پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

و امّا بنعمه ربّک فحدّث


و امّا بنعمه ربّک فحدّث

در آستانه سالگرد میلاد پربرکت حضرت محمد مصطفی ص , پیام آور رستگاری, عدالت و شفقت هستیم بزرگمردی که غم اسارت آدمیان در چنگال جهالت و ظلم و فساد, آسودگی را از درون دردمندش ربوده و رنج ناشی از درک ناله های سوزناک عطوفت و عدالت, ژرفای جانش را با درد و دریغ اندوده بود

مپندار سعدی که راه صـــفا

توان رفت جز از پی مصطفی

در آستانه سالگرد میلاد پربرکت حضرت محمد مصطفی(ص)، پیام‌آور رستگاری، عدالت و شفقت هستیم؛ بزرگمردی که غم اسارت آدمیان در چنگال جهالت و ظلم و فساد، آسودگی را از درون دردمندش ربوده و رنج ناشی از درک ناله‌های سوزناک عطوفت و عدالت، ژرفای جانش را با درد و دریغ اندوده بود؛...

گاه به سلامت فطرت و صفای اندیشه، کارسازی و بلاگردانی خالق را بر بستن مهره‌های دفع بلا ترجیح می‌داد و با تعلیم توکّل و حلم به حلیمه، خود را امیدوار به حمایت آفریدگار و بی‌نیاز از آن مهره‌ها می‌خواند؛ گاه با معجونی ازشهد خُلق‌وخوی و آب‌روی خویش، آتش حمیّت جاهلی را با نصب سنگی سیاه فرو می‌نشاند و گاه با شرکت در انجمنی دادگستر، گره از جان درمانده‌ای می‌گشود وبر پیشانی جبّاری جفاکیش می‌زد؛امّا پهنای زشتی‌ها و ژرفای پلشتی‌ها در جامعه آن‌روز، با این مسکّن‌های موضعی درمان نمی‌شد و عقل او را حیران (ضالاً) و پشت استوارش را خم کرده بود (أنقض ظهرک)! به حدّی که ناچار برای یافتن راه برون‌رفت و بازپروری اراده خود، راه صحرا و غار حراء پیش گرفت و مدّت‌ها در سکوت و تنهایی، عقل را به تفکّر و جست‌وجو، و دل را به تضرّع و گفت و گو واداشت؛ آن اندیشیدن و خروشیدن، گرچه درماندگی عقل و آشفتگی دلش را سودی نبخشید و چاره ای فرارویش ننهاد (ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان)، امّا برابر تفسیری از « ما یعبأ بکم ربّی لولا دعاؤکم»، به نظر می‌رسد که او را از عنایت و نوازش آفریدگار آگاه از واجدان شرایط هدایت و هدایتگری، بهره مند ساخت و ناگاه در روزی فرخنده و ساعتی مبارک، آن عزیز شرّگریز، درشبستان مینونشان حراء، منظور و مخاطب سرچشمه حقیقت و رحمت گشت و خلعت نبوت را با گلبانگ روح نواز و جهل ستیز «إقرأ باسم ربّک الذی خلق... » دریافت داشت و از آن‌روز، همچون چراغی نورافشان آدمیان را از ظلمات جهالت و جاهلیت به سرزمین دانش و ادب، ره‌نمود و با جدّ و جهد تمام تلاش کرد با فصاحت و ملاحت، جاهلان را با علم، عالمان را با خیرخواهی و عدالت، خیرخواهان را با اخلاص و خدمت بی‌منّت، خادمان را با توکّل، و متوکلان را با اتّحاد، آشنا و همراه سازد؛ خامان و سختگیران را به مدارا و نرمخویی، بینوایان را به ترک حسد، ثروتمندان را به ترک تکبّر و خسّت، حاکمان را به ترک استبداد و جبّاریت، قاضیان را به ترک تبعیض و ردّ مظالم، خُردان را به رعایت حرمت بزرگتران، بزرگان را به شفقت در حقّ کوچکتران، مردان را به فروتنی و ادب درباره زنان، زنان را به حفظ عفّت و امانتداری در حقّ شوهران و همگان را به مراعات عدالت، احسان و ایثار دعوت کرد. در اوج پیروزی نظامی بر ساکنان جفاکار مکه، فرمانده‌ای را که شعار انتقام سرداده بود، عزل کرد و شعار مهرانگیز و گذشت‌آموز «الیوم یوم المرحمة» را جانشین شعار«الیوم یوم الملحمة» او کرد؛ بنا به علاقه شدید به نجات بشر و ضرورت پرهیز از واداشتن مخاطب به لجاجت و نیز در پرتو درک پیچیدگی مکانیسم تحول در انسان ها، به رغم باور به پلیدی و بطلان عقاید شرک آلود، حساب عقاید را از معتقدان جدا کرد و با مشرکان به گفتگو نشست و به جای نیش و طعنه و به رخ کشیدن حقانیت و عصمت خویش، خود را هم سطح و بلکه فروتر از آنان نشاند و فرمود:«و إنّا أو إیِّاکم لعلی هدی أو فی ضلال مبین.قل لا تسئلون عما أجرمنا و لا نسئل عمّا تعملون»(سبأ/۲۴و۲۵).

در برابر این درس ها و این خدمات، پیروان و دوستداران آن رسول نازنین، که همواره خود را شرعاً و اخلاقاً موظّف به مراعات شأن و جایگاه او دانسته اند، صمیمانه ترین و پاک ترین محبّت های خود را در قالب های گوناگونی چون: دعوت و جهاد برای حفظ و تبلیغ پیام او، احترام به صحابه و اهل بیت او، سرودن اشعار و قصاید در مدح او و برگزاری مراسم و مجالس در سطوح مختلف برای تبیین آموزه ها و دستورات ایشان و...، نثار ایشان نموده اند و کوشیده اند به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی، دَین خود را به گونه ای نسبت به ایشان ادا کنند؛در همین راستا، مراسمی در میان بخش اعظم جوامع اسلامی و از جمله ایران، تحت عنوان مولودی به منظور بزرگداشت شخصیت و ترویج تعالیم حضرت رسول(ص)برگزار می‌شده است و هنوز هم، چنان که در رسانه ها مشاهده می‌شود، در سطح جهان اسلام، صانها الله عن الآفات، ادامه دارد؛چنان که همه می‌دانیم علمای مسلمان در باب حکم فقهی برگزاری این مراسم، که در فرهنگ عربی به الإحتفال بالمولد النبوی مشهور است، همداستان نیستند:کثیری از فقهای گذشته و حال با ذکر دلایلی، که برخی ناظر به حرمت اصل مراسم و برخی ناظربه پاره های بدعت آلود محتوای آن هستند، برگزاری آن را حرام و از جمله بدعت ها می‌دانند؛برخی دیگر نیز در عین اقرار به نبود چنین مراسمی در عصر صحابه و تابعین، رضی الله عنهم، با قیاس موضوع بر استحباب روزه عاشورای زمان رهایی بنی اسرائیل از چنگال فرعون و استحباب روزه دوشنبه ها و نیز با گنجاندن موضوع در ذیل امور استحسانی و تلقّی آن به عنوان ابزاری تبلیغی-آموزشی و نه سنّتی دینی و عبادی، به شرط رعایت سلامت محتوا و پرهیز از آفاتی چون اختلاط زن و مرد، طرح مباحث غلوّآلود، طولانی شدن در حد منجرشدن به ترک واجبات عبادی، تشریفاتی شدن و ایجاد و توسعه رقابت منفور میان اغنیا و...، این مراسم را از جمله مباحات شرعی دانسته و حکم به جواز آن داده اند.

نگارنده که از سابقه مسخ معنوی ادیان، از طریق عدول از اصول و مقاصد دین و خلاصه کردن آن در مناسک و اجتماعات صوری در بستر تاریخ، آگاهی و البته هراس نیز دارد، ضمن درک حساسیّت ستودنی طرفداران پاسداشت خلوص دین و اعتراف به وجوب هوشیاری در برابر فریبندگی جلوه گری های گناهان و بدعت ها، که همچون بت عیّار هر لحظه در شکلی و هر زمان در لباسی ظاهر می‌شوند، با تأکید بر ضرورت مراعات چارچوب و احکام شرعی در برگزاری مراسم مولودی و نگه داشتن آن در حدّ یک ابزار تبلیغی عصری، استفاده از این مناسبت و مراسم مربوط به آن برای مقاصد شرعی همچون:تفسیر و ترویج موضوعات قرآنی، تبیین سیره نورانی پیامبر(ص)، یادآوری فداکاری ها و خدمات بزرگان دین، تشویق مردم به جدّیت در دینداری و الگوپذیری از سبک زندگی نبوی و... را مباح و گونه ای از یادآوری ایّام الله(ابراهیم/۵) به جامعه اسلامی می‌داند(والله أعلم) و با پشتگرمی به نیکان عصر که دین را ازتحریفات غالیان، تأویلات جاهلان و جعلیّات باطل گرایان می‌پیرایند، امکان انحراف در این گونه موارد را جدّی نمی‌بیند.

در پایان، ضمن تبریک این مناسبت و دعوت همگان به بهره گیری شایسته از پیام پیامبر محبوب(ص)، آرزومندیم که مسلمانان با سر مشق قراردادن نوع زندگی رسول الله(ص) و درک مقاصد والای آیین گران سنگ او، در فضایی آراسته به عطر عدالت و اخوّت و با دو بال خداترسی و خدمت به مخلوق، از حیات طیبه دنیوی و خرّمی ورود به بهشت اخروی برخوردار گردند، چنین باد!

جلیل بهرامی‌نیا

منبع: سایت اسلام آنلاین

ترجمه: ستار آینه‌پور