شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

مجاهدت قلم در پیوند با نسل چهارمی ها


مجاهدت قلم در پیوند با نسل چهارمی ها

بررسی نقش تأثیر گذار ادبیات داستانی در عرصه جنگ نرم

اگر قلم گویای حقیقت و مدافع روشنی نباشد، سلاحی خاموش خواهد بود. در شرایط کنونی کشورمان چه بسیار قلم به دستان متعهد و هنرمندان صاحب تعهد و بصیرت تلاش می کنند تا حق فراگیر شود و شکوه ادبیات و هنر اسلامی بر پیشانی تاریخ و فرهنگ بشری بدرخشد.

در عرصه جنگ نرم که ساحت تلاش و تثبیت فرهنگ سازان و پایه گذاران اندیشه جامعه است، امروز بیش از هر زمان دیگری به بهره گیری از شاخه های مختلف هنر اسلامی و ایرانی نیازمندیم.

داستان نویس صاحب بصیرتی که متعهدانه قلم می زند، هم خودش را به اثبات می رساند و هم عقیده و باورش را فراگیر می کند.

متأسفانه بسیاری از این هنرمندان در یک گمنامی به سر می برند. امروز نباید خاموش نشست، باید با صدای بلند از ایده های خودی گفت و این گفتن سکوت و گمنامی را برنمی تابد.

برگزاری جشنواره های مختلف ادبی و هنری در کشور مطمئناً شیوه ای در کشف استعدادهاست، اگر این جشنواره ها با اهداف فراگیرتری برگزار شوند و استعدادهای کشف شده به سمت کارگاه های مختلف ادبی و هنری راه پیدا کنند، می توان در عرصه هنر و ادبیات ایرانی و اسلامی سربازان توانمندی تربیت کرد.

● سوژه یابی بر پایه آموزه های قرآنی

ما باید از ابزارهایی که در اختیار داریم برای مقابله در جنگ نرم سود ببریم. مهمترین ابزار هنر است. اتفاقاً بر همین اساس بوده که هنر در اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هنر می تواند بلندگوی ارزش ها و باورهای یک ملت باشد.

زهرا یزدی نژاد دبیر جشنواره داستانی بسیج هنرمندان شهر تهران که به زبان عربی و علم حدیث و قرآن مسلط بوده و نیز ده ها کتاب ادبی را از عربی به فارسی برگردانده، برایمان توضیح می دهد: «در قرآن کریم برای بازگو کردن زندگی انبیاء(ع) از هنر داستانی استفاده شده و اگر دقیق تدبر کنیم در می یابیم که اصول داستانی مو به مو رعایت شده است. دین اسلام همواره به شعر، ادبیات و ادیبان توجه خاصی داشته و این توجه مؤید این است که هنر و زبان لطیف هنرمندان در انتقال پیام های ارزشی تا چه اندازه اهمیت دارد.»

وی که سابقه ۳۰ ساله دبیری در آموزش و پرورش را نیز در کارنامه کاری خود دارد، می گوید: «جای بسی خوشحالی داشت که در این جشنواره جوانان متعهد داستان نویس شرکت داشتند. بعضی از آنها با توجه به قصص قرآنی و آموزه های قرآن کریم داستان هایی را خلق کرده بودند. سطح آثار آن قدر بالا بود که گاه شک می کردیم آیا واقعاً این اثر متعلق به خودشان است؟! به همین دلیل مصاحبه تلفنی و درخواست آثار دیگری را کردیم. با این شیوه متوجه شدیم واقعاً استعدادهای بالقوه و بالایی در زمینه داستان نویسی متعهدانه داریم. ناتوی فرهنگی می خواهد با شیطنت این استعدادها را در نطفه خفه کند، اما با برگزاری چنین جشنواره هایی می توانیم استعدادها را شناسایی کرده و با جهت دهی مناسب بهترین بهره وری را داشته باشیم. کسانی که در این جشنواره شرکت داشتند حقیقتاً قلم به دستان گمنام و بی ادعایی بودند که در حیطه داستان نویسی می توانند آینده درخشانی داشته باشند. لازم به توضیح است که در سه گروه سنی بزرگسال، جوانان و نوجوانان داوری آثار صورت گرفت.»

یزدی نژاد دبیر جشنواره داستانی بسیج هنرمندان تهران سوژه داستان ها را حول پنج محور دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، فتنه ۸۸، بنیان ها و ارزش ها و نیز موضوع آزاد معرفی کرده و می گوید: «در داستانی تحت عنوان آخرین قصه دنیا، جوانی داستان نویس با زیبایی هرچه تمام تر داستان زندگی انبیاء(ع) را از زبان شهرزاد قصه گو بیان کرده بود که به حوادث و شرایط روز پیوند می خورد.این قبیل کارها نشان می داد که جوانان ما تا چه اندازه آگاهند و حتی نیازهای روز مخاطب را شناسایی کرده اند. ما هم سعی کردیم با توجه به سطح کیفی بالای آثار، داوری متفاوتی را از سایر جشنواره های اینچنینی ارائه دهیم.

در مرحله ششم داوری این جشنواره برای تک تک آثار شرکت کننده نقدی تهیه شد که در یک بسته فرهنگی به شرکت کنندگان تقدیم شد. این کارگاه مکتوب اگرچه زحمت داشت، ولی ما می خواستیم حس اعتماد به نفس را در جوانان قلم به دست زنده کرده و اولین گام را برای هدایتشان به سمت آموزش حرفه ای برداریم.»

یزدی نژاد بیان می کند: «اگر واقعاً بحث انتخاب نفرات اول تا سوم مطرح نبود، تمایل داشتیم از ۴۰ نفر تقدیر کنیم. به هر جهت قرآن نفیس و زیبایی تقدیم کلیه شرکت کنندگان شد تا آموزه های قرآن کریم سرلوحه فعالیت های هنری این جوانان متعهد قرار گیرد. به علاوه برای تک تک آنها پرونده ادبی تشکیل شد که انشاءالله بتوانیم برایشان کارگاه های آموزشی برگزار کنیم.»

یزدی نژاد خود داستان کوتاهی دارد که در مجموعه داستانی سه شنبه های عزیز به کوشش و گردآوری راضیه تجار به چاپ رسیده است. «کتاب پل»، «خاکستر تمدن ها»، «آینه در آینه»، «نمایه آفتاب» و ده ها کتاب دیگر از آثار ترجمه ای این نویسنده و مترجم متعهد است.

● پلی بین نسل جنگ و نسل چهارمی ها

ناصر غفاری، ۴۹ ساله نفر اول جشنواره داستانی بسیج هنرمندان تهران در بخش بزرگسال معتقد است که از قالب داستانی می توانیم برای برقراری پیوند بین نسل اول انقلاب و نسل چهارم (نسل فعلی) بهره بگیریم.

غفاری نوجوان بوده که در زمان جنگ و درگیری های خرمشهر به اهواز می رود تا دشمن خیال نکند مردم شهر را خالی کرده اند. حضور وی در جبهه بعدها پررنگ تر شده و کسب تجربه در آن سال ها گنجینه ای از سوژه های ناب برای فعالیت داستان نویسی اش می شود.

وی می گوید:«ادبیات شیوه و قالبی به روز برای انتقال پیام های فرهنگی به شمار می آید. دشمن فرهنگ اسلامی را نشانه رفته و سعی دارد زیربنای جامعه ما که برپایه فرهنگ ارزشی است از بین ببرد. در عرصه جنگ نرم باید سعی کنیم در قالب هنر به صورت غیرمستقیم بر ذهنیت نسل جوان تأثیرگذار باشیم. قالب داستانی، زبان محاوره و شیوه ساده ای است که می تواند طیف وسیعی از مخاطبین را جذب کند. نویسنده متعهد باید این هوشیاری را داشته باشد که چطور می تواند از عقاید و باورهایش ایده بگیرد؟

چنین نویسنده با بصیرتی قطعا می تواند در قالب داستان هایش بصیرت را به جامعه منتقل کرده و با خلاقیت خود توطئه های فرهنگی دشمن را خنثی کند.»

این نویسنده چندین کتاب در دست چاپ دارد، اما معتقد است باید در بودجه های فرهنگی بخش ویژه ای به نویسندگی و ادبیات داستانی تعلق پیدا کند. چه بسا استعدادهایی که هرگز حمایت نشده اند، اما حرف های پخته زیادی برای گفتن دارند که تلنگری بر ذهن جامعه خواهد بود.

● خالق قالب های ادبی بومی باشیم

همه چیز از تلاش جوانه می زند. جوان دیروز کرمانشاهی که با شوق دست یافتن به کتاب های کتابخانه عمومی در سرمای سخت «گودین» سوار بر مینی بوس تا کنگاور طی طریق می کرد، امروز مردی است که با قلمش حرف های زیادی برای گفتن دارد.

این تلاش ها گویای این است که اگرچه در وادی داستان نویسی شرکت کردن در کلاس های داستانی، چرخ استعدادرا روغن کاری کرده و به حرکت می اندازد، اما شالوده کار و قدم زدن دراین مسیر به اراده صاحب استعداد باز می گردد.

عبدالرحمن یحیوی ۳۷ ساله یکی دیگر از شرکت کنندگان جشنواره داستان نویسی بسیج هنرمندان شهر تهران است که با چند داستان مینی مال دفاع مقدس، دراین جشنواره شرکت دارد. از یحیوی پیش تر اشعار زیبایی شنیده ایم و داستان مینی مال او با نام «هدیه» که حول سوژه حرکت پسندیده اهدا عضو نوشته شده صاحب جوایزی شده است.وی پیرامون ضرورت گسترش هنر داستان نویسی دربین جوانان می گوید: «امروزه ادبیات داستانی یکی از اثرگذارترین شاخه های ادبی و هنری محسوب می شود. از یک تبلیغ ساده تلویزیونی تا فیلمنامه ای منسجم نیازمند وجود خط سیر داستانی در اولین قدم ها هستیم.

از سوی دیگر در شرایط کنونی جنگ نرم که جامعه سرمایه داری و صهیونیزم می کوشد هنر را در خدمت گرفته و به مواضع تفکر و ادبیات آزادی بخش جهانی ضربه بزند، گسترش هنر داستان نویسی بر پایه تفکرات ایرانی و اسلامی ضرورتی انکارناپذیر دارد.

درحالی که در بسیاری از دانشگاه های غربی رشته داستان نویسی راه اندازی شده ما باید در بحبوحه جنگ نرم هوشیارانه عمل کنیم و استعدادهای جوان را به سمت شکوفایی متعهدانه سوق دهیم.»

این داستان نویس معتقد است زمانی بسیج ادبی به سرمنزل مقصود می رسد که نوجوانان و جوانان را در جایگاه سربازان همیشه بیدار جنگ نرم به سمت بصیرت افزایی هنری سوق داده و انوار بصیرت را از طریق متون و آثار داستانی خودشان به کل جامعه منتقل کنیم.

وی می گوید: «چرا ما پیرو سبک های داستانی وارداتی هستیم؟ حتی می توانیم ابداع کننده و خالق باشیم. سعدی چند صدسال قبل داستان مینی مال را در بین آثارش تعریف کرده بود و آنچنان هم گستره تأثیرگذاری اش بالاست که هنوز هم می توان بر نتایج اجتماعی و فرهنگی آثار او تکیه زد.

امروز نویسندگان غربی با تکیه بر همین گنجینه ادبی ایرانی خود را مبدع جا زده و برخود می بالند که دائما مفاهیم جدیدی را در داستان های بلند و رمان های خود منتقل می کنند. اما آنها خیلی خوب در گنجینه های ما سرک کشیده و مفاهیم به گمان خود ابداعی شان ارائه می دهند. درحالی که اگر مطالعه دقیقی در گنجینه ادبیات خودی داشته باشیم، به خوبی درک خواهیم کرد که اکثر این مفاهیم از لابه لای آثار ادیبانی چون سعدی، مولوی، جامی و... ربوده شده اند!»

یحیوی یکی از داستان های مینی مال خود را تحت عنوان سهم و با سوژه دفاع مقدس که برگرفته از خاطره سردار جانباز حاج محمدمجد برادر شهید است، قرائت می کند: «سنگینی نگاهش بدجور اذیتم می کرد. هم می خواست احترام بزرگتر بودنم را نگه دارد و هم رک و راست حرفش را بزند. این را می شد از چهره اش خواند. سکوت بین ما زیاد دوام نیاورد. دست لرزانش را به طرفم گرفت و انگار داد کشید: داداش! فکر نکن چون فرمانده شدی، پس حق بیشتری از دیگران داری. اینها سهم نیروهای شماست...

حرفش را که زد، رفت. من اما، مات و حیران مانده بودم که کجای خواسته من نامعقول بود؟! تنها ازش خواسته بودم حالا که تا اینجا آمده کمی از میوه ای که قبل از شروع عملیات برای گروهانمان آورده بودند، بخورد. همین!»

● جذب مخاطبین با جاذبه داستان های ارزش مدار

اصغر استاد حسن معمار متولد ۱۳۴۰ نویسنده جانبازی است که از سال ۵۸ فعالیت داستان نویسی خود را آغاز کرده و تاکنون چند مجموعه داستان از او خوانده ایم. وی بعد از انقلاب در کلاس های داستان نویسی حوزه هنری شرکت داشته و پس از پشت سرگذاشتن. فراز و نشیب های سال های جنگ فعالیت خود را در قالب داستان نویسی با سوژه دفاع مقدس ادامه داده است.

استاد حسن معمار بی تکلف روی سکو می ایستد و جایزه ادبی نفر دوم جشنواره داستانی بسیج هنرمندان تهران را در بخش بزرگسال دریافت می کند. وقتی بی ادعایی و گمنامی را که در چشمان این هنرمندان موج می زند، از نزدیک می بینم، واقعا تحت تأثیر قرار می گیرم. حسن این جشنواره به این بود که از دل مردم و هنرمندان خودجوش برمی خاست.

معمار می گوید: «به راحتی می توان ایده ها، عقاید، پیام های ارزشی و مفاهیم برتر اجتماعی و فرهنگی را در قالب داستان به نسل امروز جامعه منتقل کرد. انتقال ارزش ها زمانی با موفقیت انجام می شود که شیوه انتقال از شعارزدگی فاصله بگیرد. در قالب داستانی می توان پیام را با آنچنان لطافتی در تار و پود قصه جای داد که برای خواننده نه تنها خسته کننده نباشد، بلکه جاذبه ای بیافریند.»

این نویسنده مجموعه های داستانی «شیدا»، «در روشنایی آتش»، «برخیز ای بخت خفته»، «آلبوم عکس» و «تا شقایق هست» (کاری مشترک با مجتبی شاکری) را در کارنامه کاری خود دارد.

وی پیرامون داستان برخیز ای بخت خفته توضیح می دهد: «سوژه این داستان را از زندگی جانباز ۱۷ساله اصفهانی محمدتقی طاهرزاده گرفتم. این جانباز در عملیات مرصاد مجروح شد و به کما رفت. حتی مقام معظم رهبری هم به دیدار وی در منزل پدری اش رفته بودند. این جانباز پس از سال ها که در حالت کما بود، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

من در داستانم این طور آورده بودم که شخصیت اصلی داستان پس از سال ها در کما بودن بر اثر حادثه ای به هوش می آید و درک می کند که چقدر جامعه تغییر کرده است. تلاش داشتم ارزش های دفاع مقدس را به جامعه امروز پیوند بزنم.»

این نویسنده در تنظیم زندگینامه های داستانی از شهدا نیز صاحب تجربیاتی است. زندگینامه شهید مهدی رجب بیگی که به دست منافقین شهید شد و پایه گذار جهاد سازندگی و نیز سخن گوی دانشجویان پیرو خط امام(ره) بوده از آثار وی است. شهید رجب بیگی شاعر و نویسنده نیز بوده است.معمار به جوانان نویسنده توصیه می کند: «زیاد بنویسید و بیشتر از آن بخوانید. هرگز با برخوردهای اولیه مثلا چاپ نشدن اولین آثارتان دلسرد نشوید. سعی کنید از آنچه خود تجربه کرده اید، بنویسید تا سوژه ملموس تر باشد.»

گالیا توانگر