شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی هنر جنگیدن


دیپلماسی هنر جنگیدن

«جنگ همان دیپلماسی است اما به روشی دیگر و یا دیپلماسی همان جنگ است اما به روشی دیگر»

مائوتسه دونگ جمله معروفی دارد كه می گوید: «سیاست، جنگ بدون خونریزی است و جنگ، سیاست همراه با خونریزی». این مفهوم را به كرات در سخنان سیاستمداران بزرگ و دانشمندان كلاسیك علم سیاست شنیده ایم كه «جنگ همان دیپلماسی است اما به روشی دیگر و یا دیپلماسی همان جنگ است اما به روشی دیگر». در تعبیری دیگر دیپلماسی را ادامه جنگ دانسته اند یا برعكس، جنگ را ادامه دیپلماسی و البته به روش های متفاوت. این كه كدام یك اصالت دارد و دیگری تابع یا تداوم حالت اول، به نگرش ما به وضع طبیعی انسان برمی گردد. از نگاه هابزی كه در واقع نگاه غالب در روابط بین الملل را شكل می دهد دیپلماسی ادامه جنگ است چون طبیعت انسانی طبیعت گرگی است. انسان ذاتاً جنگ طلب است. بیشتر تاریخ انسان در جنگ و خونریزی سپری شده است و مقایسه دورانی كه بشر در صلح زندگی كرده با دوران جنگ به ویژه هرچه به زمان های دورتر می رویم نشان می دهد كه دوران صلح، ثبات و آرامش در بخش اندكی از زندگی بشر وجود داشته و وضع طبیعی كه ثبات و استمرار بیشتری هم داشته، همان وضعیت جنگ است. نگاه خوش بینانه به طبیعت انسانی اما روایت متفاوتی دارد و گرچه می پذیرد كه ممكن است بشر بیش از آن كه در حالت صلح و آرامش زندگی كرده باشد، وضع خشونت و خونریزی را سپری كرده، اما طبیعت اولیه انسانی صلح طلب و خشونت گریز است و حالت های ثانویه ای چون مالكیت و... انسان را از طبیعت اولیه اش دور كرده و از این رو این بشر مستعد بازگشت به حالت اولیه و ذاتی خویش است.

این كه دیپلماسی را ادامه جنگ بدانیم و یا بالعكس تغییری در وضعیت فعلی جهان ایجاد نمی كند، جز آن كه بدانیم چه خوشمان بیاید چه بد، جهان را كسانی اداره می كنند كه نگاه بدبینانه ای به آن دارند و آنهایی هم كه به این طبیعت خوش بین هستند ناگزیر به قواعدی تن می سپارند و عمل می كنند كه بدبینان به طبع انسانی آن را وضع كرده اند. بنابراین اگر در این چارچوب روابط یا حالت دشمنی و جنگ میان كشورها را بررسی كنیم، شاید بهتر باشد به همان تعبیری برگردیم كه در ابتدای این نوشتار از مائو نقل كردیم.

حسن این نوع نگاه به دیپلماسی این است كه به مخالفان خروج از حالت تخاصم میان ایران و آمریكا و ورودشان به وضعیت گفت وگو گوشزد می كند كه نگرانی كمتری داشته باشند. زیرا ورود به عصر گفت وگو هم به معنای پایان جنگ نیست بلكه ورود به دوران جنگ بدون خونریزی است چنان كه مائو گفته است. می شود جنگ بدون خونریزی را به «جنگ نرم» هم تعبیر كرد كه البته با جنگ سرد متفاوت است چرا كه وضعیت جنگ سرد اصطلاحی است خاص دورانی از فردای پایان جنگ جهانی دوم تا زمان فروپاشی بلوك شرق كه دو ابرقدرت یعنی ایالات متحده و شوروی سابق در عین حالی كه در حالت «نه جنگ» به سر می بردند ولی رقابت تسلیحاتی و جنگ تبلیغاتی شدیدی را اداره می كردند كه حالت «نه صلح» هم بر آن قابل اطلاق بود.

خصلت اساسی جنگ سرد «ایدئولوژیك» بودن آن بود ولی ستیز كنونی میان ایران و ایالات متحده و به طور گسترده تر میان جهان اسلام و جهان غرب را نمی توان در قالب های ایدئولوژیك صرف تبیین كرد. جنگ نرم اما شاید توصیف همان چیزی باشد كه در فارسی به آن با پنبه سربریدن می گوییم. در مقابل آن جنگ سخت است كه در قالب تهدیدها، خط و نشان كشیدن ها و رجز خوانی ها طی سال های گذشته خود را نشان داده بود اما دو طرف اینك نشان می دهند به جای به كار بردن تهدیدات و به كارگیری تعبیرهای تند- كه البته هنوز هم از ادبیات سیاسی دو طرف رخت برنبسته است- ترجیح می دهند مشوق ها را نشان دهند و با الفاظی محترمانه تر همدیگر را مخاطب سازند. آقای منوچهر متكی در اظهاراتش كه با لحنی نرم نیز همراه است همتای آمریكایی اش را خانم رایس خطاب قرار می دهد و محترمانه به جورج بوش گوشزد می كند كه صبور باشد و آقای بوش هم كه با لحن همیشگی تهدید آمیزش كه نشان از خشونت طبیعی كابویی دارد در مقابل سخنان محمود احمدی نژاد كه وعده پاسخ تا آخر مرداد را داده بود- فراموش نكنیم كه این جورج بوش و احمدی نژاد هستند كه با هم سخن می گویند و نه كلینتون و خاتمی- محتاطانه می گوید دو ماه كمی دیر است تا در این طرف داستان هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه بگوید: «مقدمات مذاكرات واقعی فراهم شده است.» در این شرایط است كه بدبینان و خوش بینان با ماهیت و طبیعت انسانی هم داستان می شوند كه ایران و آمریكا از یك وضعیت جنگی به وضعیت جنگی نوینی كه در آن اثری از خونریزی نباشد نقل مكان می كنند. حتی بدبینان به طبیعت انسانی هم می پذیرند كه طبیعت اولیه و ثانویه با هم قابل جایگزینی اند و تمدن بشری هم معنایی جز این ندارد. تمدن در واقع پوشاندن لباس طبیعت های ثانویه از راه سنت، قرارداد، فرهنگ، قانون، عادت و... بر طبیعت اولیه است. جنگ بدون خونریزی هم می تواند نمایش متمدنانه جنگ با خونریزی باشد.

مهران كرمی