شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
تفاوت سینمای آمریکا و سینمای اروپا چقدر است
▪ تفاوتهایی جزیی، مبین تفاوت نوع نگاه سینمای آمریکا و سینمای اروپا به جهان میباشد. سینمای آمریکا به دنبال درخشندگی و رنگ بوده و سینمای اروپا نسبتاً ترکیبی و بعضی وقتها کسالت آور است. اولی اغلب به دنبال فروش بیشتر است در حالی که دیگری، تلاش میکند تا واقعیت را به تصویر بکشد، هرچند در این راه با فقدان ریتم و وزن همراه باشد.
یک مثال ساده میتواند این موضوع را بشکافد. یک بار من تصمیم به تماشای فیلم در سینما گرفتم. سینما جذابترین هنر برای من است زیرا قدرت نشان دادن پیچیدگیهای خاص بشر، برخی زیباییها و بسیاری از هیجانات را دارد. از آنجایی که تصمیم نگرفته بودم چه فیلمی را تماشا کنم از مسوول گیشه پرسیدم: شما چه فیلمی را به من پیشنهاد میکنید؟
جواب این بود: دو جور فیلم داریم. یکی <زندگی دیگران> که یک درام قوی آلمانی است و یکی هم <موسیقی و اشعار>، یک کمدی برای اینکه وقتت بگذرد.
حیرت زده شده بودم. اگر این فیلم کمدی باعث میشد وقتت بگذرد، آیا به این معنی بود که <زندگی دیگران> باعث میشد وقتت متوقف بماند؟
▪ در طی دهه ۵۰ میلادی، فیلمهای ویسکونتی دو درجهای بود(ارتقای رنگ و تنالیته.) یک درجه مختص آمریکا بود و یک درجه برای بقیه جهان. تفاوت چه بود؟ نسخه آمریکایی، درخشانتر بود و کنتراست بیشتری داشت. نسخه آمریکایی به گونهای ساخته میشد که مراجعه کننده بیشتری داشته باشد و فروش بیشتری کند. در طی سالیان اخیر، فیلمهای ترسناک آسیایی با ترقی زیادی مواجه شدهاند بازسازی این فیلمها، با هنرپیشههای آمریکایی صورت گرفته است. وجود تغییرات کوچک، نقش یک آسیایی در یکی از فیلمها مانند نقش خونآشام در فیلمهای آمریکایی بود. توکیو هم شبیه دیترویت شده بود. موضعگیری کاملاً روشن است؛ در آمریکا دوست ندارند فیلمهای آسیایی ببینند یا اصولاً فیلمهایی به زبانهای دیگر ببینند. در عوض آنها همان داستان را میخواهند که توسط خودشان گفته شده باشد.
▪ فیلمسازی یک هنر است (هرچند بعضیها به خاطر ناتوانی خودشان تلاش میکنند عکس این موضوع را بیان کنند.) بنابراین، این هنر از تمام نقاط جهان، در مورد جهان صحبت میکند. سینما یک هنر گران و صنعتی است. هزینه زیادی صرف میشود تا فیلم ساخته شود و لازم است که پول بیشتری از ساخت آن و لااقل بهاندازه هزینه ساخت آن، عاید شود.
سینما با یک وضعیت دشوار مواجه است. ساخت فیلم، توزیع و پخش آن، به شرکتهای آمریکایی بستگی دارد. آنها این قدرت و اختیار را دارند که تصمیم بگیرند چه فیلمی را باید ببینیم و همچنین این قدرت را دارند که با توجه به منطق بازار، جلوی تولید، توزیع و نمایش دیگر فیلمها را بگیرند. اما چرا این <دیگر فیلمها> پخش نمیشوند؟ این پرسش و جواب آن، بسیار مبسوط و وسیع است. به طور کلی میتوان گفت این یک نوع از سینما است که تولیدکنندگان به آن علاقهای ندارند. این نوع سینما شامل صحنههایی از قبیل مبارزات اسپایدرمن در شهر، عشق میان میمونها و آدمها، انفجارات مهیب، تعقیب و گریز ماشین در خیابانها، آوارگان سیاسی با وضع ظاهری عالی، دزدی سیاهپوستان و یا سخنرانیهای بینظیر مردم عادی نمیشود.
▪ از ایام قدیم، صنعت آمریکا و اروپا مسیرهای متفاوتی را پیمودهاند. برچسبی که به سینمای آمریکا میزنند، <عامه پسند( >با فرهنگ پایین) و به فرانسه <سینمای نخبگان( >با فرهنگ بالا) میباشد. سینما توسط مردم ساخته میشود و آنها هستند که به واسطه فعالیتهای روزانه و خواستههایشان، تعیین میکنند که از چه روشی برای بیان واقعیتها استفاده کنند.
بگذارید این موضوع را بیشتر باز کنم. اولین عکسالعمل من در برابر فیلمهای آمریکایی، با حیرت، سوءتفاهم و نوعی عدم پذیرش همراه بود. چرا؟ چون آنچه آنها به من نشان میدادند، تصویری کاملاً متفاوت از آن دنیایی است که من از آنجا آمدهام. مگر فیلمسازی، هنر به نمایش درآوردن دنیای تماشاگر نیست؟ من هیچگونه احساس تعلقی به اینگونه فیلمها ندارم زیرا جهانی که در آن به تصویر کشیده میشود، کششهای لازم را در من برای درگیر شدن در هستی به وجود نمیآورد. این در واقع نوعی از سینما است که مرا از جهان خودم دور میسازد و یا لااقل آن را ضعیفتر میکند. استاندارد فیلمهای آمریکایی، واقعیت پیرامون مرا به فضایی سوررئال مبدل میکند.
شاید معنای اینکه مردم میگویند <این فیلمی برای وقت گذرانی است> همین باشد. فیلمهای آمریکایی، استثنایی و غیراختصاصی هستند. این به خاطر بی استعدادی آنها نیست، بلکه شاید به خاطر فرهنگی است که سینما از آنجا میآید و ویژگیهای آن تولید انبوه، برج تجارت جهانی، ۱۱ سپتامبر و موارد دیگر میباشد، اما کمی تأمل کنید. آیا سینمای اروپا، جنبشی از کششهای همواره پیچیده، بنیادی و پرمحتوا است؟ به هیچ وجه. سینمای اروپا با ناکامیهای زیادی روبهرو بوده و روبهرو خواهد شد. پس تفاوت در چیست؟
در جواب باید گفت تفاوتهای زیادی وجود دارد: سکوتها، نماها، تنظیمات متفاوت دوربین، چهرههای متفاوت و هنرپیشگان مشهور. فیلمهای مختلفی در اروپا، آمریکا و همه جای جهان وجود دارد. تنها تفاوت عمده در نوع نگاه به سینما و تعبیری که از آن میشود نهفته است. آیا این راهی برای بیان، راهی برای بازتاب و راهی برای واردشدن به زندگیهای پرمشغله ما است؟ یا تنها مکانی برای گذران اوقات خالی قبل از شام و یا تعطیلات زمستانه میباشد؟ چیزی به نام سینمای آمریکا یا سینمای اروپا وجود ندارد. مسأله، تنها فرهنگ آمریکا و فرهنگ اروپا است. مردمی هستند که خودشان را عرضه میکنند و تنها به صورت محصولات مصرفی مطرح میشوند بنابراین جای هیچ تعجبی نیست که اینگونه فیلمها در چنین دامی افتادهاند. در عوض اروپا وضعیت دیگری دارد. چندین قرن تاریخ، رنسانس و غیره. به اینها باید مهیبترین و کسالتبارترین فیلمهای تاریخ را نیز اضافه کرد.
توماس دلئون/ * ترجمه : نیما توسلی رودسری
* کارگردان اروپایی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس ایران انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم مجلس دوازدهم مجلس ستاد انتخابات کشور وزارت کشور رئیس جمهور دولت دولت سیزدهم
تهران زلزله هواشناسی سیل شهرداری تهران پلیس سازمان هواشناسی بارش باران وزارت بهداشت قتل آموزش و پرورش ازدواج
قیمت طلا قیمت دلار خودرو گاز قیمت خودرو بورس ایران خودرو هوش مصنوعی بانک مرکزی نمایشگاه نفت مالیات بازار خودرو
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران کتاب تلویزیون سینمای ایران میراث فرهنگی فضای مجازی دفاع مقدس نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سریال مهران مدیری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
فلسطین رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه حماس سازمان ملل رفح اوکراین نوار غزه افغانستان ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر سپاهان رئال مادرید لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس بازی لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ باشگاه استقلال
ایلان ماسک تبلیغات اینترنت ناسا اپل فیبرنوری گوگل
فشار خون چاقی آسم کبد چرب زوال عقل