پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

تصورکن سلامت را


تصورکن سلامت را

بررسی ها نشان می دهد تصویرسازی ذهنی گاهی بیماری های سخت را درمان می کند

ذهن می‌تواند معجزه کند؛ اما چرا و چگونه؟ قبل از پاسخ دادن به این سوال، دو نکته‌ای را که در ادامه می‌آید، بخوانید ...

۱) داستان خیلی ساده شروع شد؛ یک دلار هم در جیبم نداشتم اما آرزو می‌کردم بهترین خانه و ماشین و درآمد را داشته باشم. برای خودم یک چک کشیدم و روی آن یک مبلغ چندمیلیاردی نوشتم و آن را جایی جلوی چشم‌هایم گذاشتم. یک روز به خودم آمدم و دیدم همان مبلغ پول را در حسابم دارم! بله؛ من به آرزوی خودم رسیده بودم: «گوشه‌ای از فیلم راز»

۲) پدر بزرگ همیشه در حال معاینه کردن خودش بود و هر وقت بیکار می‌شد دستی به شکمش می‌کشید و انواع و اقسام سرطان را برای خودش حدس می‌زد! یک روز سرطان معده، یک روز کبد... سال‌ها گذشت و او در یکی از مراجعه‌هایش به پزشک متوجه شد که درگیر سرطان کبد شده است: «یک خاطره شخصی.»

نقطه مشترک این حرف‌ها چیست؟ تصور کردن، تصویری از آینده داشتن، تصویری مثبت مانند اولی و تصویری منفی مانند دومی؛ تصاویر ذهنی‌ای که جنبه‌های واقعی و حقیقی پیدا کرده‌اند. شما چه‌قدر به این تصویرها و تصویرسازی‌ها باور دارید؟ امروز که به گذشته نگاه می‌کنید خودتان را با تصویری که در گذشته از خودتان داشته‌اید تا چه اندازه دور یا نزدیک می‌یابید؟ جالب است اگر بدانید بسیاری از تحقیقات امروزی ثابت کرده‌اند که تصویرسازی‌های ذهنی می‌تواند در ساختن چارچوب موقعیت آینده‌ بسیار تاثیرگذار باشد. این تصویرها می‌توانند موقعیت اجتماعی ما را بالا ببرند یا پایین بیاورند؛ می‌توانند بیماری‌هایی را درون ما ایجاد کنند یا بیماری‌هایی که درون‌مان ایجاد شده را به سمت بهبودی ببرند و گاهی همین تصویرسازی‌های ذهنی، یک بیماری ساده را تبدیل به غول می‌کنند و غول یک بیماری را به یک بیماری ساده و گذرا تبدیل می‌کنند.

● این داستان حقیقت دارد!

فرانک در ۶۱ سالگی متوجه شد سرطان گلوی وخیم دارد و احتمال زنده ماندنش ۵ درصد است؛ وزنش در مدت کوتاهی از ۶۵ به ۵۰ کیلو رسید، هر روز ضعیف‌تر و ضعیف‌تر ‌شد و وضعش به جایی رسید که به سختی می‌توانست آب دهانش را قورت بدهد. پزشکان از او قطع امید کردند و می‌خواستند نومیدانه او را اشعه‌درمانی کنند. در این میان، از دکتری به نام

اُ. کارل سایمونتون، پشعات و رییس بخش پزشکی مرکز تحقیقات و مشاوره سرطان در والاس تگزاس هم دعوت شد تا در درمان فرانک مشارکت کند اما دکتر سایمنتون از فرانک خواست تا به فنون استراحت و ایجاد تصاویر ذهنی که با همکارانش ابداع کرده بود، بپردازد. روش این بود که در سه نوبت تشعشع‌‌های وارده را در خیال تصور می‌کرد؛ مانند میلیون‌ها گلوله انرژی که سلول‌های سرطانی را بمباران می‌کند و بعد، گلبول‌های سفید خون را مجسم می‌کرد که بر سلول‌های سرطانی ضعیف شده حمله می‌کرد و آنها را به کبد و کلیه می‌راند تا از بدن خارج شوند. بعد از مدتی، درمان تاثیر معجزه‌آسایی داشت. فرانک هیچ عارضه‌ منفی پوستی و اندامی ندید، وزن و قوای از دست‌رفته‌اش را به دست آورد و در عرض دو ماه، تمام علایم بیماری از بین رفت و فرانک دیگر راهی به بیماری سرطان نبرد. توسط دکتر سایمونتون این تصویرسازی‌های ذهنی به ۱۵۹ بیمار دیگر هم آموزش داده شد و بعد از چهار سال ۶۳ نفر از آنها هنوز زنده‌اند، ۱۴ نفر دیگر نشانی از بیماری در بدن‌شان وجود نداشت، سرطان ۱۲ نفر دیگر تحلیل رفته و تنها ۱۷ نفر همچنان با سرطان دست و پنجه نرم می‌کردند.

● چگونه چنین چیزی امکان دارد؟

چگونه با تصویرسازی و تمرین اندیشیدن به سلامت می‌توان به جنگ بیماری رفت و بیماری را از جسم دور کرد؟ آیا این آزمایش‌‌ها خیالی نیستند! آیا نباید در منبع آنها شک کرد؟

ژان‌آختر برخ، روان‌شناسی بود که تکنیک تصویرسازی را توسعه داد و جواب معما را در توانایی تصویرسازی مغز دانست. تصویرهایی ساختگی از دنیای بیرون، اتفاق‌هایی که افتاده است و اتفاق‌هایی که آرزوی رخ دادن آنها را می‌کشیم و به همین علت است که وقتی یاد کسی را که دوست داریم در ذهن مرور می‌کنیم ضربان قلب‌مان تندتر می‌شود یا وقتی خاطره‌ای تلخ را به یاد می‌آوریم احساس ضعف می‌کنیم یا حتی دستمان عرق می‌کند یا حتی خیلی ساده‌تر، وقتی به یاد مزه تیز و ترش لیموترش می‌افتیم دهان‌مان پر از آب می‌شود. همه اینها با تاییدهای علمی نشان می‌دهد که تجربه‌های ما خواه‌ واقعی و خواه خیالی تبدیل به امواج مغزی شده‌اند. آختر برخ حتی خواست به سمت تخصصی کردن این تصویرسازی‌ها برود. او در یکی از آزمایش‌ها به دانشجویان آموخت که نوع خاصی از گلبول سفید به نام نوتروفیل را در ذهن مجسم کنند و به گروهی دیگر آموخت تصویر سلول‌های تی را در ذهن بیاورند. در آخر آزمایش آنها که تصویر نوتروفیل را در خیال دیده بودند، این گلبول‌ها در بدن‌شان افزایش قابل توجهی نشان می‌داد و این اتفاق دقیقا در بدن گروه دیگر دانشجویان هم افتاده بود. خانم آختر برخ در طی سال‌ها تجربه این آزمایش‌ها و ثبت مشاهدات می‌گوید: «ایمان و اعتقاد داشتن به سلامت یافتن بسیار موثر است و به همین دلیل است که در جهان پزشکی تقریبا همه پزشکان این خاطره را دارند و یا شنیده‌اید که بیماری را به علت بیماری گنده‌اش جواب کرده‌اند اما او از بیماری جان سالم به در برده چون اعتقاد دیگری داشته است.» آختر برخ در کتاب «تصویرسازی در درمان» خاطره‌ای را عنوان می‌کند از زنی فلج که در هنگام اغما ویزیت می‌کند. این زن تومور مغزی بزرگی داشت و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود تا تومورش را به اصطلاح کوچک کنند، اما آن قدر وضعیت زن بد بود که بدون جراحی، اشعه درمانی یا شیمی درمانی او را جواب کرده بودند. زن به خانه برمی‌گردد اما به جای اینکه هر روز به سمت مرگ حرکت کند، قوی‌تر و قوی‌تر می‌شود و آختر برخ هم شاهد حال خوب او است. یک ماه نمی‌گذرد که دیگر نشانی از سرطان در بدن زن دیده نمی‌شود. برخ می‌گوید این زن تنها کاری که کرد زندگی بود. او بدون فکر کردن به بیماری کشنده‌ای که داشت و با حس اعتماد به نفس زندگی کرد و زندگی را دوباره یافت.

● تصویرسازی منفی

با قبول این فرض که تا حدود زیادی تایید شده که با تصویرسازی ذهنی مثبت می‌توان بر بیماری غلبه کرد آیا می‌توان آن روی دیگر سکه را هم دید. روی دیگری که از آثار منفی، تصویرسازی‌های ذهنی منفی می‌گوید؟

در کتاب عشق، پزشکی و معجزات، بدنی زگیل می‌خوانیم: «گاه نسبت میان تصویر و بیماری چنان واضح است که نمی‌توان به درستی فهمید و به چشم فرد بیمار نمی‌آید.» او با آزمایش‌ها و تجربه‌هایی که گذرانده بود و به این نتیجه رسیده بود که همه امراض اول از همه در ذهن انسان ریشه می‌گیرند. او تا حدی پیش می‌رود که امراض را واجد اعتبار جسمانی می‌داند و همه را برگرفته از ذهن می‌داند.

● درمان با یه بوس کوچولو!

لازم نیست راه دوری بروید! لازم نیست از خواندن این مطالب خیلی تعجب کنید و دست به انکار بزنید، تنها کافی است به زمانی فکر کنید که پا در مطب دکتر گذاشته‌اید و قبل از دیده شدن توسط پزشک حالتان خوب شده یا حتی یک تجربه ساده‌تر، وقتی که روش درمان کاذب را به کار برده‌اید خصوصا برای بچه‌ها مثلا دست بریده بچه‌ای را بوسیده‌اید و گفته‌اید همین الان درد تو کمتر می‌شود و با همین کار کوچک جلوی گریه شدید او را گرفته‌اید.

این کار استفاده از دارونماها برای آدم بزرگ‌ها هم جواب داده و دوباره این مساله را به ثبت رسانده که ذهن ما بر اتفاق‌های بدن ما تسلط دارد.

در سال‌های اخیر تاثیر دارونماها هم بارها و بارها مورد آزمایش قرار گرفته و نشان داده می‌تواند سردردهای میگرنی، آلرژی، تب، سرماخوردگی، جوش، آسم، افسردگی، اضطراب و... را تا حدود زیادی درمان کند. در این روش به بیمار دارویی تجویز می‌شود و به او اطمینان داده می‌شود که این دارو می‌تواند بیماری او را بهبود دهد، بیمار وقتی با باور به اینکه این دارو می‌تواند او را درمان کند آن را مصرف می‌کند در بسیاری از موارد زودتر و بهتر درمان می‌شود.

دکتر دیویدسوبل، کارشناس دارونمایی در بیمارستان کایزر کالیفرنیا است، او تعریف می‌کند که پزشکی در برخورد با بیمار آسمی خود، قرص‌هایی را برای او تجویز کرد و مدعی شد این قرص‌ها اخیرا از یک کارخانه دارویی برای درمان آسم به دست‌شان رسیده، بیمار آن قرص‌ها را مصرف و هنوز زمان زیادی نگذشته بود که به طرز شگرفی بهبود پیدا کرد و بسیار راحت نفس کشید.

● چگونه تصویرسازی کنیم؟

یکی از ساده‌ترین تکنیک‌های روش تصویرسازی هدایت شده را برایتان بازگو می‌کنیم. متخصصان روان‌شناسی توصیه می‌کنند هر شب و یا حداقل در مواقعی که تنش زیادی در طول روز وجود داشته قبل از خواب از این تکنیک استفاده کنید تا بدون افکار منفی و تنش، روزی روشن و مثبت را آغاز کنید.

۱) یک مکان آرام و راحت را انتخاب کرده بنشینید یا دراز بکشید. چشم‌هایتان را کاملا ببندید.

۲) در شروع چند نفس عمیق بکشید تا آرام و راحت شوید.

۳) تصویری آرام و بدون تنش را تصور کنید: ساحل دریا، کوهستان، چمنزار یا خاطره‌ای شیرین از خانه مادربزرگ وقتی کودک بودید.

۴) این صحنه انتخابی را تصور کنید و سعی کنید بر جزییات آن اضافه کنید. مثلا نسیم ساحل، رنگ آسمان، ابری یا آفتابی بودن هوا و یا بوی آش رشته مادربزرگ!

۵) اگر در صحنه مورد نظر مسیری را هم در نظر بگیرید، بسیار کمک‌کننده است. مثلا مسیری باریک در بین چمنزار، شن‌های گرم ساحلی یا پله‌های مارپیچ خانه مادربزرگ. هر چه بیشتر در این مسیر حرکت می‌کنید آرام‌تر و آرام‌تر می‌شوید.

۶) وقتی عمیقا در تصویر خود فرو رفتید و احساس آرامش کردید، چند دقیقه آرام نفس بکشید و آرامش را با تمام وجود حس کنید.

۷) کم‌کم از صحنه خیالی خود بیرون آمده به زمان حال برگردید. خودتان متوجه می‌شوید که به صورتی معجزه‌آسا آرام و راحت شده‌اید. تا سه بشمارید و چشم‌هایتان را باز کنید. کافی است کل این فرآیند حدود ۲۰ دقیقه طول بکشد. به این ترتیب شما برای یک روز کاری، با انرژی کافی آماده‌اید و تمام تنش‌های منفی را کنار گذاشته‌اید.

● تصویرسازی و کنترل عواطف

نمونه دیگر تصورسازی این است که فرد خود را با تمام جزییات در یک مکان امن و آرام مثل ساحل دریا یا باغ تصور کند و به صدای موج دریا یا آوای پرندگان باغ گوش کند. از این اقدام می‌توان برای آرام‌سازی، ترمیم عواطف منفی و ترس، ایجاد خلاقیت و افزایش خلق مثبت استفاده کرد. ضمنا کمک می‌کند کنترل بیشتری روی عواطف و جریانات فکری خود داشته باشد و در پایان احساس خوبی به فرد دست داده و سلامت جسمی‌اش بهتر شود چون تنش و افکار منفی که منشا بیماری‌‌های جسمی است کنار گذاشته می‌شوند.

از روش تصورسازی هدایت شده در موارد متعددی استفاده می‌شود: آرام‌سازی و متعاقب آن کاهش فشار خون و سایر مشکلات مربوط به استرس، کمک به فرد در رسیدن به اهدافش (مثل کاهش وزن و ترک سیگار)، کنترل درد و تحریک ترمیم‌سازی.

● تصویرسازی و یادگیری

طبق نظر متخصصان، بشر تنها از درصد کمی از قدرت مغزی خود استفاده می‌کند و اگر این میزان استفاده را بیشتر کند، معلوم نیست چه قدرت‌هایی پیدا می‌کند! در این بین دانشمندان علوم پزشکی و سلامت فکر استفاده از قدرتی ذهنی به نام، تصویرسازی برای بهبود و یا تخفیف بیماری‌ها افتادند. در تصویرسازی تصاویری ذهنی و مضامینی تصوری برای فرد ایجاد می‌شود که در اصل با حواس اصلی حس نشده‌اند و فقط فرد با تمرکز روی آن موضوعات، تصویر آنها را در ذهن خود ایجاد می‌کند.

این ماجرا تازه نیست. همه ما حتما چنین خاطره‌ای را داریم: وقتی کودک بودیم داستانی برایمان تعریف کرده و یا خوانده‌اند و ما خودمان با ایجاد تصویری ذهنی فکر می‌کردیم سیندرلا، شاهزاده و سایر شخصیت‌های داستان هستیم و بعضی اوقات هم مدت‌ها با این تصاویر ذهنی بازی و زندگی می‌کردیم.

حتی در بزرگسالی وقتی در اوج خستگی کمی به آن روزها فکر می‌کنیم آرامش می‌گیریم. شاید به دلیل همین موضوعات ملموس ماجرای تصویرسازی ذهنی کاربردهای بیشتری پیدا کرد. دانشمندان معتقدند تصویرسازی در فرآیند یادگیری نقش کلیدی دارد چون با فعال کردن قدرت خلاقه و تصویرسازی ارتباط دارد. تصویرسازی ذهنی آن قدر قوی است که فرد می‌تواند عمیقا ماجرایی که در تصورش ساخته شده با حواس پنجگانه حس کند. مثلا وقتی تصویر خاصی از یک منظره و مکان را به یاد بیاورد و خود را عمیقا در آن محل حس کند، حتی بوی گلی خاص در آن محل را استشمام کند.

● تصویرسازی؛ ترمیم گذشته و ساخت آینده

این فرآیند، سفری احساسی و عمیقا ترمیم‌کننده و گذرا است که به گذشته قدم گذاشته، از حال عبور کرده و حتی می‌تواند به آینده هم نگاهی بیندازد. در این شرایط، فرد به سطوح بالاتر هوشیاری، آرامش، لذت و عشق می‌رسد. به این دلیل متخصصان روان‌شناسی معتقدند افراد با این فرآیند می‌توانند زندگی خود را دوباره ابداع و بازسازی کرده و نقطه نظرات تازه‌ای از آن را در برنامه خود بیاورند. روان‌شناسان از این فرآیند در ترمیم مواردی مثل اختلال استرس بعد از حادثه و آسیب (مثل زلزله، سیل، انفجار و...)، افسردگی و اختلالات خلق، اندوه و فقدان، مسایل ارتباطی، عشقی و وابستگی‌ها، اعتیاد و دوره بازتوانی بعد از آن استفاده می‌کنند. متخصصان سعی می‌کنند با این اقدام زندگی فرد را تغییر دهند، به طوری که فرد دردهای کهنه خود را حس کرده، ترمیم‌سازی کند و در نهایت آنها را حل و فصل کند. به این ترتیب الگوهای ناخودآگاهی را که از زمان تولد و کودکی در خانواده شکل گرفته به حالت خودآگاه و در نتیجه قابل کنترل درآورند و آینده‌ای روشن و بدون دردهای درونی برای خود بسازند.

● تصویرسازی و کنترل دردهای سخت

این روش هیچ خطر یا عارضه‌ای نداشته و هرچه آموزش و اطلاعات کافی باشد، موثرتر عمل می‌کند. در حال حاضر کلینیک‌های درد مزمن در کالیفرنیا فعال هستند و از آن برای کنترل درد استفاده می‌شود که موفقیت آن بسیار بالا بوده است. تحقیقات پنج ساله گذشته نشان داده قدرت این روش در فرآیند ترمیم بسیار زیاد بوده است که البته مکانیسم آن هنوز مشخص نیست. این روش به دلیل پاکی ذهن کودکان در آنها راحت‌تر یاد گرفته و انجام می‌شود. موارد متعددی از درمان بیماری‌ها و بازگشت به زندگی در بیماران مختلف با این روش دیده شده است. مثلا مراکز متعدد درمان صرع وجود دارد که از این روش به همراه سایر اصول درمانی مربوطه استفاده می‌کنند که با کاهش حملات و طول مدت آنها همراه است. محققان بر این باورند این روش فعالیت نیمکره راست مغز را تحریک می‌کند. این نیمکره با خلاقیت و عواطف و احساسات در ارتباط است. معمولا این روش با خروج امواج آلفا در مغز همزمان است که این امواج به طور طبیعی وقتی از سلول‌های مغزی صادر می‌شوند که فرد در وضعیت ریلکس و آرام قرار دارد. در اصل این روش وسیله‌ای قدرتمند است که فرد آنچه را می‌خواهد، خلق کند. همان‌طور که افکار منفی، فرد را محدود و درگیر می‌کند، افکار و تصورات مثبت باعث به حرکت درآمدن نیروهای ترمیم‌گر می‌شود چون تصورات، اصولی‌ترین زبانی است که بشر استفاده می‌کند. هر چه انجام می‌دهیم ناشی از تصورات ماست و مغز این تصورات را پردازش می‌کند. تصویرسازی زبانی است که ذهن به کمک آن با جسم ارتباط برقرار می‌کند. متاسفانه اکثر تصوراتی که به ذهن ما خطور می‌کند منفی است. اضطراب از ملاقات رییس، نگرانی از شروع یک کار جدید، اضطراب از راندن اتومبیل تازه و.... تداوم این نگرانی‌ها و افکار منفی است که دامنه گسترده‌ای از بیماری‌ها از آکنه و آرتروز تا سردرد، بیماری قلبی، زخم گوارشی و عفونت‌های ادراری را موجب می‌شود. به این ترتیب اگر بتوان تصورات را در ذهن، جهت‌دهی و کنترل کرد، به سلامت جسم و روح کمک بزرگی می‌شود. تصورات ذهنی مثل اسبی وحشی است که باید رام و قابل کنترل شود وگرنه بسیار خطرناک می‌شود. وقتی کنترل شد، آن وقت وسیله‌ای بسیار قدرتمند است که فرد را به هر کجا بخواهد می‌برد. محققان دانشگاه اوهایو دریافتند این روش در افراد مبتلا به سرطان که تحت شیمی‌درمانی قرار دارند باعث می‌شود آرامش بیشتری پیدا کرده و در مورد ادامه درمان آمادگی بیشتری پیدا کنند.

تحقیقات بسیاری نشان داده با این روش ایمنی تقویت می‌شود. در بررسی دیگر که توسط دانشگاه‌های پنسیلوانیا، اوهایو و کلیولند انجام شد افرادی که از زخم‌های سرطانی عودکننده دهان رنج می‌بردند بیان کردند تکرار شیوع این زخم‌ها کاهش یافته است. تحقیقات دانشگاه ماساچوست تاثیر این روش در علایم سندرم قبل از قاعدگی را بسیار مثبت دانسته است. بررسی‌های دیگر نقش این روش را درمان در برونشیت مزمن، ‌آمفیزم ریه، افسردگی و افزایش تولید شیر بسیار موثر دانسته است.

● خوردن لیموی خیالی!

در ژانویه سال ۲۰۰۹، کالج ملی طب طبیعی تحقیقی روی بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام داد که تحت درمان پرتودرمانی هم قرار داشتند. برای این بیماران در مدت زمان چند هفته، آرامش‌سازی به همراه تصویرسازی درمانی انجام شد. هدف این بود که این روش‌ها در انرژی، کیفیت زندگی، استرس و سیستم ایمنی چه تاثیری می‌گذارد. نتایج جالب توجه بود چون این روش‌ها در تمامی موارد تاثیرات مثبتی روی بیماران سرطانی گذاشته بود و میزان اضطراب و حتی عوارض جانبی پرتودرمانی کمتر و سیستم ایمنی تقویت شده بود. به این ترتیب روش درمانی جدیدی به نام تصویرسازی هدایت شده مطرح شد. در این روش درمانی، برنامه‌ای تنظیم می‌شود که طی آن افکار فرد هدایت می‌شود و تصورات فرد به سمت شرایطی آرام و متمرکز حرکت داده می‌شود. در این روش از موارد آموزشی متعدد هم استفاده می‌شود. اساس این روش وجود ارتباط روح و جسم است. وقتی از تمام حواس استفاده می‌شود به نظر می‌رسد بدن طوری پاسخ می‌دهد انگار آنچه تصور شده واقعی است. به عنوان مثال، از فرد می‌خواهند یک پرتقال یا لیمو را با تمام جزییات مثل بو، رنگ و بافت پوستش تصور کند. بعد می‌خواهند بوی لیمو را تصور کند و بعد گازی به آن لیمو بزند و حس کند آب لیمو به درون دهانش می‌ریزد. بسیاری از افراد به این مرحله که می‌رسند ترشحات بزاقشان زیادتر می‌شود. این تمرین نشان می‌دهد چه‌طور بدن به آنچه تصور می‌کنید پاسخ می‌دهد.

فرشته آل‌علی

منابع:

کتاب «هولوگرافی» نوشته: مایکل تالبوت، ترجمه: داریوش مهرجویی

۱. Guided Imagery: holistic online.com

۲. visualization theropy, tapping into your imagination: suite ۱۰۱.com

۳. what is guided imagery?: webMD

۴. Dynamics of, visualization and imagerty in theropy: healthy.net

۵. imagination: wikipedia

۶. guided imagery-topic overview: webMD

۷. Visualization therapy: sara-life.com