‌کند. مثال‌های فراوانی از حالات و کردار این قوم وجود دارد؛ اما گذر از آن به جهت اختصار کلام، اولی است، امّا بنی‌اسرائیل چرا این چنین بودند؟