چهارشنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 19 March, 2025
مرد اسرارآمیز اتمی جهان

نخست باید دید این نظریه تا چه حد به واقعیت و تا چه حد به بزرگنمایی نزدیك است و آنگاه باید در مقام پاسخ به پرسشهایی برآییم که پیرامون نحوه همکاری ایران و عبدالقدیرخان وجود داشته است و بدانیم آیا آنچنان که غرب مدعی است، روابط عبدالقدیرخان با ایران پیرامون دستیابی به تکنولوژی هستهای به منظور کاربریهای نظامی بوده است یا کاربریهای هستهای صلحآمیز؟ و البته طرف اصلی پاسخگویی به این اتهامات و شبهات، مقامات مسئول کشورمان هستند و این امر آنگاه بیشتر ضرورت پیدا میکند که بدانیم جنگ روانی علیه ایران و تشکیک در اهداف صلحجویانه تکنولوژی هستهای کشور در خارج از ایران، بسیار قوی و گسترده است.
«عبدالقدیرخان» هنوز جوانی بیش نبود که به اروپا رفت تا مدارج عالی علمی را در هلند بگذراند. او راهی را در پیش گرفته بود که در نهایت به مشهورترین دانشمند معاصر کشورهای اسلامی و عامل اصلی گسترش دانش هستهای در برخی از مناطق جهان پایان مییافت. جوانی که در اوایل دهه هفتاد در بخش معادن هلند، مشغول به کار بود، ناگهان در سال ۱۹۷۴ و پس از نخستین آزمایش اتمی هند، سر از شرکت مشترک غنیسازی اورانیوم اروپا «یورنکو» درآورد. این شرکت وظیفه غنیسازی اورانیوم به منظور تأمین سوخت رآکتورهای اتمی اروپا را به عهده داشت که توسط سه کشور هلند، انگلیس و آلمان اداره میشد وهماکنون به موازات این شرکت، شرکتهای «اوردیف» فرانسه، «B.N.L.F» انگلیس و«تنکس» روسیه نیز در زمینه غنیسازی اورانیوم فعالیت میکنند.گفته شده است عبدالقدیرخان از لحظهای که وارد یورنکو اروپا شد، تلاش کرد تا به اسرار غنیسازی دست یابد و به کشورش پاکستان منتقل کند تا با ساخت بمب اتمی، موازنه رعب را با کشور هند برقرار کنند.«رودلابارز»، نخست وزیر سابق هلند، مدعی است، آنان پی برده بودند که این جوان پاکستانی به دنبال کسب اطلاعات و جاسوسی به نفع کشورش است و حتی وی مدعی است که سازمان اطلاعات آمریکا «سیا» در جریان امر قرار گرفت، اما این سازمان از دولت هلند خواست تا پیگیری امور را تنها به آنها بسپارند.عبدالقدیرخان در کمتر از دو سال حضور در یورنکو به تمامی اطلاعات غنیسازی و ساخت سانتریفیوژ دست یافت و به رغم تحت نظر بودن از سوی سیا و دولت هلند، موفق شد با تمامی اطلاعات فوق سری همراهش، در اواخر سال ۱۹۷۵ به کشورش فرار کند. هنگامی که وی به پاکستان گریخت هنوز «ذوالفقار علی بوتو» در مسند قدرت بود و هم او بود که پس از نخستین آزمایش اتمی هند، مدعی بود، اگر مردم پاکستان تا سالها علف بخورند، ما باید بمب اتمی را بسازیم.
یکی از روزنامهنگاران پاکستانی به نقل از ذوالفقار علی بوتو میگوید: هندوها بمب اتم دارند، مسیحیها بمب اتم دارند، یهود بمب اتم دارد و تنها تمدنی که بمب اتم ندارد، تنها تمدن اسلامی است. علی بوتو با این استدلال، ضمن تلاش در کسب حمایت کشورهای اسلامی، با جدیت به دنبال ساخت بمب اتم بود و این امر با ماجراجویی یک دانشمند پاکستانی همزمان شد تا در نهایت، پاکستان نیز به زمره کشورهای دارای بمب اتم درآید. عبدالقدیرخان هنگامی که اروپا را برای همیشه ترک کرد، پشت سر خود روابطی را برجای گذاشت که از آن «بازار سیاه مواد اتمی اروپا» یاد میکنند؛ بازاری که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز شکل گرفت تا حرف اول را در تعیین قیمت کالاهای اتمی جهان بزند. این روابط، راه ورود پاکستان به بازار سیاه اروپا را نیز باز كرد. نام یک مهندس سوییسی در شرکتی که در مالزی مسئولیت نظارت بر کارخانه ساخت تجهیزات سانتریفیوژ را به عهده داشت، خیلی از پشت پردههای انتشار اسرار اتمی اروپا را در بسیاری از نقاط دنیا، بر ملا نمود. پروندههای دیگری که پس از ماجرای پیشرفت تکنولوژیک هستهای ایران درباره ارتباط این پیشرفت با عبدالقدیرخان منتشر شد، نشان داد که همه دانش کشورهایی مانند ایران و کره شمالی و حتی عراق، تنها با «خان» پاکستانی ارتباط ندارد.
«فریدریک تینر»، مهندس سوییسی است که در سال ۱۹۷۰ یکبار توسط وزارت دفاع سوییس در رابطه با انتشار اسرار اتمی اروپا مورد بازجویی قرار گرفته بود. وی که شرکتی خصوصی دایر كرده و با بازار مالزی و دبی در ارتباط بود، طی ده سال اخیر نیز چندین بار از سوی آژانس بینالمللی انرژی هستهای و مؤسسات ناظر بر صادرات تجهیزات اتمی و هستهای در سوییس، مورد بازجویی قرار گرفته است. بسیاری از اروپاییها اکنون معتقدند که بسیاری از اسرار، زمانی لو رفت که اروپا برای استقلال بیشتر از آمریکا تلاش كرد تا خود، تمامی دانش مربوط به غنیسازی اورانیوم و تهیه سوخت هستهای را برعهده گیرد. از همین دوران و در سال ۱۹۷۰ بود که در شهر «میلو» در هلند، سه کشور آلمان، انگلیس و هلند شرکت یورنکو را تأسیس كردند، اما به گفته کارشناسان اروپایی، در سالهای اولیه تأسیس یورنکو، مسئولان این شرکت جانب احتیاط را از دست دادند تا در کنار تلاشهای سازمان «ک.گ.ب» شوروی سابق، عناصر جهان سومی مانند عبدالقدیرخان نیز بتوانند به بسیاری از اسرار این شرکت که نتیجه دانش اروپایی بود، دست یابند. همین امور بود که به عبدالقدیرخان که در «سرزمین پدری خود» به قهرمانی ملی تبدیل شد، نیز به اسرار دسترسی پیدا کند و هم به علوم ساخت تجهیزات سانتریفیوژ، دست یابد. گزارش دولت هلند در سال ۱۹۸۰ در باره فعالیتهای عبدالقدیرخان نیز ثابت میکند که این دانشمند پاکستانی در شهر میلوی هلند دارای دفتری اختصاصی بوده و در سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۴ با یورنکو ارتباط داشته و در آن کار میکرده است. دولت پاکستان، دانش هستهای هند را معلول کمکهای کانادا و آمریکا به این کشور به منظور ایجاد توازن اتمی با چین کمونیست ارزیابی میکرد، از همین رو، انتظار کمکهای آمریکا را در دانش ساخت بمب اتمی نداشت. هنگامی که چین، نخستین بمب هستهای خود را در سال ۱۹۶۴ آزمایش كرد، ترس از قدرت روزافزون چین، آمریکا را متوجه هند نمود که به دنبال دستیابی به بمب اتمی بود. هند برای ساخت بمب اتمی خود از راکتورهای آب سنگینی استفاده كرد که کانادا در اختیار این کشور قرار داده بود؛ رآکتورهایی که قابلیت و توانایی تولید «پلوتونیوم» به منظور کاربریهای نظامی را داشت.همزمان نیز آمریکا ۲۰ تن آب سنگین در اختیار هند گذارد تا سایت آب سنگین خود را راهاندازی کند و اینچنین بود که هند سرانجام با کمک آمریکا موفق شد تا نخستین بمب اتمی خویش را در سال ۱۹۷۴؛ یعنی ده سال پس از نخستین تجربه چین، آزمایش کند. پس از آن که عبدالقدیرخان به پاکستان بازگشت و اطلاعات اولیه خود را در اختیار «ذوالفقار علی بوتو» گذارد، نخستوزیر پاکستان تمامی امید خود به ساخت بمب اتم را در وجود این دانشمند جوان جستجو میکرد؛ حسی که پس از اعدام علی بوتو به ژنرال ضیاءالحق انتقال یافت تا با حمایت کامل از عبدالقدیرخان سیاست ساخت بمب اتمی در کشور ادامه یابد. عبدالقدیرخان تحصیلات فوق لیسانس خود در رشته مهندسی فلزات را از دانشگاه «دلفت» هلند با گرایش «مواد فلزی قوی در سانتریفیوژها» در سال ۱۹۶۷ دریافت كرد. سپس برای کسب مدرک دکترای همین رشته به بلژیک رفت و پس از آن به همراه همسر هلندی خود برای کار به هلند بازگشت و در حالی که شاید خودش هم از عاقبتش بیخبر بود، خود را پس از نخستین تجربه اتمی هند در شرکت غنیسازی اورانیوم و علوم سانتریفیوژ اروپا «یورنکو» در شهر «میلو» هلند دید.و این چنین بود که با دستی پر در اواخر سال ۱۹۷۵ به کشورش فرار كرد تا ایدههای بزرگش را با اتحادی عمیق با سیاستمداران و ژنرالهای پاکستانی، عملی کند. یک دادگاه هلندی موضوع عبدالقدیرخان را در سال ۱۹۸۳ مورد بررسی قرار داد و وی را به اتهام سرقت اطلاعات هستهای، به طور غیابی به چهار سال زندان محکوم كرد، هرچند این حکم در دادگاه تجدید نظر رد شد، باعث شد تا عبدالقدیرخان از زمان بازگشتش به پاکستان، هرگز به اروپا سفر نکند. از این دوران بود که تنها کشورهایی که وی میتوانست به آن سفر کند، کشورهای اسلامی و برخی از کشورهای آسیایی مثل کره شمالی و نیز برخی از کشورهای آفریقایی همچون نیجریه و آفریقای جنوبی بود. دولت پاکستان با دانش عبدالقدیرخان و با سیاست سرقت، پول و تخصیص بخش اعظم بودجه نظامی کشورش به طرح ساخت بمب اتمی و سپس حمایت نظامی آمریکا پس از حمله شوروی سابق به افغانستان، راه خود را به سوی ساخت بمب اتمی جستجو میکرد. آمریکا از سال ۱۹۸۰ عملا مجبور شد تا برای ایجاد سد قوی در پاکستان به روی اتحاد جماهیر شوری که ارتشش در مرزهای مشترک پاکستان، افغانستان استقرار یافته بودند، چشم خود را روی تلاش پاکستان برای دستیابی به سلاح اتمی ببندد و حتی عملا از آن نیز حمایت کند. آمریکا به خوبی میدانست که پاکستان در صدد ساخت بمب اتمی است، اما در پی آن بود که این کشور چگونه عمل خواهد کرد و عبدالقدیرخان در آن و آینده این طرح چه نقشی خواهد داشت؟ برای آمریکاییها شکی نمانده بود که پاکستان و یا حتی عبدالقدیرخان به دنبال ساخت رآکتورها و سایتهای بسیار پرهزینه آب سنگین به منظور تولید پلوتونیوم نیستند. از همین رو، خان پاکستان استعداد و هنر خود را در جایی دیگر نشان داد. او که از ساخت مداوم سانتریفیوژها و متلاشی شدن یک قطعه آن که دیگر اجزای آن را منهدم مینمود، نگران و خسته شده بود، در پایان راه نشان داد، دانشمندی برجسته است و بالاخره موفق شد دستگاه سانتریفیوژی بسازد و طراحی کند که با سرعت صوت بچرخد و کار غنیسازی اورانیوم به منظور تولید سوخت هستهای برای انفجار اتمی را انجام دهد. او از این دستگاههای کوچک، هزاران نوعش را تولید كرد تا جای رآکتورهای آب سنگین و تولید پلوتونیوم را بگیرند. او کوتاهترین راه را برای ساخت بمب اتمی به کار گرفته بود و راه پر هزینه آب سنگین را کنار گذاشته و راه کم هزینه و سریعتر «تولید سانتریفیوژ» را انتخاب کرده بود. در عالم تکنولوژی هستهای نظامی، این مسیر بهترین و ایمنترین کار برای بمب اتم تلقی میشود و در اتهاماتی که به عبدالقدیرخان وارد شده، همین است که مدعی شدهاند وی، طراحیها و نقشههای مهندسی کار و نمونههایی از سانتریفیوژها را در اختیار کره شمالی، ایران و لیبی گذارده است و ادعا کردهاند که وی، تعداد ۵۰۰ عدد سانتریفیوژ به همراه نقشههای ساخت آن را در اختیار ایران قرار داده است.«ماتیو بان»، مدیر طرح هستهای دانشگاه هاروارد، میگوید: برنامه اتمی ایران، بدون شبکه عبدالقدیرخان، امکان تحقق گسترده را نداشت و همه تکنولوژی را ایران، از طریق عبدالقدیرخان به دست آورده، اما این ادعاها مدتهاست که از سوی مقامات رسمی و دستاندرکار تکنولوژی هستهای صلحآمیز ایران رد شده است. محمد سعیدی، معاون سازمان انرژی اتمی ایران، ضمن رد ارتباط طرح تکنولوژی هستهای ایران با عبدالقدیرخان، در این باره اظهارات جالب و روشن کنندهای دارد: ایران برخی از قطعات و طراحیهای ناقص را از واسطههایی خریده که ملیت صاحبان آنها برای طرف ایرانی مشخص نیست. البته این قطعات و طراحیها صرفا برای آغاز تحقیقات هستهای در دهه ۸۰ میلادی گرفته شده و در ادامه هیچگونه استفاده دیگری برای ایران نداشته است، چرا که در نتیجه استفاده این قطعات در سایتهای دیگر، کیفیت خود را از دست داده بود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست