دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
بدرود جولیانو
![بدرود جولیانو](/web/imgs/16/96/nwmoh1.jpeg)
جدا از فیلمها و ستارههایی که مورد توجه و پسند همه سنین و نسلها هستند، هرنسلی خاطرات سینمایی مخصوص و بازیگران محبوب خودش را دارد، بهطوری که پس از گذشت سالها دوستان مشترک و هم سلیقه هرزمان که گردهم میآیند با شوقی رشکبرانگیز از فیلمها و بازیگران مورد علاقهشان حرف میزنند و گذشته را مرور میکنند.
برای ما دهه شصتی ها که در دوران عجیب و پرالتهابی به سرمی بردیم، این مساله رنگ و بوی دیگری داشت.
نسل ما این شانس را پیدا نکرد که شاهکارهای تاریخ سینما و نقش آفرینی های همفری بوگارت، جیمز کاگنی، هنری فاندا، برت لنکستر، گریگوری پک و چارلتون هستون را روی پرده نقره ای ببیند.
ما دست بالا باید به اکران فیلم های بی کیفیت اروپای شرقی، اکشن های دست چندم آسیایی و آثار روشنفکرانه تارکوفسکی و پاراجانف قناعت می کردیم و بازیگران محبوب خود را از میان این کارها می جستیم.
با این حال امروز به کفران نعمت و قدرناشناسی دیروز اعتراف می کنیم و حالا در غیاب اکران فیلم خارجی به همان اوضاع نیم بند گذشته نیز قانعیم.
هرچند در کیفیت پایین فنی و ارزش ساختاری و محتوایی بسیاری از آن فیلم ها تردیدی نیست، اما همین حالا دلمان بدجور برای قهرمانان آن آثار عامه پسند تنگ شده است و گاهی دوست داریم برای لحظاتی به عقب برگردیم و آن فیلم های خش دار و مثله شده را با صدای جادویی دوبلورهای خوبمان در فضای سینماهای خسته آن دوران ببینیم و استشمام کنیم.
بسیاری از ما با پیشرفت فناوری و توسعه اینترنت در این سال ها گاهی از سرکنجکاوی سری به سایت ها می زند و تصویر امروزی بازیگران آن سال ها را جستجو می کند و با دیدن چهره تغییرشکل یافته آنها آهی از سرحسرت می کشد.
از آن بدتر اطلاع رسانی تلخی است که در چند سال اخیر با یکی از همان دوستان هم سلیقه و هم نسل انجام می دهم و این که با مرگ هرباره یکی از آن بازیگران محبوب، پیامکی بینمان ردوبدل می شود که «فلانی هم رفت». این «فلانی رفت» بخش مهمی از خاطرات زندگی مان را هم با خود می برد.
یعنی این که ما چقدر از کودکی و گذشته خود دور می شویم و به پیری نزدیک می شویم و به مرگ.
شنیدن خبر مرگ جولیانو جما ، بازیگر دوست داشتنی ایتالیایی که بتازگی و بر اثر سانحه تصادف جانش را در هفتادوپنج سالگی از دست داد، یکی از آن رویدادهای تلخ و متاثرکننده برای بسیاری از فیلم بازها و همنسلان من است. باور مرگ او دشوار است، وقتی که تصاویر سرزنده او در انبوه فیلم هایش را مرور می کنیم.
بخصوص آنجا که به نقش سانی، گنگستر خرده پا و دست و پاچلفتی در فیلم «چارلستون» هرجا که از دست فردی قلدرتر از خودش کتک می خورد، بلند می شد، خودش را می تکاند و با صدای منوچهر والی زاده می گفت: «چیزی نیست، چیزی نیست! » حالا هم چیزی نیست، فقط یک بازیگر محبوب دیگر نسل ما رفت، همین.
علی رستگار
مسعود پزشکیان انتخابات ایران انتخابات ریاست جمهوری پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم دولت چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403 ریاست جمهوری
تهران آلودگی هوا کنکور هواشناسی قتل شهرداری تهران سلامت سازمان هواشناسی آموزش و پرورش پلیس راهور قوه قضاییه پلیس
بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو بورس بازار سرمایه واردات خودرو حقوق بازنشستگان دلار ایران خودرو
کربلا تلویزیون سینما عاشورا خودکشی کتاب امام حسین (ع) سینمای ایران تئاتر رامبد جوان هنرمندان سریال
کنکور ۱۴۰۳ طب سنتی باتری
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه اسرائیل روسیه آمریکا انگلیس جو بایدن چین حماس فرانسه
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 خوان کارلوس گاریدو باشگاه پرسپولیس لیگ برتر علیرضا بیرانوند نقل و انتقالات لیگ برتر تیم ملی آلمان تیم ملی اسپانیا ترکیه
سرطان هوش مصنوعی سامسونگ ناسا فناوری
رژیم غذایی تب دانگ ویتامین کاهش وزن آلزایمر پوکی استخوان سردرد تناسب اندام