شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
ماجرای هجرت آقای خوانساری به تهران
ما تهران که بودیم، خدمت مرحوم آقای سید احمد خوانساری زیاد می رسیدیم. بعد هم که به قم آمدم، خیلی خدمت ایشان می رسیدم. یک شب که خدمت ایشان بودیم، یکی ازآقایان علما روبه ایشان پرسید: آقا شما که خودتان مرجع بودید، چطور به دستورآقای بروجردی به تهران آمدید و حوزه را رها کردید؟ چون آقای خوانساری حاشیه بر عروه داشت،مقلد داشت و بعد ازحاج شیخ، عده ای به ایشان رجوع کرده بودند.
ایشان می گفتند: آقای بروجردی من را خواست و فرمودند؛ آقای حاج آقا یحیی سجادیان که ازعلمای بزرگ تهران و در مسجد سید عزیزالله بازار بود، فوت شده است. اهالی انجا ازمن امام خواستند. من خیلی فکرکردم که چه کسی را بفرستم. مسجد سید عزیزالله قلب بازار تهران، مرکز مالی تهران است و ازاین مرکز مالی، حوزه ها دارند اداره می شوند؛ لذا جای حساسی است و کسی را که آنجا می فرستیم، باید وجاهت و عنوانی داشته باشد که بتواند این بازار را دراختیار گرفته و هدایت کند.ازطرفی تهران غیراز همه جهات آن،یک مرکز علمی است. انجا بزرگانی هستند که ما دیده بودیم:مرحوم حاج محمدتقی آملی بود که ماخدمت ایشان رسیده بودیم، شاگرد مرحوم نایینی، حاج محمدرضا تنکابنی و آقا میرزا احمدآشتیانی،درفلسفه،درمعوق،درمنقول بزرگانی بودند.آقای بروجردی فرموده بودند کسی که به آنجا می رود ،باید نسبت به علمایی که آنجاست،یا سرآمد باشد یا قابل قرارگرفتن درکنارآنها. یک آدم دون آنها که برود، کار او نمی گیرد؛ چون اوجی که آنها دارند،نمیگذارد این نفوذ کلمه پیدا کند و این معنا فقط به فقه و اصول نیست،بلکه درفلسفه هم همین طور است.
رابطه ی آیت الله بروجردی با مردم و بخش هایی دیگر از این گفت و گو را در "زعیم حوزه (بخش نخست) " بخوانید
آن زمان تهران مرکز حکمت بود.ا زطرفی تهران مرکز سیاسی بود.بزرگان سیاست،دولت و شاه و تشکیلات آنجا بودند.کسی که آنجا می رود،قاعدتا با اینها سروکار دارد. اگرآدمی باشد که مقابل اینها تسلیم باشد،حوزه،مرجعیت و شیعه ضررمی کند.اگر آنجا کسی باشد که بی خودی دایم به آنها بپرد و مسئله درست کند،بازموجب ضرر می شود.باید کسی باشد که با عقل و تدبیر در عین حال که در دام انها نمی افتاد،ازآنها بهره برداری هم داشته باشد.بعد فرمودند من هرچه فکر کردم،اینها را تنها در شما دیدم.فرد دیگری که حایز این ویژگی های باشد،نیست.
مرحوم آقای بروجردی فرموده بودند من تمام اینها را در شما دیدم.آقای خوانساری می فرمود وقتی آقای بروجردی به من فرمودند من شما را درنظر گرفتم،چون این ویژگی هارا در کسی غیر شما ندیدم،به آقای بروجردی رو کردم و گفتم:آیا حضرت عالی به من امر می فرمایید که به تهران بروم؟می گفت آقای بروجردی به من فرمودند که من ازشما استدعا می کنم که تشریف ببرید.من هم قبول کردم و بلند شدم و به تهران آمدم.این ازتقوای آقای خوانساری بود.
آقای خوانساری،آدم فوق العاده مقدسی بود. ایشان آنقدر تقدس داشت که بعد از مرحوم حاج شیخ به نمازجماعت مدرسه فیضیه می رفت و فیضیه پرمی شد. یک شی ایشان نرفت.سراغ او رفتند که چرا نماز نیامدی؟ گفت:من دیگر نمی آیم. بعد آقا محمد تقی خوانساری برای نماز جای ایشان به فیضیه رفت و ایشان به مسجد ملاجعفر در بازار قم که مسجد کوچکی است،رفت و به نمازایستاد.بعدها ایشان به کسی که با ایشان مانوس بود گفته بودکه من آن شب آخر که به نماز مدرسه فیضیه آمدم و جمعیت زیاد را دیدم،دیدم دیگر آن قربتی که برای کار لازم است،ممکن است درمن نباشد،درنتیجه نیامدم.این هنری است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس جمهوری اسلامی ایران حجاب دولت رئیسی رئیس جمهور گشت ارشاد سیدابراهیم رئیسی مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم پاکستان
تهران سیل قتل کنکور هواشناسی شهرداری تهران سلامت سازمان سنجش سازمان هواشناسی زنان پلیس اصفهان
قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی ارز سایپا مسکن ایران خودرو تورم
فضای مجازی کیومرث پوراحمد سینمای ایران تلویزیون سریال پایتخت سریال ترانه علیدوستی فیلم موسیقی سینما مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ اپل فناوری ناسا ربات فیلترینگ بنیاد ملی نخبگان رونمایی
سازمان غذا و دارو کاهش وزن مالاریا آلزایمر زوال عقل