دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

طلاق تجربه ای تلخ برای کودکان


طلاق تجربه ای تلخ برای کودکان

طلاق والدین یکی از تجربیات تلخ و ناگوار کودکان محسوب می شود و بسیاری از آنها برای این موضوع آمادگی لازم را ندارند. تحقیقات نشان می دهد معدودی از کودکان در زمان طلاق والدین از …

طلاق والدین یکی از تجربیات تلخ و ناگوار کودکان محسوب می شود و بسیاری از آنها برای این موضوع آمادگی لازم را ندارند. تحقیقات نشان می دهد معدودی از کودکان در زمان طلاق والدین از حمایت لازم برخوردار هستند.

رنج کودکان طلاق بسیار پیچیده و شامل این موارد است: آسیب پذیری، واکنش توام با اندوه در قبال از هم پاشیدن خانواده (بسیاری از کودکان وجود مشکل در رابطه والدین خود را درک نمی کنند)، خشم فزاینده و ناتوانی.

برای کمک به کودکان طلاق، تمام مردم و مسئولان جامعه باید دست به دست یکدیگر بدهند.

واکنش کودکان در سنین مختلف

کودکان ۳ تا ۵ ساله:

این کودکان احتمالا دچار مشکلات رشد می شوند و در میان آنها اختلال در خواب و ترس بی اندازه از جدایی از والدین شایع است. در ضمن کودکان معمولا نسبت به پدر یا مادری که از او جدا افتاده اند اشتیاق زیادی نشان می دهند.

کودکان ۵/۶ تا ۸ ساله:

این کودکان معمولا اندوه خود را علنا نشان می دهند و در ضمن به دنیای خیال پناه می برند. آنها در تخیلات خود می بینند که پدر و مادرشان به زودی به یکدیگر ملحق خواهند شد. این کودکان از تداوم جدایی والدین خود به شدت می هراسند.

کودکان ۸ تا ۱۱ ساله:

خشم و ناتوانی از علائم مشخص این کودکان است و آنها مانند سایر کودکان در قبال فروپاشی خانواده دچار اندوه می شوند.

این کودکان در ضمن تمایل دارند به والدین خود برچسب «خوب» و «بد» بزنند.

این کودکان به نگهداری از والدین خود تمایل دارند.

نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ساله:

نوجوانان غالبا در مقابل طلاق والدین خود دچار افسردگی می شوند و به خودکشی و اعمال خشونت آمیز گرایش پیدا می کنند. آنها معمولا رفتار والدین خود را مورد قضاوت قرار می دهند. بسیاری از نوجوانان نگران آینده خودشان می شوند هرچند مخالفتی با ازدواج مجدد والدین ندارند و می توانند بدون نادیده گرفتن نیازهای خود به آنها محبت کنند.

رابطه والدین و کودک

کمرنگ شدن نقش والدین:

در اوایل طلاق مادران دچار مشکلاتی مانند بی نظمی، خشم، توقع بالا و عدم تشخیص رفتار و نیازهای کودکان خود می شوند. این حالت معمولا موقتی است ولی اگر پدر یا مادری که در کنار کودک نیست به پیوند خود با او کاملا پایان دهد و یا مجددا ازدواج کند، می تواند به مشکلات بزرگ تری منجر شود.

تحت فشار روانی بودن:

تقریبا ۱۵ درصد از کودکانی که در تحقیقاتی ۱۵ ساله شرکت کردند نشانه هایی از تحت فشار بودن برای نگهداری از والدین را بروز دادند.

این کودکان غالبا به قیمت نادیده گرفتن نیازهای شان هم که شده خود را در قبال مراقبت از والدین مسئول می دانند.

نقش پدرانه

سابقا عقیده براین بود که فقدان تماس پدران با فرزندان عامل تعیین کننده ای در عدم هماهنگی آنها با مسئله طلاق می باشد. تحقیقات اخیر نشان می دهد این امر تاحدی درست است ولی نباید فراموش کرد که این تحقیقات بدون نقص نیست و تنها امر مسلم این است که تماس بیشتر با پدران لزوما منجر به افزایش نتایج مثبت نمی شود.

تأثیرات طولانی مدت

تحقیقات نشان می دهد طلاق می تواند تأثیرات طولانی مدتی بر روی روان کودکان، نوجوانان و جوانان بگذارد.

این مسئله بر روی زندگی آینده کودکان و رابطه آنها با والدین تأثیرات زیادی می گذارد.

از مهم ترین این تأثیرات می توان به هراس کودکان از ناکامی در ازدواج اشاره کرد.

بیشتر از ۶۶ درصد از مادران ۱۹ تا ۲۳ ساله علائمی از ترس، اضطراب، احساس گناه و خشم را به نمایش می گذارند. این علائم هنگام گرفتن تصمیمات اساسی بیشتر خود را نشان می دهد.

طلاق می تواند تأثیرات منفی زیادی بر روی کودکان و نوجوانان بگذارد.

طلاق تقریبا بر روی تمام جنبه های زندگی کودکان تأثیر می گذارد، از جمله بر رابطه آنها با والدین، رفتار، احساسات، رشد روانی و مهارت های هماهنگی با جامعه.

برای روشن شدن تأثیرات طلاق بر کودکان و کمک به آنها باید با متخصصان مشورت کرد.

ترجمه از آذرشایان