چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

اثرگذاری تکنولوژی بر کارها, ارزش ها و نیازهای انسانی


اثرگذاری تکنولوژی بر کارها, ارزش ها و نیازهای انسانی

نوشتاری را که فرا روی دارید بازتاب اثرگذاری فنّاوری بر حیات فرهنگی اعتقادی سیاسی دینی و اقتصادی را نشان می دهد که خود به طور طبیعی اثر گذاری فنّاوری را در پیوند و بستگی یک سویه ترسیم می کند امّا این بدان معنی نیست که دیگر مقوله ها یعنی ارزشها جهان بینی ها و باورها در پیدایی توسعه جابه جایی و ارزشهای تکنولوژی بی اثرند

● اثرگذاری تکنولوژی بر شؤون انسان در سه دوره از تمدن بشر: (کشاورزی صنعتی و فراصنعتی).

در درازای حیات انسانی تکنولوژی از بی مانندترین دریافتها تلاشها و جست و جوهایی است که در لایه های گوناگون و زوایای زندگی و چهره های دگرگون شونده حیات پیوند استوار و ناگسستنی داشته است.و هر چند در دوره ها و مرحله های گوناگون تکامل اجتماعی فرهنگی سیاسی و اقتصادی جامعه ها چندی و چونی این پیوند دچار فراز و فرودهایی شده ولی هیچ گاه از هم نگسسته است.

نوشتاری را که فرا روی دارید بازتاب اثرگذاری فنّاوری بر حیات فرهنگی اعتقادی سیاسی دینی و اقتصادی را نشان می دهد که خود به طور طبیعی اثر گذاری فنّاوری را در پیوند و بستگی یک سویه ترسیم می کند. امّا این بدان معنی نیست که دیگر مقوله ها یعنی ارزشها جهان بینی ها و باورها در پیدایی توسعه جابه جایی و ارزشهای تکنولوژی بی اثرند. این نوشتار از پرداختن به بستگی و پیوند رودرروی و متقابل آنها پرهیز کرده است و گه گاه که به آن اشارت می رود نه از آن روست که نوشتار به آن سوی گرایش دارد و یا هدف اصلی آن است بلکه از باب ضرورت خواهد بود.و همان گونه که یاد شد هدف اصلی بیان و بازنمود اثرگذاری فنّاوری بر کارها و حالهای گوناگون زندگی بشر آن هم در سه مرحله زیستی: کشاورزی صنعتی و فراصنعتی است.برای این هدف از تعریف فنّاوری می آغازیم و این تعریف همه سویه و با پی جویی کامل و پژوهش تمام انجام نگرفته است;امّا آنچه برگزیده نویسنده است در آن وجود دارد.

● تعریف

نگاه توده‌های مردم چه در جامعه های کشاورزی و چه در جامعه های صنعتی به فنّاوری نگاه ابزار انگارانه است؛ یعنی برای فنّاوری در حوزه معرفت مقام و جایگاهی نمی بینند و آن را از وصف کردن و پرده افکندن از چهره جهان واقعی ناتوان می یابند.

امّا در نزد ویژگان و دارندگان ذهنهای کاووش گر و عقلهای ژرف نگر این تنها رویه ای از رویه های تکنولوژی بیش نیست. فنّاوری نه تنها ابزار و نه تنها دانش بلکه مجموعه ای از دانشهاست با دسته ای گسترده: در برگیرنده معارف سامان مند و اصول مند و معارف غیر سامان مند.۱ منتهی با این ویژگی که این دانشها نه به خاطر این که دانش اند کنار هم قرار می گیرند و جُسته می شوند بلکه کنار هم قرار گرفتن آنها درجهت عملیاتی معیّن طرح ریزی شده است. بنابراین در به حقیقت پیوستن تکنولوژی به همان اندازه که شیمی فیزیک(مکانیک کوانتوم هسته ای) ریاضیات هندسه مثلّثات الکترونیک و… نقش دارند معارفی چون فلسفه دین جامعه شناسی اقتصاد ادبیات و تجربه ها و آزمونهای زندگی نیز سهم دارند. از همین جاست که هر دگرگونی با گرفتگی و گشادگی توسعه و رشدی که در فنّاوری اتفاق افتد به دیگر شؤون و معارف دیگر انسانی نیز سریان می یابد; یعنی اینها نیز دچار دگرگونی و دگردیسی می گردند. و عکس این نیز صادق است.

البته این بستگی‌ها و دگرگونی‌ها آن گونه که گفته شد یک سویه نبوده؛ بلکه دو سویه اند و در ضمن این دگرگونی‌ها به گونه‌های گونه گون مستقیم غیرمستقیم پنهان و آشکار چهره می نمایانند. می توان ردپای چنین فهمی از فنّاوری را در سخنان دانشمندان ۲ به روشنی دنبال کرد از جمله:

آرنولد پیسی می گوید: (کاربرد دانش علمی و دانش منظم دیگر برای امور علمی به وسیله سیستمهای منظمی که شامل مردم سازمانها اشیاء زنده و ماشینها می شود.)۳

همان گونه که پیش از این گذشت فنّاوری دسته ای از دانشهاست با همان ویژگی که برای آن برشمردیم. در مثل در فنّاوری ارتباطات برای تولید الیاف کابل و ایجاد فرکانس بالا جهت کانالیزه شدن امواج… همیاری و همکاری شیمی فیزیک الکترونیک هندسه و ریاضیات لازم و ضروری است.

● اثرگذاری تکنولوژی بر کارها و نیازهای انسان در تمدن کشاورزی

شمای جامعه کشاورزی را در چند امری که می آید می توان رسم کرد. در جامعه کشاورزی روند تولید و مصرف در یک بستر انجام می پذیرد؛ یعنی تولید کننده هر نوع کالا و خدماتی که تولید می کند به مصرف خویش می رساند. پیوندها و بستگیهای اجتماعی درونی و بسته در واحدهایی چون خانواده در یک سیکل معیّن برقرار می گردید و ادامه می یافت سیاست و ریاست از جانب زمین داران اشراف روحانیان و تفکر متافیزیکی به کار گرفته می شد. اقتدار تمرکز و توتالیتاریسم در همیاری با هم نظم اجتماعی ـ سیاسی را سامان می بخشید.پایین بودن پایه آموزش و گوناگون نبودن ویژگیهای فرهنگی چنین جامعه ای است.

قدرت عضلانی آب باد و آفتاب موتور حرکت و تلاش را روشن نگه می داشت.با توجه به نکته های یاد شده بایسته است نگاه خویش را به طنازی و بازیگری فنّاوری در درون چنین پیکره ای بدوزیم تا دریابیم تکنولوژی کدام عضوی از این پیکره را تولید بازسازی و یا به آن یورش برده است.

● تکنولوژی و محیط زیست

در جامعه کشاورزی تکنولوژی بیش تر در لباس ابزار مشهور و معروف بود نه به معنایی که در این نوشتار مراد است. از این روی به اکتشاف اظهار ذخیره سازی توزیع و انضباط بخشی فنّاوری بی توجه بودند. اما واقعیت آن است که تکنولوژی در تمامی مرحله ها ویژگیهای یاد شده را با خود حمل می کند و چنان نیز خواهد بود. تنها چیزی که باید به آن اعتراف کرد این است که ویژگیهای یاد شده در مرحله کشاورزی به گونه خفیف و ضعیف ظهور داشته است.

تکنولوژی در جامعه کشاورزی در فرایند آلوده شدن محیط زیست شرکت نکرد یعنی در آن روزگار فراورده های تکنولوژیکی آلاینده نبودند. امّا در برابر هندسه حوزه های کاربرد خویش را از حالی به حالی دگر درآوردند بدین معنی که سبب ساخته شدن خانه های ویژه ای در کنار زمین‌های کشاورزی شدند و زمین‌های یاد شده به ساختارهای هندسی هر چند غیر سامان مند در آمد.

آبراه‌های بسیار از سرچشمه های بزرگ و طبیعی آب مثل دریاها رودها و…جهت آبیاری زمینها کشیده شد. راه های آمد و شد کم و بیش نمایان بود. روی هم رفته فضای کشاورزی با جغرافیایی ویژه خودش از چراگاه ها جنگلها و محیط شکار جدا افتاد.به این ترتیب فنّاوری از فرسایش هدر رفتن و نامرغوبی خاک تا حدودی جلوگیری کرد. خاک و زمین تنها به مانند بستر خواب و گردش دیده نمی شد بلکه به عنوان عامل تولید و سرچشمه جدید غذا و حتی پوشاک از حرمت بهره مند شد و دگرگونیهای اساسی در نظام غذائی و تولید انرژی را پدید آورد.و به این ترتیب یکی از اصیل ترین عناصر ماهوی فنّاوری که همان کشف و فرانمایی باشد خود را نشان داد.

تکنولوژی در دوره کشاورزی هم از جهت هویت درونی و هم از حیث کارکردی و هویت بیرونی بسیار ساده و محدود بود. از جنبه درونی دانشهای عملی ای که آن را سامان می دادند و در شکل گیری آن نقش داشتند بسیار ابتدایی ناتمام کلی و ناچیز بودند. و از حیث بیرونی به ابزاری چون: بیل کلنگ تبر تیر چاقو و… خلاصه می شد که محدوده کاربرد آنها رویه های بیرونی طبیعت با کارایی و توان تجزیه در همان رویه ها بود. از این روی قدرت دگرگون گری و فرآوری آن ناچیز می نمود.به همین جهت دگرگونیهای بنیادینی در دیدگاه ها و بستگیها و پیوندهای انسان نسبت به طبیعت جهان و خدا پدید نیاورد آن گونه که در دوره صنعتی و فراصنعتی اتفاق افتاد.

در دوره کشاورزی بیش تر پیوند و بستگی انسان با طبیعت و محیط زیست یک جانبه بود. به این معنی که انسان خویش را به طور کامل شکست خورده طبیعت و در چنگ آن می دید. هنوز اندیشه چیرگی بر طبیعت پدید نیامده بود و چشمداشت بشر به طبیعت و محیط بود تا او برایش چه می سازد؟ چه وقت می سازد؟ و چه زمانی به او تسلیم می کند؟

● تکنولوژی و انرژی

یکی از آثار ارزش مند فنّاوری در عرصه انرژی گسترش شبکه کشاورزی بود. به این معنی که با پیدایش سرچشمه های آبی زیرزمینی و کندن جاهای مورد نظر و وارد شدن حیوانات در شبکه بیرون آوری آب از آن سرچشمه ها در عمل جریان جابه جایی زمینهای کشاورزی را از کنار رودهای بزرگ و دریاهای خروشان به سمت سرزمینهای کوهستانی و دشتهای به ظاهر بی آب سرعت بخشید. چون پیش از به کارگیری این فنّاوری به طور معمول زمینهایی که در کنار رودها و دریاها قرار داشتند زیر کشت می رفتند آن هم به جهت وابستگی به سرچشمه آبهای یاد شده. اما بعد از کشف سرچشمه های زیرزمینی و بیرون آوردن آب زمینهایی که از دریاها و رودها فاصله زیادی داشتند مورد استفاده کشاورزی قرار گرفتند.

به این ترتیب کشاورزی و فراورده های آن گسترش یافتند و در کنار آن و هم برابر افزایش تولید و جمعیت در زهدان طبیعت نطفه بست و (تراکم و گسترش کمّی روابط اجتماعی) که آغاز گر زندگی و نیز (مبادله کالا) که مقدّمه بازرگانی بود به دنیای انسانی راه یافت.

در این حال و روز حیواناتی مثل گاو اسب و… نه تنها به عنوان سرچشمه غذایی و وسیله جابه جایی بلکه به شکل یک سرچشمه مهم انرژی حرکتی و عضلانی به کار گرفته شدند. هم به وسیله آنها زمین را آماده کشت می کردند و هم وسیله ارزش مندی در به گردش درآوردن دستگاه های بیرون آوری آب از چاه های ژرف به شمار می آمدند. این سرچشمه جدید انرژی نقشی درخور در گسترش کشاورزی ازخود بر جای گذارد.

آب و باد نه تنها برای خنک کردن و سیراب سازی به کار گرفته می شدند بلکه دو سرچشمه مهم انرژی برای راه اندازی آسیابهای بادی و آبی به شمار می آمدند. این دو منبع انرژی اثر مستقیم بر مواد غذایی گذارده و دگرگونیهایی در آن پدید آوردند که بهتر شدن طعم و آسانی هضم از آن جمله بود.

به این ترتیب سامان بخشی تکنولوژیک در راستای پدیده های طبیعی خود را نشان داد.در جامعه های کشاورزی به علت وجود فنّاوری ساده و ابتدایی مقدار انرژی به دست آمده کم تر از موادی است که در فرایند تبدیل انرژی به مصرف می رسند و فرایندی به نام ذخیره انرژی نیز در چنین جامعه ای وجود ندارد.

هرچند دستیابی به انرژیهای یاد شده جلوه عقلانیت فیزیکی ـ بشری است و در ضمن حرکت آغازین به سوی شناخت طبیعت است ولی در عمل ارزشهای سنتی و عقلانیت ماوراء طبیعی به معنای اسناد دگرگونیها و رویدادها به ارواح و نیروهای فوق طبیعی چیرگی خویش را حفظ کرده اند. درست چنین نگرشی سبب شد تا باب گفت و گو با طبیعت از همان مرز و اندازه موجود فراتر نرود و بشر سالیان درازی با این مرحله هم آغوش باشد.

رونالد اینگلهارت در این باره می نویسد: (در جوامع کشاورزی زندگی انسان بستگی به رحمت نیروهای مهارنشدنی و مرموز طبیعی داشت. از آن جا که علت پدیده های طبیعی بر بشر پوشیده بود می کوشید تا آنها را به ارواح انسانها نسبت دهد…. شخص برای آب و هوای خوب رهایی از بیماری یا آسیب حشرات دعا می کرد.)۵

● تکنولوژی و سیاست

درجامعه های کشاورزی به طور معمول قدرت در دو جا قرار گرفته است:

ـ اشراف زمین دار .

ـ اولیای دین ـ مذهب (تفکر متافیزیکی).

سیاست اجتماعی و فرهنگی از سوی همین دو گروه بیان می شود.

پیوند میان تکنولوژی موجود و نظام حکومتی ( که بیش تر یک نظام اقتدارگراست) پیوند تولیدی نیست; یعنی ساختار حکومت و طبقه حاکم در تمام بدنه خویش زاییده فنّاوری نیست. از دیگر سوی هم آن گونه نیست که تکنولوژی فرزند مشروع نظام و طبقه حاکم باشد. هر چند سیاست تکنیکی (نه به معنی و پایه ای که در جامعه های صنعتی یا فراصنعتی از آن سخن به میان است) از سوی آنها ترسیم می گردد.

تکنولوژی موجود در جامعه های کشاورزی توان دگرگونی ساختار حکومت و جابه جایی رده های حاکم به این معنی که رده ها و گروه های دیگر را به جای روحانیان و یا زمین داران بزرگ بنشاند ندارد بلکه بستگی و پیوند فنّاوری با سیاست را در نیرو بخشی و حتی دگرکردن آن می توان جست. این مهم با توجه به نکته های زیر تأیید و روشن می گردد:

۱) در چنین جامعه هایی اندیشه ما وراء طبیعی و دینی به تکنولوژی دگر می شوند. یعنی نقش آفرینی آن در بست و گشاد کارها و پایان دادن به نزاعها و درگیریها قضاوت افزایش و یا کاهش فرآورده ها درمان بیماریها جلوگیری از گسترش بیماریهای نباتی و انسانی سازو کار آبیاری و تقسیم اراضی شیوه زندگی مهار نیروهای خشمگین طبیعت و…تصویری از دین یا مذهب ارائه می دهد که خیلی همانند است به آنچه ما در تعریف تکنولوژی بیان داشتیم; یعنی اندیشه ماوراء طبیعی در عمل مانند مجموعه ای از دانشهای علمی و غیرعلمی برای انجام عملی که به وسیله دست اندرکاران آن به کار گرفته می شود چهره نمایی می کند.

۲) استفاده از سخت افزار تکنولوژیکی چون: مدرسه ها و مسجدها زمینه های اصلی درسهای مذهبی و کلیسا از سوی زمینداران بزرگ و روحانیان از انگیزه هایی است که سیر از گذشته به آینده و روند چنان شیوه حکومتی را پایندانی و ضمانت می کند.

۳) هر چند در جامعه کشاورزی ارتباطات و اطلاعات به آن معنی و گستردگی که درجامعه های صنعتی و فراصنعتی وجود دارد مطرح نیست ولی گونه ساده ای از ارتباطات و اطلاعات وجود دارد که پدیدآوری و پخش آن بیش تر از دو سرچشمه زمینداران و روحانیان صورت می گیرد. این چگونگی حالتی را پدید می آورد که انگیزه توده مردم را از راهیابی به حکومت از بین می برد.

۴) با توجه به آنچه یاد شد اندیشه همگانی به گونه ای شکل می گیرد که تمامی نیازها بایستی به سوی دین و اشراف زمیندار ارجاع داده شوند;یعنی تنها همین دو سرچشمه نیازهای انسانی را برآورده می سازند. به این ترتیب اندیشه یاد شده در تواناسازی چنان حاکمیتی نقش اساسی بازی می کند.

از جُستارهایی که تا کنون یاد شد به این نتیجه می رسیم که تکنولوژی در تواناسازی و سیر از گذشته به آینده ساختار حکومت به گونه شایسته ای اثر می گذارد و به پیرو آن فرق و ناسانی قدرت را تشدید می کند.

نقش تکنولوژیکی مذهب در سخنان رونالد اینگلهارت به روشنی بازتاب یافته است.او می نویسد: (در بیشتر جوامع کشاورزی مذهب نیروی کاملاً مهمی بود که کارکرد مؤسسات آموزشی علمی رسانه های جمعی موزه های هنری بنیادهای خیریّه و همچنین کارکرد کنونی مؤسسات مذهبی در جوامع صنعتی پیشرفته را به عهده داشت.مجموع جریانهای اطلاعاتی بسیار کم تر از امروز بود امّا آنچه بود تا حد زیادی ادغام گردیده از مجاری مذهبی انتشار می یافت.)۶

بر اساس آنچه یاد شد پیوند تکنولوژی و دین و اعتقادات دینی را به روشنی می توان دید. یعنی در این نگاه فنّاوری نقش دگرگون گر بازدارنده و محدود کننده نسبت به دین و اعتقادات دینی نداشته بلکه بیش تر در راستای گسترش و تواناسازی جایگاه آن گام برداشته است. چنین نیست که تازه های تکنیکی و کارکردهای آموزشی اجتماعی و حکومتی دین را در اختیار بگیرد و دین را به کناری نهد و خود بر مسند آن تکیه بزند بلکه بر عکس مسند دین را مشروعیت چند برابر می بخشد.

● تکنولوژی و سامان اجتماعی

شاید این گفته نادرست نباشد که اگر خواسته باشیم به جرقه های ابتدایی و آغازین نظم اجتماعی پی ببریم باید در دل جامعه کشاورزی به جست و جو بپردازیم و آنچه در این گردشگری بهره ما خواهد شد نقش فنّاوری است در استوارسازی و پایه ریزی آن.

گونه ای از به سامانی رفتاری در پی ساختن آبراه ها راه های آمد و شد محدود ساختن حوزه زیست و تلاش و زمان مند شدن تلاش و کار (بیش تر روزها به زراعت و کشت می پردازند و شبها از کار دست می کشند و نیز آبیاری زمین در نوبت و زمانهای ویژه صورت می گیرد) که همه مُهر مهربان تکنولوژی را بر جبین حمل می کنند به وجود می آید. پیدایش چنین ساختاری که فنّاوری در آن نقش روشنی دارد معانی و راه کارهای حیاتی ای چون: نگهداشت و تحمل که سنگ بنای همزیستی و همکاری در اجتماعهای انسانی اند با خویش به ارمغان می آورد. از این روی پذیرش و رفتن به سوی یک قانون جهت حفظ و استمرار نظم پدید آمده لازم و ضروری می نماید. به این ترتیب میان تکنولوژی و نظم و قانون که قوام نظام اجتماعی بر دوش آن دو استوار است پیوند ظریف و وثیق برقرار است.

در جامعه کشاورزی پس از افزایش و برداشت فراورده ها فرآیند مصرف آهسته آهسته و در ازای زمان انجام می گیرد و این حالت انسان را بر می انگیزد تا راه حلی برای جلوگیری از خرابی فساد و هدر رفتن فراورده ها بیابد. این جاست که دو مهمان جدید به نام حفظ و ذخیره سازی در کنار سُفره انسانی زانو می زنند.

نه تنها ابزار و دستگاه هایی که برای آن منظور تهیه می شوند بلکه خود ذخیره سازی جزء سیستم تکنولوژیکی آن جامعه به شمار می آید.این تلاش تکنیکی امید به زندگی توان مقاومت و رویارویی را در هنگام کمبود و بحران مواد غذایی کامل می سازد و نیز آینده نگری را جزء برنامه ها و آهنگ ها و اراده های حیاتی می سازد. در ضمن چرخه تلاش و کار در مدارهای فصلی محقق می شود. وقتی که بشر با تکیه بر دانستنیها تجربه ها و تواناییها (تکنولوژی) توانست به سرچشمه جدید و در ضمن غیر حرکت کننده مواد غذائی (زراعت) پی ببرد زندگی شکل ثابت به خود گرفت از حالت کوچ نشینی بیرون آمد. انسان دیگر ناگزیر نبود نظر به آب و هوا و چراگاه ها و مناطق صید محیط زیست برگزیند بلکه در یک سرزمین مناسب سازگاری با محیط و بازسازی آن را آغاز کرد. به این ترتیب (ثبات) که یکی دیگر از عناصر سازنده نظم اجتماعی است به وجود آمد و پیوند فنّاوری با نظام اجتماعی استواری بیش تر یافت و سامان اجتماعی در جامعه کشاورزی آغاز شد. شاید سخن برونوفسکی ناظر به این مهم باشد که می گوید:(آنچه که مسلّم است این است که کشاورزی روستایی به عنوان گامهای استوار و سازنده در عروج انسانی در سطحی جدیدتر و عمیق تر که ثمره خود را بعدها به بار آورد گشود.این ثمره ساختمان و سازمان اجتماعی شهر می باشد.)۷

با آغاز کشاورزی و افزایش کالاهای زراعتی بعضی از سخت افزارهای تکنولوژیکی مثل میخ بیل کج بیل کلنگ ظرفهای بزرگ و کوزه گری برای نگهداری و ذخیره پدید آمدند که هر کدام پیام ویژه ای را با خویش حمل می کردند.

این تولد تازه نه تنها آسانی در کار را به ارمغان آورد بلکه هنر و تکنولوژی را به هم درآمیخت و گوناگونی کارها و تلاشها را ایجاد کرد.

آموزش بیش تر یک نواخت و یک سویه بیش تر به صورت شفاهی و عملی از جانب روحانیان و یا بزرگ خانواده انجام می گرفت و مشروعیت می یافت. یک سویگی و گوناگون نبودن و از نظر کمّی و کیفی در سطح پایین قرار داشتن امر آموزش با سادگی و کمبود فنّاوری و تکنولوژی در کل و نبود تکنولوژی آموزشی به طور خاص پیوند و بستگی دارد.

▪ چند نکته:

۱) در جامعه کشاورزی تکنولوژی بسیار ساده ابتدایی و از نظر کمّی ناچیز بود. از این روی تکنولوژی نتوانست استقلال خویش را در برابر ارزشهای سنتی و دینی آن جامعه نگهدارد; از این روی در فرهنگ کشاورزی جایگاه ناچیزی به دست آورد. ولی در برابر سنتها و دین شاخصه اصلی فرهنگی به شمارمی آمدند و به گفته نویسنده به یک سیستم و سامانه تکنولوژیکی دگر شده بودند.

۲) واقعیتهایی چون محیط زیست سیاست انرژی و سامان اجتماعی همانند:

نظم قانون ثبات زمان مند شدن و… که اثرگذاری فنّاوری بر هر کدام مورد تحلیل قرار گرفت درخور همان جامعه منظور گردیده اند و معانی ای را که زیبنده و در شأن ذهنیت و وضعیت جامعه کشاورزی باشند افاده می کنند نه معنایی که از آنها در جامعه صنعتی و فراصنعتی مقصود می افتد.

● اثرگذاری تکنولوژی بر کارها و نیازهای انسانی در موج دوّم

کشاورزی که دراز ترین مرحله از تمدن بشری را تشکیل می دهد و به مدت ۸۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ سال انسان را در دامن خویش نگه داشته در سالهای ۱۶۵۰ ـ ۱۷۵۰ میلادی جایش را به مرحله دیگری به نام مرحله صنعتی به گفته الوین تافلر (موج دوم) و به تعبیر جمعی از اندیشه وران بویژه آدام شاف در کتاب معروف خود به نام (جهان به کجا می رود) انقلاب صنعتی اول می سپارد.

این مرحله از حساس ترین مرحله های حیات بشری به شمار می آید و در آن دگرگونیهای بنیادین رخ داد آن گونه که گویی بین این دو مرحله بیگانگی و گسست رخ داده است.

شیوه تولید بافت جمعیتی ساختار قدرت نظام اعتقادی نگرش دینی شیوه زندگی سامان اجتماعی انرژی محیط زیست و… به طور کامل دگرگون گردید و نظام اطلاعات و ارتباطات با شکل جدیدش به میدان آمد.

البته انگیزه های بسیار و گوناگونی در این دگرگونیها نقش داشتند;هر چند شماری از اندیشه وران آنها را در یکی دو عامل اقتصادی سیاسی یا دینی خلاصه می کنند.

دکتر شریعتی در این باره می نویسد: (عوامل اساسی که تمدن جدید را به وجود آورد و اروپا را از حالت راکد به حالت متحرک تبدیل نمود دو تاست:

۱) عامل اقتصادی یعنی تبدیل فئودالیته به بورژوازی.

۲) عامل فکری و آن تبدیل کاتولیک بود به پروتستانیسم.)۸

فیلسوف مشهور و مسلمان فرانسوی روژه گارودی این انگیزه ها و عاملها را چنین بیان داشته است: (مسأله ترقی و پیشرفت و رشد و توسعه پی در پی و روزافزون رویارویی با همه ابعاد انسانی اش تنها یک مسأله اقتصادی یا سیاسی نیست بلکه اصولاً یک مسأله دینی هم هست.)۹

ولی با درنگ و دقت عقلی به دست می آید که اثرگذاری دین سیاست و اقتصاد باید در دگرگونی یاد شده در قالب انگیزه ها جای بگیرد تا عوامل; یعنی انگیزه های نخستین این دگرگونیها را به وجود آورند. امّا آنچه به عنوان انگیزه دگرگونیها و به طور مستقیم در دگرگونیهای تمدنی دخالت داشت عامل تکنولوژیکی بود. بدین سبب است که شناخت و تعریف مرحله و تمدن صنعتی بدون ارزیابی و شناخت تکنولوژی غیر ممکن می نماید.و چه شایسته و بجاست این سخن که: (شاخص ترین مشخه اصلی فرهنگ صنعتی تکنولوژی است.)

بر اساس این مهم در سیاهه ای که از این پس خواهد آمد به بازبینی اثرگذاری تکنولوژی بر کارها نیازها و ارزشهای انسانی در این موج (موج دوم) می پردازیم.

● تکنولوژی و سیاست

پیداست که دگرگونیهای بنیادینی در موج دوم نسبت به موج اول رخ نمود که بخش گسترده آن را تکنولوژی بر دوش خود حمل می کرد. از جمله حوزه هایی که دگرگونی پذیرفت سیاست و شیوه حکومت بود.

سیاست با تکنولوژی به آن معنایی که در این نوشتار منظور گردیده است پیوند و همانندی پیوسته ای دارند. سیاست به گونه ای از تکنولوژی در یک عرصه ویژه دگر شده است. چون در هر دو از دانشهای علمی و غیر علمی از سوی انسانها استفاده می شود. منتهی با این ناسانی و فرق که گاهی از امور غیرسامان مند وغیر علمی درسیاستهای معمول و نه سیاستهای انسانی استفاده می کنند. و نیز آن مرجع استفاده کننده گروه ویژه از انسانها ند. برخلاف تکنولوژی که در آن از دانش غیر سامان مند و غیر سیستماتیک استفاده نمی شود و مرجع استفاده کننده سازمانها نهادها و در کل همه انسانهاند . از این روی سیاست را گونه ای از فنّاوری برشمردیم.

تکنولوژی صنعتی سبب انبوهی جمعیت و دگرگونی بافت اجتماعی شد. بسیاری از مردم در شهرها در بنیادهای بزرگ گرد هم آمدند و حیات اجتماعی انسانها در سازمانها و نهادهای کوچک و بزرگ که خود برآیند عملیات تکنولوژیکی بود هدایت می گردید.

این سازمانها و نهادها در پهنه حیات جامعه وظیفه ها و کارهایی را عهده دار شدند و برای انجام آنها در درون ساختار خویش هدفها راه کارها برنامه ریزی بازرسی و فرماندهی را پی ریزی کردند و به این ترتیب سازمان به تنهایی به واحدهای کوچک تر تجزیه شد و هر واحدی کارها و وظیفه های روشنی در راستای حیات و روند سازمان به عهده داشت چنانکه هر سازمان و نهادی در کل جامعه چنین وظیفه ای را دارند. برای راه اندازی این واحدها در مجموعه سیستم نیاز به افراد کاردان و کارشناس ماهر بود. به این ترتیب پخش و تقسیم کار و تخصص به میان آمد که این حالت معیار گزینش را دگرگون ساخت. به این معنی که گزینش و به دست آوردن مقام ویژه بر مبنای شایستگی بود نه وابستگی قومی و سنتی. مدیریّت جامعه پخش پذیر بود و بر عقلانیت بشری تکیه زد. لذت و سود به عنوان دو معیار مهم در کارکرد سازمانها و نهادها نگریسته شد.

قدرت در یک جا جمع گردید و در ضمن به صورت سلسله مرتبه هایی پخش پذیر شد. به این ترتیب و با توجه به دگرگونیهای ساختاری کارایی رهبری و حاکمیت غیرشخصی شد و بر دانش و تخصص وابستگی و اتکایی شدید پیدا کرد. مشروعیت حاکمیت نه ارثی بلکه به دست آوردنی شد و با رأی مردم پیوند پیدا کرد. قدرت رهبری نه در نیروی جسمی بلکه در پدید آوردن پیوند و بستگی برابر هم وزن و متعادل بین سازمانها و نهادها و سیاست گذاری جلوه گر می شود; هر چند شماری عملی شدن چنین وظیفه ای را دشوار و ناشدنی می دانند. الوین تافلر از اینان است. او می نویسد: (آنچه هیچ حکومتی موج دومی حتی متمرکزترین و مقتدرترین آنها قادر به حل آن نیست مشکل روابط درونی بافتهاست; یعنی این که فعالیتهای تمامی این واحدها را چطور باید هماهنگ کرد تا به جای آثار و نتایج متناقض و متنافی و شلوغ کاری برنامه های منظم و منجسم ارائه دهند.)۱۰

دگرگونیهای یاد شده بویژه دگرگونیهای ساختار و مشروعیت قدرت از آثار قطعی و همیشگی تکنولوژی صنعتی است; یعنی در هر حوزه و فضایی که این تکنولوژی قدم بگذارد تمامی آن دگرگونیها را نیز به همراه می آورد. معنای این سخن آن است که جمع شدن قدرت در یک جا و سلسله مرتبه ای شدن آن تکیه مدیریت جامعه بر عقلانیت بشر اداره و ادامه حیات فرهنگی علمی سیاسی و اقتصادی جامعه انسانی در قالب سازمانها و نهادها به اندازه ای که در جامعه های سرمایه داری لازم و ضروری است و وجود نیز دارد در جامعه های کمونیستی ـ سوسیالیستی نیز همین گونه است.

چنان نیست که نظامهای توتالیتر و اقتدارگرا تکنولوژی صنعتی را طلب کنند امّا بدون آن دگرگونیها در جامعه هایی چون شوروی چین و کوبا سامان اجتماعی ـ سیاسی به همان حد بر سازمانها و نهادها تکیه دارد و از دل آنها برمی خیزد که درجامعه هایی چون انگلستان و آمریکا. از این روی دگرگونیهای یاد شده را از آثار جدایی ناپذیر تکنولوژی در مرحله صنعتی خواندیم.

امّا هر گاه عنان سخن به سوی شکل و شیوه خاصی از حکومت بر گردد پیوند یاد شده از ضرورت و جدایی ناپذیری می افتد; یعنی چنان نیست که دموکراسی یا هر شیوه و الگوی دیگر حکومتی مانند فدرالیسم یا توتالیتاریسم و… فرزند بی میانجی تکنولوژی صنعتی باشد. اگر چنین بود نمی بایستی در یونان و خاور میانه پیش از تمدن صنعتی دموکراسی یا شیوه دیگری وجود می داشت حال آن که تاریخ گواه صادقی بر بودن آنها در این زمینهاست.

ابزارهای تکنولوژیکی مرحله صنعتی چون رادیو تلویزیون هواپیما قطار وسائل نقلیه موتوری و تولید ماشینی پیوستگی کم کردن فاصله ها و انبوه و انباشتگی جمعیت در شهرها را پدید آورد و روند انبازی همراهی و همگامی سیاسی را شتاب و افزونی بخشید و دستیابی به رأی بیش ترین را فراهم ساخت. امّا این که دموکراسی یا همرأیی مردم نتیجه این فرایند و ابزارها باشد نادرست است; زیرا مدیریت تکنولوژیکی و نرم افزارهایی که از این راه به جامعه راه می یابد در پذیرش الگوی ویژه حکومتی نقش اساسی دارد. از این روی در جامعه های بسته ای چون شوروی پیشین چین و کشورهای اروپای شرقی این ابزارهای تکنیکی با همان کارکرد (پیوند پیوستگی کم کردن فاصله ها و انبوه سازی جمعیت) به سوی نظامهای بسته و توتالیتر که از انبازی و همدستی سیاسی در آنها خبری نیست هدایت می شوند. همچنین با این که تکنولوژی و فرآورده های تکنیکی در چنین جامعه هایی اصل همسان سازی که نیازها را تا اندازه ای همسان می سازد و فرزند مشروع تکنولوژی صنعتی است همرأیی همگانی را در برابر شیوه حکومت پدید نمی آورد.

نکته آخر این که تکنولوژی به دارندگانش قدرت و توانایی بیش تر بخشید. و در عرصه سیاسی قلمرو حاکمیت و به کار بستن قدرت را گستراند چنانکه در سال ۱۸۰۱ میلادی یک سوم جهان را اروپاییان در اختیار داشتند و درسال ۱۹۵۵ میلادی ۸۵ درصد سرزمینهای کره زمین و ۷۰% جمعیت آن را از نظر سیاسی رهبری می کردند و بر آنان حکم می راندند.

البته تکنولوژی موجود تنها انگیزه این کشورگشاییها نبود و همان گونه که الوین تافلر نوشته است ۱۱حس برتری نژاد سفید و انگیزشهای مذهبی نیز از انگیزه های اثرگذار بودند.

● تکنولوژی دین و ارزشها

رویارویی تکنولوژی صنعتی با دین و ارزشهای سنتی بویژه در غرب از رویدادهای آموزنده سرنوشت ساز و ماندگار در حیات دینی و تکنولوژیکی و علمی بشر به شمار می آید. گذار از مرحله کشاورزی به صنعتی (تکنیکی) در کنار هزاران نکته و دستاوردهای روشن زمینه های تاریکی نیز به همراه داشت که بخش زیادی از آنها از رویارویی ارزشهای سنتی و دینی با ارزشهای تکنیکی پدید آمده است و شاید چنین اموری را بتوان از پیامدهای طبیعی این گذار بر شمرد.

هانتینگتون خشونت و فساد را از پیامدهای این رویارویی می داند و می نویسد: (فنّاوری از راه ایجاد نیازها و توقعات بیش تر دگرگونی ارزشها و اعتقاد سنتی تکثیر قوانین و مقررات آفریدن هنجارهایی که حاکمیت مسلط آن را نمی پذیرد… خشونت و فساد به بار می آورد.)۱۲

داستان تکنولوژی دین و ارزشها بسیار شیرین مهم و حیاتی و در همان حال طولانی است .

عقلانیت ابزاری که پدر تکنولوژی در تمدن صنعتی و در همان حال عین آن است نه تنها عرصه را بر اوهام و ارواح نامرئی و دینِ ساخته و پرداخته ارباب کلیسا تنگ کرد بلکه بر جایش تکیه زد. معنای تکیه زدن و به دست آوردن مقام آن بود که تمام شیوه ها و راه کارها از سوی عقل بشری روشن و نگارگری می شد. ادعیه و اوراد و ارواح برای درمان بیماریها ناکار آمد افتاد. شناخت خواص ترکیبات و آثار مواد شیمی و گیاهی و باز ترکیب آنها و نیز پی بردن به آناتومی بدن و فیزیولوژی اعضا پژوهشهای گسترده در همتولوژی (خون شناسی) و کشف ویژگیها و کارکرد سازه های آن که هر یک کارهای حیاتی را بر دوش می کشند و نیز تولید ابزارهای پزشکی که شتاب آسانی و آرام بخشی را در فرایند کارهای پزشکی به ارمغان آورد و به پیدایی و فربه شدن فارماکولوژی تکنولوژی طبی (دانشهای آزمایشگاهی طبی) و جراحی انجامید همه از آغوش عقلانیت ابزاری فکر علمی و تکنولوژی بیرون آمدند و جایگزین روشهای شفابخشی سنتی شدند و با دستاوردهای مثبتی که با خود آوردند بازار ادعیه خوانان رو به کسادی گذاشت و جایگاه و مقام شان فرو ریخت.

پی نوشتها:

۱. مراد تجربه های به دست آمده از محیط زیست خانواده و… است. البته زمانی که از آنها در راستای حرکتها و تلاشهای اخلاقی آموزشی پیوندها و بستگیهای اجتماعی و… استفاده شود که در این صورت سامان دهی آزمون و تجربه ها لازم می افتند.

۲. علم و تکنولوژی آلبر توبو نفیلیولی ترجمه عبدالحسین آذرنگ/۱۱.

۳. تکنولوژی و فرهنگ آرنولد پیسی ترجمه بهرام سالگونی۱۰/ ـ ۱۱ نشر مرکز.

۴. موج سوم آلوین تافلر ترجمه شهیندخت خوارزمی۳۶/ خوارزمی.

۵. تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی رونالد اینگهارت ترجمه مریم وتر۲۰۴/ روزنه.

۶. همان۵۰/ ـ ۵۳; نیز ر.ک: تاریخ تمدن ویل دورانت ج۸۷/۱ ۱۸۷ ـ ۱۸۸; ۱۹۳ ۲۷۶ ـ ۲۷۷; تکوین دولت مدرن جانفکرانکوپوچی ترجمه بهزاد باشی۴۰/ ـ ۶۷ نشر آگه; نهاد و اندیشه های سیاسی در ایران و اسلام حمید عنایت تصحیح و مقدمه زیبا کلام۲۶/ روزنه; قدرت راسل خوارزمی; تاریخ تمدن (گام هزاره ها) ایزاک آسیموف ـ فرانک. وایت ترجمه دکتر لطیف صدقیانی۳۴/ ـ ۳۵.

۷. عروج انسان ژ بروفسکی ترجمه سیاوش مشفق ۹۳/ کاوش.

۸.ایدئولوژی و تمدن دکتر علی شریعتی۱۶۹/.

۹. هشدار به زندگان روژه گارودی ترجمه علی اکبر کسمایی۴۶/.

۱۰. موج سوم۵۵۹/ ـ ۵۶۰.

۱۱. همان۱۱۹/.

۱۲. سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی ساموئل هانتینگتون ترجمه محسن ثلاثی۶۴/ ـ ۱۰۸ نشر علم.

۱۳. تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی۲۰۴/.

۱۴. همان۱۷۷ ( ۲۸۲ )

۱۵. موج سوم۲۷۸/ ـ ۲۷۹.

۱۶. مقاله: (تکنولوژی پیشرفت جامعه خلاق) چند بحث و نظر درباره تکنولوژی و ونزنیکَ ترجمه عبدالحسین آذرنگ۱۰۷/ ـ ۱۰۸ نشر دریا.

۱۷. تکنولوژی سیر تحول مراحل عمده و تأثیر آن بر تغییر اندیشه ها کاردول ترجمه عبدالحسین آذرنگ۶۸/ نشر دریا.

۱۸. موج سوم۲۴۱/ ـ ۲۴۲.

۱۹. همان۴۰/.

۲۰.جامعه شناسی مدرن پترورسلی ترجمه حسن پویان/۲۴۱/ ـ ۲۴۲ چانچش.

۲۱.مقدمه ای بر جامعه شناسی و سیر تحول و تکامل جامعه محمد حسین فرجاد/۱۵۶.

۲۲. تاریخ تمدن ج۲۳۸/۲.

۲۳. موج سوم۱۷۹/.

۲۴. تکنیک و تمدن توربرت الیاس ترجمه مراد فرهادپور/۲۳۸ ـ ۲۳۹ چاپ شده در مجله ارغنون ش۱۳ سال ۱۳۷۷; ر.ک: تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی۱۶۵/ ـ ۱۶۹.

۲۵. موج سوم۸۰/ ـ ۸۳.

۲۶. همان; نیز ر.ک: به سوی تمدن جدید تافلر ترجمه محمدرضا جعفری نشر سیمرغ; دموکراسی موج سوم ساموئل هانتینگتون ترجه احمد شهسا نشر روزنه; آزادی قدرت و قانون فرانتس نویمان تدوین و گردآوری و ترجمه عزت الله فولادوند. خوارزمی; درس این قرن کارل ریموند پوپر ترجمه علی پایا طرح نو.

۲۷. جهان به کجا می رود آدام شاف ترجمه فریدون نوائی/ ۷۵ ـ ۷۶ نشر آگه.

۲۸. موج سوم/ ۵۹۵ ـ ۶۰۱.

۲۹. فلسفه تکنولوژی مقاله تقدم وجودی و تاریخی تکنولوژی بر علم دُن ایدی ترجمه شاپور ( ۲۸۳ ) اعتماد۱۱۷/ نشر مرکز.

۳۰. درس این قرن.

۳۱. دموکراسی و زمانه لیبرالیسم کرافورد برومکزون ترجمه مسعود پدرام.

۳۲. موج سوم۵۶۵/ ـ ۵۶۶.

۳۳. جهان به کجا می رود۷۵/ ـ ۷۶.

۳۴. نامه فرهنگ سال اول ش۲ زمستان ۱۳۶۹/۱۱ ـ ۱۹.

۳۵. جهان به کجا می رود/۷۳ ـ ۷۴.

۳۶. مجلّه رهیافت مقاله: ابعاد اخلاقی بیوتکنولوژی با تأکید بر ژن درمانی احمد نوروزیان ش۸۷/۱۹ ـ ۸۸ سال ۱۳۷۷.

۳۷. آشنایی با مهندسی ژنتیک جی سی مورل ال ام رابرت ترجمه سید عباس شجاع الساداتی مصطفی مطلبی۱۶۱/.

۳۸. تفسیر الصافی فیض کاشانی ج۱۸۵/۲ دو جلدی خطی.

۳۹. فاقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التی فطر الناس علیها. لاتبدیل لخلق اللّه ذلک دین القیم.

۴۰. تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی۳۳۴/ ـ ۳۳۵.

۴۱. حقو مدنی ۳ و ۴ حبیب اللّه طاهری۲۷۴/ به بعد. انتشارات اسلامی; نیز ر.ک: حقوق مدنی (وقایع حقوقی) ناصر کاتوزیان۲۱/ به بعد نشر یلدا.

۴۲. مجلّه رهیافت مقاله: ابعاد اخلاقی بیوتکنولوژی با تأکید بر ژن درمانی احمد نوروزیان ش۸۸/۱۹ سال ۱۳۷۷.

۴۳. صدا و سیما کانال اخبار شبکه سراسری ۷۹/۶/۱.

۴۴. تکنوپولی نیل پستمن ترجمه صادق طباطبایی۲۰۷/ مؤسسه اطلاعات.

۴۵. همان۱۲۹/.

۴۶. به حکم یا قرار رأی می گویند. ورأی را هنگامی که حروفچینی گردد دادنامه می خوانند. ( ۲۸۴ ر.ک: دیباچه ای بر دانش حقوق محمد حسین ساکت۱۱۳/.

۴۷.اخبار سراسری شبکه ۱ صدا و سیما ۷۹/۶/۴.

۴۸. مجلّه رهیافت مقاله: تکنولوژی در جامعه فرامدرن محسن بهرامی ش۷۸/۱۶ ۱۳۷۶.

۴۹. همان مقاله: تکنولوژی اطلاعات ژرژفرنه ترجمه علیرضا طیب سال ۱۳۷۵/۱۳۸ ـ ۱۴۰.

۵۰. انقلاب الکترونیک رس هندل ترجمه فرخ شادان۲۲۸/ شرکت سهامی کتابهای جیبی.

۵۱. موج سوم۲۷۱/ ـ ۲۷۴.

۵۲. همان۲۴۲/ ـ ۲۴۳.

۵۳. همان۲۰۰/ ـ ۲۰۲.

۵۴. نامه فرهنگ ش۱۴ و ۱۵ سال چهارم (۱۳۷۳)/۲۷.

۵۵. برای آگاهی بیش تر ر.ک: نامه فرهنگ ش۱۴ و ۱۵ سال چهارم (۱۳۷۳)/ ۱۷ ۲۴ ـ ۲۹.

۵۶. تکنولوژی و توسعه در سومین انقلاب صنعتی چارلز کوپر ـ رافائل کاپلینسکی ترجمه جمشید زنگنه/۱۸۶ ـ ۱۸۸ انتشارات وزارت خارجه.

۵۷. همان۱۹۵/.

۵۸. بیوتکنولوژی و توسعه ریتاکورول ـ البرت سیسون ترجمه نیکو سرخوش۹۸/.

۵۹. وسائل الشیعه ج۱۲/۲۰ ح۴.

۶۰. همان ج۲۲۰/۱۲ ح۶.

۶۱. همان ج۵۶/۱۲ ـ ۵۷ ح۱.

۶۲ . رهاورد خرد(ترجمه تحف العقول ابن شعبه حرّانی) پرویز اتابکی/ ۳۴۱ فروزان ۱۳۷۶ .

۶۳ . سوره سبأ آیه ۱۱ .

۶۴ . تفرج صنع عبدالکریم سروش/۳۰۱ ـ ۳۰۹.

۶۵ . سوره مائده آیه ۳۲

منبع: فصلنامه حوزه، ‌شماره ۱۱۰


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.