جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خشونت متمدنانه توجیه پذیر


تقویم مملو از روزهایی است که به دلایل مختلف برجسته شده اند روزهایی که یادآور خاطرات خوب یا بد در تاریخ بشریت اند

۱۱ سپتامبر یکی از مقاطع تاریخی است که بی شک تاثیر بسیار زیادی را بر زندگی جمعی انسانهای عصر ارتباطات و اطلاعات گذاشته است. این تاثیر از جنبه های گوناگونی قابل بررسی و تامل است اما موضوعی که کمتر به آن توجه شده است پیامدهای ناشی از انحراف اطلاعات در پس این رویداد است. داده هایی چون بزرگنمایی پدیده گروه های تروریستی و به تبع آن انحراف افکار عمومی جهانیان از کشتارهای رسمی و وسیع دولت های اشغالگر به بهانه برقراری صلح. نوام چامسکی روشنفکر و نویسنده امریکایی در مصاحبه ای مفصل با نویه زوریشر این پدیده را بربریت مدرن نام نهاده است که تحت لوای تمدن ، انسانهای بیگناه در جنوب اقتصادی را به کام مرگ می فرستد. آنچه پیش رو دارید گزیده ای از این مصاحبه است : واقعیت این است که میزان نابودی و ترور و کشتار و خشونتی که بوسیله قدرت های بزرگ و مقتدر بعد از ۱۱ سپتامبر اعمال شده ، در مقابل عملیات گروههایی که تروریست و یا ناسیونالیست خوانده می شوند ، بسیار فراتر از آن چیزی است که بشود تصور کرد. برای مثال عراق را در نظر بگیریم.پس از اشغال عراق ، بهترین تخمینی که از این کشتار در حال حاضر در دست است ، میزان ۱۰۰ هزار نفر کشته است در حالیکه یک گروه مثلا تروریستی محال است بتواند ۱۰۰ هزار نفر انسان را بکشد.

اینطور در نظر بگیرید، که پردامنه ترین و وسیع ترین کشتاری که به یک گروه تروریست نسبت می دهند ، جریان ۱۱ سپتامبر است. در این واقعه ۳ هزار نفر کشته شدند ، عملیاتی که بطور وحشتناکی فجیع بود. اما در برابر بقیه فجایع و شرارت هایی که توسط دنیای متمدن انجام گرفته ، اصلا به حساب نمی آید. در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ ایالات متحده امریکا بطور وسیعی اقدام به کشتار مردم شیلی نمود: بمباران کاخ ریاست جمهوری ، کودتای نظامی ، قتل رئیس جمهور، نابودی و اضمحلال دمکراسی پیشرو یعنی قدیمی ترین دمکراسی در امریکای لاتین. آمار رسمی کشتار در واقعه ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ بیشتر از ۳ هزار نفر بود در حالی که در این کودتا هزاران مورد از تجاوز و آزار وجود داشته است ، ضمن آن که بسیاری از افراد هم ناپدید شده اند ، انسان هایی که کسی نمی داند چه اتفاقی برای آنها افتاده است. جنگهای دیگری مانند ویتنام و نیکاراگوئه هم موجود است که یک تجاوز آشکار و مستقیم بود چیزی که نمی توان آنرا حتی ترور نامید ، ۴ میلیون کشته و کسانی که همچنان از اثرات دهشتبار مواد شیمیایی مرگ آور بکار برده شده در جنگ ویتنام - جنگی که جان اف کندی آن را آغاز کرد رنج می کشند و می میرند. البته در این موارد تنها ایالات متحده امریکا نیست که چنین عمل می کند ، نگاهی به بقیه کشورهای قدرتمند جهان بیندازید ، کشورهایی که تازه به اندازه امریکا قدرتمند هم نیستند ، اما میزان خشونت بکار گرفته شده از سوی آنان بسیار مهیب است.

فرانسه در آفریقا، انگلیس در کنیا خیلی بیشتر از هر عملیات تروریستی دیگر ، آدم می کشند ، اما کسی درباره آنها فیلم نمی سازد. خوب ، حالا به فلوجه نگاه کنیم ، امریکا زنان و کودکان فلوجه ای را بمباران کرده و به قتل رسانید. یکماه دائما آنجا بمباران می شد. امریکا حتی خارج از شهر را هم بمباران کرد تا در صورتی که مردمی موفق به خروج از شهر شده باشند ، کشته شوند. چند هزار نفری به هر ترتیب موفق به فرار شدند ، اما مردها را در فلوجه نگاه داشتند و هیچکس نمی داند بعد از آن چه بر آنان آمده است ، بنابراین معلوم است که ما نباید کشتار فلوجه را وارد آمار و تخمین ها نمائیم ، کشتاری وسیع که ما مسوول آن هستیم.اما آنچه که در مورد فلوجه غم انگیز است ، این است که این جنایات از چشم مردم مخفی نماند. شما اخبار آن را در صفحه اول نیویورک تایمز می توانستید ببینید ، تصویر بزرگی از یک تجاوز و حمله تحت عنوان «تسخیر بیمارستان عمومی فلوجه».

در تصویر دیگری در آنجا مردمی را نشان می دهد که بر زمین دراز کشیده اند و سربازان امریکایی با اسلحه بالای سر آنها ایستاده اند و بعد این روزنامه شرح و چگونگی به اسارت کشیدن مریض ها و پزشکان را توضیح می دهد و این که چگونه به زور مریض ها از تخت های خود به زیر کشیده شده اند و همراه پزشکان بیمارستان مجبورشان کردند که بر زمین دراز بکشند و به دستان همگی دستبند زده و سربازان را نشان می دهد که در حال گارد و پاسداری ازآنان هستند ، عکس ها دقیقا این صحنه ها را توصیف می کنند.رئیس جمهور امریکا طبق قوانین این کشور با این جنایاتی که انجام داده است ، محکوم به مرگ است. منظورم این است که این نقض خطرناک کنوانسیون ژنو است ، کنوانسیونی که بسیار واضح و آشکار بر این تصریح دارد که بیمارستان ها و مراکز پزشکی ، کارکنان پزشکی و بیماران می بایستی در هر جنگی و بوسیله طرفین جنگ تحت هر شرایطی محافظت شوند. در نورنبرگ سربازان و حتی فرماندهان خیلی پائین رتبه را محاکمه نکردند ، آنها کسانی را محاکمه و به دار آویختند که در فرماندهی عالی قرار داشتند ، مانند وزیر امور خارجه آلمان که بدلیل شرکت در بالاترین جنایات جنگی و اعمال شرارت بار شیطانی که به تبع آن انجام داده شد ، به دار آویخته شد. آیا ممکن است فرمانده عملیات در عراق هم روزی محاکمه شود؟