سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
عینک
خرسی هر روز نزدیک تلویزیون می نشست و برنامه کودک نگاه می کرد. من هم بعضی وقت ها کنارش می نشستم. مامان همین که ما را می دید می گفت: این قدر جلوی تلویزیون نروید چشمتان درد می گیرد. اما خرسی آن قدر سرگرم کارتون دیدن بود که اصلا حواسش به حرف های مامان نبود. خرسی می گفت: نگاه کردن تلویزیون از نزدیک خیلی می چسبد. واقعا هم همین طور بود. همه چیز را قشنگ تر می دیدی و صداها را بلند تر می شنیدی. اما از چند روز قبل خرسی دیگر نمی تواند تلویزیون نگاه کند. من هم همین طور.
چشم های خرسی درد می کند درست مثل چشم های من. مامان می گوید از بس جلوی تلویزیون نشستید چشم های تان ضعیف شده. فکر می کنم همین طور باشد چون نمی توانم بعضی چیزها را خوب ببینم. مامان قرار است امروز من و خرسی را پیش آقای چشم پزشک ببرد. حتما آقای چشم پزشک به من و خرسی عینک می دهد. از همان هایی که مادربزرگ به چشمش می زند. قیافه خرسی با عینک واقعا خنده دار می شود. کاش حرف مامان را گوش می کردیم و نزدیک تلویزیون نمی نشستیم.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس دولت سیزدهم اصغر جهانگیر خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
تهران هواشناسی قوه قضاییه سیل آموزش و پرورش شهرداری تهران سلامت پلیس سازمان هواشناسی شورای شهر تهران قتل شورای شهر
خودرو سایپا قیمت دلار قیمت خودرو کارگران قیمت طلا ایران خودرو دلار بازار خودرو چین مالیات بانک مرکزی
تلویزیون سریال سینمای ایران رسانه سینما موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم بازیگر رسانه ملی کتاب
سازمان سنجش
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان ترکیه نتانیاهو
فوتبال پرسپولیس استقلال تراکتور سپاهان باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال لیگ برتر بازی باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی
هوش مصنوعی ناسا اینستاگرام خودرو برقی اپل تسلا تبلیغات فناوری ماه همراه اول آیفون گوگل
داروخانه دیابت خواب طول عمر چاقی سلامت روان بارداری هندوانه