یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

جلوه هایی از قرآن و حدیث در آثار سعدی


جلوه هایی از قرآن و حدیث در آثار سعدی

استاد سخن, سعدی شیرازی مانند دیگر گویندگان و نویسندگان پارسی گوی به طرق گوناگون از قرآن و حدیث بهره برده است

استاد سخن، سعدی شیرازی مانند دیگر گویندگان و نویسندگان پارسی گوی به طرق گوناگون از قرآن و حدیث بهره برده است. گاه از بخشی از آیه یا حدیث گاه به معنی و مفهوم آنها و گاه با تلمیح و اشاره به یک واژه ، به آن دو گوهر آسمانی، سخن خود را گرانقدر ساخته است.

آنان که با زبان قلم سر و کار دارند " به ویژه فرهنگیان و دانشگاهیان دانش اندوخته در رشته زبان، ادبیات فارسی، بر این باورند که قرآن و حدیث از صدها سال پیش تا کنون چنان در تاروپود نظم ، نثر فارسی در آمیخته اند که " جمع آوری و تبویب و تدوین آنها، چنانکه باید و شاید ، جز از مردم عهده فرهنگستانی مجهز بر نیاید. مهمتر از تأثیر ظاهری، تأثیر معنوی است که آن را هیچ معیاری و مقیاسی نیست. به راستی کلام بی همتای رب العالمین و احادیث گهربار معصومان (ع) از صدر اسلام تا به امروز به اندازه ای در پندار و گفتار، کردار و اخلاق ایرانیان حق جوی حق پرست اثر گذارده و آنان را در یافتن، گزینش تنها دین پذیرفتنی نزد خدا "ان الذین عندالله الاسلام هدایت نموده است که حساب و اجرش، تنها نزد عالم الغیب است و بس استاد سخن، سعدی شیرازی مانند دیگر گویندگان و نویسندگان پارسی گوی به طرق گوناگون از قرآن و حدیث بهره برده است. گاه از بخشی از آیه یا حدیث گاه به معنی و مفهوم آنها و گاه با تلمیح و اشاره به یک واژه ، به آن دو گوهر آسمانی، سخن خود را گرانقدر ساخته است.

نمونه هایی چند از گفتار شیخ که برخوردار از قرآن و حدیث می باشند:

۱) این شاعر شهیر شیرازی، در سرودن سه بیت زیر که شهرت جهانی دارند به آیه ۱۳ سوره حجرات و دو حدیث نبوی نظر داشته است:

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که درآفرینش زیک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشایدکه نامت نهندآدمی

یا ایها الناس انا جعلناکم من ذکر، انثی و جعلنا کم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم...، هان ای مردم هر آینه شما را از یک مرد و زن آفریدیم، شما را به صورت ملتها، طایفه ها در آوردیم تا یکدیگر را بشناسید. همانا گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست نخستین حدیث: "مثل المؤمنین فی توادهم و تراحمهم و تعاطفهم مثل الجسد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سائرالجسد بالسّهر والحمی .

مؤمنان در دوستیشان ، رحمشان ، مهرورزیشان به . یکدیگر همانند یک پیکر عمل می کنند، هنگامی که اندامی از آن به درد آید، دیگر اندامها در بی خوابی، تب با او هم ناله اند .حدیث : "من اصبح ، لایهتم بأمور المسلمین فلیس منهم " هر که را بامداد فراز آید و در اندیشه کارهای مسلمانان نباشد، از آنان نیست .

۲)

کوه و دریا و درختان همه در تسبیحند

نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار

اشاره دارد به : "تسبح له السموات السبع والارض و من فیهن و ان من شی الا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم...، می ستایند خدا را آسمانهای هفتگانه و زمین، هرکس درآنهاست و چیزی نیست مگرآنکه ذکر و حمد خدا گوید و لیکن شما ستایش آنها را در نمی یابید.

۳)

چو دوزخ که سیرش کنند ازو قید

دگر بانک دارد که هل من مزید

عنایت به آیه ۲۹ از سوره ق: یوم نقول لجهنم هل امتلأت و تقول هل من مزید: روزی که به دوزخ گوییم آیا پر شدی؟و او می گوید: آیا باز هم هست؟

۴)

یارب به لطف خویش گناهان ما بپوش

روزی که رازها افتد از پرده برملا ۷

اشاره به آیه ۹ از سوره الطارق: یوم تبلی السرائر: روزی که رازها، آشکار گردانیده شوند.

۵)

با بدان بد باش و با نیکان نکو

جای گل گل باش و جای خار خار

اشاره به آیه ۲۹ از سوره الفتح: محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بیناهم... " محمد فرستاده خدا و کسانی که با اویند به کافران سختگیر و به خودشان مهربانند ".

۶)

نکاهد آنچه نبشتست عمر، نفزاید

پس این چه فایده گفتن که تا به حشر بپای ۹

اشاره به آیه ۳۳ از سوره اعراف که: فاذا جاء اجلهم لایستاخرون ساعة و لا یستقدمون و زمانی که مرگشان فرا رسد نه ساعتی دیر آید نه زود "

۷)

چندین هزار سکه پیغمبری زده

اول به نام آدم و آخر به مصطفی

الهامش از جلیل، پیامش ز جبرئیل

رایش نه از طبیعت و نطقش نه از هوی.۱۰

مصراع دوم از بیت دوم نظر به آیه ۳ از سوره نجم دارد: "و ما ینطق عن الهوی: پیامبر به خواهش دل سخنی نمی گوید ".

۸)

کس را چه زور و زهره که، وصف علی کند

جبار در مناقب او گفته هل اتی ۱۱

شاعر در این بیت به آیه اول و آیه هشتم از سوره انسان نظر داشته است: آیه اول:« هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئآ مذکورأ، آیا زمانی محدود از روزگار نامحدود بر آدمی سپری شد که هیج نامی از وی نبود! ". آیه هشتم: "و یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً، یتیماً و اسیراً؟ در شأن امام علی (علیه السلام) و خانواده اش نازل شد که سه شام پیایی- هنگام افطار در روزه نذری- طعام خود را با آنکه در دست داشتند (برای خشنودی خدا) به مسکین و یتیم، اسیر بخشیدند.

۹)

زور آزمای قلعه خیبر که بند اوی

در یک دگر گسست به بازوی لافتی

واژه لافتی. اشاره است بدین حدیث قدسی در شأن علی (علیه السلام) : "لافتی الأ علی لاسیف الا ذوالفقار "۱۲ نیست جوانمردی در حمایت از اسلام، مگر علی و نیست شمشیری، مگر دوالفقار

۱۰)

حذر از پیروی نفس که در راه خدای

مردم افکن تر از این غول بیابانی نیست

عنایت بدین حدیث نبوی«اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک ۱۴

دشمن ترین دشمنت نفس تو است میان دو پهلویت » ....

نه بر اوج ذاتش پرد مرغ و هم

نه در ذیل وصفش رسد دست فهم ۱۵

عنایت به سخن امام علی (علیه السلام) در وصف خدای بی مانند: «الّذی لایدرکه بعد الهمم و لایناله غوص الفطن ۱۶ ...؛ خدایی که همتهای بلند پرواز او را در نیابند و هوشهای ژرف اندیش بدو نرسند»

۱۱) قصیده هجده بیتی وداع ماه رمضان که مطلع آن بیت زیر است:

برگ تحویل می کند رمضان

بار تودیع بر دل اخوان

نظر شاعر به دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه بوده است با عنوان «فی وداع شهر رمضان» که در آغازش می خوانیم: اللهم یا من لایرغب فی الجزاء و یا من لایندم علی العطاء ...؛ بار خدایا! ای آنکه در برابر نعمتهایی که به مردم بخشیده است پاداش نمی خواهد وای آنکه برعطای خویش پشیمان نگردد!... » اگر ادیبان و پژوهشگران می گویند: استاد سخن سعدی شیرازی در آثار خود از قرآن مجید و احادیث معصومان (ع) بهره برده است و اگر معتقدند آثار شیخ گنجینه ای پربار از فرهنگ و ادب فارسی است بدان معنی نیست که همه آثار او برگرفته از فرهنگ و ادب اسلامی است. سعدی آن استاد کم نظیر، آدامی زاده ائی بوده است؛ چون دیگر آدمیان که ممکن است گه گاه خطا کنند.

هنرش بیش بگوی

اگر آثار شیخ را با آثار دیگر ارکان ادب فارسی مقایسه کنیم به گمان شیخ گوی سبقت را خواهد ربود. با آنکه معمار کاخ سخن زنده کننده ایران کهن :‌ فردوسی طوسی در راستای سروده های رزمی بی همتاست. با آنکه شور و نشاط عارفانه مولوی را در آثار دیگران کمتر توان یافت، با آنکه لطف سخن ، گزینش واژه و ظراف کلمه در نوازشگری تار دل مختصّ حافظ است با آن تعهدی که حکیم نظامی گنجوی در لابلای اشعارش به اسلام نشان می دهد با آنکه محتشم نامورترین شاعر مرثیه سرای خاندان نبوت است و ذخیره کننده باقیات صالحات...

نیز مزایا، محسنات ادبی و اخلاقی که در آثار گویندکان و نویسندگان پارسی گوی فراوان است اما جز شیخ سعدی کسی جامع الاطراف نیست. از هنرهای سعدی یکی آنکه در حین مداحی از سلاطین ستمگر و ایل خانان بدگهر، هر جا توانسته ازین دست تازیانه های اندرز، آمرانه بر گرده جان شاه زمانه فرود آورده است.

۱) به نوبتند ملوک اندرین سپنج سرای

کنون که نوبت تو است این ملک به عدل گرای...

۲) خدا ترس، را بر رعیت گمار

که معمار ملک است پرهیزگار

ریاست به دست کسانی خطاست

که از دستشان دستها بر خدا است

۳) گریزد رعیت ز بیدادگر

کند نام زشتش به گیتی سحر

در منفور جلوه دادن پادشاه، مظهر همه پلیدیها چه نغز، حکیمانه سروده است.

۴) سه کس را شنیدم که غیبت رواست

وزان در گذشتی چهارم خطاست

یکی پادشاهی ملامت پسند

که زو بر دل خلق آید گزند

۵) در مذمّت از حاکمی ستمگر می سزد بر قدرت بیان سخنور، آفرین بگوییم:

درویشی مستجاب الدعوه در بغداد پدید آمده حجاج یوسف را خبر کردند. بخواندش، گفت: دعای خیری بر من بکن. گفت: خدایا! جانش بستان. گفت: از بهر خدای این چه دعاست؟

گفت: این دعای خیر است تو را، جمله مسلمانان را.

ای زبردست زیردست آزار کرم تا کی بماند این بازار

به چه کار آیدت جهانداری مردنت به که مردم آزاری

دیگر از حسن آثار شیخ که او را هم باقیات صالحات است و هم مایه برتری بر دیگر همپایگان: آنکه سردفترها معمولاً با نام خدا زیور یافته اند * گویا آن شاعر نامور در دیباجه هر دفتر این حدیث گهربار پیامبر أکرم (ص) را نصب العین داشته: "کل امر ذی بال لم یذکر فیه اسم الله فهو ابتر ".

● استفاضه از قرآن و حدیث

جنانکه قبلأ گفته شد یکی از بهین کارهای سعدی آنکه وی با آگاهی از فرهنگ اسلامی، توانسته است در موارد مقتضی از آیات قرآن، أحادیث معصومان الهام بگیرد، گفتار خود را هرچه زیباتر، دل انگیزتر جلوه دهد. در آغاز مقاله نمونه هایی چند به زبان قلم در آمده است.

شاعر شهیر شهر ما ، در تعظیم و تقدیس آفریدگار جهان و اوصاف حمیده رسول الله(ص)، خاندان مطهرش اخلاصی شایسته تحسین‌شان داده و با سرودن اشعار زاهدانه ، باب رحمت حق را به روی خود گشوده است. کدام عارف است که این اشعار ایمان افزا را بخواند و برای سراینده اش طلب آمرزش نکند؟

۱) ... بعد از خدای هر چه پرستند هیچ نیست

بی دولت آن که بر همه هیچ اختیار کرد

۲) ... اقرار می کند ذو جهان بر یگانگیش

یکتا و پشت عالمیان بر درش دو تا

۳) مپندار سعدی که راه صفا

توان رفت جز بر پی مصطفی

۴) کس را چه زور و زهره که وصف علی کند

جبار در مناقب او گفته هل اتی

۵) یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه

یارب به خون پاک شهیدان کربلا

دل های خسته را به کرم مرهمی فرست

ای نام اعظمت در گنجینه شفا

۶) خدایا به حق بنو فاطمه که بر قولم ایمان کنم خاتمه

اگر دعوتم رد کنی یا قبول من و دست، دامان آل رسول

پی نوشت :

۱- سوره آل عمران، آیه ۱۷

۲- سعدی، چاپ فرو غی، ص ۲۵

۳- احادیث مثنوی، به اهتمام استاد فرو زانفر، ص ۱۳۷.

۳- اصول کافی، جلد سوم، ص ۲۳۹

۵- کلیات سعدی، قصائد، ص۲۶.

۶- بوستان سعدی به تصحیح غللامحسین یوسفی، ص ۱۴۶،

۷- قصائد، ص ۳.

۸- همان، ص ۳۳.

۹- همان، ص ۶۵.

۱۰- همان، ص ۳.

۱۱- همان، ص ۳.

۱۲- چهارده معصوم، عماد اصفهانی، جلد اول، ص ۳۶۳.

۱۳- قصائد، ص ۱۱

۱۴- نهـج البلاغه، ترجمه پابند، ص د.

۱۵- بوستان سعدی، ص ۳۵.

۱۶- نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، جلد اول، ص ۱۳.

نویسنده: دکتر علی مرزبان راد

منبع:گلستان قرآن.شماره۱۴۶