یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

شان نزول سوره بقره


شان نزول سوره بقره

و بدانچه نازل كرده ام ـ كه مؤید همان چیزی است كه با شماست ـ ایمان آرید و نخستین منكر آن نباشید, و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشید, و تنها از من پروا كنید

● آیات ۴۱ و ۴۲ سوره بقره

۴۱) وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ وَ لا تَكُونُوا أَوَّلَ كافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ.

۴۲) وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ.

و بدانچه نازل كرده‏ام ـ كه مؤید همان چیزی است كه با شماست‏ ـ ایمان آرید؛ و نخستین منكر آن نباشید، و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشید، و تنها از من پروا كنید.

و حق را به باطل درنیامیزید، و حقیقت را ـ با آنكه خود می‏دانید ـ كتمان نكنید.

□□□

در شأن نزول این آیات آمده كه: «حی بن اخطب و كعب اشرف» و سایر علماء یهود از جانب یهودیان دارای مقرری بودند و از آن ارتزاق می‌نمودند و نمی‌خواستند منافع آنها به خاطر نبوت پیامبر از بین برود؛ به همین جهت آیاتی را كه در تورات بود و از پیامبر در آن ذكری شده بود تغییر و «ثمن قلیل» كه در این آیه شریفه ذكرشده همان مقرری احبار است.

● آیات ۷۵ تا ۷۷ سوره بقره

۷۵) أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ.

۷۶) وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْكُمْ لِیُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ.

۷۷) أَ وَ لا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ.

آیا طمع دارید كه [اینان‏] به شما ایمان بیاورند؟ با آنكه گروهی از آنان سخنان خدا را می‏شنیدند، سپس آن را بعد از فهمیدنش تحریف می‏كردند، و خودشان هم می‏دانستند.

و [همین یهودیان‏] چون با كسانی كه ایمان آورده‏اند برخورد كنند، می‏گویند: «ما ایمان آورده‏ایم‏.» و وقتی با همدیگر خلوت می‏كنند، می‏گویند: «چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است‏، برای آنان حكایت می‏كنید تا آنان به [استناد] آن‏، پیش پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند؟ آیا فكر نمی‏كنید؟»

آیا نمی‏دانند كه خداوند آنچه را پوشیده می‏دارند، و آنچه را آشكار می‏كنند، می‏داند؟

□□□

این آیات در مورد یهودیانی است كه وقتی اشخاص مثل سلمان، ابوذر و مقداد را ملاقات می‌‌نمودند می‌گفتند: ما هم مانند شما ایمان آوردیم، چون اوصاف پیامبر شما را خداوند در تورات برای ما بیان فرموده است و وقتی با یكدیگر خلوت می‌نمودند بزرگترهاشان به آنها می‌گفتند این چه كاری بود كردید و چه اظهاری بود به مسلمان نمودید؛ شما نباید اوصاف پیامبرشان را كه در تورات آمده به آنها خبر می‌دادید تا در پیشگاه خداوند با شما محاجّه نكنند و نگویند شما اوصاف و علایم او را دانستید و مشاهده و تطبیق نمودید، پس چرا ایمان نیاوردید و اطاعت نكردید.

● آیه ۸۹ سوره بقره

۸۹) وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَهُٔ اللَّهِ عَلَی الْكافِرِینَ.

و هنگامی كه از جانب خداوند كتابی كه مؤید آنچه نزد آنان است برایشان آمد، و از دیرباز [در انتظارش‏] بر كسانی كه كافر شده بودند پیروزی می‏جستند؛ ولی همین كه آنچه [كه اوصافش‏] را می‏شناختند برایشان آمد، انكارش كردند. پس لعنت خدا بر كافران باد.

□□□

در شأن نزول این آیه نقل شده كه یهودیان در كتب خود دیده بودند كه مكان هجرت حضرت محمد (ص) ما‌بین دو كوه «عیر و احد» است كه در دو طرف مدینه قرار دارد به همین خاطر از سر‌زمین خویش بیرون آمدند و به جستجوی سر‌زمین مهاجرت پیامبر پرداختند و به كوهی به نام «حداد» رسیدند و گمان كردند كه این همان كوه احد است، به همین دلیل در آنجا پراكنده شدند و مسكن گزیدند؛ ولی بعد متوجه شدند، مدینه سر‌زمینی است كه میان دو كوه احد و عیر قرار دارد پس به برادران خود و سایر یهود نوشتند كه ما دارالهجرهٔ را یافتیم شما هم به سوی ما كوچ كنید و خودشان هم به مدینه نقل مكان نمودند و ماندند تا آنكه یكی از پادشاهان یمن به نام تُبع به قصد تسخیر مدینه حركت كرد و آنجا را محاصره نمود و اینها با او سازش كردند و سبب اقامت خودشان را به او گفتند و او دو طایفه اوس و خزرج را مأمور به اقامت در مدینه نمود برای آنكه وقتی پیامبرآمد او را یاری كنند. آن دو قبیله پس از چند سال زیاد شدند و معترض اموال یهود شدند. یهودیان به آنها می‌‌گفتند وقتی پیامبر مبعوث شود شما را از دیار خود بیرون می‌كنیم و اموالمان را پس خواهیم گرفت؛ ولی وقتی پیامبر مبعوث شد اوس و خزرج كه به نام انصار معروف شدند به پیامبر ایمان آوردند و یهود كافر شدند.

به این دلیل كه آنها از نسل حضرت اسحاق بودند و پیامبر از نسل حضرت اسماعیل و آنها حسد بردند و تسلیم وسوسه شیطان شدند. و علماءِ آنها هم برای حفظ مقامات خودشان انكار اوصاف پیامبر را در تورات نمودند.

● آیات ۹۷ و ۹۸ سوره بقره

۹۷) قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدیً وَ بُشْری لِلْمُؤْمِنِینَ.

۹۸) مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِیلَ وَ مِیكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِینَ.

بگو: «كسی كه دشمن جبرئیل است [در واقع دشمن خداست‏] چرا كه او، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده است‏، در حالی كه مؤید [كتابهای آسمانی‏] پیش از آن‏، و هدایت و بشارتی برای مؤمنان است‏.»

هر كه دشمن خدا، و فرشتگان و فرستادگان او، و جبرئیل و میكائیل است [بداند كه‏] خدا یقینا دشمن كافران است‏.

□□□

زمانی كه پیامبر وارد مدینه شد «عبدالله‌بن صوریا» كه یكی از علمای یهود بود خدمت آن حضرت رسید و سؤالات چندی نمود و می‌خواست نشانه‌هایی را كه دلیل بر نبوت پیامبر بود جستجو نمود. یكی از سؤالات او این بود كه ای محمد خواب تو چگونه است؟ پیامبر فرمود: چشمم خواب است و دلم بیدار گفت: راست گفتی و پس از سؤالات متعدد دیگر گفت: یك سؤال باقی مانده اگر به آن جواب درست بدهی به تو ایمان می‌اوریم. بگو نام آن فرشته‌ای كه بر تو نازل می‌ شود چیست؟ پیامبر فرمود: جبرئیل. ابن‌ صوریا گفت: جبرئیل دشمن ماست چون دستورهای مشكل در مورد قتل و جنگ می‌آورد اما میكاییل همیشه واسطه سرور و راحت است اگر او برای تو وحی می‌آورد ما به تو ایمان می‌آوردیم. پیامبر (ص) فرمود: وای بر تو، جبرئیل و میكائیل دو ملك مأمور به امر پروردگار هستند. اگر امری را خداوند مقرر فرموده باشد تقصیر جبرئیل چیست؟ هركس با جبرئیل دشمن باشد با میكائیل هم دشمن است.

● آیه ۱۰۴ سوره بقره

۱۰۴) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ.

ای كسانی كه ایمان آورده‏اید، نگویید: «راعنا»، و بگویید: «انظرنا»، و [این توصیه را] بشنوید؛ و [گر نه‏] كافران را عذابی دردناك است‏.

□□□

در اوایل اسلام هنوز بعضی از مسلمانان انس به احكام و معارف اسلامی نگرفته بودند و زمانی كه پیامبر آیات الهی را برای آنها بیان می‌كرد از ایشان می‌خواستند كه آهسته‌تر سخن بگوید و گاهی عرض می‌كردند «راعنا» كه یعنی حال ما را رعایت فرما. یهود در این زمان فرصتی به دست آورده و این كلمه را وسیلهٔ جسارت قرار دادند، چون این كلمه در لغت آنها دشنام بود؛ مانند اینكه بگویند؛ بشنو كه هرگز نشنوی. و این كلمه را تكرار می‌كردند و می‌خندیدند و می‌گفتند: اگر تا به حال محمد را در خفا دشنام می‌دادیم بعد از این علناً ناسزا می‌گوییم و بعضی كلمهٔ راعینا می‌گفتند كه به معنی چوپان ما است و پیامبر را مورد خطاب قرار می‌دادند تا اینكه سعدبن معاذ انصاری متوجه غرض آنها شد و تهدید به قتلشان نمود. پس این آیه نازل شد كه خطاب به اهل ایمان است كه به جای لفظ راعنا، بگویند: «انظرنا»، یعنی لطف به سوی ما فرما تا یهود نتوانند وسیلهٔ استهزا و اهانت به پیامبر را فراهم نمایند.

● آیه ۱۰۸ سوره بقره

۱۰۸) أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسی مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ.

آیا می‏خواهید از پیامبر خود همان را بخواهید كه قبلا از موسی خواسته شد؟ و هر كس كفر را با ایمان عوض كند، مسلما از راه درست گمراه شده است‏.

□□□

نقل شده كه «وهب‌بن زید و رافع‌بن حرمله» خدمت پیامبر آمدند و گفتند: از طرف خدا برای ما نامه‌ای بیاور تا آن را بخوانیم و ایمان بیاوریم و یا برای ما رودهایی جاری فرما تا از تو اطاعت كنیم. بعضی گفته‌اند گروهی از پیامبر خواستند خدا را به آنها بنمایاند تا ایمان آورند. همان تقاضایی كه بنی‌اسرائیل از موسی داشتند و گروهی از آن حضرت تقاضا كردند برای آنها بتی قرار دهد تا آن را پرستش كنند. پس این آیه نازل شد و به آنان پاسخ گفت.

● آیه ۱۱۳ سوره بقره

۱۱۳) وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصاری عَلی شَیْ‏ءٍ وَ قالَتِ النَّصاری لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی شَیْ‏ءٍ وَ هُمْ یَتْلُونَ الْكِتابَ. كَذلِكَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْكُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِٔ فِیما كانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ.

و یهودیان گفتند: «ترسایان بر حق نیستند.» و ترسایان گفتند: «یهودیان بر حق نیستند» ـ با آنكه آنان كتاب [آسمانی‏] را می‏خوانند. افراد نادان نیز [سخنی‏] همانند گفته ایشان گفتند. پس خداوند، روز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف می‏كردند، میان آنان داوری خواهد كرد.

□□□

در شأن نزول این آیه آمده كه قومی از یهود و جماعتی از نصاری نزد پیامبر آمدند و گفتند: ای محمد بین ما حكم كن. آن حضرت فرمود: شرح حال خودتان را بیان كنید. جماعت یهود گفتند: ما ایمان به خداوند یگانهٔ حكیم داریم و اولیاء او هستیم و نصاری بهره‌ای از دین حق ندارند سپس نبوت عیسی و كتاب او انجیل را انكار كردند و مسیحیان نیز همین مقوله را نسبت به یهود عرضه داشتند و پیامبر فرمود: همه شما دو فرقه به خطا و باطل رفته‌اید و فسق و تجاوز از دین حق نموده‌اید؛ پس آنان عرضه داشتند چگونه ما كافر و فاسقیم با آنكه خداوند در دست ماست و آن را تلاوت می‌نماییم. پیامبر فرمود: شما با تورات و انجیل مخالفت كردید و بر طبق آن عمل ننمودید. سپس این آیات نازل شد و آنها را به خاطر گفتار باطل‌شان سرزنش نمود.

● آیه ۱۱۴ سوره بقره

۱۱۴) وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعی فِی خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِٔ عَذابٌ عَظِیمٌ.

و كیست بیدادگرتر از آن كس كه نگذارد در مساجد خدا، نام وی برده شود، و در ویرانی آنها بكوشد؟ آنان حق ندارند جز ترسان‏- لرزان در آن [مسجد] ها درآیند. در این دنیا ایشان را خواری‏، و در آخرت عذابی بزرگ است‏.

□□□

در روایتی آمده كه این آیه دربارهٔ قریش است كه پیامبر را از دخول در مسجدالحرام بعد از ورود آن حضرت به مكه معظمه منع كردند. و بعضی گفته‌اند آیه دربارهٔ مسیحیانی است كه با یهودیان جنگیدند و تورات را آتش زدند و بیت المقدس را خراب كردند و مردارها را در آن ریختند. و بعضی گفته‌اند منظور آیه مكان‌هایی است كه مسلمانان در مكه برای انجام نماز داشتند ولی بعد از مهاجرت پیامبر و مسلمانان به مدینه مشركان آنها را نابود كردند.

● آیه ۱۱۵ سورهٔ بقره

۱۱۵) وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ.

و مشرق و مغرب از آنِ خداست‏؛ پس به هر سو رو كنید، آنجا روی [به‏] خداست‏. آری‏، خدا گشایشگر داناست‏.

□□□

روایات گوناگونی ‌در ‌شأن نزول این آیه آورده اند. بعضی می‌گویند منظور این آیه‌ نمازهای نافله است كه در سفر به هر سمت خوانده شود درست است. بعضی می‌گویند این آیه در مورد تغییر قبله است. زمانی كه قبلهٔ مسلمانان از بیت‌المقدس به سوی كعبه تغییر یافت یهودیان به مسلمانان ایراد گرفتند كه مگر می‌شود قبله را تغییر داد. و بعضی گفته‌اند آیه دو مورد گروهی از مسلمانان است كه پیامبر آنها را به مأموریتی فرستاد. وقتی شب شد و تاریكی همه جا را گرفت آنها نتوانستند قبله را تشخیص دهند و هر كدام به سویی نماز خواندند و وقتی روز شد متوجه شدند به غیر از جانب قبله نماز خوانده‌اند و در این مورد از پیامبر سؤال كردند. پس این آیه نازل شد كه مشرق و مغرب زمین متعلق به خداوند است و نماز آنان در این حالت درست بوده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.